هدایت شده از اشعار ناب آیینی
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
غزل مصیبت شهادت امام جواد علیه السلام
در خانه هم تنها شدم مثلِ حسن آه
خندیده حتّی همسرم با اشکِ من آه
من ناله میکردم کنیزان کِل کشیدند
رقّاصهها هستند دورِ این بدن آه
تب کردهام امّا به من آبی ندادند
ای کشتهیِ لبتشنهیِ صدپارهتن آه
بالِ کبوترها برایم سایهبان است
شکرِخدا شد پیکرم غسلوکفن آه
شکرِخدا انگشتم وانگشترم هست
چَنگی نکَنده از تنِ من پیرهن آه
نامحرمی در این حرم آتش نیاوَرد
نامرد بعد از من نزَد سیلی به زن آه
پایِ سرِ بر نِی پلیدی مِی نخورده
الشّام.... ناموسِ علی.... یابن الحسن... آه
#غزل #روضه #شهادت
#امام_جواد_علیه_السلام
#کاظمین #مشهدالرضا #کربلا
#تصدق_علینا_به_جان_جوادت
#ما_با_ولایت_زنده_ایم
#شهید_رضا_ایمانی #حسین_ایمانی
سلام
#صلوات 👉
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#حضرت_مسلم علیهالسلام
#غزل
🔹طلایهدار عاشورا🔹
سلام ما به حسین و سفیر عطشانش
که در اطاعت جانان، گذشت از جانش
به آن غریبترین سربهدار وادی عشق
به «مسلم بن عقیل» و دو نور چشمانش
به عزم شب شکن و همّت علیوارش
به صبر و قوّت قلب و شکوهِ ایمانش...
میان معرکه، چون کوه محکم و نستوه
ستاده در بَرِ اهریمنان به کف جانش
تمام شهر پر از دشمن است و میبارد
نفاق و فتنه ز بارو و بام و ایوانش
در آستان مُحرّم، به خاک و خون غلتید
منای کوفه ببینید و عید قربانش
طلایهدار بزرگ قیام عاشورا
فدای نهضت سرخِ حسین شد، جانش
#حسین_شمسایی
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#امام_جعفر_صادق_علیه_السلام
#مرثیه
#غزل
تنها نشد ز زهر ستم آب پيکرت
يک عمر ريخت آتش اندوه بر سرت
هر روز بود روز تو از دود آه ، شب
هر لحظه ريخت خون دل از ديده ي ترت
آنشب که شعله گشت ز کاشانه ات بلند
ياد آمد از شکستن پهلوي مادرت
بردند دست بسته ترا چون علي ولي
نقش زمين نگشت در خانه همسرت
(سيلي نخورد پشت در خانه همسرت)
خصمت نگاه داشت سه ساعت به روي پا
ديگر نبود بسته دو بازوي خواهرت
بودند اهل بيت تو بعد از تو بس عزيز
سيلي نزد کسي به گل روي دخترت
تيغ ستم سه بار به رويت کشيده شد
ديگر نخورد چوب به لبهاي اطهرت
اين غم مرا کشد که به شهر مدينه نيست
جز بوسه ي نسيم به قبر مطهرت
غربت نگر که پشت در بسته ي بقيع
صورت نهد به دامن ديوار زائرت
در حيرتم چگونه کفن شد جنازه ات
چيزي نمانده بود ز اندام لاغرت
ميثم گداي توست مرانش ز کوي خويش
اي مهر و مه دو خاک نشين سائل درت
#غلامرضا_سازگار
#