eitaa logo
اصحاب‌آخرالزمانی‌سیدالشهداء🇮🇷
154 دنبال‌کننده
5هزار عکس
2.4هزار ویدیو
48 فایل
کانون فرهنگی هنری شهید سید مرتضی آوینی
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⬅️ از با یکدیگر و یا با دیگر همسالان جدا پرهیز کنید. ⬅️ در پذیرش و ابراز به فرزندان هیچ گاه به جنسیت آنها توجه نکنید. ⬅️ در اعطای به فرزندان به تفاوتهای فردی آنها و به حدود توانمندی هایشان توجه کنید. ⬅️ هنگام مواجه شدن فرزندان با آنها را طرد نکنید. ⬅️ با ایجاد جو مشاوره و در محیط منزل، اجازه ابراز شخصیت و احساس خود ارزشمندی را در کودکان و نوجوانان ایجاد کنید. ⬅️ کودکان و نوجوانان را با مطلوب و شخصیت های ارزشمندی که از عزت نفس بالایی برخوردارند، آشنا کنید. ⬅️ از و کشمکش با همسر خودداری کنید و با هماهنگی و ارزش گذاری به نظرات همسر، زمینه را برای ارضای نیاز فرزندان به امنیت روانی و تقویت حس عزت نفس هموار کنید. 🖤@ashabakharazamani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔑امروز کلید دست شماست! 🔻امروز روز سینما می باشد،سینمایی که مقام معظم رهبری در بیانات خود آن را به میزان زیادی کلید پیشرفت جامعه می‌داند و می‌فرماید امروز کلید دست شما سینماگران است.اینگونه متوجه می‌شویم که سینما ابزاری بسیار مهم و کلیدی برای اعتلای سطح معنوی و فرهنگی جامعه میباشد و به واسطه آن می‌توان به رسیدن به دولت اسلامی و در نهایت تمدن اسلامی کمک به سزایی گرفت. 🌹٢١ شهریور روز سینما گرامی باد. ✍محتوای کار شده توسط کانال نقشه راه 🖤@ashabakharazamani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍃مهربانم خودت می‌دانی، لازم نیست که من برایت بگویم. هیچ آرزویی در میان آرزوهایم پررنگ‌تر از عاشق شدن نیست و هیچ لذّتی در زندگی، شیرین‌تر از لذّت عشق نیست. اگر لاف می‌زنم، تو می‌توانی لالم کنی. خودت می‌دانی، لازم نیست که من برایت بگویم. وقتی به عظمت تو فکر می‌کنم و به حقارت خویش می‌‌اندیشم، نمی‌توانم باور کنم عشق چون تویی در دل کسی چون من جا بگیرد. خودت می‌دانی، لازم نیست که من برایت بگویم. من از یأس بیزارم و برایم امید، قلب تپندۀ زندگی است. حتّی از بوی ناامیدی هم بدم می‌آید؛ ولی وقتی به خودم، به تو و به عشقت فکر می‌کنم، صدای پای یأس را می‌شنوم که به سویم می‌آید. آقا! من به خودم هیچ امیدی ندارم. اگر به عاشق شدن فکر می‌کنم و آن را از دفتر آرزوهایم پاک نمی‌کنم، از آن روست که به مهربانی تو امید دارم. می‌دانم یک روز می‌رسد که تو مرا برای خودت جدا می‌کنی و دلم را به نام خودت می‌زنی و مُهر عشقت را روی دلم می‌کوبی و نامم را در دفتر عاشقانت ثبت می‌کنی. یک لحظه اگر از این خیال بیرون بیایم، زندگی‌ام به خط پایان می‌رسد. کاش می‌دانستم این خیال کی محقق می‌شود. شبت بخیر مهربانم! 🖤@ashabakharazamani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اصحاب‌آخرالزمانی‌سیدالشهداء🇮🇷
🌸🌸بسم‌الله الرحمن الرحیم🌸🌸 ❤️سلام بر ابراهیم ۶۰❤️ ســريعتر از آنچه فکــر مي کرديم آنجا محاصره شد
🌸🌸بسم الله الرحمن الرحیم 🌸🌸 ❤️سلام بر ابراهیم ۶۱❤️ معلم نمونه عباس هادي ابراهيم مي گفت: اگر قرار اســت انقلاب پايدار بماند و نسل هاي بعدي هم انقلابي باشند؛بايد در مــدارس فعاليت کنيم، چرا كه آينده مملکت به كســاني ســپرده مي شودکه شرايط دوران طاغوت را حس نكرده اند! وقتي مي ديد اشــخاصي که اصلا انقلابي نيســتند، به عنوان معلم به مدرسه مي روند خيلي ناراحت ميشد😔. مي گفــت: بهترين و زبده ترين نيروهاي انقلابي بايد در مدارس و خصوصًا دبيرستانها باشند👨‍🏫! براي همين، کاري کم دردسر را رها کرد و به سراغ کاري پر دردسر رفت، با حقوقي کمتر🙁! امــا به تنها چيــزي که فکر نمي کرد ماديات بود. مي گفــت: روزي را خدا مي رساند. برکت پول مهم است.کاري هم که براي خدا باشد برکت دارد😊. به هر حال براي تدريس در دو مدرســه مشــغول به کار شــد. دبير ورزش دبيرســتان ابوريحان (منطقه14)ومعلــم عربي در يکي از مــدارس راهنمائي محروم(منطقه 15 )تهران. تدريس عربي ابراهيم زياد طولاي نشد. از اواسط همان سال ديگر به مدرسه راهنمائي نرفت! حتي نمي گفت که چرا به آن مدرسه نميرود🤔! ادامه دارد...❤️ 🖤@ashabakharazamani
⭕️واکنش جنجالی زک برنستاین، کارگردان مشهور آمریکایی به هشتگ : "هرگز 3000 نفری را که در حادثه 11 سپتامبر جان باختند فراموش نکنیم، اما همچنین 1،360،000 نفری که هیچ ارتباطی با این موضوع نداشتند و (طی این سالها) در عراق و افغانستان کشته شدند را نیز فراموش نکنیم!" 🇺🇸 امریکانا 🇺🇸 @TWTenghelabi
روضه از زبان همسر شهید کفن را باز نکردند برای بچه ریحانه پرسید اگر دوست باباست پس چرا عکس بابا مهدیِ من روی اونه آرام در گوشش گفتم این بابا مهدی یکهو داد ‌زد نه، این بابای منه دوباره در گوشش گفتم ریحانه جان، یک کار برای من می‌کنی با همان حال گریه گفت چه کار؟ بوسیدمش گفتم پاهای بابا را ببوس پرسید «چرا خودت نمیبوسی؟ گفتم همه دارند نگاهمان میکنند. فیلم میگیرند. خجالت میکشم گفت من هم نمیبوسم گفتم باشه ولی اگر خواستی یکی هم از طرف من ببوس انگار دلش سوخته باشد. خم شد و پاهای مهدی را بوسید و دوباره بوسید آمد توی بغلم و گفت مامان از طرف تو هم بوسیدم حالا چرا پاهایش گفتم چون پاهاش همیشه خسته بود درد می‌کرد چون برای دفاع از حرم حضرت زینب و قدم برمی‌داشت یکهو ساکت شد و شروع کرد به لرزیدن. بدنش یخ یخ بود. احساس کردم ریحانه دارد جان می‌دهد همه حواسم به ریحانه بود و از مهرانه سه ساله غافل بودم به برادرم التماس کردم ببردش گفتم اگر سر بابایش را بخواهد من چه کار کنم؟ اگر بخواهد صورت بابا مهدی را ببیند چه طور نشانش بدهیم؟ اگر می‌دید طاقت میآورد؟ نه، به خدا که بچه‌ام دق می‌کرد فاراقلیط 🏴