eitaa logo
اشعار "احمدرفیعی وردنجانی"
1.3هزار دنبال‌کننده
2.6هزار عکس
734 ویدیو
35 فایل
🔷 با ذکر منبع و نام شاعر کپی شود . 🔹ارتباط با شاعر 🔹بیان نظرات🌹انتقادات وپیشنهادات 🔹سفارش شعر، نوحه، سرود،شعر هدیه،شعر تبلیغاتی و... : 🔹برگزاری محافل ومجالس شعر(شب شعر، عصرشعرو... 🔹اجرای شعر آیینی و طنز @ahmad_rafiei_vardanjani
مشاهده در ایتا
دانلود
بنام خدا صلی الله علیک یااباعبدالله الحسین دوستان عزیز،خیرین گرانقدر،هیات دانش آموزی انصارالمهدی وردنجان.مثل سالهای گذشته قصد دارد در مدت دهه ی اول محرم موکب پذیرایی عزارداران حسینی و برنامه عزاداری داشته باشد.جهت برگزاری هرچه باشکوه این برنامه ها محتاج همراهی وحمایت های مالی شما صمیمانه ی شما عزیزان هستیم. خواهشمندم نذورات وحمایت های مالی خودتون را به شماره حساب ۶۰۳۷۹۹۷۵۶۳۵۰۳۶۶۴ به نام احمد رفیعی وردنجانی واریز بفرمایید. و بعد از واریز اطلاع رسانی بفرمایید. اجرتون با آقا اباعبدالله الحسین(ع)
در حال و هوایش... در سینه‌ام گل کرد شوقِ کربلایش پر شد دوباره جانم از حال و هوایش در جان ما تنها نه در عالم، خداوند... کرده‌است برپا خیمه‌ی ماتم برایش اویی که سیل دوست دارانش روانند دنبالِ راهِ نهضت بی‌انتهایش اویی که باز از حلقِ رگ‌های بریده گل می‌کند فریاد سرخ ربنایش دنیا سراسر مال دنیا دوست‌ها باد کافیست ما را سُکرِ چای روضه‌هایش آزادگانِ دهر سرتاسر اسیرش وارستگان از خاک یک‌سر خاک پایش هرگز نخواهد برد یک جو بهره از عشق هرکس که در عالم نباشد مبتلایش ای کاش یک جان نه هزاران جان مرا بود تا می‌شدم با آن هزاران جان فدایش @asharahmadrafiei
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
متولیان فرهنگی کشور، امامان محترم مساجد، فرماندهان محترم بسیج، پدران و مادران عزیز، معلمان گرامی و... از خواب بیدار شوید...
ما ملت امام حسینیم
صلی الله علیک یا رضیع العطشان اگر سیاهه‌ای از دفتر امام حُسین(ع) اگر سیاهی‌یی از لشکر امام حسین (ع) اگر گدای غریبی که سال‌های زیاد نموده لطف به او مادرِ امام حسین (ع) اگر کلاغ سیاهی که چون کبوترها به شوق پر زده دور و برِ امام حسین(ع) کسی که آرزویش بوده تا قبول شود دعاش تا بشود نوکر امام حسین(ع) اُمید آخر این بنده‌ی شکسته دل است شفاعتِ پسرِ آخرِ امام حسین (ع) خداکند که قبولش کنند باشد از فداییان علی اصغرِ امام حسین(ع) @asharahmadrafiei
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
آه از غمی که تازه شود با غمی دگر....
صلی الله علیک یا ساقی العطاشی، یا اباالفضل العباس یا قمر العشیرة با دست لرزان می‌نویسم باز از آن دست از دست لطف اوست می‌گیرد توان دست آری همان دستان که چون از پیکر افتاد تا نشکند زد بر کمر هفت آسمان دست آری همان دستان که می‌گردد دخیلش با انتظار دست‌گیری، بی‌کران دست بهر توسل در گره‌های ضریحش دارند هر دم جملۀ پیغمبران دست باب‌الحوائج گشت فرزند یدالله تا در گرفتاری بگیرد از جهان دست نازم یل ام‌البنین را آن‌که بی‌دست بسیار از مردم گرفته هر زمان دست نازم چنین پیمان‌شناسی را که این‌‎سان با خشم زد بر سینۀ خط امان دست نازم ادب را که به روی سینه دارد همواره در پیش امام عاشقان دست باب علمداری و سقایی و یاری است میراث‌دار حیدر است این پرتوان دست الحق که برق چشم‌هایش ذوالفقاری است بسیار دشمن را به نابودی کشانده است روی برادر دید در آیینۀ آب آن‌گاه که پر کرد از آب روان دست پس آب را بر آب می‌ریزد چه زیبا اوج وفا را می‌کند اینجا عیان، دست آن دست‌ها از پیکر افتادند آن‌گاه حتی وفا هم شست گویی از جهان دست ای شانۀ موی پریشان رقیه افتادی از پیکر چرا ای مهربان دست او کیست می‌کوبد ستم از کشتنش پای او کیست می‌کوبد به سر از غم جهان دست این قامت سرو است برپا مانده هرچند چون برگ می‌ریزد از او باد خزان دست دستان خورشید است دستان قمر را چون پاره‌های نور در دامن کشانده است برخیز یاعباس اندوه بزرگی است با جان بگیر از زینب قامت‌کمان دست وقتی که رفت از کربلا یک کاروان سر جا ماند پیش علقمه یک آسمان دست وقتی هدف باشد رضای حضرت عشق در پیش پایش داد باید چشم، جان، دست در کاخ دشمن گفت طفلی کو عمویم تا که بگیرد پیش چوب خیزران دست با چشم گریان، عمّی العباس گویان بر سر نهاده حضرت صاحب‌زمان دست بس شعرها گفتند مشتاقان از این دست بس چاره شد درد گرفتاران از آن دست این بیت‌ها یک مصرع شعر تو تنهاست ناگفته‌ها بسیار از این دست مانده است @asharahmadrafiei