.
#امام_رضا علیهالسلام
#مدح_و_منقبت
#ولادت
#شکیب_اصفهانی
خجسته شاه حجازی، خدیو خطّۀ طوس
امام ثامن ضامن، یگانه شمس شموس
خلیل خالق یکتا، سلیل فخر انام
دلیل عالم و آدم به ذکر یا قدّوس
شه سریر سیادت، مه سپهر جلال
که آفتاب رباید ز خاک راهش بوس
سرور سینۀ زهرا که در همه آفاق
گشوده باب طرب مولدش به روی نفوس
به قصر قدر و مقامش چو مهر عالمتاب
فروغ ماه بود همچو شمع در فانوس
شها توئی که مراد از در تو میجویند
جهانیان همه از مؤمن و یهود و مجوس
صفای روضۀ کویت چو بنگرد رضوان
به باغ خلد بساید بهم کف افسوس
به جنب جاه و جلال تو هر مقام منیع
بود چو رود روان در کنار اقیانوس
به هر مرام، توئی دلپذیر نفس نفیس
به هر مقام، توئی بی نظیر رأس رئوس
هدایت تو کند منع گر مرام مسیح
به دِیر نالۀ یارب برآید از ناقوس
به کیشِ اهلِ درایت بود گناه عظیم
ز لطف عام تو گر بندهای شود مأیوس
ستوده جمله صفات تو همچو گوهر ذات
به چشم مردم صاحب نظر بود محسوس
اگر سخن ز سخای تو در میان آید
یک از هزار نگنجد به کنز، یا قاموس
گدای کوی تو داند که در فلک بهرام
بهبام قصر جلال تو مینوازد کوس
به هر مقام بود بوی خاک درگه تو
چه جای تخت سلیمان و گنج دقیانوس
بر آستانۀ قدس تو سر نهاده «شکیب»
بدین امید که با قدسیان بود مأنوس
«اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَالفَرَج»
«اللهم العَن الجِبت والطّاغوت والنّعثل»
#ایام #میلاد_امام_رضا
...................................................................
کانال اشعار ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8afس
گروه آموزش مقتل
https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
.
#امیرالمؤمنین علیهالسلام
#عید_غدیر
#شکیب_اصفهانی
چو در غدير خم آمد ز مکّه شاه حجاز
در آن مقام به صد شور اين نوا شد ساز
بهگوش هوش رسيدش ندا ز حيّ قدير
که اي بهمنزلت از کل ما سَوي ممتاز
بگير پرده ز رخسار شاهد مقصود
که عالمي همه از جان شوند شاهد باز
به اهل دل بنما طاق ابروي دلدار
که قبله را بشناسند جمله بهر نماز
بساز در ره دين مشعلي ز نور ازل
که تا به حشر بود روز و شب بهسوز و گداز
ز جاي خيز و علي را نشان به مسندخويش
که پي برند به مقصود اهل راز و نياز
نمود راه سعادت به خلق، هادي کل
مگر به سوي حقيقت روند اهل مَجاز
ز بعد حمد خدا سيّد بشر احمد
به وصف نقطۀ ايجاد شد سخن پرداز
شهي که سايۀ لطفش چو آفتاب بلند
فتاده بر سر هر ذرّه در نشيب و فراز
عليِّ عالي اعلا که از ولايت او
بهروي اهل صفا گشته باب رحمت باز
وليِّ والي والا که کارخانۀ حق
به دست اوست ز انجام کار تا آغاز
به امر اوست يکي با هزار محنت و غم
به حکم اوست يکي با هزار نعمت و ناز
به انبياء همه رهبر به اولياء ياور
به اوصيا همه همدم به کبريا دمساز
امام جن و بشر خسرو مَلَک دربان
که بندگان درشراست، رايت اِعزاز
بر آسمان شرف آفتاب عالمتاب
به ملک هر دو جهان پادشاه بنده نواز
جهان جود، سپهر سخا، محيط عطا
که از يم کرمش کور گشته چشمۀ آز
ز بيم کفر و ضلالت گريخت سوي فنا
چو او به ياري دين گشت با نبي انباز
به مَأمني که بود نامي از عدالت او
حَمام لانه گذارد به چنگل شهباز
به بام قصر جلالش ببين به ديدۀ دل
که جبرئيل امين صَعوهايست در پرواز
هر آنکه غير علي را امام خود خواند
خدا گواست که جادو نداند از اعجاز
بجان در آتش عشقش بسوز تا داني
تمام کار خدائي از اوست آيد ساز
مقام شاه ولايت خداي داند و بس
در اين طريق بهجائي نميرسد تک و تاز
به ذات او نتوان بُرد پي ز راه صفات
اگر چه بوي بود مُشک ناب را غَمّاز
ز رشتهاي که بود دست عقل کل کوتاه
مکن بهمشت خيالي،«شکيب»! قصّه دراز
«اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَالفَرَج»
📚دیوان شکیب اصفهانی
.