eitaa logo
اشعار "احمدرفیعی وردنجانی"
1.4هزار دنبال‌کننده
3هزار عکس
848 ویدیو
41 فایل
🔷 با ذکر منبع و نام شاعر کپی شود . 🔹ارتباط با شاعر 🔹بیان نظرات🌹انتقادات وپیشنهادات 🔹سفارش شعر، نوحه، سرود،شعر هدیه،شعر تبلیغاتی و... : 🔹برگزاری محافل ومجالس شعر(شب شعر، عصرشعرو... 🔹اجرای شعر آیینی و طنز @ahmad_rafiei_vardanjani
مشاهده در ایتا
دانلود
اشعار "احمدرفیعی وردنجانی"
صلی الله علیک یا رقیه ی بنت الحسین امروز یک نقاشی دیگر کشیده یک درد دیگر را در این دفتر کشیده گاهی کشیده آنچه را که دیده، گاهی تصویرها را یک به یک از بر کشیده تا دیده گلبرگی میان برگه‌هایش بر روی یک دیوار خونین در کشیده از لحظه‌ای که کاروان عزم سفر کرد هر ماجرایی بوده را یکسر کشیده مانند دخترهای دیگر خاطراتی از آنچه را دیده‌ست سرتاسر کشیده مانده‌ست یادش اینکه سیلی خورده هر جا از زیر ضرب تازیانه سر کشیده در صفحه‌ای یک دختر کوچک کشیده بر گوش‌های کوچکش زیور کشیده با خود گمان کرده‌ست شاید باز دشمن... بر روی زیورهای او معجر کشیده دختر به شوق دیدن بابای خود باز امروز یک نقاشی محشر کشیده در زلف خود دستان بابا را کشیده بر روی یک انگشت، انگشتر کشیده اصلا نمی‌داند کجا دیده‌ست اما داداشی‌اش را مثل پیغمبر کشیده گفتند اکبر اربا اربا شد، شنیده یک صفحه را تنها پر از اکبر کشیده در صفحه‌ای در احترام عمه زینب هر چیز را دیده‌ست زیباتر کشیده تنهای بی سر را پر از گلبرگ کرده گل بر سر نی‌ها به جای سر کشیده لب‌تشنه بوده گفته یا زهرا و بعدش در دفتر خود چشمه‌ی کوثر کشیده گهواره‌ی خالی، غم جان رباب است گهواره را یک گوشه با اصغر کشیده تا که گلویش را نبیند هیچ تیری دستار سبزی روی آن حنجر کشیده از قطره‌ی اشکش که روی دفتر افتاد برداشته لب‌های او را تر کشیده شرمندگی سخت است می‌داند از این رو عباس را با آب در معبر کشیده هر جا هراس از دشمنان بوده‌ست آنجا عباس را در هیبت حیدر کشیده در صفحه‌های آخر این دفتر رنج برشانه‌های زخمی خود پر کشیده بسته‌ست دفتر را و گویا خواب رفته یا چون پدر جام بلا را سرکشیده @asharahmadrafiei