.
#نیمه_شعبان
#احیای_مهدوی
#آخرین_فریاد...
صدایت میوزد از لابهلای این شب موهوم
و میخواند مرا تا روشنای باوری محتوم
صدایت میرسد ـ باور کن اینجا وهم میبارد
نمانده جز سکوتی ـ استخوانی مانده در حلقوم
نفس از سینهی آیینه دیگر برنمیآید
دریغا عطسهی حیرت در این آئینه مسموم
فرود شانهام آواری از زخم و گل و درد است
بر این ویرانه جا خوش کرده غربت، تلختر از بوم
حصار لحظهها جان مرا در خویش افشردهست
به دام افکنده روح خستهام را عنکبوتی شوم
دلم را میبرد توفان تردیدی که در راه است
دلم ـ این روح ناآرام در گرداب تن محکوم ـ
[]
ولی در خود نمیگنجم که میدانم شب قدر است
شب قدری که قدر تو برایم میشود معلوم!
دلم را برد چشمانی که شرحش بینهایت ـ آه
شگفتا چشمهای تو، دريغا این دل معصوم...
دوباره شعلهور شد شعرهام اما مپرس از من
چه خواهد بود آیا بعد از این فرجام این مفهوم
و میدانم که روزی میرسی از راه و میگیری
غبار غربت از آیینگان خفتهی مغموم
عدالت میتپد با نام تو ای آخرین فریاد
عدالت ـ حالیا این زخم خورده غربت معصوم
مرا تا روشنای آشنای باوری محتوم میخواند
صدایی که وزید از لابهلای این شب موهوم
#سیدمهدی_حسینی_رکن_آبادی✍
سروده شده در بهمن 1374
#انتظار_فرج
..=====================
کانال اشعار ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
گروه آموزش مقتل
https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab