.
#طوفان_الاقصی
نمیترسيم ما از داغها و تلخكاميها
نمیترسيم ما از هاي و هوي اين حرامیها
نمیترسيم از آل سگ و از آل بوزينه
ز دندانهاي بر هم قفل گشته از سر كينه
نمیترسيم از چنگال خونخوار يهوديها
يهودیهاي پنهان گشته در پشت سعودیها
براي ما كه معلوم است حقه بازي اينها
نمیترسيم هرگز از ترقه بازي اينها
نمیترسيم از دشمن، ز تهديد و ز تحريمش
اگر درياي خون باشد، نمیگرديم تسليمش
نمیترسيم از آتش، كه ما از نسل زهراييم
و قطره قطره قطره از پی هم، موج درياييم
كه ما حقيم و هرگز از كف باطل نميترسيم
شهادت افتخار ماست، از قاتل نميترسيم
نميخواهيم سازش را و از چالش نمیترسيم
كه ما از داعش و از بدتر از داعش نمیترسيم
بترسيد از دمي كه خون به رگهامان به جوش آيد
همان روزي كه درياي تشيع در خروش آيد
بترسيد از همين بغضي كه عمري در گلو داريم
بترسيد از شهادت، چون كه آن را آرزو داريم
بترسيد آري آري چون كه ما از نسل طوفانيم
و طومار شما را عاقبت در هم بپيچانيم
سر آل يهود آن روز خواهم ريخت دادم را
بترسيد آه اگر آقا دهد حكم جهادم را
كه ما از غُصههامان قِصهاي بشكوه میسازيم
ز سرهاي شما تا آسمانها كوه میسازيم
چه پيروزي، چه مرگ، آل علي خوشبخت خواهد بود
بدانيد انتقام ما ز دشمن سخت خواهد بود
بدان بيت المقدس عاقبت آزاد خواهد شد
بقيع آن روز با عشق علی آباد خواهد شد
نمیترسيم چون كه زخمهايي بر بدن داريم
نمیترسيم آري چون حسيني بي كفن داريم
* *
به روي خاك جسمش را چرا بي پيرهن كردند
تن صد پارهی او را به خاك و خون كفن كردند
سرش بر نيزه رفت و جسم او در زير مركب ماند
غم انگشترش اما به روي قلب زينب ماند
مگر آن پيكر در خاك و خون بوده تماشايي؟!
كه در آن قتلگه زينب نديده غير زيبايی...
#محمد_رسولی✍
#فلسطین
.
.
#وعده_صادق
سروده #محمد_رسولی درباره سیلی به اسرائیل
شب حمله چقدر شیرین بود
گنبد آهنینتان این بود؟
تازه آن گنبدی که پشت سرش
انگلیس و پاریس و برلین بود
پس چه شد وعدههای کاخ سفید
قول امنیتی که تضمین بود
آنچه که خوردهاید یک سیلی است
گرچه که سهمگین و سنگین بود
ما که جنگی نکردهایم هنوز
هرچه که دیدهاید تمرین بود
همهی ترس از جواب شما
صف کوتاه پمپ بنزین بود
ای خدا شاهدی که «شاهد» ما
هدفش لانهی شیاطین بود
زخم پهپادها خدا را شکر
بر دل اهل غزه تسکین بود
موشـک بام مسجد الاقصی
پیک آزادی فلسـطین بود
بر سرت سایهی ابابیل است
بعد از این زندگیات تعطیل است
سیل ویرانی تو راه افتاد
بسترش از فرات تا نیل است
میوهی سرخ هفتم اکتبر
سیلی آبدار آوریل است
گفتهای موشــکی نخورد به تو!
کار تو تفت این اباطیل است
عکس رسوایی تو پخش شده
چه نیازی به بحث و تحلیل است
بین ما صحبتی اگر باشد
خیبر و ذوالفقار و سجیل است
یا بنی سامری! هلاکتتان
قول تورات، حرف انجیل است
آی قابیل! آی اســرائیل!
نوبت انتقام هابیل است
خانهات را تکاندهای ای قدس؟
نم نمک وقت سال تحویل است
.
https://eitaa.com/asharehoseini14/8224
.
.
#شب_سوم_محرم
#حضرت_رقیه علیهاالسلام
#غزل
🔹پیمان عشق🔹
سرت کو؟ سرت کو؟ که سامان بگیرم
سرت کو؟ سرت کو؟ به دامان بگیرم
سراغ سرت را من از آسمان و
سراغ تنت از بیابان بگیرم
تو پنهان شدی زیر انبوه نیزه
من از حنجرت بوسه پنهان بگیرم...
قرار من و تو شبی در خرابه
پیِ گنج را کنج ویران بگیرم...
هلا! میروم تا که منزل به منزل
برای تو از عشق پیمان بگیرم
#محمد_رسولی ✍
.
.
#امام_حسین_علیه_السلام
#گودال
#غزل
کوتاه کن کلام ... بماند بقیه اش
مرده است احترام ... بماند بقیه اش
از تیرهای حرمله یک تیر مانده بود
آن هم نشد حرام ... بماند بقیه اش
هر کس که زخمی از علی و ذوالفقار داشت
آمد به انتقام ... بماند بقیه اش
شمشیرها تمام شد و نیزه ها تمام
شد سنگ ها تمام... بماند بقیه اش
گویا هنوز باور زینب نمی شود
بر سینه ی امام؟ ... بماند بقیه اش
پیراهنی که فاطمه با گریه دوخته
در بین ازدحام... بماند بقیه اش
راحت شد از حسین همین که خیالشان
شد نوبت خیام....بماند بقیه اش
رو کرد در مدینه که یا ایهاالرسول
یافاطمه! سلام ... بماند بقیه اش
از قتلگاه آمده شمر و ز دامنش
خون علی الدوام ... بماند بقیه اش
سر رفت آه، بعد هم انگشت رفت، کاش
از پیکر امام ... بماند بقیه اش
بر خاک خفته ای و مرا می برد عدو
من می روم به شام ...بماند بقیه اش
دلواپسم برای سرت روی نیزه ها
از سنگ پشت بام ...بماند بقیه اش
دلواپسی برای من و بهر دخترت
در مجلس حرام ...بماند بقیه اش
حالا قرار هست کجاها رود سرش
از کوفه تا به شام ... بماند بقیه اش
تنها اشاره ای کنم و رد شوم از آن
از روی پشت بام ... بماند بقیه اش
قصه به "سر" رسید و تازه شروع شد
شعرم نشد تمام ... بماند بقیه اش
#محمد_رسولی✍
.