eitaa logo
کانال مداحی باسبک عاشقان حضرت زینب(س)
27.1هزار دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
982 ویدیو
646 فایل
ارائه متن و صوت نوحه، روضه، مرثیه و،،،، مدیریت کانال:شعبانپور @Haram75 ─⊱✾♡✾⊰─ https://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122 @Asheghane_hazrat_zeynab 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 تعرفه تبلیغات این آیدی👇🏼 @kianatv ─┅─⊱✾♡✾⊰─┅─
مشاهده در ایتا
دانلود
. العجل منتقم، وقت غم حیدر است مادرت حضرت فاطمه در بستر است گشته او نیمه جان الامان الامان بقیة الله آجرک الله 🌸🌸🌸🌸🌸 روبه روی علی، فاطمه شد محتضر از سر ِبسته اش، گشته علی خون جگر شد علی غرق آه می شود بی پناه بقیة الله آجرک الله 🌸🌸🌸🌸🌸 در دم آخرش، فاطمه با شور وشین خوانده در بسترش، روضه برای حسین سرجدا می شود روی نی می رود بقیة الله آجرک الله 🌸🌸🌸🌸🌸 فاطمه جان دهد قد علی خم شود قسمتش روز وشب،غصه وماتم شود شده حیدر کمان الامان الامان بقیة الله آجرک الله ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) .👇
. ✍ کربلایی 🎤 تو رو به جون جوونت/ رومو زمین نزن آقا واسه یه بارم که شده/ منو ببر به کربلا عمریه پای روضه هات/ گریه می کنم(۳) تا نبریم به کربلات/ گریه می کنم (۳) دلت میاد انگشت نما بشم آقا؟ دلت میاد که من نیام به کربلا؟ بی کربلا می میرم __ منی که تا یادم میاد/ جلد هوای هیئتام می ترسم آخر عاقبت/ بمیرم و حرم نیام حتی توی قبرم برات/ گریه می کنم (۳) با یاد صحن با صفات/ گریه می کنم (۳) دلت میاد رحم نکنی به گریه هام؟ دلت میاد بمیرم و حرم نیام؟ بی کربلا می میرم ✍ .👇
Untitled 16.mp3
13.47M
🔹 | تا نبریم به کربلات گریه می کنم 🔹 کربلایی امیر برومند _ 🖌شعر و نغمه:
Shab3Fatemieh2-1402[03].mp3
8.14M
🎙بانوای: حاج جرعه جرعه غم چشید و ذره ذره آب شد آسمان شرمنده از قدّ خم مهتاب شد گریه ها می کرد تا امت شود بیدار … حیف از صدای گریه اش امت فقط بی خواب شد پشت در آمد بگوید ، گوش عالم بشنود ارث دریا بود آنچه قسمت مرداب شد تا پدر بود آمدن در خانه اش آداب داشت به گواه شعله ها این کار بی آداب شد بشکند دستی که پای شعله را اینجا کشاند باب را آتش کشید آتش کشیدن باب شد حضرت صدیقه از گستاخی مسمار نه از طناب دور دستان علی بیتاب شد ما نمی دانیم، نَعلُ السیف * می داند چرا ” مرتضایم را نبر ” ” فضه مرا دریاب ” شد کربلا مسمار در با انشعاب بیشتر با شتاب این بار سمت تشنه ای پرتاب شد بعد مادر علت مرگ تمام عاشقان آتش و مسمار و سیلی و صدای آب شد نَعلُ السَیف: آهنی است که در انتهای غلاف شمشیر وجود دارد برای اینکه وقتی شمشیر از غلاف بیرون کشیده می شود ، غلاف تعادل خود را دور کمر شخص حفظ کند. شاعر: ✍ .
. از لحظه ای که دل به غمت مبتلا شده کارم برای امر ظهورت دعا شده خیلی غریب و بی کس و تنها شدی ببخش با غفلتم، نصیب تو صدها بلا شده فرزند ناخلف شدم از یاد بردمت عمریست منزلت، پدرم ذی طویٰ شده مهلت بده که عمر؛ کم است و خطا زیاد حالا که مهر تو به دل من عطا شده مهلت بده که گریه کنم در فراق تو با دیده ای که وقف تو،ماتم سرا شده ای کاش وقت آمدنت زودتر شود تنها ظهور، حاجت این بینوا شده مرگم اگر رسید،سری هم به من بزن آقا بگو که قلب تو از من رضا شده آقا ببین در وسط روضه های سخت کارم همیشه ناله ی (مهدی بیا) شده شام شهادت است کجا غرق ناله ای در سینه ی تو روضه ی مادر به پا شده شام شهادت ِهمه ی هستی ِعلیست گویا که وقت غسل خود ِمرتضی شده با اشک چشم، فاطمه را غسل می دهد دیگر علی به مرگ خودش هم رضا شده می ریزد آب روی تن و آب می شود پشتش کنار فاطمه از غصه تا شده امر ِسکوت داده ولی داد می زند بی تاب؛ قلب حیدر ِخیبرگشا شده آهی کشید در وسط ناله ها و گفت اسماء ؛ حق بده،که به او بد جفا شده اسماء اگر که تاب نمانده به سینه ام دستم به زخمهای تنش آشنا شده می ریزم آب روی تن کوثرم چرا بنگر که درد ساقی کوثر چه ها شده آبی که بوده مهریه ی فاطمه، ببین مشغول ِغسل پیکر خیرالنساء شده گل را کسی به زیر لگد له نمی کند یاس نبی چگونه پر از ردّپا شده گفته شبانه جسم مرا غسل کن چرا چون استخوان سینه ی او جابه جا شده خیلی کشیده درد، بمیرم برای او بیخود نبوده؛ مرگ، برایش شفا شده حالا کنار غسل جراحات فاطمه قلبم دوباره راهی کربوبلا شده رد شد فقط دو دست من از روی زخمها وای از نگاه زینب و رأس جدا شده غسلش شبانه بوده و از زیر پیرهن وای از نگاه زینب و موی حنا شده شکر خدا که فاطمه ام دفن می شود وای از تنی که گوشه ی صحرا رها شده ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) 👇
اللهم عجل لولیک الفرج (108).mp3
461.1K
برای تشییع تنش              آی بچه سیدا بیاید برای یاری دل  ِ                علی مرتضی بیاید بیاید کمک کنید بهش            حال علی خیلی بده بیاید که نیمه جون شده        از بس که او لطمه زده بیاید که واسه بردن  ِ              زهرا نداره محرمی اگه شما باشید دیگه       نمیمونه واسش غمی حالا که هر گل علی      آستین گرفته بر دهن بلند بلند گریه کنید  جای حسین، جای حسن ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) ‌
. پرستوی عاشق یه پرستویی که عشق تو ذاتشه بی هوا ،پر از قفس نمی کشه من به کی بگم غمای دلمو فاطمه م دیگه نفس نمی کشه حق بده که غصه ی رفتنِ تو فاتح خیبرو بی قرار کنه چشماتو بستی ،دارم دق میکنم تو بگو علی باید چکار کنه؟ دست وپام داره میلرزه فاطمه یادمه میون خونه زدنت علی رو ببخش اگه جلو چشام با غلاف و تازیونه زدنت به غمایی که داره شیر خدا دوباره یه غم تازه اومده علی با سه چار تا بچه ی یتیم برا تشییعِ جنازه اومده شب غسلت شب جون دادنمه میمیرم تا آب میریزم رو تنت زینب و حسین و آروم میکنم منو کشته گریه های حسنت هنوزم هستی دلم تنگه برات بی تو با درد زمونه چه کنم؟ لباساتو فضه جمع کرده ولی با در و دیوار خونه چه کنم؟ .