eitaa logo
اشعار حسینی و آموزش مداحی
6هزار دنبال‌کننده
270 عکس
204 ویدیو
44 فایل
کانال اشعار حسینی این کانال زیر مجموعه کانال مقتل ضامن اشک است. اشعار بر اساس مطالب مقتل است. http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af آی دی برای ارسال اشعار @Yaghoubian آی دی استاد @m_h_tabemanesh
مشاهده در ایتا
دانلود
. صلی الله علیک یا اباعبدالله در عزایت روضه خوانی می کنم با تو در پیری جوانی می کنم تا غمی درد و بلایم می دهد چایی روضه شفایم می دهد در عزایت جان به جانان می دهم کربلا می گویم و جان می دهم بی تو جنت دوزخی پر محنت است هر کجایی که تو هستی جنت است فطرت و خاک و سرشت من تویی ای حسین جانم بهشت من تویی ای گل زهرا فدایت می شوم نذر خاک کربلایت می شوم نهضت تو تا ابد پاینده است هر کسی عشق تو دارد زنده است می درخشد نور روی ماه تو جاودان باشد قیام و راه تو هر کسی خواهد به تو ضربه زند ریشه ی او را خدایت می کَند هر چه از آقایی ات گویم کم است نوکری ات افتخار عالم است ای فدای تو تمام عالمین ای همه هستی زهرا یا حسین نغمه های عشق را در جان بخوان باز هم از روی نی قرآن بخوان جمعه ۶ تیر ماه ۱۴۰۴ ✍ شب دوم محرم ۱۴۴۷ .
. ای یار حسین روح و جان را بشناس آگاه شو و کار جهان را بشناس نفرین به رژیم صهیون و آمریکا آری همه دم شمر زمان را بشناس ✍ .
اشعار حسینی و آموزش مداحی
. با خون شهیدان حریمِ اَلله شد پرچم ایران حرم ثارالله خورده گره این پرچم زیبای سه رنگ با پرچم سرخ یا اباعبدالله
. از صبح امید زنده تر می گردیم با خون شهید زنده تر می گردیم چون دادن جان به راه عشق است حیات ما را بکُشید ، زنده تر می گردیم ✍ .
. صلوات الله علیه صلی الله علیک یا اباعبدالله عشق دل ما از حرمت می شود آغاز هستی همه از روح دَمت می شود آغاز بخشندگی و بذل و سخا ، جود و کرامت در خلق جهان از کرمت می شود آغاز اعجاز عجیبی است در این جمع نقیضین خوشحالی جنّت ز غمت می شود آغاز آه از دل عشاق تو گردیده شروع و اندوه ز داغ و الَمَت می شود آغاز آزادگی و شور و جوانمردی و غیرت از پرچمِ زیر علَمت می شود آغاز دوزخ چه بود دوری تو ، آتش آن هم از دشمن غرق ستمت می شود آغاز یادت سبب زندگی و روح حیات است نابودی ما از عدمت می شود آغاز با امر خدا معرفت و عشق و سعادت با چرخش لوح و قلمت می شود آغاز از سجده به آدم همگان را شده معلوم محراب ز ابروی خمت می شود آغاز هر چشمه ای از کوثر و از آب حیات است با قطره ای از اشک نَمَت می شود آغاز هر سیر و سلوکی و همه قرب الی الله از بوسه به خاک قَدَمت می شود آغاز از کفش کَنِ مجلس روضه چه بگویم واللهِ از این جا حرمت می شود آغاز چهار شنبه ۱۱ تیر ماه ۱۴۰۴ ✍ شب هفتم محرم ۱۴۴۷ .
. السلام علیکم یا اولیاء الله در هوایت بی قرارم بی قرارم ای شهید سر به خاکت می گذارم می گذارم ای شهید داده ای جان ، داده ای جان ، ای همه جان بهر حق جان به راهت می سپارم می سپارم ای شهید فخر عالم فخر عالم قصه ی جانبازی ات ای امید و افتخارم افتخارم ای شهید مرقد تو مرقد تو بابی از باغ بهشت سر ز قبرت بر ندارم بر ندارم ای شهید در هوایت پر بگیرم پر بگیرم آسمان ای سپهرِ روزگارم روزگارم ای شهید چون پرستو چون پرستوی مهاجر پر زدی رفتی آیا از دیارم از دیارم ای شهید چون شکوفه شد شکوفا غنچه های یاد تو در خزان ها ای بهارم ای بهارم ای شهید در مسیر جادوانت جاودانت مانده ام تا همیشه پای کارم پای کارم ای شهید ای فدایت در هوایت از برایت هستی ام من به راهت جان نثارم جان نثارم ای شهید چون سری که روی نیزه روی نیزه رفته است ای شهید سر به دارم سر به دارم ای شهید نسل سلمان نسل سلمان از سلیمانی بگو ای شکوه ماندگارم ماندگارم ای شهید با کلامی با سلامی از سلامی ها بگو ای رشید ای استوارم استوارم ای شهید صاف و ساده دل نهاده همچو حاجی زاده ها ای نشان از ذوالفقارم ذوالفقارم ای شهید با دلم از باکری ها باقری ها دم بزن گشته نامت اعتبارم اعتبارم ای شهید هم ز تهران هم ز تهرانی و طهرانچی بگو ای به ایران اقتدارم اقتدارم ای شهید با نگاهت با نگاهت خود شفاعت کن مرا با نگاهی بر مزارم بر مزارم ای شهید روز محشر نزد دلبر نزد حیدر الامان کن گذر از رهگذارم رهگذارم ای شهید تا بیاید رخ نماید آن نگار دلربا روز و شب در انتظارم انتظارم ای شهید پنج شنبه ۱۲ تیر ماه ۱۴۰۴ ✍ شب هشتم محرم ۱۴۴۷ .
. صلی الله علیک یا اباعبدالله در حرمِ روضه ی تو ، قصد زیارت می کنم دست به روی سینه ام ، عرض ارادت می کنم روضه ی تو بهشت ماست ، عشق تو سرنوشت ماست فطرت ما سرشت ماست ، حیف که غفلت می کنم میان مجلس عزا ، زمزمه و شور و نوا به لحظه ی ذکر شما ، قصد زیارت می کنم زائر ذکر نام تو ، مست سبو و جام تو منم که با مرام تو ، میل حقیقت می کنم من از تو دل نمی کَنم ، فدای تو روح و تنم وقتی که سینه می زنم ، نیت بیعت می کنم سایه ی حق بر سر من ، قبله ی چشم تر من محبتت محشر من ، با تو قیامت می کنم یاد یل علقمه را ، داغ غم فاطمه را دار و ندارم همه را ، نذر ولایت می کنم ✍ .
. السلام علیک یا اباالفضل العباس ای همه ی پناه من ، امید خیمه گاه من شده به لحظه ی خطر ، به سوی تو نگاه من تو همه شور و شوکتی ، حیا و شرم و غیرتی فدایی ولایتی ، شجاعتت گواه من لحظه به لحظه دم به دم ، به روی دوش تو علَم تا به سحر زدی قدم ، به دور خیمه گاه من یار و برادرم تویی ، امید خواهرم تویی تمام لشکرم تویی ، ای همه ی سپاه من ای قمر منیر من ، امیر سر به زیر من یاور بی نظیر من ، ای مه دل به خواه من حرف امان نامه مگو ، که شد تو را بغض گلو شدی برایم آبرو ، داغ تو قتلگاه من چشم حرم به سوی تو ، ز خون شده وضوی تو پس از غروب روی تو ، رسیده شامگاه من به خاک و خون نشسته ای ، چرا ز هم گسسته ای پشت مرا شکسته ای ، برادر ای پناه من هر آن چه تیر و نیزه بود ، بر تنت آمده فرود زده به فرق تو عمود ، دشمن روسیاه من بر سرت آمد از کمین ، ضرب عمود آهنین سروِ فتاده بر زمین ، هاله گرفته ماه من چه شرحه شرحه در برم ، از تو بوَد در نظرم نشانه ای ز مادرم ، شنو صدای آه من شدی کنار علقمه ، زائر روی فاطمه دار و ندار ما همه ، فدا شدی به راه من شنبه ۱۴ تیر ماه ۱۴۰۴ ✍ روز تاسوعا محرم ۱۴۴۷ .
. السلام علیک یا اباعبدالله روضه ی عشق تو را هیچ نخواندیم هنوز مرغ دل بر سر بامت ننشاندیم هنوز کائنات از همه سو جانب تو در طلب اند توسن عشق به سوی تو نراندیم هنوز قدسیان جمله هلاک اند به سوگت همه دم گر چه از ماتم تو روضه نخواندیم هنوز جمله ذرات وجود از غم تو جان دادند در شگفتیم که ما زنده بماندیم هنوز سیل دریای غمت بُرد تمام دو جهان گر چه اشکی به عزایت نچکاندیم هنوز رحمت مطلقه را واسطه ی فیض تویی دست بر دامن لطفت نرساندیم هنوز جبرئیل است به پابوسی خاک حرمت نیمه جان را به حریمت نکشاندیم هنوز گرد شمع رخ تو خیل شهیدان جمع اند حسرت این است که ما جان نفشاندیم هنوز ✍ .
. صلی الله علیک یا اباعبدالله الحسین از قلب مستان در برت چیزی نمانده ساقی من از ساغرت چیزی نمانده هر چه که دارم نذر عشقت کرده ام من از هستی ام در محضرت چیزی نمانده از قامتت صدها قیامت گشته برپا تا لحظه های محشرت چیزی نمانده مستان همه در خاک و خون افتاده اند و از آن یلان لشکرت چیزی نمانده دیگر گمانم می روی از پیش چشمم تا لحظه های آخرت چیزی نمانده وقت وداع جانگدازت از حرم بود رفتی ولی از یاورت چیزی نمانده صدها هزاران تیر سویت کرده پرواز از شهپر و بال و پرت چیزی نمانده با قحط آب و گریه های شیرخواره از اشک های اصغرت چیزی نمانده روی عبا تکه به تکه جمع می شد از اِرباً اربا اکبرت چیزی نمانده از علقمه تنها زیارت کردی اما از پیکر آب آورت چیزی نمانده تا قتلگاهت آمدم غم دیده اما از خواهر غم پرورت چیزی نمانده خنجر ندانم با گلوی تو چه کرده دیگر چرا از حنجرت چیزی نمانده یک جای سالم از برای بوسه ام نیست ای وای من از پیکرت چیزی نمانده زآن پیرهن که یادگار مادرت بود ای یوسف من در برت چیزی نمانده با تازیانه روی نعشت رفته از حال از ناله های دخترت چیزی نمانده پهلو شکسته بین گودال آمد اما جز آه و اشک از مادرت چیزی نمانده تکه حصیری بر تنت گر چه کفن شد اما ز جسم پرپرت چیزی نمانده گلبرگ هایت هر کدام افتاده هر سو از برگه های دفترت چیزی نمانده جسمت میان بوریایی جمع گشته گویا ز نعش انورت چیزی نمانده ای باغبان باغ گلت در شعله ها سوخت از یاس و از نیلوفرت چیزی نمانده در بین شعله دختری با خواهرش گفت آتش گرفت ، از معجرت چیزی نمانده تا شام و کوفه می روم منزل به منزل از جان من در منظرت چیزی نمانده با تازیانه سنگ و چوب و کعب نیزه از کودکان مضطرت چیزی نمانده با بوسه های خیزران بر روی لب ها وای از لبان اطهرت چیزی نمانده قاری قرآن روی نیزه سنگ خوردی از لعل پر خاکسترت چیزی نمانده از بس که رأس تو ز روی نیزه افتاد خواهر بمیرد از سرت چیزی نمانده اِلا جمیلا گفتم ای جانانه یعنی غیر از خدا در باورت چیزی نمانده زینب ز عشق تو شده فانیِ فِی الله غیر از حسین از خواهرت چیزی نمانده یکشنبه ۱۵ تیر ماه ۱۴۰۴ ✍ روز عاشورا محرم ۱۴۴۷ .
. صلوات الله علیه صلی الله علیک یا اباعبدالله مأمن مرغ دلم بام حسین است فقط جرعه ی کوثرم از جام حسین است فقط تا قیامت اگر از خوف و خطر آرامیم همه اش از دلِ آرام حسین است فقط نرود همچو کبوتر دل من جای دگر که نشسته به سر بام حسین است فقط نبوَد جز حرم کرببلا کعبه ی عشق حج عشاق به اِحرام حسین است فقط بر سر نیزه سری آیه ی قرآن خوانده این کرامات ز اکرام حسین است فقط گوشه ی بزم شراب و دل محمل زینب هر چه گفته ست به الهام حسین است فقط خطبه ی حیدری اش کاخ ستم ویران کرد جمله هایش همه پیغام حسین است فقط آن چه آتش شده بر خیمه ی دل های همه روضه ی گریه ی ایتام حسین است فقط هر که دل داده در این راه به میدان آید دادن جان پی اعلام حسین است فقط انتظار فرج این است ؛ جهاد و پیکار این همان خوانش اسلام حسین است فقط پرچم سرخ و سه رنگی که به ایران دادند این همان بیرق خوش فام حسین است فقط غبطه ی اهل سما چایِ پس از روضه ی توست جرعه کوثر اِنعام حسین است فقط قیمه ی مجلس روضه دل عالم برده چشم جبریل به اِطعام حسین است فقط گر بسوزند به عشق تو تمام بدنم نقش خاکستر من نام حسین است فقط چهارشنبه ۱۸ تیر ماه ۱۴۰۴ ✍ شب چهاردهم محرم ۱۴۴۷ .
. السلام علیک یا سید الساجدین حق جلوه ی نور خود به مرآت نمود با قلب تو در سجده مناجات نمود هنگام عبادتت خدا در عرشش بر تو به فرشتگان مباهات نمود ⛤⛤⛤⛤⛤⛤⛤ با خطبه ی تو کاخ ستم ویران شد از نعره ی حیدری تو طوفان شد خورشید که روی نیزه قرآن می خواند در تشت طلا کنارتان مهمان شد ✍ .