eitaa logo
اشعار حسینی و آموزش مداحی
4.8هزار دنبال‌کننده
257 عکس
163 ویدیو
36 فایل
کانال اشعار حسینی این کانال زیر مجموعه کانال مقتل ضامن اشک است. اشعار بر اساس مطالب مقتل است. http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af آی دی برای ارسال اشعار @Yaghoubian دوستان سوالات خود را می توانند در آی دی استاد ارسال کنند. @m_h_tabemanesh
مشاهده در ایتا
دانلود
اللهم عجل لولیک الفرج: امام زمان(عج)-مناجات محرمی شکر خدا که باز عزادارتان شدیم خوشبخت، ما که گرمی بازارتان شدیم پرچم زدیم، تکیه زدیم و علم زدیم شکر خدا که کارگر کارتان شدیم بیرق به دوش و حلقه به گوش و سیاهپوش منت خدای را که عزادارتان شدیم از بامتان اگرچه هر از گاه می‌پریم بیخود نیامدیم گرفتارتان شدیم این ماه، بار عام غذاهای حضرتی‌ست مثل همیشه نان‌خور دربارتان شدیم از دولت حسین و ز الطاف روضه‌هاست اینکه دوباره لایق دیدارتان شدیم باید چگونه شکر کنیم این مقام را با گریه‌های هر شبمان یارتان شدیم والشمر جالسٌ... نفس مادرت گرفت ما را ببخش باعث آزارتان شدیم
اللهم عجل لولیک الفرج: امام زمان(عج)/ مناجات محرمی/ روضه اسارت اهل بیت(ع)😭 با غصه های آل عبا گریه می کنی در اوج روضه های عزا گریه می کنی ما با گناه اشکِ تو را در می آوریم از سوز بی وفایی ما گریه می کنی ای صاحب عزا، تو به این روضه های ما می آیی و بدون صدا گریه می کنی «گاهی نجف، مدینه، گهی کربلا و گاه» در مشهد امام رضا گریه می کنی بر کشته ی فتاده به هامونِ کربلا بر داغ سید الشهدا گریه می کنی این روزها به حال دل زینب اسیر در ماجرای شام بلا گریه می کنی بر رأس های رفته به بالای نیزه ها با خیزران و طشت طلا گریه می کنی حالا دوباره چشم تو را خون گرفته است با غصه های آل عبا گریه میکنی?😭 . اللهم عجل لولیک الفرج.
اللهم عجل لولیک الفرج: بسم‌الله الرحمن الرحیم ، امشب بنشین لحظه‌ی آتش زدنم را بنشین و ببین بارِ دگر سوختنم را یکسال برای غمتان لحظه شمردیم یک آه بکش چاک زنم پیرهنم را این شالِ عزا را چه کسی گردنم انداخت ممنون توام حالِ پریشان شدنم را پیراهنِ مشکیِ مرا مادرت آورد جانی بده بر تَن کنم امشب کفنم را بر قلبِ من آوار شده وای ربابت یک داغ خراشیده عقیق یمنم را ما سجده نمودیم و خدا کرببلا داد ای اشک ببین برکت خاک وطنم را من آمده بودم به حسین تو بگریم زهرا به لبم داد حسن واحسنم را ** می‌گفت : میا منتظر آمدن توست این سنگ که اینگونه شکسته دهنم را
اللهم عجل لولیک الفرج: بسم‌الله الرحمن الرحیم دستی بده تا که بگیرم دست هایت چشمی بده تا که کنم گریه برایت دست توسّل دارم و چشم تمنّا_ _ می دوزم امشب بر بلندای عطایت مثل همیشه دست خالی و غریبم یعنی نگاهی تازه کن سوی گدایت خاموشی امروز من از بی غمی نیست دیشب گریبان پاره کردم... در هوایت شب های بسیاری غریبانه نمودم در گوشه ی تنهایی ام آقا صدایت ای بی پناهی که پناه عالمینی جا ده دل آواره را زیر عبایت این گوشه ی دنیا کسی فکر نجات است با یک نظر دل را ببر تا بی نهایت اینجا به صبح روشنت ایمان ندارند کی می نمایی قصد اِعمال ولایت؟ قربان اشک صفحه ی قرآن چشمت وقت تلاوت کردن تبّت یدایت ای وارث خون گلوی سر بریده کی می چکد خون گلویم زیر پایت؟ شور شهادت دارم و شوق وصالت یابن الشّموس الطّالعه خونم حلالت
اللهم عجل لولیک الفرج: محرمی که نباشی در آن محرم نیست بدون تو ضربان زمین منظم نیست چقدر ساده گرفتیم بی تو بودن را هزار سال بدون تو زندگی...کم نیست خودت بخواه که دست از گناه بردارم که عهدهای منِ روسیاه محکم نیست هزار بار خودت را به ما نشان دادی ولی چه فایده...چشمان ما که مَحرَم نیست خودم به چشم خودم دیده ام که در روضه حلاوتی ست که در هیچ جای عالم نیست حوائجم همه در بین روضه یادم رفت غمت چه کرده...غم روزگار یادم نیست بیا و روضه ی گودال را بخوان آقا محرمی که نباشی در آن محرم نیست
اللهم عجل لولیک الفرج: بسم‌الله الرحمن الرحیم نماز، پشت سرِ تو چه عالمی دارد نظر به چشم تر تو چه عالمی دارد ز خواب ناز گذر کردن و تماشایِ- -نیایش سحرِ تو چه عالمی دارد نشسته ام به هوای نگاه مرحمتت که بر دلم نظر تو چه عالمی دارد چه می شود سفری من ملازمت باشم؟ به کربلا سفر تو چه عالمی دارد میان روضه ی ارباب بی کفن، شور- -دم پُر از شرر تو چه عالمی دارد بیا که زینب کبری تو را صدا میزد سر بریده ی آقا تو را صدا میزد تو و غریبی و زاری! خدا مرا بکشد به آن غمی که تو داری خدا مرا بکشد چرا به گوشه ی صحرا نموده ای منزل؟ مگر که خانه نداری؟ خدا مرا بکشد برای معصیت بی شمار من... آقا همیشه اشک تو جاری، خدا مرا بکشد میان روضه می آیی ولی منِ غافل ز دیدن تو فراری... خدا مرا بکشد شنیده ام که کسی با سر برادر گفت: چرا به نیزه سواری؟ خدا مرا بکشد کسی ندیده به بزم شراب و تشت طلا سر بریده ی قاری، خدا مرا بکشد هنوز سوز صدایی غریب میآید صدای قاری شیب الخضیب میآید
اللهم عجل لولیک الفرج: امام زمان(عج)-مناجات محرمی-شب پنجم و ششم اشکهای ما به دامان کریمی می‌سد نامه‌ی حاجات ما با یاکریمی می‌رسد هرکه در این روضه می‌آید  برای معرفت پایش آخر بر صراطِ مستقیمی می‌رسد هرچه از منبر جدا بودم ضرر دیدم ضرر خوش به آنکه محضرِ عبدالعظیمی می‌رسد پرده‌ها اُفتاد تا چیزی نفهمیم از غمت ما نمی‌میریم چون لطفِ عظیمی می‌رسد بوی تربت می‌رسد از آن محاسن از حرم هر کجایی بویِ سیبت با نسیمی می‌رسد رحمتت در این مجالس خوب و بد را جمع کرد حتم دارم بر سرم دستِ رحیمی می‌رسد این دو شب این گریه‌ها بوی یتیمی میدهد این دو شب با مادری مردِ کریمی می‌رسد حسن لطفی
اللهم عجل لولیک الفرج: بد جور دلشکسته ای و گریه می‌کنی از اشک چهره شسته ای و گریه می‌کنی بگذار تا عبایِ تو را ما تکان دهیم بر خاکها نشسته ای و گریه می‌کنی امشب به صبح امر بفرما طلوع مکن امشب عجیب خسته‌ای و گریه می‌کنی خونِ جگر برای شما قوت شب شده با ناله عهد بسته‌ای و گریه می‌کنی زنجیرها که پشتِ تو را زخم کرده‌اند هر روز بینِ دسته‌ای و گریه می‌کنی هیات تمام شد همه رفتند و تو هنوز یک گوشه نشسته‌ای و گریه می‌کنی آبی بزن به صورتِ مادر،زِ دست رفت چون مادرت شکسته‌ای و گریه می‌کنی
ز جور تو ز کفم رفت صبر و تاب، ای آب! بده سؤال مرا از وفا جواب، ای آب! ز ظلم‌ها که نمودی به اهل‌بیت حسین شکایت است مرا از تو بی‌حساب، ای آب! ز دیو و دد همه سیراب از تو گردیدند ز جیش کوفی و شامی ز شیخ و شاب،ای آب! بگو دگر به چه رو مانده‌ای به کرببلا؟ نمای شرم تو از روی بوتراب، ای آب! تو مَهر حضرت زهرا و تشنه‌کام، حسین فتاده با تن صد چاک بر تُراب، ای آب! خجل نگشتی از روی مادرش زهرا دمی که شد به فلک، نالۀ رباب؟ ای آب! دمی که نالۀ اطفال او به چرخ رسید حیا نکردی از روی آن جناب؟ ای آب! نوای «العطشِ» کودکان آل رسول نمود گوش فلک کر ز التهاب، ای آب! تو موج‌زن به فراتی ز تشنگی جان داد علیّ اصغر وی، روی دوش باب، ای آب! حسین را به لب آب، تشنه‌کام کُشی چه می‌دهی به پیمبر بگو جواب؟ ای آب! «اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک‌َالفَرَج»
حیف دلی صرفِ انتظار نکردیم کار زیاد است و ما کار نکردیم زحمت ما با تو بوَد حضرتِ رحمت غیر گِره رویِ شانه بار نکردیم این عرقِ شرمِ ماست ریخت که محسن رفت و سَری خرجِ اقتدار نکردیم خسته شدم پایِ غمت  پیرغلامی... گفت که یک کار از هزار نکردیم کاش که پیش تو بگوییم  بنامت هرچه که کردیم اگر ، قمار نکردیم اهل مناجات بُرد فیضِ ملاقات سعی کمی هم پِیِ دیدار نکردیم مَرکب ما نه که ما مَرکب اوییم نفس نگون را چرا مهار نکردیم مرقد جدّت دل گریه کنان است وای اگر سینه را مزار نکردیم علتش این بود مادرِ تو حرم بود این شب جمعه اگر هوار نکردیم ناله‌ی شهزاده بود شاه زمین خورد گفت که زخم تو در شمار نکریم وضع تو پیداست از گفتن دشمن: هیچ کسی را چنین شکار نکردیم پیکر تو آخرش به روی زمین ماند آه علی جان بگو چه کار نکردیم حسن لطفی
اشعار حسینی و آموزش مداحی
واویلا آه و واویلا زمین کربلا ... واویلا آه و واویلا زمین کربلا بوی ایثار و شهادت بوی خون می آید عشق از پرده ی اسرار بُرون می آید این سوی معرکه آوای جنون می آید آن سوی معرکه پیوسته قُـشون می آید این حسین است که سَر سلسله ی مستان است امشبی را شَه دین در حرمش مهمان است واویلا آه و واویلا زمین کربلا ... واویلا آه و واویلا زمین کربلا کربلا آینه در آینه حیران حسین لشکر جن و مَلَک گوش به فرمان حسین همه ی کُون و مکان دست به دامان حسین زینب آواره ی گیسوی پریشان حسین آنچه عشاق ندارند سَر و سامان است امشبی را شَه دین در حرمش مهمان است واویلا آه و واویلا زمین کربلا ... واویلا آه و واویلا زمین کربلا ساقی امشب به قَدَح باده ی غم میریزد عصر فردا همه ی عرش به هم میریزد خون سقای ادب پای علم میریزد دشمن از جانبِ هر سو به حرم میریزد زینب از ماتم فردای حرم گریان است امشبی را شَه دین در حرمش مهمان است واویلا آه و واویلا زمین کربلا ... واویلا آه و واویلا زمین کربلا بین دشمن پسر فاطمه بی یاور بود شب مظلومیت عترت پیغمبر بود کربلا شاهد دل کَندن یک خواهر بود بین یک عاشق و معشوق شب آخر بود شب عاشق کُشی و دلبریِ جانان است امشبی را شَه دین در حرمش مهمان است واویلا آه و واویلا زمین کربلا ... واویلا آه و واویلا زمین کربلا حضرت فاطمه در کربُبلا بود امشب دل یاران پُر از ایمان به خدا بود امشب بر لب اهل وِلا ذکر و دعا بود امشب ذکر طفلان حرم وا عطشا بود امشب شب پایانیِ آرامش این طفلان است امشبی را شَه دین در حرمش مهمان است واویلا آه و واویلا زمین کربلا ... واویلا آه و واویلا زمین کربلا بعد سقا نکند از حرم عزت برود از خِیام پسر فاطمه حُرمت برود نکند دختر زهرا به اسارت برود مَعجَـر عمه ی سادات به غارت برود همه ی دشت پُر از عِطر خوش ایمان است امشبی را شَه دین در حرمش مهمان است واویلا آه و واویلا زمین کربلا ... واویلا آه و واویلا زمین کربلا
Hossein Pooyanfar - Eshgh Yani Be To(128).mp3
14.29M
عشق...ینی به تو رسیدن.... ینی نفس کشیدن ...تو خاک سرزمینت... #امام_حسین_علیه_السلام #کربلاء #اربعین #شب_جمعه #شور #محمد_حسین_پویانفر @navaymagtal
(وای از شام۲) نامحرمان و دختر حیدر (وای از شام۲) بزم حرام و آل پیمبر (وای از شام ۲) خون گریه می کند، چشم ابوتراب شد جای اهلبیت ، در مجلس شراب وای از شام...۲ وای از شام ...۲ زینب کجا و این همه آزار (وای از شام ۲) زینب کجا و کوچه و بازار (وای از شام ۲) این شامیان همه، دشنام می دهند بر آل فاطمه ، دشنام می دهند 😭 (وای از شام...۲)۴ آتش به قلب خواهرت افتاد (حسین من۲) از روی نیزه ها سرت افتاد (حسین من۲) از خون به صورتت،هی رنگ می زنند بر نی سر تو را ، با سنگ می زنند (وای از شام...۲)۴ اشک از دو دیده ی ترت افتاد (حسین من۲) از روی ناقه دخترت افتاد (حسین من۲) دیدی که قاتلت ، در پای نیزه ها پیش نگاه تو ، می زد رقیه را (وای از شام...۲)۴
4_6050978268541093831.mp3
15.35M
با اقتباس از اسامی کتب و تالیفات رهبر فرزانه مهتاب در حرم ، "آفتاب در مصاف" اصحابُ الحسین، اومدن برای آخرین طواف سلام، بر پیمان حسین سلام، بر یاران حسین سلام، بر محفل خردمندان سلام، "همرزمان حسین" راه شما یک راهه ، یه راه پر دنباله شبیه یک "انسانِ دویست و پنجاه ساله" " یا ثارالله ، یا ثارالله سر میده اذان ، علی اکبرش اصحاب می‌رسن، به جماعتِ نماز آخرش حسین، از ژَرفای نماز حسین، از معنای نماز در این، "واجب فراموش شده" رسید، بر احیای نماز سلام ‌ما بی پایان ، به بی کرانه‌ی تاریخ سلام ما جاویدان ، به "جاودانه‌ی تاریخ" " یا ثارالله ، یا ثارالله مولای وهب ، مولای حبیب تو اوج نبرد ، اومده برای آخرین نهیب حسین، قرآن ناطقه حسین، کل حقائقه حسین، تو روزگار دروغ بهترین، "پیشوای صادقه" مبانی عاشورا ، که ریشه‌ی اسلامه همش "طرح کلیِ اندیشه‌ی اسلامه" " یا ثارالله ، یا ثارالله " آقای نماز ، "بانوی تراز" زینب و حسین، بهار در بهار تا ابد سر فراز حسین، راه و راه حل حسین، "اقدام و عمل" حسین، "اندیشه‌ی مقاومت" حسین، احلیٰ مِن عسل خلاصه شد این قصه ، خلاصه در "چهار گفتار" اطاعت و تقوا و ، حماسه ها و ایثار " یا ثارالله ، یا ثارالله نوای مقتل @navayemaqtal
به روی نی سر تو می برد هوش از سر زینب چه سازد چون کند بی تو دل غم پرور زینب به سان شمع می سوزی به روی نی ولی افسوس که چون پروانه از غم سوخته بال و پر زینب جدایی من وُ تو ای برادر غیرممکن بود اگر ممکن شود روزی، نگردد باور زینب بخوان قرآن که قرآن خواندنت را دوست می دارم که می بخشد صدای تو توان بر پیکر زینب دهد هر تارِ موی تو ، خبر ازمادرم زهرا گمانم بوده ای دیشب، به نزد مادر زینب من ژولیده می گویم که زینب گفت با افغان به روی نی سر تو می بَرَد هوش از سر زینب ژولیده نیشابوری
کربلاء در کربلاء می ماند اگر زینب نبود..🏴 سینه ها لبریز ماتم بود بعد از کربلا اشک ها سیل دمادم بود بعد از کربلا از وداع جانگداز ظهر عاشورای تو غربت عترت ، مُسَلَّم بود بعد از کربلا بسکه از لبهای سقایت عطش باریده بود آب هم در علقمه کم بود بعد از کربلا سوره های قامت اکبر که قرآن دل است مصحفی پاشیده از هم بود بعد از کربلا روی زخم سینه و لبهای خشک قاسمت از عسل یک جرعه مرهم بود بعد از کربلا خون اصغر را که پاشیدی بسوی آسمان ماتم اولاد آدم بود بعد از کربلا جای خلخال زنان و دختران اهلبیت در اسارت بند محکم بود بعد از کربلا من خودم دیدم به پاس حرمت اشک یتیم قامت یک نیزه را خم بود بعد از کربلا بسکه نامت برده بود و بسکه سیلی خورده بود سوی چشم دخترت کم بود بعد از کربلا من که جا در دامن پر مهر کوثر داشتم گوشه ی ویرانه جایم بود بعد از کربلا هر زمان طفل صغیری دید زین العابدین ناله اش با گریه توأم بود بعد از کربلا واژه هایی مثل عباس و حسین و علقمه همردیف اسم اعظم بود بعد از کربلا خون پاکت دین جدت را جهانى میکند ساقی ات عشق مجسم بود بعد از کربلا اسماعیل پورجهانی
مبریدم، که در این دشت مرا کاری هست گرچه گل نیست ولی صحنه‌ی گل ‌زاری هست ساربانا،مزنید این همه آواز رحیل که در این دشت مرا قافله ‌سالاری هست من و این باغ خزان‌دیده خدا را چه کنم همره لاله‌رخان، لاله‌ی تبداری هست ساربان،تند مران قافله‌ی گل‌ها را که در این حلقه‌ی گل، نرگس بیماری هست نیست اندیشه مرا، از سفر کوفه و شام مهر اگر نیست، ولی ماه شب تاری هست تشنه‌ کامان بلا را، چه غم از سوز عطش ساقی افتاده ولی، ساغر سرشاری هست هستی‌ام رفته ز کف، بعد تو یا ثارالله هیچم ار نیست تمنای توام باری هست تا به مرغان چمن، رسم وفا آموزد یادگار از تو پرستوی پرستاری هست با وجودی که بود بار جدایی سنگین لله الحمد مرا روح سبک ‌باری هست گر چه از ساحت قدس تو جدایم کردند هست پیوند وفا با تو مرا آری هست باغبان چمن معرفت، آسوده بخواب که مرا شب همه شب دیده‌ی بیداری هست در نماز شب خود غرق مناجات توام یار اگر نیست ولی زمزمه‌ی یاری هست مبرید از چمن حُسن(شفق)را بیرون که در آنجا که بود جلوه‌ی گل خاری هست محمد جواد غفورزاده
4_6048361821709010238.mp3
7.99M
#امام_حسین_علیه_السلام_شهادت #حضرت_زینب_سلام_الله_علیها #زبانحال #اسارت #زندان_کوفه #حجت_الاسلام_میرزا_محمدی شب و روز شانزدهم محرم هفت روز است که من داغ برادر دیدم هفت روز است سر نیزه فقط سر دیدم هفت روز است فقط زخم زبانم زده اند طعنه بر اشک من و قد کمانم زده اند هفت روز است که بعد تو گرفتار شدم پی تو راهی هر کوچه و بازار شدم باورم نیست سرت بر سر نی ها باشد بدن بی کفنت در دل صحرا باشد باورم نیست زدم بوسه روی حنجر تو باورم نیست که غارت شده انگشتر تو باورت نیست که این کوفه چه آورده سرم باورم نیست که با قاتل تو همسفرم عده ای پیرهن کهنه تو دزدیدند عده ای بر سر تو سنگ زده خندیدند چشم گریان مرا خوب تماشا کردند پیش چشمان ترم هلهله برپا کردند @navaymagtal
آیت الله بهجت(ره) به جوانان تأکید داشتند که: حسینی بشوند نه هیئتی! زیرا اگر گرم هیئت بشوید حسینتان را آنگونه که خود دوست دارید و باب میلتان است میسازید و هرکس با میل شما مخالف باشد میگویید باحسین(ع) مخالف است؛ ولی اگر حسینی باشید هیئت و رفتارتان را بر مبنای حسین میسازید! هیئتی شدن کاری ندارد کافیست ریش بگذارید و با پیراهن مشکی از این هیئت به آن هیئت بروید! حسینی شدن است که مشکل است. @zameneashk1
دیده منتظران مانده به راه گشته ذکر لب ما شام و پگاه مهدی فاطمه برگرد، بیا کار ما بی تو شده ناله وآه **** شدم از کودکی مست ولایت همیشه شاملم لطف و عطایت الا ای مهدی زهرا ز رحمت به مسکین درت بنماعنایت **** همه دنیا فدای تار مویت که پیچیده درعالم رنگ و بویت تمام ارزوی شیعیان است فقط یک لحظه ای دیداررویت **** تمام جمعه ها چشم انتظارم زبهر دیدن تو بیقرارم به حق حق این بود ارزویم تورا بینم دمی اندر کنارم **** ای که درگاه توشد باب نجات عالم از تو شده غرق برکات مهدی فاطمه ای نور جلی برتو و آل محمد صلوات **** تویی نوری زنور حی سرمد که داری برهمه اکرام بی حد همه چشم انتظاردیدن تو بیا یا مهدی ال محمد **** شده این غمزده مهمان شما شده شرمنده ز احسان شما ازغم عشق شما بیمارم اقا درد من و دامان شما **** آمدم با این دل بشکسته ام یاد تودر محفلت بنشسته ام مهدی زهرا ، گل نرجس بیا درجهان تنها به تو دل بسته ام رضا یعقوبیان ( الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍوَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ )
با غصه های آل عبا گریه می کنی در اوج روضه های عزا گریه می کنی ما با گناه اشک تو را در می آوریم از سوز بی وفایی ما گریه می کنی ای صاحب عزا، تو به این روضه های ما می آیی و بدون صدا گریه می کنی «گاهی نجف، مدینه، گهی کربلا و گاه» در مشهد امـام رضـا گریه می کنی بر کشته ی فتاده به هامونِ کربلا بر داغ سید الشهدا گریه می کنی این روزها به حال دل زینب اسیر در ماجرای شام بلا گریه می کنی بر رأس های رفته به بالای نیزه ها با خیزران و طشت طلا گریه می کنی حالا دوباره چشم تو را خون گرفته است با غصه های آل عبا گریه می کنی چه غصه ها که نخوردم برای غیبت تو چه گریه ها که نکردم برای غربت تو تمام خواست ما از خدا فقط این است ظهـور یا فـرج عـاجـل و سلامت تو صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين
همیشه داده به این ناتوان؛ توان! روضه برای من بنویس جایِ آب و نان، روضه حسین(ع) گفتم و محض شلوغیِ محشر سپرد دستِ دلم نامۂ امان؛ روضه تویی تو! حلقۂ وصل مذاهب و ادیان گرفته اند برایت مسیحیان، روضه نمازها به نماز تو میشود ملحق اگر که خوانده شود قبلِ هر اذان، روضه چه عاشقانه شهیدِ غم تو خواهم شد بگیرد از منِ عاصی اگر که جان! روضه هنوز عاشق این حسّ مشترک هستم قرارِ قلب من و صاحب الزمان(عج) روضه سلام حضرت صاحب-عزای عاشورا به اذن تو شده بر پا در آسمان روضه بیا شبی بنشین روی منبر هیئت دلم گرفته! برایم کمی بخوان روضه بیا و منتقمانه به کعبه تکیه بزن بگیر در وسطِ صحن جمکران روضه فدای شال سیاهت، فدای چشم ترَت بگیر حدّاقل زیر سایه بان روضه به یادِ آن تن افتاده بی کفن بر خاک گرفته ای سرِ یک قبر بی نشان روضه «سری به نیزه بلند است» آه یا زینب(س) تنی نشسته به خون! وای شد عیان روضه!
حالا که آمدی دگر از پیش مان نرو خورشید شام تار خرابه بمان،نرو دیگر بس است بی تو سفر،جان به لب شدم دق می‌کنم اگر بروی، مهربان! نرو با کلّ شهر جان خودت قهر کرده‌ام ازبس که طعنه خورده‌ام از این وآن، نرو با دختران شهر چقدر از تو گفته‌ام می‌خواستم تو را ببرم پیش شان نرو این شامیان به من چقدَر حرف بد زدند اصلا برای حرف بد دیگران نرو خسته شدم ز بس که سرم داد میکشند این مردمان بی ادب و بد دهان نرو ضربه تو خوردی و دل من تیر می‌کشد خورده ترک غرور من از خیزران نرو قرآن نخوان که زخم لبت درد می‌کند قاری خوش صدای منِ ناتوان نرو از گریه‌های من دل عمّه کباب شد پس لااقل برای دل عمه جان نرو باشد، اگر که قصد سفر داری ای پدر! اما بدون من دگر از کاروان نرو
ای آفتاب زهرا عَجّل علی ظهورک تنهای شهر و صحرا، عجّل علی ظهورک گم گشته وجودی، هم غیب و هم شهودی در دیده و دل ما، عجّل علی ظهورک بی تو غریب، قرآن، بی تو اسیر، عترت بی تو علی است، تنها، عجّل علی ظهورک نه طاقتی نه صبری، تا چند پشت ابری؟ ای مهر عالم آرا عجّل علی ظهورک دنیا در انتظار است، خون قلب روزگار است پا در رکاب بنما، عجّل علی ظهورک حیدر کند دعایت، زهرا زند صدایت الغوث یابن زهرا ! عجّل علی ظهورک زخمِ به خون نشسته، پیشانیِ شکسته دارند با تو نجوا، عجّل علی ظهورک خون دو دیده گوید، دست بریده گوید بر انتقام بازآ، عجّل علی ظهورک هم عمّه ها پریشان، هم جدّ توست عطشان هم چشم ماست دریا، عجّل علی ظهورک بر “میثمت” نگاهی، از لطف گاه گاهی ای چشم حق تعالی! عجّل علی ظهورک