eitaa logo
..: آسمانے ها :..
626 دنبال‌کننده
4.9هزار عکس
571 ویدیو
166 فایل
ڪانال رسمے هیئت انصارالشهـداء مـسـجـد امـام هـادی«ع» بیرجـنـد ‌ صفحه اینستاگرام: http://instagram.com/Asemaniha168_3 ‌ مسجد امام هادی علیه السلام: https://eitaa.com/nojaba_khj ‌ قرارگاه جهادی شهید زارعے: https://eitaa.com/qj_zarei ‌‌ ادمین: @Ho3_ask
مشاهده در ایتا
دانلود
تمام این نزاعی که شما در طول دوران زندگی ائمه علیهم السلام بین آنها و دستگاه‌های ظلم و جور مشاهده می کنید بر سر همین قضیه است آنهایی که با ائمه ما مخالفت می‌کردند آنهاها را مسموم می کردند مقتول می کردند زندان می‌انداختند دعوای شان بر سر داعیه حکومت ائمه علیه السلام بود اگر ائمه دایی حکومت نداشتند و علوم اولین و آخرین را هم به خودشان نسبت می دادند اگر بحث قدرت سیاسی نبود داعیه قدرت سیاسی نبود هیچ گونه تعرضی نسبت به آنها انجام نمی گرفت لااقل به این شدت انجام نمی‌گرفت اصلاً مسئله این است لذا شما می‌بینید در بین دعوت ها و تبلیغات ائمه علیهم السلام روی کلمه امامت و مسئله امامت خصوصیت بسیار بالایی است یعنی وقتی که امام صادق هم می‌خواهد ادعای حاکمیت اسلامی و قدرت سیاسی بکند می گویند ایها الناس ان رسول الله کان الامام . امام و پیشوای جامعه رسول خدا بود ثم کان علی بن ابی طالب ثم الحسن ثم الحسین تا میرسد به خودش یعنی تمام بحث ائمه با مخالفین شان و بحث اصحاب ائمه در مبارزات شان همین مسئله حکومت با حاکمیت و ولایت مطلقه و عامه بر مسلمین و قدرت سیاسی بود بر سر مقامات معنوی آنها با ائمه دعوای نداشتند خیلی از اوقات اتفاق می افتاد که کسانی که در جامعه زمان خلفا اهل زهرا بودند و اهل علم بودند و معروف به تفسیر و به علم و به این چیزها الفا هم با آنها نه فقط معارضه نمی‌کردند بلکه حتی مخلص آنها بودند اظهار ارادت نسبت به آنها می کردند پیش آنها می رفتند از آنها نصیحت می خواستند چرا چون آنها در مقابل خلفا دایه سیاسی نداشتند و الا امثال حسن بصری و ابن شبرمه و عمر بن عبید این بزرگان از علمای که مورد قبول و توجه خلفا بودند این‌ها کسانی بودند که ادعای علم و ادعای زهر و ادعای معنویت و ادعای تفسیر و ادعای علوم پیغمبر و همه این ادعاها را هم داشتند اما نسبت به آنها هیچ گونه از طرف خلاف تعرضی نبود چرا چون دایه قدرت سیاسی وجود نداشت دعوای ائمه با خلفای عباسی و بنی امیه بر سر همین مسئله امامت و ولایت یعنی همین معنایی از امامت که ما امروز آن را به کار می‌بریم بوده 🆔 @asemaniha168
من حیدریم هیچ ندارم تردید بے نام علے عشق فلج مےگردید تا هسٺ جهان علے علے مےگویم تا ڪور شود ، هر آنڪه نتواند دید 🆔 @asemaniha168
@Farsna.mp3
9.55M
🎙ها عليٌّ بشرٌ کیف بشر...با نوای محمود کریمی 🌸عید سعید غدیر خم، عید ولایت مبارک باد. 🆔 @asemaniha168
(ع) در نبرد بین امام هادی و خلفای که در زمان ایشان بودند آن کس که ظاهراً و باطناً پیروز شد حضرت هادی علیه السلام بود در زمان امامت آن بزرگوار شش خلیفه یکی پس از دیگری آمدند و به درک واصل شدند آخرین نفر آنها معتز بود که حضرت را شهید کرد و خودش هم در مدت کوتاهی مرد این خلافت ها غالباً با ذلت مردن. یکی به دست پسرش کشته شد دیگری به دست برادرزاده‌اش و به همین ترتیب بنی عباس تار و مار شدند به عکس شیعه در دوران حضرت هادی و حضرت عسکری و در آن شدت عمل روز‌به‌روز وسعت پیدا کرد قوی تر شد. حضرت هادی ۴۲ سال عمر کرده اند که ۲۰ سالش را در سامرا بودند در آنجا مزرعه داشتند و در آن شهر کار و زندگی می‌کردند سامرا در واقع مثل یک پادگان بود و آن را مختصر ساخت تا غلامان ترک نزدیک به خود را با ترک های خودمان ترک های آذربایجان و سایر نقاط اشتباه نشود که از ترکمنستان و سمرقند و از همین منطقه مغولستان و آسیای شرقی آورده بود در سامرا نگه دارد اینها چون تازه اسلام آورده بودند ائمه و مومنان را نمی شناختند و از اسلام سر در نمی آوردند به همین دلیل مزاحم مردم می شدند و با عربهاو مردم بغداد اختلاف پیدا کردند در همین شهر سامرا عده قابل توجهی از بزرگان شیعه در زمان امام هادی جمع شدند و حضرت توانست آنها را اداره کند و به وسیله آن ها پیام امامت را به سرتاسر دنیای اسلام با نامه‌نگاری و غیره برساند این شبکه‌های شیعه در قم خراسان یمن و در مناطق دوردست و در همه اقطار دنیا توانستند رواج بدهند و روز به روز تعداد افرادی را که به این مکتب هستندرا زیاد تر کنند امام هادی همه این کارها را در زیر برق شمشیر تیز و خونریز همان ۶ خلیفه و علارغم آنها انجام داده است حدیث معروفی درباره وفات حضرت هادی است که از عبارت آن معلوم می‌شود که عده قابل توجهی از شیعیان در سامرا جمع شده بودند به گونه‌ای که دستگاه خلافت هم آنها را نمی شناخت چون اگر می شناخت همه شان را تار و مار می کرد اما این عده چون شبکه قوی به وجود آورده بودن دستگاه خلافت نمی‌توانست به آنها دسترسی پیدا بکند یک روز مجاهدت این بزرگوار ها به قدر سالها اثر می گذاشت یک روز از زندگی مبارکه اینها مثل جماعتی که سالها کار کنند در جامعه اثر می‌گذاشت این بزرگواران دین را همینطور حفظ کردند و الا دینی که در راسش متوکل و معتز و معتصم و مامون باشد و علمای اشخاصی باشند مثل یحیی بن اکثم که با آنکه عالم دستگاه بودند خودشان از فساق و فجار درجه یک علنی بودند اصلاً نباید بماند باید همان روزها به کل کلک آن کنده میشد تمام می‌شد این مجاهدت و تلاش ائمه نه فقط تشیع بلکه قرآن اسلام و معارف دینی را حفظ کرد این است خاصیت بندگان خالص و مخلص و اولیای خدا اگر اسلام انسانهای کمربسته نداشت نمی توانست بعد از هزار و دویست سیصد سال تازه زنده شود و بیداری اسلامی به و وجود بیاید باید یواش یواش از بین میرفت اگر اسلام کسانی را نداشت که بعد از پیغمبر این معارف عظیم را در ذهن تاریخ بشری و در تاریخ اسلامی نهادینه کنند باید از بین می رفت تمام می شد و اصلاً هیچ چیزش نمی ماند هم می ماند از معارف چیزی باقی نمی‌ماند مثل مسیحیت و یهودیت ای که حالا از معارف اصلی‌شان تقریباً هیچ چیز باقی نمانده است اینکه قرآن سالم بماند حدیث نبوی بمانند این همه احکام و معارف بماند بعد از هزار سال بتواند در راس معارف بشری خودش را نشان دهد کار طبیعی نبود کار غیر طبیعی بود که با مجاهدت انجام گرفت البته در راه این کار بزرگ کتک خوردن زندان رفتن و کشته شدن هم هست که اینها برای این بزرگوار ها چیزی نبود. 🆔 @asemaniha168
حدیثی درباره کودکی حضرت هادی است که وقتی معتصم در سال ۲۱۸ هجری حضرت جواد را دو سال قبل از شهادت ایشان از مدینه به بغداد آورد حضرت هادی که در آن وقت ۶ ساله بود به همراه خانواده‌اش در مدینه ماند پس از آنکه حضرت جواد به بغداد آورده شد معتصم از خانواده حضرت پرس و جو کرد وقتی شنید پسر بزرگ حضرت جواد علی بن محمد ۶ سال دارد گفت این خطرناک است ما باید به فکر باشیم معتصم شخصی را که از نزدیکان خود بود مامور کرد که از بغداد به مدینه برود قدر آن جا کسی را که دشمن اهل بیت است پیدا کند و این بچه را بسپارد به دست آن شخص تا او به عنوان معلم این بچه را دشمن خاندان خود و متناسب با دستگاه خلافت بار بیاورد این شخص از بغداد به مدینه آمد و یکی از علمای مدینه را به نام الجنیدی که جز او مخالف ترین و دشمن ترین مردم با اهل بیت علیهم السلام بود در مدینه از این قبیل علما آن وقت بودند برای این کار پیدا کرد و به او گفت من ماموریت دارم که تورا مربی این بچه کنم نگذاری هیچکس با او رفت و آمد کند و او را آن طور که ما می‌خواهیم تربیت کن اسم این شخص در تاریخ ثبت است حضرت هادی هم همانطور که گفتم در آن موقع شش سال داشت و امر امر حکومت بود چه کسی می توانست در مقابل آن مقاومت کند و بعد از چند وقت یکی از بستگان دستگاه خلافت الجنیدی را دید و از بچه‌ای که به دستش سپرده بودند سوال کرد الجنیدی گفت بچه بچه است من یک مسئله از ادب برای او بیان می کنم او با بهای از ادب را برای من بیان می‌کند که من استفاده می کنم اینها کجا درس خوانده اند که گاهی به او وقتی می‌خواهند وارد حجره شود می گویند یک سوره از قران بخوان و بعد وارد شو می پرسد چه سوره ای بخوانم من به او گفتم سوره بزرگ مثلاً سوره آل عمران را بخواند او خوانده و جاهای مشکلش را هم برای من معنا کرده است اینها عالمند حافظ قرآن و عالم به تعویض و تفسیر قرآن مانند بچه ارتباط این کودک که علی الظاهر کودک است اما ولی الله است و آتیناه الحکم صبیا با این استاد مدتی ادامه پیدا کرد و استاد شد و یکی از شیعیان مخلص اهل‌بیت شد غلامی که آب و جو آرد آب جوی آمد و غلام ببرد در همه میدانها غلبه با این ها بود و همه جا آنها شکست خوردند دعبل که با همه خلفای بنی عباس بد بود و پدر آنها را با شعرهایش درآورده بود و برای هر کدامشان سندی در تاریخ است چند بیتی راجع به معتصم دارد می‌گوید ما در کتاب‌ها خوانده بودیم که بنی عباس ۷ خلیفه اند و حالا می‌گویند هشت خلیفه هشتمین کجاست مثل اصحاب کهف که هشتم ایشان سگ بود بعد می‌گوید تو کجا و آن سگ کجا آن سنگ هیچ گناهی پیش خدای متعال نداشت تو سرتاپای گناه است حضرت را از مدینه به سامرا آوردند تا زیر نظر خودشان باشد لاکن دیدند فایده‌ای ندارد شما اگر حالات این سه امام را در مناقب و جاهای دیگر متوجه می شوید که در زمان این بزرگواران شبکه ارتباطی شیعه بیشتر از زمان امام باقر و امام صادق بوده است از اقصی نقاط دنیا نامه می‌فرستادند پول می فرستادند و دستور می گرفتند در حالیکه این ها در محدودیت بودند حضرت هادی در سامرا محبوب مردم شده بود همه ایشان را احترام می‌کردند و اهانتی در کار نبود و بعد هم در وفات آن حضرت و همچنین امام حسن عسکری علیه السلام شهر غوغا شد 🆔 @asemaniha168
🗓 ۲۰ذی‌الحجه 🔸نزول آیه‌ سأل‌سائل 🔹میلاد امام کاظم(علیه‌السّلام) 🔸 نامش حارث بود و... هار! بعد از ماجرای غدیر، خدمت رسول‌خدا رسید و گفت: آیا انتخاب علی، به انتخاب تو بوده یا خدا؟! حضرت رسول فرمودند: خدا! ... جوابش را که گرفت با عصبانیت گفت: خدایا! اگر راست می‌گوید من را عذاب کن! پرنده‌ای آمد بالای سرش... سنگی بر فرقش پرت کرد و رفت تا جهنم! این‌جا بود که آیات ابتدایی سوره‌ی معارج بر پیامبر نازل شد: سأل سائل بعذاب واقع... 🔹 در این روز، وجود نازنین و مبارک امام هفتم، حضرت موسی‌بن‌جعفر باب‌الحوائج(ع) متولد شدند! ... yon.ir/fXrx8 ... @KHadijeyKobra ... 🆔 @asemaniha168
شاد بودیم از غدیر خم، دوباره عید شد به دنیا آمدی... شادی ما تمدید شد! امام کاظم(علیه‌السّلام) هر که می‌خواهد قوی‌ترینِ مردم باشد بر خدا توکل نماید. فقه الرضا، صفحه۳۵۸ ... 🆔 @asemaniha168
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
در ساحل سخاوت دریای کاظمین... مائیم و خاک پای مسیحای کاظمین با دست‌های خالی از اینجا نمی‌رویم ما سائلیم... سائل آقای کاظمین! ولادت حضرت امام موسی کاظم(علیه‌السلام) مبارک! ... 🆔 @asemaniha168
این جا بود که حکام فهمیدند رازی وجود دارد آنرا باید بشناسند و علاج بکنند آنها به مسئله قدسیت پی برند . متوکل حضرت را به مجلس شراب کشاند تا خبر همه جا بپیچد که علی بن محمد میهمان متوکل بود بساط شراب و عیاشی هم در مجلس چیده شده بود شما ببینید این خبر چه تاثیری بر جا می گذاشت حضرت با دید یک انسان مبارز به قضیه نگاه کرد و مقابل این توطئه ایستاد حضرت به دربار متوکل رفت و مجلس شراب او را به مجلس معنویت تبدیل کرد یعنی با گفتن حقایق و خواندن شعرهای شماتت بار متوکل را مغلوب کرد به طوری که در آخر حرف هایش متوکل بلند شد برای حضرت قالیه آورد و او را با احترام بدرقه کرد حضرت به او گفت تو خیال می کنی اینجا نشسته ای پنجه مرگ تو را فرا نخواهد گرفت و به همین طور مراتب عمل موترا تا کرم هایی که به جان متوجه خواهد افتاد بیان فرمودند و مجلس را به کل متحول کرد و از دربار بیرون رفت در مبارزه‌ای که شروع کننده آن خلیفه تندخو و قدرتمند بود و طرف دیگر یک جوان بی‌دفاع طرف به ظاهر ضعیف تر دست به یک جنگ روانی زد مبارزه ای که در آن نیزه و شمشیر کاربرد ندارد ما اگر بودیم اصلاً نمی‌توانستیم این کار را بکنیم این امام است که می تواند موقعیت را بسنجد و طوری سخن بگوید که خلیفه را خشمگین نکند ممکن بود حضرت مثلاً بلند شود همه شیشه های شراب را به زمین بریزد این عکس العمل خوبی نبود و نتیجه ای هم از آن گرفته نمی‌شد اما حضرت طور دیگری عملکرد این قضیه خیلی مهم است باید به این نکته در زندگی ائمه توجه داشته باشید که این بزرگواران دائم در حال مبارزه بودند مبارزه‌ای که روحش سیاسی بود زیرا کسی هم که در مسند حکومت نشسته بود مدعی دین بود او هم ظواهر را ملاحظه می کرد. چیزی که موجب می شد این مبارزه و معارضه بااهل بیت وجود داشته باشد این بود که اهل بیت خودشان را امام می‌دانستند می‌گفتند ما امامیم اصلا بزرگترین مبارزه علیه حکام همین بود چون کسی که حاکم شده بود خود را امام و پیشوا میدانست .میدید شواهد و قراینی که در امام لازم هست در حضرت هست و در او نیست و این موجود را برای حکومت خطرناک میشمرد چون مدعی است . حکام با این روح مبارزه میجنگیدن و ائمه هم مثل کوه ایستاده بودند . شما مرامی را در نظر بگیرید که 250 سال علیه آن حکومت شده اصلا باید هیچ چیزش نماند باید به کل از بین برود ولی شما ببینید الان در دنیا چه خبر است و شیعه به کجا رسیده . این ها مبارزه می کردند و برای همین مبارزه هم جانشان را از دست دادند راهی است که رو به هدفی مشخص ادامه دارد گاهی یکی بر می گردد یکی از این طرف می‌رود اما هدف یکی است این بزرگواران از امام حسین که پایه را گذاشت موفق تر بودند چون بعد از شهادت امام حسین ارتد الناس بعد الحسین الا ثلاثه هیچ کس نماند اما در زمان امام هادی شما نگاه کنید تمام دنیای اسلام را ائمه علیهم السلام زیر قبضه گرفته بودند 🆔 @asemaniha168