eitaa logo
اشعار حسینی و آموزش مداحی
6.1هزار دنبال‌کننده
270 عکس
204 ویدیو
44 فایل
کانال اشعار حسینی این کانال زیر مجموعه کانال مقتل ضامن اشک است. اشعار بر اساس مطالب مقتل است. http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af آی دی برای ارسال اشعار @Yaghoubian آی دی استاد @m_h_tabemanesh
مشاهده در ایتا
دانلود
. چه جای شکوه که با آسمان قرار ندارم شکسته قفلِ قفس، جرأت فرار ندارم تو باز کرده‌ای آغوش رو به بی‌کسی من به گریه چشم فرو بسته‌ام که: «یار ندارم!».. گناه کردم و با افتخار توبه نکردم به این بهانه که از خویش اختیار ندارم دلم کدر شد و دستی به رخوتش نکشیدم به این خیال که آیینه‌ام، غبار ندارم!.. اگرچه دیر، به این باور بزرگ رسیدم که بی‌تو پیش خودم نیز اعتبار ندارم ولی به داد دلم می‌رسی، نجات‌دهنده! درست لحظۀ آخر که انتظار ندارم! علیه_السلام ................................................................. کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه آموزش مقتل https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
. در پیش خدا اگر که مسرور شدی رفتی و در آسمان اگر نور شدی یادت نرود که رای ما بانی شد امروز اگر شهید جمهور شدی ✍ ........ دوباره در دلم آتش به پاست ابراهیم درون سینه ی من کربلاست ابراهیم چه سری است میان سلاله ی زهرا (س) که پای شعله به هر ماجراست ابراهیم هزار شکر خدا را ، به چشم خود دیدم کسی شبیه تو در عصر ماست ابراهیم چه طعنه ها که شنیدی و لب فرو بستی مگر که صبر شما تا کجاست ؟ ابراهیم چه دشنه ها که نثار تن شما کردند همیشه دشمن حق بی حیاست ابراهیم دمی برای خودش زندگی نخواهد کرد کسی که خادم کوی رضاست (ع) ابراهیم چنان زدی تو به میدان که یک جهان فهمید شهادت آخر کار شما ست ابراهیم بگیر دست مرا هم که من یقین دارم مسیر راه شما تا خداست ابراهیم ✍ .................... پیِ خورشید، شب تا صبح، در سوزِ مِه و باران به گریه تاختیم از غرب تا شرق ارسباران به گریه رد شدیم از کوه و جنگل، برف می‌بارید سکوت شب به هم می‌خورد، نم‌نم حرف می‌بارید در آن کوه و کمر، پژواک ایمان سخت دیدن داشت صدای یا رضای مردم ایران شنیدن داشت صدا، همراه بوران، در سکوت دشت می‌پیچید دعا، با نام پیچک، بر قنوت دشت می‌پیچید نمی‌آمد به چشم هیچ‌کس از بی‌قراری، خواب کجا چیره شده یک‌بار بر چشم‌انتظاری، خواب به ظلمت تاختیم و صفحۀ تقویم فردا شد گذشتیم از شبِ ناباور و خورشید پیدا شد چه خورشیدی که صبحش در شفق انگار مقتل بود طلوعش از ته یک درّه در اعماق جنگل بود چه خورشیدی که رمز ذکر یا قدّوس می‌دانست که خود را خادم شمس‌الشّموسِ طوس می‌دانست شهادت آرزویش بود و شد تعبیر رؤیایش پس از یک عمر خدمت، رفت در آغوش مولایش ✍ .
اشعار حسینی و آموزش مداحی
. به مناسبت تشیع پیکر مطهر سید مقاومت شهید #سید_حسن_نصرالله خون تو اگر ریخت بهایی دارد پیروزی قط
. بازمی‌گردی بر کران ساحل نزدیک می‌گریند یارانت می‌خروشد در مصاف صخره، موج‌ سوگوارانت ای شهادت را گرفته تنگ در آغوش، نوشت باد! لذت سیر و سفر در عرش سوی هم‌قطارانت وقت ایمان نیست فصل سرد را، ققنوس خواهی شد شعله شعله می‌شکوفد از میان خون، بهارانت مژده دادی فتح نزدیک است، صبحی زود بی‌تردید در دل خورشید می‌تازند بر ظلمت، سوارانت بر مژه آویخته فانوس اشک سرخشان روشن! عهد خون بستند در شام غریبان، بی‌قرارانت شیرْآهنْ‌کوهْ‌مردا! در سکوت تشنه کامی‌ها می‌رسد از بی‌کران آسمان‌، فریاد بارانت صبح جمعه، در رکاب مقتدایت بازمی‌گردی خنده‌ات گل ‌می‌کند در دیدۀ چشم‌انتظارانت ✍🏻 🏷 شهید والامقام 🇮🇷
. خدا را شکر گرچه تلخکامم از غم دوران نمک‌گیر توام، خون تو دارد در رگم جریان نمک‌گیر تو بودن، خاک پراعجاز! شیرین است که شهد آب شورت می‌شود شیرینیِ سوهان نه تنها در حرم، هر گوشه‌ات ابری شود قلبم ملائک می‌رسند از راه با تسبیحی از باران زیارتنامۀ اشکم همین که می‌شود نازل به بهجت می‌رسم کنج حرم در مجلس ایمان گواهی می‌دهد خون شهیدان تو در تاریخ برای جاودان ماندن فقط باید گذشت از جان.. تمام مردم زحمتکش تو خوب می‌دانند که گاهی فرق دارد در میان سفره نان با نان خیابان‌هایت از نام شهیدان وطن سرمست به سوی عرش دل را می‌برد بی دوربرگردان تو یادم داده‌ای، شهر کرامت! مهربانی را که هرچه سخت دستم می‌رسد، می‌بخشمش آسان تو مرهم می‌گذاری روی زخم هر که شد محرم به سامان می‌رسانی هر که را شد بی سر و سامان.. به لبخند برادرهای دینی می‌خورم سوگند بمانم با تو ای شهر رفاقت بر سر پیمان و صبحی عاقبت در جمکران آغاز خواهد شد طلوعی که به شب با یک اشاره می‌دهد پایان ✍ .