🍂🍁🍂🍁
✍دستمال کوچیک جیبی داشت که تو همه مراسم عزاداری، گریه هاشو با اون پاک میکرد و میگفت که این #اشکها و این دستمال روز قیامت برام شهادت میدن. ارادت خاصی به اربابش امام حسین و حضرت عباس علیهما السلام داشت. تاکید بسیار زیادی بر خوندن #زیارت_عاشورا با ذکر صد لعن وسلام داشت. میگفت امکان نداره شما با #اخلاص کامل زیارت عاشورا بخونی و ارباب نظر نکنه.
#شهید_عباس_آسمیه🌷
🍃🌹🍃🌹
@asganshadt
گنجینه شهدای جهان اسلام (عاشقان شهادت)
6⃣9⃣4⃣ #خاطرات_شهدا🌷
💠 #نوکری
🍃🌹مداح بود ، هم از بچگی #صدای خیلی خوبی داشت😊 هم #سبک ها رو خوب اجرا میکرد هر #هیئتی که میخوند چون همه دوستش داشتند و با #اخلاص میخوند شور و حال خاصی به جلسه میداد .. ✨
🍃🌹وقتی که بیشتر تو محل جا افتاد هر هفته داخل چهار تا هیئت هفتگی #مداحی میکرد .
🍃🌹هیئت های دیگه که میرفتیم مینشست یه گوشه #گریه 😭میکرد و سینه میزد و اصلا براش فرقی نداشت که تو هیئت مداحی کنه یا سینه بزنه ...
هرجای هیئت که بود بهترین #نوکری رو میکرد
🍃🌹هیچوقت از مداحی کردن کسی #ایراد نمیگرفت و بیشترین #ادب رو نسبت به همه مداح های امام حسین (ع) رعایت میکرد🌾
به نقل از دوستان شهید
#شهید_حسین_معز_غلامی🌷
#شهید_مدافع_حرم
🍃🌹🍃🌹
@asganshadt
🍃💮🍃💮🍃💮🍃💮🍃💮
🗣 لازم نبود کـه فریاد بزند : بچه هـا ،
نماز به #جماعت بخوانید یـا در نمـاز
#اخلاص داشته باشید وقتے نیروها مے دیدند
این بزرگوار بـا آن اخلاص غیر قابل
توصیف سر بـه سجده مے گذارد.
و در رکوع می گوید..؟
« انا لله و انا الیه راجعون »
با شوق و رغبت عجیبے براے مخلص شدن
تلاش مے کردند.
چون مےدانستند کلام بنده اے را مے شنوند
کـه ذره اے بـه #دنیـا وابسته نیست.
💢 مے گفت: بسیجے بودن و
#بسیجے_شهید_شدن ، آدم را به
هدف نهایے نزدیک مےکند.
اگر چه ما همگی لباس تکلیف به تن داریم
اما وقتی من متعهد بشوم که نظامے باشم ،
احساس مے کنم نمی توانم به شکلی که دلم
مے خواهد فعالیت کنم ،...
⚡بسیجے آزاد است و هر وقت بخواهد ،
مے تواند بـاشد یـا نبـاشد و همه
بسیجے هاے ما خواستند کـه بـاشند .
🎓بعد از دیپلم در دانشگاه پذیرفته شد.
مے گفت « الآن صلاح نیست کـه
این جذابیت ها را در ذهنم پرورش بدهم.
از همه این ها دور شد تا به خدا
نزدیک شود.
#سردار_شهید_یوسف_شریف🌷
●▬▬▬▬๑۩
🔶 @asganshadt🔶
۩๑▬▬▬▬●
از خیابان شهدا؛
آرام آرام در حال گذر بودم!
🌺🍃اولین کوچه به نام شهید همت؛
"محمدابراهیم باصدایی آرام و لحنی دلنشین..."
نامم را صدا زد!
گفت:توصیه ام #اخلاص بود!چه کردی؟
جوابی نداشتم؛سر به زیر انداخته و گذشتم...
🌺🍃دومین کوچه شهیدعبدالحسین برونسی؛
"پرچم سبز یازهرا سلام الله علیها برسر این کوچه حال و هوای عجیبی رقم زده بود!
انگار #مادر همینجا بود....
عبدالحسین آمد!صدایم کرد!
گفت:سفارشم توسل بود به حضرت زهرا و رعایت حدود خدا...چه کردی؟
جوابی نداشتم و از #شرم از کوچه گذشتم....
🌺🍃به سومین کوچه رسیدم!شهید محمدحسین علم الهدی....
به صدایی ملایم اما محکم مرا خواند!
گفت: قران و نهج البلاغه در کجای زندگی ات قرار دادی؟!؟
چیزی نتوانستم جواب دهم!
باچشمانی که گوشه اش نمناک شد!سر به گریبان ؛گذشتم ...
🌺🍃به چهارمین کوچه!شهید عبدالحمید دیالمه...
اقا حمید برخلاف ظاهر جدی لش در تصاویر و عکس ها!بسیار مهربان و ارام دستم را گرفت؛
گفت:چقدر مطالعه کردی؟برای بصیرت خود چه کردی؟
همچنان که دستانم در دستان شهید بود!
از او جدا شدم و حرفی برای گفتن نداشتم...
🌺🍃به پنجمین کوچه و شهید مصطفی چمران....
صدای نجوا و مناجات شهید می امد...
صدای اشک وناله در درگاه پروردگار...
از حال معنوی ام😞....
گذشتم...
🌺🍃ششمین کوپه و شهید عباس بابایی...
هیبت خاصی داشت...مشغول تدریس بود!
مبارزه با هوای نفس نگهبانی #دل ...
کم اوردم....
گذشتم....
🌺🍃هفتمین کوچه انگار کانال بود!بله!شهید ابراهیم هادی....
انگار مرکز کنترل دلها بود!!
هم مدارس!
هم دانشگاه!
هم فضای مجازی!
مراقب دلهای دختران و پسرانی بود که در #دنیا خطر و لغزش و #غفلت تهدیدشان میکرد!
#ایثارش را دیدم.....
از کم کاری ام شرمنده شدم و گذشتم...
🌺🍃هشتمین کوچه شهید رضا عادلی
مثل همیشه لبخند روی لبش بود،همهی شهدای جنگ برای او الگو بودن پس همه چی داشت:
اخلاص،ایثار،بصیرت،تقوا،مناجات شبانه،مبارزه با هوای نفس،ولایت مداری....
بالبخند از من پرسید:برای پشتیبانی از دلایت فقیه چه کاری انجام دادی؟
ولی...از روی او هم شرمنده گذشتم...
🌺🍃نهمین کوچه؛رسیدم به شهیدمحمودوند...
انگار شهید پازوکی هم کنارش بود!
پرونده های دوست داران شهدا را تفحص میکردند!
شهید محمودوند پروندشان را به شهید پازوکی میسپرد!
ارسال نزد #ارباب❤️
پرونده های باقیمانده روی زمین!
دیدم شهدای گمنام وساطط میکردند برایشان...
اسم من هم بود!
وساطت فایده نداشت...
از #حرف تا #عمل
فاصله زیاد بود...
دیگر پاهایم رمق نداشت!
افتادم...
خودم دیدم که با #حالم چه کردم!
تمام شد...
#تمام
💢از کوچه پس کوچه های دنیا!بی شهدا نتوان گذشت....🚫
@asganshadt
4_203801476710006792.mp3
زمان:
حجم:
320.7K
📜 #کلام_شهید
🎤 #با_صــدای
🌹 #شهید_محمـدابـراهیـم_همـت
💠 بـراے این ڪه خـدا لطفش، #رحمتـش و #آمـرزشش شامل حال مـا بشود باید #اخـلاص داشته باشیم...
@asganshadt
گنجینه شهدای جهان اسلام (عاشقان شهادت)
رهبر انقلاب: ایشان با این حادثه ای که پیش آمد به نظر من یک آبرویی داد به #محیط_علمی_کشور. یعنی #ش
9⃣1⃣8⃣ #خاطرات_شهدا 🌷
🔰غنی سازی ۲۰ درصد اورانیوم(که میلیارد ها دلار برای ایران🇮🇷 ارزش داشت و #مذاکرات_هسته_ای به پشتوانه آن انجام شد)دستپخت دانشمندی بی ادعا به نام #مجید_شهریاری است. چند نفر در این دیار می دانند که شهریاری این کار بزرگ را بدون دریافت ریالی دستمزد💰 و فقط برای #پیشرفت و سرافرازی کشورش انجام داده است⁉️
#همسر_شهید :
🔰سالن عروسی💍 ما سلف سرویس #دانشگاه بود! وقتی که سر کلاس درس این را برای بچهها تعریف میکنم، میبینم که بچهها اصلاً در مخیلهشان نمیگنجد🗯! با لباس #عروس از پلههای خوابگاه بالا رفتم. وقتی که #ازدواج کردیم به خوابگاه دانشجویی رفتیم☺️
🔰دکتر گفت میخواهی خانه بگیرم❓ گفتم نه؛ همین #خوابگاه خوب است. یک سوئیت کوچک متأهلی💞 داشتیم. آقای دکتر صالحی استاد ما بود. ایشان با خانمشان، آقای دکتر غفرانی هم با خانمشان، #مهمان ما بودند. یک سفره کوچک انداختیم. دو تا پتو و دو تا پشتی داشتیم😍. با #افتخار از این دو استاد بزرگوار در همان خانه کوچک خوابگاهی پذیرایی کردیم🍱.
🔰بعد هم دوتایی نشستیم راجع به مسائل #هستهای صحبت کردیم #نماز_شبش به راه بود. حتی شب عروسی هم سجاده نماز شبش📿 جمع نشد❌!
🔰در تمام این سالها خودم را در اوج #عزت میدیدم😎. نمیدانم این را چگونه بیان کنم. احساس میکردم خواهرم برادرم، اقوام و هرکس که به خانه من میآید، خیلی #مفتخر شده که به خانه من🏡 آمده است! این #مرد مرا در زندگی غنی کرده بود. عشــ❤️ـق ، محبت😍 ، #اخلاص ، و نمازهایش برای من ارزش بود👌! این چیزها برای من ارزش بود و ایشان این چیزها را تام و تمام داشت✅...
📚منبع/کتاب شهیدعلم
(خاطرات شهیدشهریاری)
#شهید_مجید_شهریاری
#دانشمند_انقلابی
🌷شهادت: ترور در ۸ / آذر / ۸۹
توسط عوامل رژیم صهیونیستی .
🌹🍃🌹🍃
@asganshadt
#دلنوشـ❤️ـتہ
از خیابان شهدا آرام آرام در حال گذر بودم!
اولین کوچه به نام #شهید_همت؛
محمد ابراهیم با صدایی آرام و لحنی دلنشین...
نامم را صدا زد!
گفت: توصیه ام #اخلاص بود!
چه کردی...
جوابی نداشتم؛سر به زیر انداخته و گذشتم...
دومیـن کوچه و #شهید_حـسن_تمـیمـی...
لبخنـد ملیحـی برچهره و..
نگاه خاصی داشت...
خـادم اهـل بیـت بود!
مبارزه با #هوای_نفس،نگهبانی #دین...
کم آوردم...
گذشتم..
به سومین کوچه رسیدم!
#شهید_محمد_حسین_علم_الهدی...
به صدایی ملایم،اما محکم مرا خواند!
گفت: #قرآن و #نهج_البلاغه در کجای زندگی ات قرار دارد؟!؟
چیزی نتوانستم جواب دهم!
با چشمانی که گوشه اش نمناک شد!
سر به گریبان؛ گذشتم...
به چهارمین کوچه!
#شهید_عبدالحمید_دیالمه...
آقا حمید بر خلاف ظاهر جدی اش در تصاویر و عکس ها!
بسیار مهربان و آرام دستم را گرفت؛
گفت: چقدر برای روشن کردن مردم!
#مطالعه کردی؟!
برای #بصیرت خودت چه کردی!؟
برای دفاع از #ولایت!!؟
همچنان که دستانم در دستان شهید بود!
از او جدا شدم و حرفی برای گفتن نداشتم...
به پنجمین کوچه و #شهید_مصطفی_چمران...
صدای نجوا و #مناجات شهید می آمد!
صدای #اشک و ناله در درگاه پروردگار...
حضورم را متوجه اش نکردم!
#شرمنده شدم،از رابطه ام با پروردگار...
از حال معنوی ام...
گذشتم...
ششمـین کوچه #شهید_عبدالحسین_برونسی؛
پرچم سبز یا زهرا سلام الله علیها بر سر این کوچه حال و هوای عجیبی رقم زده بود!
انگار #مادر همین جا بود...
عبدالحسین آمد!
صدایم زد!
گفت: سفارشم توسل بود به حضرت زهرا و رعایت #حدود خدا...
چه کردی؟
جوابی نداشتم و از #شرم از کوچه گذشتم...
هفتمین کوچه انگار #کانال بود!
بله؛
شهید ابراهیم هادی...
انگار مرکز کنترل دل ها بود!!
هم مدارس!
هم دانشگاه!
هم فضای مجازی!
مراقب دل های دختران و پسرانی بود که در #دنیا خطر لغزش و #غفلت تهدیدشان میکرد!
#ایثارش را دیدم...
از کم کاری ام شرمنده شدم و گذشتم...
هشتمین کوچه؛
رسیدم به شهید محمودوند...
انگار #شهید پازوکی هم کنارش بود!
پرونده های دوست داران شهدا را #تفحص میکردند!
آنها که اهل #عمل به وصیت شهدا بودند...
شهید محمودوند پرونده شان را به شهید پازوکی می سپرد!
برای ارسال نزد ارباب...
پرونده های باقیمانده روی زمین!
دیدم #شهدای_گمنام وساطت میکردند،برایشان...
.
اسم من هم بود!
وساطت فایده نداشت...
از #حرف تا #عمل!
فاصله زیاد بود.
.
دیگر پاهایم رمق نداشت!
افتادم...
خودم دیدم که با #حالم چه کردم!
تمام شد...
..
از کوچه پس کوچه های دنیا!
بی شهدا،نمی توان گذشت...
#شهدا_گــاهـی_نگـاهـی
| ✨ @asganshadt
💢به قولِ حاج حسین یکتا #شهدا آخر تیپولوژی بودند که یوسف زهرا(ع)♥️ آن ها را دید به قولِ معروف ظ#برای_خدا تیپ زدند
چطور⁉️
💢اگر #زیبا بودند از آن زیبایی در راهِ خدا استفاده کردند👌 گفتند: خدایا ما می خواهیم ما را #فقط_تو ببینی ما میخواهیم فقط از تو دلبری💖 کنیم که در نهایت هم دل بردند و هم دل دادند و به قیمت جان #شهادت را خریدند🕊🌷
✍پ.ن: گاهی با خواندن #زندگینامه هرچند کوتاه ولی پربارشان📜 به خودم نهیب می زنم اگر امثال #شهید_دهقان ها یا شهید مشلب ها🌷 یا...، همینطوری از دنیا می رفتند حیف می شدند
#شهادت برازنده شان بود✅
🔆آنها در اوج #اخلاص عمل کردند و شدند یاران سیدالشهداء(ع)👥 و #سربازان مهدی موعود...
و ما ... بماند ...😔
#خانطومان
اجتماع بزرگ عاشقان شهادت 💟
@asganshadt
به نام خدا و برای خدا
یه لحظه توجه کن 🙂
هر کاری خواستی شروع کنی بگو
🏵️بسم الله الرحمن الرحیم🌺
بعدش بگو خدایا من این کار را برای تو انجام میدهم ، فقط و فقط تو، خدای من، پروردگار مهربان 😊
تویی که ناظری و حاضری و ظاهری و باطن
حتی شده یک بار تجربه کن 😉 ببین اون کار و فعالیت چه برکتی میگره 🌹✅✔️
#به_سبک_شهدا
#اخلاص
#بسم_الله_الرحمن_الرحیم
@asganshadt
⚘﷽⚘
❃↫🌷«بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن»🌷↬❃
🌾دستمال #کوچیک جیبی داشت که تو همه مراسم عزاداری ائمه ،گریه😭 هاش رو با اون پاک میکرد و میگفت که این اشکها و این #دستمال روز قیامت برام #شهادت میدن . ارادت خاصی به اربابش امام حسین علیه السلام و #حضرت عباس علیه السلام داشت.
🌻تاکید بسیار زیادی بر #خوندن زیارت عاشورا با ذکر صد لعن وسلام داشت.
میگفت امکان نداره شما با #اخلاص کامل زیارت عاشورا بخونی و ارباب نظر نکنه .
📖حفظ قرآن
#شهید عباس آسمیه تاکید بسیار زیاد بر حفظ و قرائت قرآن #بامعنی و همچنین احادیث نبوی داشت و واین در حالی بود که خود نیز احادیث را بصورت کتبی یادداشت و همچنین بصورت صوتی و با صدای خودش #ضبط میکرد
#شهید_عباس_آسمیه🌷
اجتماع بزرگ عاشقان شهادت 🌸
@asganshadt