eitaa logo
اشعار حسینی و آموزش مداحی
6هزار دنبال‌کننده
271 عکس
204 ویدیو
44 فایل
کانال اشعار حسینی این کانال زیر مجموعه کانال مقتل ضامن اشک است. اشعار بر اساس مطالب مقتل است. http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af آی دی برای ارسال اشعار @Yaghoubian آی دی استاد @m_h_tabemanesh
مشاهده در ایتا
دانلود
. خورشید بی فروغ و چراغ هدایتی لطفت شده است شامل ما قبل حاجتی تفسیر بی نظیر تو از آیه های وحی دارد برای عالم و آدم طراوتی «المنقبه»است مشق حلال و حرام ها نور است در «صحیفه» ی تو هر عبارتی مولای من اسارت و زندان مگر گذاشت؟ در طوف کعبه باشی و حتی زیارتی شش گوشه در جوار تو ،اما همیشه بود سهم تو از زیارت جدت نیابتی هر روز روزه بودی و زندان گواه بود شب تا به صبح گرم دعا و عبادتی از ظلم خسته بودی و در اوج درد ها هرگز ندید هیچ کس از تو شکایتی می خواست بی فروغ بماند جهان و رفت ظلمت به سمت خلقِ چه دهشت جنایتی مسموم زهر گشتی و از ما تو را گرفت غافل از اینکه حافظ نسل امامتی در انتظار دیدن منجی نشسته ایم برپا شود به وقت ظهورش قیامتی امید چشم غمزده های جهان بیا دیگر نمانده در دل ما صبر و طاقتی .
. از انقلاب سنگ در باران موشک ها آوارگی در رویش انبوه شهرک ها با خاطرات تلخ، هر شب زندگی کردن صبرا ،شتیلا دیدن و کشتار کودک ها یا کودکانی که بغل کردند شب تا صبح غم را همیشه جای بازی با عروسک ها از بازی نامردها در صفحه ی دشمن موج خیانت دیدن از حصنی مبارک ها دیوارهایی که جدا می کرد انسان را از تخم شیطان ها و نسل مارمولک ها حالا رسیده کار این ملت به جایی که آتش به پا کرده است در قلب مترسک ها عزم و توکل داشتن یعنی که پیروز است دستان خالی بر هیاهوی کلاهک ها طوفان الاقصی انتقام خون مظلوم است آزادی قدس است پایانی به بختک ها وقتی گره خورده فرج با حذف اسرائیل آماده ی جنگیم با ابلیس مسلک ها .
. نشانده خنجر جهل زمانه بوسه به حلقوم جهان کور و کران است و عمق فاجعه معلوم میان آتش و دود است شهر غزه و جمعی به اشک فاتحه خوانند بر قداست موهوم کسی که لقمه ی ناپاک خورده است نشسته به گریه در غم ظالم به جای مردم مظلوم اسیر بازی ابلیس های پوچ یهودند که بسته اند به صورت نقاب چهره ی معصوم به سمت قبله ی شیطان نماز بسته جهانی چقدر فاجعه هستند این جماعت ماموم میان ظلمت محضیم و، حرف از آمدن نور... همیشه از طرف ایل مسخ ها شده محکوم ولی به کوری چشم یهود آمدن او به مرگ غاصب قدس و یزدیان شده مرقوم و او به امر خدا می رسد به داد دل ما همیشه رابطه ای هست بین لازم و ملزوم .
. از جهان وحش نا امید صبح و ظهر و عصر و شب شهید در میان قطع آب و برق سیل بمب فسفر سفید حال و روز غزه کربلاست ثانیه به ثانیه عزاست این همه جنایت بشر سازمان نا ملل کجاست!؟ «مرگ بر نواده ی یزید مرگ بر یهود غاصب پلید» غزه مشق روضه خوانی است در تلاش زنده مانی است افتخار قوم بی وجود قتل عام «معمدانی» است در نبرد بین خیر و شر ناظرند جمع کور و کر تف به حامیان پولکی بر حقوق ظاهرا بشر! «مرگ بر نواده ی یزید مرگ بر یهود غاصب پلید» شب دوباره پر ستاره شد کودکی که تکه پاره شد از کسی صدا نیامد و باز وقت استخاره شد غزه بار روی گُرده نیست زنده باد آنکه مرده نیست! هرکسی سکوت کرده است جنس شیر پاک خورده نیست «مرگ بر نواده ی یزید مرگ بر یهود غاصب پلید بحث سرزمین مادری است جنگ، جنگ نابرابری است خیبر است و راه فتح آن دست بچه های حیدری است صبر ما به سر رسیده است وقت روئیت سپیده است کاش رو کند خدا سریع آنچه را که آفریده است از ستم به لب رسیده جان دست مان به سوی آسمان دفع هرچه فتنه می شود با قدوم صاحب الزمان «العجل یا صاحب الزمان العجل یا صاحب الزمان» .
. ای وعده ی حق به داد خواهی تعجیل انسانیت و شرف به کل شد تعطیل از غصه ی غزه خون دل می باریم لعنت بـه جهـان حامـی اسرائیل .
. دعوا سـر این است نیایی از راه بر تیرگـی جـهان نتابـی ناگاه می آیی و روزه ی غم اهل زمین با روئیت تو تمام خواهد شد، ماه .
. شب یلدایم اگر با تو سپر شد یلداست یا اگر این شب من با تو سحر شد یلداست ما که عمری زده ایم دم زِ فراق تو اگر بعد از این شامِ سیَه خَتمِ سفر شد یلداست ما که خود چِله نشین تو شدیم آقاجان این شب چِله اگر از تو خبر شد یلداست شب نشینی و کنار دِگران خوب ولی با تو و عشقِ تو گر جمله به سر شد یلداست ای خدایِ کرم و جود و مُحبت مهدی(عج) از کرم، بر من اگر از تو نظر شد یلداست همچنان آلِ علی در خطر تهدیداند آن دَمی که زِ شما دفع خطر شد یلداست چون شهیدان تو ای شَهدِ شهادت نوشان سینه ام گر به دفاع از تو سپر شد یلداست حرف آخر اگر این چشم من ای صاحبِ اشک امشبی بَهرِ غَمِ جَد تو تَر شد یلداست ....┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ کانال اشعار حسینی ایتا https://eitaa.com/asharehoseini14/7659 گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
. تقدیم به حضرت ام الادب، ام العباس، حضرت فاطمه ام البنین سلام الله علیها روضه ی کربلاست تقدیرش مثل زینب شکسته تصویرش داغ شرمندگیِ عباس است علت قد و قامت پیرش کربلا را ندید، اما ماند روی قلبش همیشه تأثیر‌ش داغ عباس ها نه، داغ حسین کرد با موج غم زمین گیرش با سکینه همیشه می فرمود: بگذرد از عمو و تقصیرش آب می شد رباب را می دید آتش شرم کرده تبخیرش از لبِ تشنه ی علی می گفت اشک هر روز و آه دلگیرش: حرمله در نبودِ عباسم با سه شعبه گرفته از شیرش روزگارش تمام روضه شده کار او صبح و شام روضه شده اشک و خون نقش چشم هایش بود کربلای بقیع جایش بود گرچه ام البنینِ تنها شد داغدار غم پسرها شد گرچه قطع الیمین شد عباسش روی نیزه نگین شد عباسش چار فرزند او شدند شهید نخل او را تبر اگر چه برید کم نشد از محبتش به حسین بیشتر شد ارادتش به حسین همه فکرش حسین بود حسین فکر و ذکرش حسین بود حسین .
. تقدیم به مادر امام زمان علیه السلام خاتون(ملیکا) سلام الله علیها زمین آبستن غمهای بسیاری است فردا را خدا از نسل «شمعون» می دهد طفلی «یشوعا» را چه زیبا گوهری، ریحانه ی قصر است و روی او نهاده پادشاه رومیان نام ملیکا را کسی هرگز نمی داند که این شهزاده ی رومی دگرگون می کند با کودکش یک روز دنیا را زمین در لحظه ی عقدش به خود لرزیده این یعنی خدا با حکمتش رد می کند داماد آنها را دلش لبریز از غم هاست اما او نمی داند که پاسخ می دهد در خواب ایزد این معما را رسول مهربانی را شبی در خواب می بیند گرفته یازده خورشید با او گرد عیسی را امام عسکری(ع) داماد آن جمع است و می خواهد ملیکا پاسخ آری دهد اولاد زهرا(س) را از آن شب می شود دلبسته و با ندبه خوانی ها تمنا می کند هر لحظه ای دیدار مولا را شهادت می دهد در محضر صدیقه ی کبری(س) و در آغوش مریم(س) می پذیرد دین طاها را عزیز آسمان بودن کنیزی در زمین دارد و یوسف می برد از چاه و از قصری ملیکا را خریدار کنیزی بود «بشربن سلیمان» که به دنیا بعد از آن بخشید ماهی مجلس آرا را پس از آن عطر نرگس در جهان پیچید و عالم دید خدا دارد در این عالم فقط دست توانا را جهان در انتظار دیدن موعود عمرش رفت خدا پایان دهد ای کاش این شبهای یلدا را .
. نمی دانم که دیدارت در اقبال که می افتد و یا تصویر رویت در کدامین برکه می افتد محاق افتاده می گویند کم بینان نمی آیی ولی از پرده بیرون ماه عالم ، بلکه می افتد سلام ای وعده ی صادق،جهانی چشم در راه است به تعبیر ظهورت در همان روزی که می افتد ولی در مقدمت بد می شود اوضاع بعضی ها دغل بازان ما بازارشان از سکه می افتد جهان در انتظار بانگ زیبای انا المهدی است که بی شک اتفاق از سرزمین مکه می افتد .
. مربع ترکیب میلاد امام زمان(عج) ای اهل جهان مژده نگار آمده است بَهرِ دل خشکیده بهار آمده است بر جان جنون دیده قرار آمده است نوری ازلی در شب تار آمده است این مژده دگر کار خودش را کرد ست نرجس ز حسن گل پسری آورد ست امشب همه جا صحبت زیبایی اوست تصویر خدا روی تماشایی اوست عالم همه مَحوِ رخ زهرایی اوست دلداده پی آن دل دریایی اوست او کیست، که محشر شده با آمدنش خورشید کم آورده ز چشمک زدنش دنیا ز ولادتش تماشا دارد سرتا به قدم جلوه ی مولا دارد خلقت ز وجودش همه معنا دارد او جا به میان دل شیدا دارد در کودکی اش او شده دلدار خدا قنداقه ی او رفته به دیدار خدا با آمدنش دست خدا رو شده است از جام طهورش همه دنیا شده مست تا مِهر وجودش به وجودم بِنِشَست شد نقشه ی ابلیس مساوی شکست بی مِهر و ولایش همه درگیر غمیم با مِهر و ولایش همگی محترمیم او صاحب ما، نائب برحق خداست او فُلکِ نجات بشریّت ز بلاست او اصل شفا، ذکر شفابخش شفاست او محور گردون همه ارض و سماست در صورت او نور خداوند جلی ست او حضرت مهدی، گل زهرا و علی ست او آمده تا جلوه ی الله شود در شام سیَه جلوه کند ماه شود تا شیعه ی او از خطر آگاه شود... ...او آمده نور دل گمراه شود ما نور رخش دیده و دلداده شدیم ما شیعه ی اثنی عشری زاده شدیم او آمده تا منجی دنیا بشود اکسیر همه زخم زبان ها بشود یک جلوه کند، حضرت موسی بشود دل زنده کند، حضرت عیسی بود یحیی و خلیل و نوح و اسماعیل است شرح صحف و زبور و هم انجیل است او آمده تا رهرو حیدر باشد تا منتقم آل پیمبر باشد مرد خطر و شیر دلاور باشد راوی غمِ بی حَدِ کوثر باشد گرچه ز نظر ها شده غائب مهدی یک روز می آید که ببندد عهدی یک روز، وَ با اذن خدا می آید با قافله ای از شهدا می آید از کعبه برون سمت منا می آید سمت نجف و کرببلا می آید ای کاش ببینیم ظهورش را هم خاک قدمش شویم آنگه ما هم می آید و دنیا همه سامان گیرد باغ دل ما از نفسش جان گیرد تا دیده کمی نعمت باران گیرد اول همه جا غرش طوفان گیرد... ...طوفان مهیبی کند آقا بر پا سر ها بزند از تن آن غاصب ها آنها که دل فاطمه را آزردند حق علی و فاطمه را هم خوردند بعد از سه بلایی که سرش آوردند تا مسجد یثرب علی اش را بردند بین در و دیوار حرم زَد فریاد کی منتقمم، فاطمه را کن امداد او رحمت عام است و کرم عادت اوست درمان همه خاک ره و تربت اوست برتر ز همه اُمم فقط اُمّت اوست بر گردن عالمی بسی بیعت اوست ما ملتمسانه، شیعه ی مولاییم از منتظرانِ مهدی زهراییم عج .
. گم کرده است راه و به سامان نمی رسد آن دل که بر ارادت خوبان نمی رسد دست توسلی که ندارد یقین وصل هرگز به پای بوسی جانان نمی رسد بهتر بود که هیزم دوزخ شود فقط آن منبری که عطر تو از آن نمی رسد پلکی بزن که بر سر این شهر سوخته بی اذن چشم های تو باران نمی رسد در این هوای برزخی آخر الزمان دل مرده ایم و بی تو به ما جان نمی رسد چشمی سفید تا نشود در فراق یار از یوسفش نسیم به کنعان نمی رسد یک مصرع است مرهم این انتظارها دنیا تو را ندیده به پایان نمی رسد ✍ .