eitaa logo
کانال مداحی باسبک عاشقان حضرت زینب(س)
27.3هزار دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
993 ویدیو
649 فایل
ارائه متن و صوت نوحه، روضه، مرثیه و،،،، مدیریت کانال:شعبانپور @Noferesti1 ─⊱✾♡✾⊰─ https://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122 @Asheghane_hazrat_zeynab 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 تعرفه تبلیغات این آیدی👇🏼 @kianatv ─┅─⊱✾♡✾⊰─┅─
مشاهده در ایتا
دانلود
01-roze.mp3
29.91M
|⇦•ما کشته ی توییم...... و توسل به حضرت علی اصغر علیه السلام اجرا شده به نفسِ سید مجید بنی فاطمه
. |⇦•همین‌که دوتایی... و توسل به حضرت علی اصغر علیه السلام اجرا شده به نفسِ سید مجید بنی فاطمه ●━━━━━━─────── همین که دو تایی به میدان رسیدند روی دست خورشید شش ماهه دیدند *حالا امام حسین گرفتَتِش، همه رفتن، اباالفضل رفته، علی اکبر رفته، هیشکی براش نمونده، اما فقط یه بچه ی شیرخواره ست انقد تکون خورد خواست بگه بابا منم هستم... * به واللهِ کارش علی اکبری بود اگر چه علی اصغرش آفریدند سرش را روی شانه بالا گرفته ست کسی را به این سربلندی ندیدند از این سمت علی که جلوتر می آمد از آن سمت لشکر عقب می‌کشیدند همین که گلوی خودش را نشان داد تمامیِ دل ها برایش تپیدند *فرمود ای قوم! با ما جنگ دارین، این بچه چه گناهی داره؟ یه خورده آب بهش بدید، اگه میخواید این بچه رو بگیرید ببرید سیرابش کنید...* پدر گردنش کج، پسر گردنش کج چقدر این دو از هم خجالت کشیدند لب کوچکش خشک و حلقوم او خشک چه راحت گلوی علی را بریدند *بچه ی شیرخواره نمیتونه گردن بگیره، همچین که ابی عبدالله رو دست گرفت، یه وقت نگاه کرد دور و برش رو، صدا زد حرمله...! تو کوچه وقتی مادر ما کمربند علی رو گرفت، نامرد صدا زد قنفذ، چرا بیکار ایستادی؟ دست زهرا رو کوتاه کن، یجوری به بازوی مادر زد که داد علی بلند شد، گفت اسما نگا بازوی فاطمه رو... اینجا هم همینطور شد، صدا زد حرمله! بله، گفت چرا بیکار ایستادی؟ گفت چه کنم، گفت مگه سپیدیِ گلوی علی رو نمی‌بینی؟ حسین همچین که علی رو بغل گرفته بود حرف حسین تموم نشده بود یه وقت دید علی داره بال بال میزنه، پسرم! عزیز دلم!... هر چه آمد به سرم دست به زانو نزدم جز خداوند به عمرم به کسی رو نزدم همه با هم وسط خطبه ی من خندیدند نسخه ی کودک بی شیر مرا پیچیدند حرمله، خیر نبینی گلِ من نورَس بود کشتنش تیر نمی خواست نسیمی بس بود قدیم وقتی می‌خواستن قربونی کنن،وقتی قربونی رو ذبح می کردن تا میومدی برداری، هی بال میزد، بعد آروم میشد فکر میکردن جون داده، هی این بال ها رو می‌کشید، تا میومدن بردارن دوباره تکون می‌خورد، به لحظه میگن بِسمِل... برا همین بود آقای من و شما میومد سمت خیمه، میدید این بچه بال بال میزنه برمی‌گشت، میگفت مادرش نبینه.... شب باب الحوائجه، فریاد بزن بگو، حسین...* .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
. |⇦•یکم آروم گریه کنید.. حضرت علی اصغر علیه السلام اجرا شده به نفسِ سید مجید بنی فاطمه ●━━━━━━─────── یکم آروم گریه کنید، عَلیم بخوابه خنده رو لب هاشه مگه یکم آروم گریه کنید، عَلیم خوابیده خنده رو لب هاشه مگه، چه خوابی دیده خواب دیده برگشته عموش خواب دیده خوب شده گلوش خواب دیده روی صورتش بارون باریده... پسرم رفته دیگه واسه همیشه لالایی دیگه از خواب بیدار نمیشه لالایی خالی شد گهواره تو حرم لالایی لای چشماش بازه پسرم *تاریخ میگه حسین اومد پشت خیمه، چقدر سخته بابا خودش با دست خودش قبر بچه شو بکنه... شنید یکی میگه مهلاً مهلا، بذار یه بار دیگه صورت بچه امو ببینم...* تنت جدا سرت جدا، رو دست باباست آخه گلوی کوچیکت سه شعبه می‌خواست *آخه وقتی تیر زدن، میگن کَاَنَّه این سر از پوست آویزون شده بود..* سه شعبه تیرِ آخره از تو قدش بلندتره مادر نبینم که سرت رو نیزه بالاست... بمیرم واسه اون حلقِ پاره شده حالا قبرِ تو مثل گهواره شده توی خاک آروم دیگه چشماتو ببند من دارم اشک می‌ریزم اما، تو بخند «لالایی لا لالایی، لا لالایی، لا لالایی لالایی لا لالایی، لا لالایی، لا لالایی..» کاشکی دستِ آسمون از مَنِش آسون می‌گرفت یا که بارون می‌گرفت تا لبا جون می‌گرفت «لالایی لا لالایی...» .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
03-roze.mp3
21.03M
|⇦•یکم آروم گریه کنید...... و توسل به حضرت علی اصغر علیه السلام اجرا شده به نفسِ سید مجید بنی فاطمه
. عجب رسمیه رسم زمونه هنوز رو نیزه لبات خندونه حضرت علی اصغر علیه السلام اجرا شده به نفسِ سید مجید بنی فاطمه ●━━━━━━─────── علی! عمو رفته برات آب بیاره عمو اگه قولی بده رد خور نداره جونی نمونده تو تنت مادر بمیره از این خیمه به اون خیمه شدم آواره لالا گلم تشنه ی آبه لالا لالا عَلیم بخوابه گریه نکن مادر لالایی گریه ات داغِ قلب ربابه یه چشمم اشکه یه چشمم خونه دلم بی تابه برات ميخونه عجب رسمیه رسم زمونه شیرخواره میره مادر می مونه «لالا لالایی...» علی! مادر بدون تو زود می میره بمیرم سرت با سرِ نیزه درگیره ببین چطور دلخوشیمو ازم گرفتن جای گهواره تو دستام غل و زنجیره لالا عَلیم از نِی نیفته لالا لالا گل نشکفته بخواب عزیزم روی نیزه واست مادر لالایی گفته یه چشمم اشکه یه چشمم خونه دلم بی تابه برات ميخونه عجب رسمیه رسم زمونه هنوز رو نیزه لبات خندونه «لالا لالایی...» عجب رسمیه رسم زمونه دخترِ سلطان کنج ویرونه «حسین...» .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
05-zamine.mp3
22.21M
|⇦•عجب رسمیه...... و توسل به حضرت علی اصغر علیه السلام اجرا شده به نفسِ سید مجید بنی فاطمه
. |⇦•ای عشق... حضرت علی اصغر علیه السلام اجرا شده به نفسِ سید مجید بنی فاطمه ●━━━━━━─────── ای عشق چه زیبایی ای مرد چه تنهایی گریه کنِ حلقه ی اشکت، باران سینه زنِ دسته ی عشقت، طوفان موج عزای تو خروشان مقصدِ عالم، ای شاهِ جوانمرد با دل زهرا داغ تو چه ها کرد «سَیِّدَالعطشان، ارباب غریبم» ای تیر چه نامردی با من چه ها کردی گل پسرم در بغلم شد پرپر روبرویم هلهله کردن لشکر پشت سرم مادر اصغر در دلِ خیمه، احساس عجیبی ست مردم دنیا، این اوج غریبی ست «سَیِّدَالعطشان، ارباب غریبم» .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
06-nohe.mp3
7.94M
|⇦•ای عشق..... حضرت علی اصغر علیه السلام اجرا شده به نفسِ سید مجید بنی فاطمه
09-dodame.mp3
4.84M
|⇦•آب هم باشد... و توسل به حضرت علی اصغر علیه السلام اجرا شده به نفسِ سید مجید بنی فاطمه ●━━━━━━─────── آب هم باشد اگر بر قلب لشکر میزنم من علیِ اصغرم من علیِ اصغرم «حسین...» با نخ قنداقه ام مشکل گشای عالمم من علیِ اصغرم من علیِ اصغرم «حسین...» .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... .
. |⇦•راه فرات رومون بسته... علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج‌ محمود کریمی ●━━━━━━─────── راه فرات رومون بسته درهای آسمون بسته ای طفلک زبون بسته بابات میاد، میبَرَدِت امون بده داری میری، غیرتتو نشون بده لبای خشکت شمشیر تیزته شمشیرو رو به حرمله تکون بده *"اَما تَرَون، کیف یَتَلَظّی عَطَشی" عزیز دل مادر..* میدونم خیلی مَردی، میدونم برمی‌گردی تا برگردی از میدون، عزیزم پیرم کردی چشمای علقمه بسته زخم دل همه بازه آغوش فاطمه بازه خدا میاد دعاتو مستجاب کنه زهرا میاد تا لبتو سیراب کنه از اون طرف حرمله رو صدا زدن اونم میاد که خونه امو خراب کنه میدونی خیلی خسته ام ببین میلرزه دستم *مادر اگه شیر هم نداشته باشه، بچه با مکیدن آرام میشه، اما این مادر آب هم نخورده، روزای بعد یه بار نیمه شب رباب شروع کرد گریه کردن، یه گریه ی جانسوزی سر داد، همه دست و پاشونو گم کردن، داره خواب میبینه، آب به صورتش زدن، به هوش اومد، آخه اون روز بعد از ظهر اینقده این بچه به سینه ی مادر چنگ زد، سینه ی مادر زخم شد... از خواب که پرید حالش بد بود ناله میزد هی دستشو تکون میداد. خانم زینب گفت: عزیزم چی شده؟ به خودش اومد گفت خانم جان، یه دو سه روزه آب خوردم سینه ام پر شیر شده، خواب دیدم علی اصغرمو دارم شیر میدم...* بس کن رباب گهواره نیست دست خودت را تکان مده میدونی خیلی خسته ام ببین میلرزه دستم دخیل اشکامو به پر قنداقِت بستم رفتی با صورت ماهِت سوی سِیر اِلَی اللّهِت دستِ خدا به همراهِت کاش لااقل یکی تنت رو خاک کنه کاشکی یکی خون موهاتو پاک کنه نیزه برا سرت آورده حرمله میخواد باهاش قافله رو هلاک کنه سرت از نِی می افته بمیرم هی می افته *تقریبا دو وجب سرنیزه است سر شیش ماهه چقدره...؟* همش خیره به نیزه ام میدونم کِی می افته .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
Mahmoud Karimi - Muharram 1402 Shab 7 - 1.mp3
29.43M
|⇦•راه فرات روم‌ بسته....... و توسل به حضرت علی اصغر علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج محمود کریمی
. |⇦•بهونه گیر شد.... علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج‌ محمود کریمی ●━━━━━━─────── غبار از رووش می گیرم به اشکم سرش، خاکی و خونی و کبوده *ببینن مادرای شام چی میگن؟!نمیگن مادرش مادر نبوده؟! بیا موها تو شونه کنم....* بهونه گیر شد، امروز هی می افتاد نگه داشتن با معجر علیمو نمی‌ذارن که نیزه اش رو بیارم میترسم گم کنن آخر علیمو شب از نیمه گذشته، دیر وقته نبودش تار و پودم رو سوزونده غروبی روی نیزه بود دیدم نمیدونم الان دست کی مونده الهی حرمله آتیش بگیری کبوتر بچمو ازمن گرفتی .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇