#دیوانه میشدم وقتی میخواند. دل پاکی داشت و اشک روان. در #روضه حرف های دلی میزد. قسمت هایی از #مقتل را می خواند.
یادم است سیاهپوشان بود؛ یک روز قبل از محرم. آمد روضه بخواند، برگشت همان اول بسم الله گفت: بچه ها محرم اومد. همین یک جمله را که گفت همه زدند زیر #گریه ...
سلام ما را به ارباب برسون شهید
#شهید_محمدحسین_محمدخانی 🌷
🍃🌹🍃🌹
@
گنجینه شهدای جهان اسلام (عاشقان شهادت)
6⃣9⃣4⃣ #خاطرات_شهدا🌷
💠 #نوکری
🍃🌹مداح بود ، هم از بچگی #صدای خیلی خوبی داشت😊 هم #سبک ها رو خوب اجرا میکرد هر #هیئتی که میخوند چون همه دوستش داشتند و با #اخلاص میخوند شور و حال خاصی به جلسه میداد .. ✨
🍃🌹وقتی که بیشتر تو محل جا افتاد هر هفته داخل چهار تا هیئت هفتگی #مداحی میکرد .
🍃🌹هیئت های دیگه که میرفتیم مینشست یه گوشه #گریه 😭میکرد و سینه میزد و اصلا براش فرقی نداشت که تو هیئت مداحی کنه یا سینه بزنه ...
هرجای هیئت که بود بهترین #نوکری رو میکرد
🍃🌹هیچوقت از مداحی کردن کسی #ایراد نمیگرفت و بیشترین #ادب رو نسبت به همه مداح های امام حسین (ع) رعایت میکرد🌾
به نقل از دوستان شهید
#شهید_حسین_معز_غلامی🌷
#شهید_مدافع_حرم
🍃🌹🍃🌹
@asganshadt
8⃣2⃣5⃣ #خاطرات_شهدا🌷
💠شهادت
🌷بارها به کسانی که #مخاطب ما هستند مخصوصاً دانشجویان گفتهام که از دست دادن مصطفی برای ما خیلی #سنگین میبود اگر غیر از شهادت نصیبش میشد.
🌷چند چیز ما را #دلگرم کرد یکی لطف خداوند و دیگری شهادت که نصیب این بچه شد. از ما میپرسند که بعد از شهادت مصطفی چه #احساسی داشتید. اگر زحمتی برای بزرگ کردنش کشیدیم و این کار را تمام کردیم. به موقع تقدیم به #آستان الهی کردیم و شهادت این جوان ما را آرام کرد مخصوصاً مادرش را.
🌷در دیدار با آقا، مادرش گفت که #گریه نمیکنم که دشمنان خوشحال نشوند. آقا هم گفت که گریه کنید تا #سبک شوید و دشمنان #غلط کردهاند خوشحال شوند ».
🔺به نقل از پدر شهید
#شهید_مصطفی_احمدی_روشن🌹
🍃🌹🍃🌹
@asganshadt
|وصیت نامه شهید♥️|
#علی_امرایی :
اهل بيت فرمودند:
هركس را #خدا دوست بدارد ،
ابتدا #عاشق_حسينش ميكند. 💕
بعد به #كربلا ميبردش.😢
بعد ديوانه حسينش ميكند.
بعد جانش را ميستاند
و بعد #خود_خدا خون بهايش ميشود.
آيا مرگ بهتر از اين سراغ داريد ؟؟
پس جاي نگراني نيست.
بزرگترين آرزويم شهادت
و ديگري خاك كردن بدنم در يكي از حرمين ائمه بود
و اكنون به يكي از آنها رسيدم. ولي دومي دست شماست...
خواب دیدم
خواب #کربلا را
حضرت از ضریح مبارک بیرون آمدو فرمودند:
توهم مال این دنیا نیستی، خودت را #صاف کن ، #اعمالت را صاف کن، بیا پیش ما💞
اگر به #زیارت_کربلا رفتید ؛ سلام مرا به اقا برسانید وبگویید
ارباب غریبم، #دلم_برایتان_تنگ_شده_بود😭
ولی دیدم پاسبانی از حریم خواهر ودخترتان بر من #واجب تر است
بدانید هرچه داریم و میخواهید به دست آورید ، از #روضه ها و#گریه بر مصیبت های #اهل_بیت است
من تمام زندگی ام را از #امام_حسین دارم.
⭕️هدیہ به روح مطهر شهید علی امرایی صلواتـــــ
#اللهم_صل_علی_محمد_و_ال_محمد_وعجل_فرجهم
@asganshadt
1⃣9⃣7⃣ #خاطرات_شهدا 🌷
به روایت مادر شهید:
🍃🌹من مادر #شهید_حسن_عشوری هستم اما خودم را #لایق این عنوان نمیدانم😔 چون همیشه معتقد بودم ایشان ۵۰ سال از من بزرگتر بود؛ #عاشق ✓ولایت، ✓امامت و ✓حضرت زهرا (س) بود.
🍃🌹ایشان خواهر من، مادر من، پدر من و برادر من بود☺️ و در واقع #همه_چیز من شده بود و هر حرفی برایش میگفتم با یک آیه قرآن📖 یا یک حدیث دلمـ❤️ را #آرام میکرد. همه خوبیها در ایشان جمع بود.
🍃🌹مدتی بود که میگفت میخواهم به #سوریه بروم اما به ایشان گفتم من #یک_پسر دارم و اگر تو بروی سوریه به خانم حضرت زینب (س) سفارش کردهام که راهت ندهند🚫 و ای کاش هیچ وقت این حرف را به او نمیزدم😔.
🍃🌹بعد از این حرف با مکثی کوتاه نگاهم کرد و گفت: مادر شما #شعار حسین حسین سر میدهی ولی در #عمل کم میآوری؛ به عمل باید حسینی بود نه به شعار❌؛ نگو پسر من یک دانه است مگر #علی_اکبر امام حسین (ع) یکدانه نبود⁉️ که با این حرفش ساکت شدم.
🍃🌹نیمههای شب صدای گریههایش😭 از اتاقش شنیده میشد؛ به او میگفتم پسر مگر از خدا چه میخواهی که اینطوری #گریه میکنی⁉️ که جواب میداد شما #دعاکن تا دعاهای من به اجابت برسد و من هم از خدا میخواستم هرچه که خیر در دنیا و آخرت است به همه جوانان و به ایشان بدهد.و در آخر به #آرزوی همیشگی اش یعنی #شهادت🌷 در راه حق رسید.
#شهید_حسن_عشوری🌷 #اولین_شهید_وزارت_اطلاعات
🍃🌹🍃🌹
@asganshadt
http://asganshadt.blog.ir
وبلاگ پیدای پنهان مخصوص مصاحبه با خانواده شهدا
💠مدتی از پیروزی انقلاب گذشته بود، #شاهرخ نشسته بود مقابل تلویزیون، سخنرانی حضرت #امام در حال پخش بود.
داشتم از کنارش رد میشدم که یکدفعه دیدم #اشک تمام صورتش را پر کرده. با تعجب گفتم: شاهرخ، داری #گریه می کنی!؟
با دست اشکهایش را پاک کرد و گفت: امام، بزرگترین #لطف.خدا در حق ماست.
ما حالا حالاها مونده که بفهمیم رهبر خوب چه نعمت بزرگیه، من که حاضرم جونم رو برای این آقا فدا کنم.
#شهید_شاهرخ_ضرغام🌷
#سالروز_شهادت
#حر_انقلاب
🍃🌹🍃🌹
@asganshadt
✅ معجزه اذان، شهیدی که با یک اذان معجزه کرد
☀️در یکی از عملیاتها کارگره خورده بود، نزديك اذان صبح بود و بايد كاری میكرديم، اما نمیدانستيم چه كاری بهتره. يكدفعه ابراهيم از سنگر خارج شد! به سمت تپه عراقیها حركت كرد و بعد روی تخته سنگی به سمت قبله ايستاد! با صداي بلند شروع به گفتن اذان صبح كرد! ما هر چه داد میزديم كه ابراهيم بيا عقب، الان عراقیها تو رو ميزنن، فايده نداشت. تقريباً تا آخر اذان را گفت.
☀️با تعجب ديديم كه صدای تيراندازی عراقیها قطع شده! ولی همان موقع يک گلوله شليک شد و به ابراهيم اصابت كرد ما هم آورديمش عقب! امدادگر زخم گردن ابراهيم را بست ناگهان متوجه شدیم تعدادی از سمت عراقیها با پارچه های #سفید دستانشان را بالا گرفته و به سمت ما میآمدند، اول فکر کردیم حقه باشد اما بعد دیدیم همه آنها به همراه فرماندهشان خودشان را تسلیم کردند، فرماندهشان را بازجویی کردیم او با #گریه میگفت به ما گفتهبودند شما مسلمان نیستید اما وقتی یکی از شما #اذان گفت فهمیدیم شما اهل نماز و شهادت به پیامبرید وقتی موذن نام #امیرالمومنین (ع) را برد با خود گفتم ما داریم با برادرانمان میجنگیم، من و کسانی که با من هم عقیده بودند تصمیم گرفتیم تسلیم بشیم، بقیه هم برگشتند عقب.
☀️وقتی فهمیدند ابراهیم زنده است همه به دیدارش رفتند ابراهیم حتی کسی را که شلیک کرده بود بخشید بعد از آن فرمانده عراقی به ما کمک های زیادی کرد و بعد ها در یکی از عملیات ها متوجه شدیم عده ای از عراقیها علیه صدام میجنگند که یکی از آنها همان فرماندهای بود که خود را با معجزه اذان ابراهیم تسلیم کرده بود.
📚 کتاب سلام بر ابراهیم، ص۱۳۵
اجتماع بزرگ عاشقان شهادت 👇
@asganshadt
.
غسلشداد
کفنشڪرد
آنگاهنشستوَ
تنهابرایش #گریہ کرد...😞
بعدآرامدرون #قبرش گفت:
زهرا...!
منمعلے...
.
اجتماع بزرگ عاشقان شهادت 👇
@asganshadt
گنجینه شهدای جهان اسلام (عاشقان شهادت)
#معرفی_شهید ▫️نامـ شهید: محمد تورجی زاده ▫️تاریخ تولد : ۲۳ تیر ماه ۱۳۴۳ ▫️نام پدر: حسن ▫️شهادت: ۵
#خاطرات_شـهدا
🌷شهید محمدرضا تورجی زاده #مداحی می کرد و صدای سوزناکی داشت. در اصفهان و دیگر شهرها مداحی هایش معروف شده بود.💯 مخصوصا وقتی در گلستان شهدای اصفهان و در کنار مزار دوستان #شهیدش و در فراق آن ها می خواند. شهید حاج حسین خرازی هم شیفته سوز صدای او بود😍
🌷 بی سیم چی مشغول صحبت با اسماعیل صادقی بود. حاج #حسین هم آنجا بود. من هم مشغول ناهار. بعد گوشی📞 را داد به محمد تورجی و گفت: اسماعیل شما رو کار داره.تورجی گفت: آخه الان! بعد به سفره و #ظرف چلوکباب اشاره کرد. خندید😄 و به شوخی گفت: اگه بیام از #قافله عقب می مونم!
🌷اما بعد رفت پشت بی سیم.📞 با برادر صادقی #صحبت کرد..اسماعیل گفت: محمد، حاج حسین اینجا نشسته میگه برامون بخون🎤!محمد کمی #مکث کرد. یکباره حال و هوای او عوض شد 😥بعد با حالت خاصی شروع کرد:
در بین آن دیوار و در
زهرا صدا می زد پدر
دنبال حیدر می دوید
از پهلویش خون می چکید
🌷و همین طور ادامه داد. همه اشک 😭می ریختند. بعدها از سردار #صادقی شنیدم که گفت: حاج حسین آنجا خیلی #گریه کرد.
داغ دوستان #شهیدش برای او خیلی سنگین بود😔. وقتی حاج حسین منقلب شد بی سیم را گرفتم📞 و گفتم: محمد ممنون ادامه نده!بچه های #مخابرات صدای محمد را پشت همه بی سیم ها پخش📢 کرده بودند... "
#شهید_محمدرضا_تورجیزاده🌷
📎سالروز شهادت
اجتماع بزرگ عاشقان شهادت 👇
@asganshadt💚
#جامانده ز خوبان شده ام! گریه ندارد؟
مجنون و پریشان شده ام! #گریه ندارد؟
دیگر به لبم خاطره ای از #شهـدا نیست
من #ننگِ_شهیدان شده ام! گریه ندارد؟
#در_پی_شهادت🌷
#شبتون_شهدایی🌙
اجتماع بزرگ عاشقان شهادت 🌈
@asganshadt
★میریزد از ین غــ💔ـم
✩عرق #شرم ز رویم
✩دیگـر چه بگویم⁉️ که
★شکسته ست سبویم
★ای کاش که بر
✩آتش جان خاک بریزند
✩با #گریه نشد از غم او
★دست بشویم😔
★حرفی نزد از ماندن👤 و
✩بستم #چمدان را
✩انگار خبر داشت که
★دلبسته💞 اویم
★بعد از #تو مرا هر نفسی
✩آه کشنده ست😢
✩ #مرگست که آغوش
★گشودست به رویم
#علی_مقیمی✍
#شهید_قاسم_سلیمانی
#شبتون_شهدایی 🌙
اجتماع بزرگ عاشقان شهادت 🌈
@asganshadt
★میریزد از ین غــ💔ـم
✩عرق #شرم ز رویم
✩دیگـر چه بگویم⁉️ که
★شکسته ست سبویم
★ای کاش که بر
✩آتش جان خاک بریزند
✩با #گریه نشد از غم او
★دست بشویم😔
★حرفی نزد از ماندن👤 و
✩بستم #چمدان را
✩انگار خبر داشت که
★دلبسته💞 اویم
★بعد از #تو مرا هر نفسی
✩آه کشنده ست😢
✩ #مرگست که آغوش
★گشودست به رویم
#علی_مقیمی✍
#شهید_قاسم_سلیمانی
#شبتون_شهدایی 🌙
اجتماع بزرگ عاشقان شهادت 🌈
@asganshadt
هدایت شده از 『 مُدرِّس نوین 』
به نام خداوند مهربان
وقتی دلتنگ میشوم😔💔
برای اکثر #مجرد ها که کمی سن و سال دارند این موضوع پیش آمده ...
#کمبود یک نفر را در زندگیشان #احساس میکنند😞
کسی که با او حرف بزنند ...
کسی که شریک غم و خوشی هایشان باشند
گاهی در ذهنشان تصویر سازی هم میکنند😩
الان که همه جا #شبکه_مجازی📱 وجود دارد پیدا کردن یک هم صحبت کار سختی نیست ...
یک نفر که از روی پر کردن وقت بخواهیم با او حرف بزنیم📱🗣
درد و دل کنیم ...
رفع دلتنگیهایمان باشد👌
بعضی ها این دلتنگی را #تحمل نمیکنند😑
#ماشاالله هم صحبتی هایشان زیاد است😏
سفره دلشان نه ولی سفره ذهنشان پیش همه باز است😒
گاهی که دلتنگی و کمبود یک نفر دومی در زندگی بهم فشار می آورد به چیزایی فکر میکنم که آرام میشم ...😊
چیزایی که باعث میشود دلتنگی هایم را تحمل کنم .😊
.
فکر میکنم به آن مردی که یک #زن و چهار #بچه ی قد و نیم قد را در #خانه گذاشت و رفت🔫💣
خدا میداند چه شبها که پشت #خاکریز از دلتنگی #گریه نکرد😢
فکر میکنم به #آقا دامادی که یک هفته بعد از عقد راهی جبهه شد و تنها دلخوشیش یک عکس بود
و #عروس خانومی که دلتنگ و #چشم_انتظار نشسته بود😩😭
فکر میکنم به آن دختر خانومی که هر روز خانه را آب و جارو میکرد تا شوهرش از راه برسد
چون تازه بچه دار شده بودند😍
وقتی هم که می آمد بعد از یک هفته دوباره راهی میشد و چشمان خیس خانومی که نمیتواند بگوید #نرو😭
فکر میکنم به همسر #شهید مدافع حرمی که دخترش بهانه #بابا را میگیرد بغضش رو قورت میدهد و بادخترش بازی میکند💔
الان که فکر میکنم میبینم دلتنگی من چقدر بچگانس در برابر اینها ...
انقدر بزرگ نیست که بخواهم برای پر کردنش #متوسل به دوست های مجازی بشوم👌
آخر میدانی فرقش چیست؟
آنها با اختیار خودشان ، برای منو تو دلتنگی ها را تحمل کردند ، از همسر و بچه و خانواده دل کندند و رفتن در غربتی که نه تلگرام بود نه #اینستاگرام و نه ...
پن : ان الله مع الصابرین
#عشق
#طلبه
#وعده_دیدارمون_کنار_شهدا
#ما_ملت_امام_حسینیم
#دل_نوشته
#غیور_مردان
#بی_تفاوت_نباشیم
◾️🍃🌱↷
『 @modarese_novin 』🏴