•••📖
#کتاب_رفیقخوشبختما📚
#قسمت _نهم
... بچه ها رفتند داخل آب و دیدند که اکبر موسایی پور است. روز بعدش هم حسین صادقی آمد.
عجیب این بود که آن آب با همهی #تلاطمی که داشته است، اینها را به همان نقطهی عزیمتشان برگردانده بود. هر دو در آب شهید شده بودند. خیلی #عجیب بود.
من به حسین گفتم: "از کجا این را فهمیدی؟"
گفت: "دیشب اکبر موسایی پور را در خواب دیدم که به من گفت: "حسین! ما #اسیر نشدیم، ما شهید شدیم. من فردا این ساعت بر می گردم و صادقی روز بعدش بر می گردد."
بعد حسین به من جمله ای گفت که خیلی مهم است. گفت: "می دانی چرا اکبر موسایی پور با من حرف زد؟"
گفتم: نه، گفت: "اکبر موسایی پور دوتا #فضیلت داشت: یکی این که #ازدواج کرده بود؛ دوم اینکه #نمازشب او در آب هم قطع نشد. این فضیلت او بود که او آمد من را مطلع کرد." #حسین بعدها شهید شد.
🍃حلال کنید🍃
#سردار سلیمانی برای صاحب منزلی که در عملیات آزادسازی بوکمال در دِیرالزور سوریه که از آن به عنوان مقرّ، استفاده کرده بودند، نامهای نوشت. در این نامه برای استفادهی بدون اجازه از خانه #عذرخواهی کرده و نوشته بود:
"خانوادهی عزیز و محترم! سلام علیکم.
من برادر کوچک شما #قاسم سلیمانی هستم. حتماً مرا می شناسید. ما به اهل سنت در همه جا خدمات زیادی انجام داده ایم. من #شیعه هستم و شما سنی هستید؛ اما من هم به نوعی #سنی هستم؛ زیرا به سنت رسول خدا(صلی الله علیه وآله) اعتقاد دارم و ان شاءالله در راه او حرکت می کنم، و شما هم به نوعی شیعه هستید؛ زیرا اهل بیت(علیه السلام) را دوست دارید. از #قرآن کریم و صحیح بخاری و دیگر کتب موجود در خانهی شما متوجه شدم که شما انسان های #باایمانی هستید.
اولا از شما عذر می خواهم و امیدوارم عذر مرا بپذیرید که خانه شما را بدون اجازه استفاده کردیم؛
ثانیا...
ادامه دارد....🖇
#کتاب_رفیقخوشبختما📚
📌 @ashabakharazamani