1_12858440597.mp3
3.65M
غرق خون است بال جبرائیل
رفته بر قتلگاه اسماعیل
مرگ بر هر چه مثل اسرئیل
مرگ بر هر چه مثل آمریکا
#مهدی_لیثی🎙
#شهید_اسماعیل_هنیه🖤
#شهيد_على_طريق_القدس💔
#مرگ_بر_اسرائیل🇵🇸🇮🇷✊
#مرگ_بر_آمریکا🇵🇸🇮🇷✊
⛱کانال اشعار زیبا
《🍃🍂@asharziba🍂🍃》
گرچه صد داغ و هزاران غم سنگین داریم
چشم امّید به فردای فلسطین داریم
قدس از سیطرۀ کفر رها میگردد
عاقبت حاجت مظلوم روا میگردد
آفتاب از پس این ابر برون میآید
نوبت عاشقی و فصل جنون میآید
قدس آزادترین شهر جهان خواهد شد
«نفس باد صبا مشکفشان خواهد شد»
خنجر از پشت زدن حیله و ترفند شماست
قبلۀ اول عشق است که در بند شماست
بهراسید که مهدی زسفر میآید
صبر ایوبی این قوم به سر میآید
خالی از عاطفهاید و تهی از احساسید
بهراسید، شمایی که خدا نشناسید
بهراسید از این آه، که دامنگیر است
به خود آیید، که فردای قیامت دیر است
به خود آیید، خدا ناظر اعمال شماست
آتش دوزخ، در دیدۀ دجال شماست
نحس در طالعتان است که قابیل شوید
حقتان است، گرفتار ابابیل شوید
گرچه ابریست هوا و شبمان تاریک است
اندکی صبر عزیزان که سحر نزدیک است
میرسد جمعۀ موعود و سواری از راه
«هر که دارد هوس کربوبلا، بسمالله»
شاعر : رضا نیکوکار
#اسماعیل_هنیه
#فلسطین
#مرگ_بر_اسرائیل
#مقاومت_اسلامی
#شهيد_على_طريق_القدس
#منتظر_ظهور
⛱کانال اشعار زیبا
《🍃🍂@asharziba🍂🍃》
یا صاحب الزمان عجل الله
تو بيا عزيز زهرا که تو سيد جهاني
که تو هم بهار مردم که تو هم بهار جاني
تو بيا که چشم مردم به ره عنايت توست
که تو هم طبيب دلها که تو نور دیدگانی
اللهم_عجل_لولیک_الفرج
⛱کانال اشعار زیبا
《🍃🍂@asharziba🍂🍃》
جادوی رسانه مسخمان کرد
این را بنویس یادگاری:
گنجشک به قیمت قناری!
جادوی رسانه مسخمان کرد
با شعبده و شلوغکاری
چادر ز سر زنان کشیدند
گفتند حجاب اختیاری!
سرباز مدافع وطن را
کشتند به جرم پاسداری!
جلّاد و شهید جابجا شد
در مغلطهی خبرگزاری!
افسوس که چشم ْانتظاران
ماندند به چشمانتظاری!
کو غیرت قیصر امینپور؟
کو شور حمید سبزواری؟
از پا منشین، دوباره برخیز
ای شعر بلند پایداری
مهدی جهاندار
#رسانه
#حجاب
⛱کانال اشعار زیبا
《🍃🍂@asharziba🍂🍃》
#سلام_امام_زمانم
ابری ام، بارانی ام، حـال و هوایم خوب نیست
چشمِ سر، خیس است امّا چشمِ دل، مرطوب نیست
طاقـت دوری ندارم، رحـم کن بر عاشقت
صبر من مانند صبر حضرت ایّوب نیست
💐 سلامتی و فرج مولایمان صاحب الزمـــان
عجل الله تعالی فرجه الشریف #صلوات 💐
اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَة وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بَنیها وَ سِرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحَاطَ بِهِ عِلْمُکَ
اَللّهُـمَّ عَجـِّـل لِوَلیِّـکَ الفَــرَج
#امام_زمان_عج
⛱کانال اشعار زیبا
《🍃🍂@asharziba🍂🍃》
﴿ بچّه شیعه ﴾
من بچه شیعه هستم
همیشه یارِ قرآن
عشـــــقــم علی و زهرا
مانند هر مسلمان
من بچه شیعه هستم
مثلِ گلِ بهارم
عشقم حسینِ زهراست
دل را به او سپارم
اســـمِ علیِ اَعلیٰ
باشد به روی لبهام
دستم به سینه باشد
وقتی که گویم این نام
من بچه شیعه هستم
از هر گناه به دورم
مانندِ قرص ماهم
پاکیزه چون بلورم
شاعر : سلمان آتشی
#بچه_شیعه
#شعر_بچگانه
⛱کانال اشعار زیبا
《🍃🍂@asharziba🍂🍃》
#مهدی_عج_جان💔
بی تو این فاصله ها طاقت من را برده
ساعتم زنگ زده عقربه هایش مرده
کاش باور کنی از دوری تو "دلتنگم"
این دل خسته ام از دوری تو پژمرده
✨ صبحتون مهدوی ✨
#امام_زمان_عج
⛱کانال اشعار زیبا
《🍃🍂@asharziba🍂🍃》
سلام …
صبح نفسش حق است
به هر بهانه بیدارت میکند
که روز تازه راشروع کنی
به نوری،عطر چای و صدای گنجشکی
هر چه هست زندگیست و زیبا
سلام صبحتان بخیر
⛱کانال اشعار زیبا
《🍃🍂@asharziba🍂🍃》
﴿ دنیا گلستان میشه ﴾
🌸وقتیکه مـهـدی بـیــاد
🌱دنیـا گـلسـتون میـشه
🌸بــا عــلـمِ بـسـیارشــــون
🌱کارهامون آسـون میـشه
🌸قــائـمِ آلِ رســـول
🌱نواده ی مصطفی
🌸وقــتـی مــیاد زنـــدگـی
🌱داره چه لطف و صـــفا
🌸صــاحـبِ عالَم بیـاد
🌱دنیا پر ازنـــور مــیـشـه
🌸نــوبــتِ شــادی مــیـاد
🌱غصه و غم دور میشه
🌸حضرتِ صاحبْ زمـــان
🌱فــرمانده و رهـبـرن
🌸بــه راحـــتی اُمّـــت و
🌱تـــــا قـــلـه هـا مـیـبـرن
🌸با عدل و با دادِشون
🌱دنـیا گلــستون میشه
🌸بــلـبلِ بـــاغِ جــــهــان
🌱شاد و غزلخون میـشه
شاعر: سلمان آتشی
#شعر_کودکانه
#امام_زمان_عج
#دنیا_گلستون_میشه
#نیمه_شعبان
#ایمان_به_غیب
⛱کانال اشعار زیبا
《🍃🍂@asharziba🍂🍃》
شب اگر بی روح اگر تاریک بود
صبح دیدار خدا نزدیک بود
آسمان محو تماشای زمین
با چه ذوقی آمده روح الامین
با خودش بیت الغزل آورده است
عطری از روز ازل آورده است
سوره ای آورده که منهاج ماست
صبح میلادش شب معراج ماست
جلوهای از ذات ممدوح آمده
از نفخت فیه من روح آمده
وحی چون باران شد و بر خاک ریخت
کوثری در ظرف ما ادراک ریخت
کوثر است و عز و مجد آورده است
وه که قرآن را به وجد آورده است
قصه ی شیرین اعطیناست او
قاب قوسین است او ادنی ست او
او کجا و مرزهای فهم ما؟
غیر حیرت چیست از او سهم ما؟
دست شاعر را پر از مضمون کند
اهل بیت شعر را موزون کند
استعاره از حضورش یاس بود
عقل کل در جامهی احساس بود
او نبوت را دلیل خاتمه است
قصهی خلقت به نام فاطمه (س) است
آیه ی تطهیر عین ذات اوست
عشق از ذریه سادات اوست
هل اتی و نور و قدر و کوثر است
دخترِ... نه مادر پیغمبر است
چیست دوزخ؟ شعله ای از قهر او
چیست جنت؟ کوچه ای در شهر او
در قیامت هم قیامت می کند
او به لبخندی شفاعت می کند
پیش او تکلیف فردا روشن است
آرمان آفرینش یک زن است
نور عصمت، جلوهی تابندهاش
زن اگر که اوست، مردان بندهاش
او به نام زن اصالت می دهد
چادرش عطر نجابت می دهد
خلقت از دامان زن آغاز شد
در مدینه زن تمدن ساز شد
در حقوق زن طلبکاریم ما
آی دنیا فاطمه (س) داریم ما
کیستی ای ماه! ای بدر علی (ع)؟
کیستی ای لیله القدر علی (ع؟
دست هایت تکیه گاه حیدر (ع) است
لاله زار بوسهی پیغمبر است
از بهشت آمد جهاز ساده ات
قبله مایل بود بر سجاده ات
ما فقیریم و اسیریم و یتیم
خانه ای داری، صراط المستقیم
خانه ای که شد خدا معمار آن
گرم تسبیحش در و دیوار آن
خانه ای که هم شهادت پرور است
هم در آن هر روز، روز مادر است
خانهای کوچک هزاران راز داشت
وصلههای چادرت اعجاز داشت
در دل تاریخ نورت جاری است
انقلابت نهضت بیداری است
تو ولایت را دژ عصمت شدی
یک نفر بودی و یک امت شدی
ذوالفقار عشق را صاحب تویی
پس علی بن ابی طالب تویی
ای مزارت قاصد پیغام تو
آخرین ذکر شهیدان نام تو
ای شروع خوشترین فرجامها
فاطمه (س) ای مادر گمنامها
با تو همراه رهایی می شوم
خواب دیدم کربلایی می شوم
چاوشی پر سوز می خواند مرا
کربلا هر روز می خواند مرا
کربلا شهری کنار رود نیست
کربلا در مرزها محدود نیست
خاک او تلفیق عشق و رنج بود
کربلا در کربلای پنج بود
از یمن پیچیده بوی کربلا
تا گرفت آیینه سوی کربلا
محور حق با یمن همسو شده است
کربلا دریای سرخ او شده است
صبح را تا مرز شب آورده ایم
کربلا را تا حلب آورده ایم
می کشاند تا فراتش نیل را
غرق خواهد کرد اسرائیل را
کربلا شهری کنار رود نیست
کربلا در مرزها محدود نیست
کربلا گاهی میان غزه است
سرگذشت کودکان غزه است
کربلا در قلب های مردم است
غزه آه! این کربلا چندم است
سیلی طوفان بر این کابوس باش
در میان شعله ها ققنوس باش
سنگ این آوار را سجیل کن
نقطه ی پایان اسراییل کن
زخم تو آغاز فتحی دیگر است
خون غزه از همه رنگین تر است
صبح آزادی هوایت عالی است
حیف، جای حاج قاسم خالی است
بعد او ما هم در آتش زنده ایم
هم چنان با خاطراتش زنده ایم
یادتان می آید او اینجا نشست؟
ساحلی در محضر دریا نشست
او همین جا، او همین جا گریه کرد
با نوای کاروان را گریه کرد
هرکه دید او را به حالش رشک برد
تا شهادت محملش را اشک برد
آشنا با گریه و درد است او
با شهادت زندگی کرده است او
السلام ای محور هنگامه اش
ای همه حرف وصیت نامه اش
دید آرامی، نشد آشفته او
ای ستون خیمه ای که گفته او
یارت ای یار خراسانی چه شد؟
ای صبا! دست سلیمانی چه شد؟
ای نگین حلقه ی یکرنگ ها
رفتی ای فرمانده دلتنگ ها
در شکوه چشم تو دریای ما
ای فراتر از دو قطبی های ما
چشم هایت، مردم بیداری ات
ای فدای رسم مردم داری ات
ظلم را تشویش ناکامی تویی
شعر از : محمد رسولی
#حضرت_زهرا
#محور_مقاومت
#حاج_قاسم
⛱کانال اشعار زیبا
《🍃🍂@asharziba🍂🍃》
قلاده های طلا
سخت است گفتن اما/ زان سخت تر نگفتن
اين راز برملا را/ از اين و آن نهفتن
در جامه شباني/ گرگان روزمزدند
با قافله رفيقند/ اما شريك دزدند
در سر هزار فتنه/ نيرنگ هاي رنگي
اهل كدام مرزند/ اين روميان زنگي
اوضاع از اين قرار است/ اين اصل ماجرا بود:
پاداش گردن كج/ قلاده طلا بود
مشغول درس و مشقند/ سرگرم رونويسي
سر ميرسند ناگاه/ با كيف انگليسي
هم هم نشين دشمن/ هم هم پياله با دوست
با همهمه خوشند و / سوغاتشان هياهوست
اوضاع از اين قرار است/ اين اصل ماجرا بود:
پاداش گردن كج/ قلاده طلا بود
محمدمهدی سیار
⛱کانال اشعار زیبا
《🍃🍂@asharziba🍂🍃》
شب اگر بی روح اگر تاریک بود
صبح دیدار خدا نزدیک بود
آسمان محو تماشای زمین
با چه ذوقی آمده روح الامین
با خودش بیت الغزل آورده است
عطری از روز ازل آورده است
سوره ای آورده که منهاج ماست
صبح میلادش شب معراج ماست
جلوهای از ذات ممدوح آمده
از نفخت فیه من روح آمده
وحی چون باران شد و بر خاک ریخت
کوثری در ظرف ما ادراک ریخت
کوثر است و عز و مجد آورده است
وه که قرآن را به وجد آورده است
قصه ی شیرین اعطیناست او
قاب قوسین است او ادنی ست او
او کجا و مرزهای فهم ما؟
غیر حیرت چیست از او سهم ما؟
دست شاعر را پر از مضمون کند
اهل بیت شعر را موزون کند
استعاره از حضورش یاس بود
عقل کل در جامهی احساس بود
او نبوت را دلیل خاتمه است
قصهی خلقت به نام فاطمه (س) است
آیه ی تطهیر عین ذات اوست
عشق از ذریه سادات اوست
هل اتی و نور و قدر و کوثر است
دخترِ... نه مادر پیغمبر است
چیست دوزخ؟ شعله ای از قهر او
چیست جنت؟ کوچه ای در شهر او
در قیامت هم قیامت می کند
او به لبخندی شفاعت می کند
پیش او تکلیف فردا روشن است
آرمان آفرینش یک زن است
نور عصمت، جلوهی تابندهاش
زن اگر که اوست، مردان بندهاش
او به نام زن اصالت می دهد
چادرش عطر نجابت می دهد
خلقت از دامان زن آغاز شد
در مدینه زن تمدن ساز شد
در حقوق زن طلبکاریم ما
آی دنیا فاطمه (س) داریم ما
کیستی ای ماه! ای بدر علی (ع)؟
کیستی ای لیله القدر علی (ع؟
دست هایت تکیه گاه حیدر (ع) است
لاله زار بوسهی پیغمبر است
از بهشت آمد جهاز ساده ات
قبله مایل بود بر سجاده ات
ما فقیریم و اسیریم و یتیم
خانه ای داری، صراط المستقیم
خانه ای که شد خدا معمار آن
گرم تسبیحش در و دیوار آن
خانه ای که هم شهادت پرور است
هم در آن هر روز، روز مادر است
خانهای کوچک هزاران راز داشت
وصلههای چادرت اعجاز داشت
در دل تاریخ نورت جاری است
انقلابت نهضت بیداری است
تو ولایت را دژ عصمت شدی
یک نفر بودی و یک امت شدی
ذوالفقار عشق را صاحب تویی
پس علی بن ابی طالب تویی
ای مزارت قاصد پیغام تو
آخرین ذکر شهیدان نام تو
ای شروع خوشترین فرجامها
فاطمه (س) ای مادر گمنامها
با تو همراه رهایی می شوم
خواب دیدم کربلایی می شوم
چاوشی پر سوز می خواند مرا
کربلا هر روز می خواند مرا
کربلا شهری کنار رود نیست
کربلا در مرزها محدود نیست
خاک او تلفیق عشق و رنج بود
کربلا در کربلای پنج بود
از یمن پیچیده بوی کربلا
تا گرفت آیینه سوی کربلا
محور حق با یمن همسو شده است
کربلا دریای سرخ او شده است
صبح را تا مرز شب آورده ایم
کربلا را تا حلب آورده ایم
می کشاند تا فراتش نیل را
غرق خواهد کرد اسرائیل را
کربلا شهری کنار رود نیست
کربلا در مرزها محدود نیست
کربلا گاهی میان غزه است
سرگذشت کودکان غزه است
کربلا در قلب های مردم است
غزه آه! این کربلا چندم است
سیلی طوفان بر این کابوس باش
در میان شعله ها ققنوس باش
سنگ این آوار را سجیل کن
نقطه ی پایان اسراییل کن
زخم تو آغاز فتحی دیگر است
خون غزه از همه رنگین تر است
صبح آزادی هوایت عالی است
حیف، جای حاج قاسم خالی است
بعد او ما هم در آتش زنده ایم
هم چنان با خاطراتش زنده ایم
یادتان می آید او اینجا نشست؟
ساحلی در محضر دریا نشست
او همین جا، او همین جا گریه کرد
با نوای کاروان را گریه کرد
هرکه دید او را به حالش رشک برد
تا شهادت محملش را اشک برد
آشنا با گریه و درد است او
با شهادت زندگی کرده است او
السلام ای محور هنگامه اش
ای همه حرف وصیت نامه اش
دید آرامی، نشد آشفته او
ای ستون خیمه ای که گفته او
یارت ای یار خراسانی چه شد؟
ای صبا! دست سلیمانی چه شد؟
ای نگین حلقه ی یکرنگ ها
رفتی ای فرمانده دلتنگ ها
در شکوه چشم تو دریای ما
ای فراتر از دو قطبی های ما
چشم هایت، مردم بیداری ات
ای فدای رسم مردم داری ات
ظلم را تشویش ناکامی تویی
#حضرت_زهرا
#محور_مقاومت
#حاج_قاسم
⛱کانال اشعار زیبا
《🍃🍂@asharziba🍂🍃》
اشتیاقی که به دیدار تو دارد دل من
دل من داند و من دانم و دل داند و من
خاک من گل شود و گل شکفد از گل من
تا ابد مهر تو بیرون نرود از دل من
مولانا
#دیدار
⛱کانال اشعار زیبا
《🍃🍂@asharziba🍂🍃》
#نوحه_عربی
💠 آیا می دانید؟
در مورد مداحی که *ملاباسم کربلایی* برای زائران اربعین خوانده و بسیار زیاد از سیمای ملی و دیگر رسانه های شیعیان جهان پخش میشود. ماجرایش چیست ؟
آیا میدانید که این شعرش را یکی از مراجع بزرگ نجف خواب دیدند که حضرت امام حسین علیه السلام این شعر را می خوانند برای زوار اربعین 😭 ایشان صبح که از خواب برخواستند همه شعر را به یاد داشته اند و بعداً توسط آقای *باسم کربلایی* مداحی میشود .
👇👇👇👇👇👇
*تِزورونی اَعاهِـدکُم*
به زیارت من میآیید، با شما عهد میبندم
▪
*تِـعِـرفـونی شَفیـعِلکُم*
میدانید که من شفيع شمایم
▪
*أسامیـکُم اَسَـجِّـلْـهِه أسامیکُم*
اسامیتان را ثبت میکنم
▪
*هَلِه بیکُم یا زِوّاری هَلِه بیکُم*
خوش آمدید ای زائران من خوش آمدید
▪
*وَ حَـگّ چَفِّ الکَفیل و الجود وَ الرّایه*
قسم به دستان ابالفضل و کرامت و پرچم او
▪
*أنا وْ عَبّاسْ وَیّاکُم یَا مَشّایه*
من و عباس با شماییم ای که با پای پیاده به سوی من میآیید
▪
*یا مَن بِعْتو النُفوسْ و جِئتـو شَرّایه*
ای که جانهایتان را به بهای زیارت من به کف گرفتهاید
▪
*عَلَیّ واجِبْ اَوافیکُم یَا وَفّـایه*
بر من واجب است تا به شما وفا کنم، ای وفاداران!
▪
*تواسینی شَعائرْکُم*
عزاداریهایتان به من دلداری میدهد
▪
*تْرَوّینی مَدامِعْـکُم*
و اشکهایتان مرا سیراب میکند
▪
*اَواسیکُم أنَـا وْ جَرْحـی أواسیکُم*
من و زخمهایی که بر تن دارم به شما دلداری میدهیم
▪
*هَله بیکُم یا زُوّاری هَلِه بیکُم*
خوش آمدید ای زائران من، خوش آمدید
▪
*هَلِه یَلْ ما نِسیْتْ و عَلْ وَعِدْ تِحْـضَـرْ*
خوش آمدید ای که وعدهتان را فراموش نکرده و بر سر موعد حاضر میشوید
▪
*إجِیْـتْ و لا یْـهَـمَّـکْ لا بَرِدْ لا حَرّ*
آمدید در حالی که نه گرما برایتان مهم بود و نه سرما
▪
*وَ حَـگ دَمْـعِ العَـقیله و طَبرَه الأکبَر*
قسم به اشک زینب و فرق شکافته اکبر
▪
*اَحَضْـرَکْ و ما أعوفَکْ ساعـه المَحْـشَرْ*
در محشر کنارتان خواهم بود و رهایتان نمیکنم
▪
*عَلَی المَـوعِـدْ اَجی یَمکُم و لا اَبْـعَـدْ و اعوفْ عَنْـکُم*
در وقت دیدار پیشتان میآیم و دور نمیشوم و رهایتان نمیسازم
▪
*مُحامیکُم وَ حَگ حِیدَرْ مُحامیکُم*
پشتیبانتان هستم به حقّ حیدر پشتیبانتان هستم
▪
*هَله بیکُم یا زُوّاری هَلِه بیکُم*
آمدید ای زائرانِ من، خوش آمدید
▪
*یَـا هَـلْـشایِلْ رایه وْ جایْ گاصِدنی*
ای آنکه پرچم به دست قصد دیدار مرا کردهاید
▪
*تِـعْـرُف رایَتَـکْ بی مَن تُذَکِّـرْنی؟*
میدانی که پرچمت مرا به یاد چه کسی میاندازد؟
▪
*بِلـکطَعو چْفوفه وْ صاحْ اِدْرِکْـنی*
به یاد آن دست بریدهای که فریاد زد: مرا دریاب
▪
*صِحِتْ وَیلاه یا اخویه وْ ظَهَرْ مِحْنی*
و با شنیدن آن صدا، آشکارا فریاد زدم که بیبرادر شدم و اندوهم بر من آشکار شد
▪
*کِسَرْ ظَهری سَهَمْ هَجْـرَکْ*
تیر هجرت کمرم را شکست
▪
*نِفَدْ صَبری بَعَدْ عُمـرَکْ*
بعد از شهادتت صبرم به پایان رسید
▪
*اُوَصّیکُمْ عَلَی الرّایِه اُوَصّیکُمْ*
سفارش این پرچم را به شما میکنم
▪
*هَـله بیکُم یا زُوّاری هَلِه بیکُم*
خوش آمدید ای زائران من، خوش آمدید
▪
*یَا مَنْ گاصِدْ إلَیَّ و دَمْـعِه تِجْـریـهْ*
ای که با چشمان اشکبار قصد زیارت مرا کردهاید
▪
*اَعرُفْ حاجِتَکْ مو داعی تِحْـچیـهِ*
حاجتتان را میدانم، نیازی به گفتن نیست
▪
*وَ حَـگ نَحـْـرِ الرِّضیع اِلـحاجِه اَگضیهِ*
قسم به گلوی شیرخواره، حاجتتان را برآورده میکنم
▪
*یَا زائرْ عاهَدِتْ کِلْ عِلّه اَشْـفیهِ*
زائران من، عهده کردهام که هر بیماری را شفا دهم
▪
*اَخو زینب فَرَحْ بیکُمْ*
برادر زینب به خاطرتان شاد شد
▪
*هَله وْ مَرحَبْ یُنادیکُم*
خوش آمدید صدایتان میزند
▪
*یُحَیّیـکُم اَبو الغیـره یْحَیّیـکُم*
مرد غیرتمند به شما درود میگوید
▪
*هَله بیکُم یا زُوّاری هَلِه بیکُم*
خوش آمدید ای زائرانِ من، خوش آمدید
▪
*زینبْ مَنْ تُشاهِدکُم تِزورونی*
زینب هنگامی که شما را میبیند که زیارتم میکنید، میگوید:
▪
*تُنادیکُم لِوَنْ بِالطَّفّ تحضُرونی!*
کاش در جنگ حاضر میشدید
▪
*ما اَمْـشی یِسْره وْ لا یَسلِبونی*
که مرا به اسیری نمیبردند و مرا غارت نمیکردند
▪
*و لا بسیاطهم غَدَر یْضرِبونی*
با تازیانههای خیانت نمیزدند
▪
*تُنادینی: أنَا الجیره وْ صَد عَنّی أبو الغیره*
صدایم میزند که من در بندم و سرور غیرتمندان از دستم رفت
▪
*اَبَچّیکُم عَلی مْصابه اَبَچّیکُم*
شما را بر این مصیبت میگریانم
▪
*هَله بیکُم یا زُوّاری هَلِه بیکُم*
خوش آمدید ای زائران من،خوش آمدید.
#کربلا
#محرم
#عاشورا
#زیارت_کربلا
#اربعین
⛱کانال اشعار زیبا
《🍃🍂@asharziba🍂🍃》
شعر امام حسن مجتبی (ع)
اى علوى ذات و خدايى صفات
صدر نشين همه كائنات
سيد و سالار شباب بهشت
دست قضا و قلم سرنوشت
صبر هم از صبر تو بى تاب شد
كوزه شد و زهر شد و آب شد
بعد شهادت نكشيد از تو دست
تير شد و بر تن پاكت نشست
سبزه برآمد ز گلستان دين
تا رخ تو سبز شد از زهر كين
ريشه دين گشت همايون درخت
تا ز تو خورد آن جگر لخت لخت
ملّت اسلام كه پاينده باد
مشعل توحيد كه تابنده باد
هر دو رهين خدمات تواند
شكرگزارنده ذات تواند
شعر از ریاضی یزدی
#امام_حسن_مجتبی
⛱کانال اشعار زیبا
《🍃🍂@asharziba🍂🍃》
▪️شهادت امام حسن مجتبی علیه السلام
سخت است چگونه بنویسم محنت را
آتش زده این زهر تمام بدنت را
آن روز دوشنبه که در خانیتان سوخت
سوزاند تمام دل و باغ و چمنت را
از بغض گلوی تو کسی نیست خبر دار
نشنیده از ان روز کسی هم سخنت را
از کودکیت سوختی و شکوه نکردی
حالا همه دیدند، ولی سوختنت را
هر پاره جگر تکهای از غصهی کوچست
مادر تو کجایی که ببینی حسنت را
تشیع تو هر تیر که از چله برون شد
میدوخت به تابوت نخی از کفنت را
این صحنه خودش گوشهای از کربلا شد
صد حرمله با تیر نشان کرده تنت را
هرچند کفن پاره و گلگون شده،
اما غارت که نکردست کسی پیرهنت را
سنگین که نشد سینه ات از چکمهی شمری
پر خون که نکردست سنانی دهنت را
شعر از : امیر علوی
#امام_حسن_مجتبی
⛱کانال اشعار زیبا
《🍃🍂@asharziba🍂🍃》