.
#زبانحال_امام_حسن
#فاطمیه
#زمزمه
بند اول
آروم نمیشه قلبم
با گریه خو گرفتم
منممثه تو مادر
از بابا رو گرفتم
چه کار کنم عزیزم؟
که دل من شکسته
میبینی بعد کوچه
چقد حسن شکسته
جلو چشام تو رو زدن ، یه عده
پیر شدم و موی سرم سفید شد
محسنو کشتن اگه با لگد ها
پسر بزرگت تو کوچه شهید شد
(مادر مظلومه ی من ،یا زهرا)
__
بند دوم
الهی من بمیرم
سایه سرم رو میزد
قنفذ با دست سنگین
هی مادرم رو میزد
یه مشت حرومی پست
تو کوچه راهو بستن
درست مثه غرورم
دست تو رو شکستن
بغض نمیزاره که شبا بخوابم
برا شفات دست به دعا میگیرم
از ترس خنده ی پسر بچه ها
بیشترِ روزا تو کوچه نمیرم
(مادر مظلومه ی من ،یا زهرا)
#مرتضی_عابدینی ✍
#شب_امام_حسن
#کوچه_بنی_هاشم
👇
.
#وداع_حضرت_زهرا
#زمینه #فاطمیه
پر میکِشم میرم_خیلی غریبونه
یه فکری کن آقا_برا ، درِ خونه
جلومنکنگریه_ نیگا به حالم کن
میزارمت تنها_بیا حلالم کن
درسته سخته درد پهلو
درسته سخته این مریضی
اما هنوز یار تو هستم
میدونی که برام عزیزی
علی علی غریب عالم
دیدی زدن مَردُم_به عشقمون تیشه
مزدِ رسالت این_هیزم و آتیشه
غربت محض تو_قلب منو کَنده
برا غمت مولا_همسایه می خنده
اگه دلای اینها سنگه
سنگ تو میزنم به سینه
الهی فاطمه ت بمیره
اشک غریبی تو نبینه
علی علی غریب عالم.....
دارم میسوزم که_دست رو بستن
فدا سرت حیدر_دستمو بشکستن
یه عالمه عشق و_تو دلم انداختی
راستی بگو آقا_تابوت مو ساختی؟
این بدن و شبونه غسل کن
تو دل شب جسممو خاک کن
پاشو برو خاطره هامو
از دیوارای خونه پاک کن
علی علی غریب عالم....
#مرتضی_عابدینی✍
#زبانحال_حضرت_زهرا
👇
.
#زبانحال_مولا
#بعد_از_شهادت_حضرت_زهرا
راحت از غمها شدی، ای خانه دارِ مرتضی
تیره شد از رفتن تو ، روزگارِ مرتضی
سنگ قبری هم نداری فاطمه ، امّا ببین
خانه ی بی تو شده بانو، مزارِ مرتضی
#حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#مرتضی_عابدینی ✍
#فاطمیه
.
.
#حضرت_زهرا سلام_الله_علیها
#بستر_بیماری
#زبانحال_مولا
ای صفا بخش ِ دلِ حیدرِ کرار، بخند
هستیِ خانهی من، همسرِ غمخوار، بخند
دلخوشیِ همهای، نالهی خود را کم کن
جانِ من، جانِ حسن، فاطمه، یکبار بخند
دردِ پهلو و کمر، کرده زمین گیر، تو را
من که دانم چه کشی، لیک به اجبار بخند
گذرِ کوچه چقدر پیر نموده است تو را
ای ستمدیدهی دستانِ ستمکار، بخند
محسنت رفت، ولی جان حسین و زینب
جای این خیره شدن بر در و مسمار، بخند
قولمان چیز دگر بود، نه افتادن تو
محرمِ رازِ علی، یار و وفادار، بخند
این دمِ آخری از کرب و بلا میخوانی؟
نرود دختر تو بر سرِ بازار، بخند
#مرتضی_عابدینی ✍
.
.
#فاطمیه
#غربت_مولا_علی
#بستر_بیماری
میخ و مسمار و در و شعله ، همه در کارند
که غمت را به دل شیر خدا بگذارند
دردت از ناحیه ی سینه و پهلوست ولی
زخم هایی که تو داری به تنت، بسیارند
چند روزی وسط بستری و می بینم
بچه ها بیشتر از مادرشان تب دارند
قنفذ آمد وسط کوچه و خوب فهمیدند
کار افتادن من را به چه کس بسپارند
چهل نفر روی درِ سوخته پا کوبیدند
چهل نفر که همگی فتنه گر و اشرارند
آمدند بهر #عیادت، که بخندند به من
بانیان زدنت ، باز پی آزارند
#مرتضی_عابدینی ✍
.
.
#محاوره_ای #فاطمیه
پرستوی عاشق
یه پرستویی که عشق تو ذاتشه
بی هوا ،پر از قفس نمی کشه
من به کی بگم غمای دلمو
فاطمه م دیگه نفس نمی کشه
حق بده که غصه ی رفتنِ تو
فاتح خیبرو بی قرار کنه
چشماتو بستی ،دارم دق میکنم
تو بگو علی باید چکار کنه؟
دست وپام داره میلرزه فاطمه
یادمه میون خونه زدنت
علی رو ببخش اگه جلو چشام
با غلاف و تازیونه زدنت
به غمایی که داره شیر خدا
دوباره یه غم تازه اومده
علی با سه چار تا بچه ی یتیم
برا تشییعِ جنازه اومده
شب غسلت شب جون دادنمه
میمیرم تا آب میریزم رو تنت
زینب و حسین و آروم میکنم
منو کشته گریه های حسنت
هنوزم هستی دلم تنگه برات
بی تو با درد زمونه چه کنم؟
لباساتو فضه جمع کرده ولی
با در و دیوار خونه چه کنم؟
#مرتضی_عابدینی ✍
#وداع_با_حضرت_زهرا
#غسل_شبانه
.
.
#حضرت_زهرا سلام_الله_علیها
#زبانحال_مولا (ع)
الا ای خاک یارم را گرفتی
گلم باغم بهارم را گرفتی
علی از داغش، آه سرد دارد
مراقب باش، پهلو درد دارد
بسوزم در غمش با حال خسته
الا ای خاک بازویش شکسته
به او غربت رسیده در مدینه
به تو بسپردمش با زخم سینه
نشان عشق دارد در وجودش
مدارا کن تو با جسم کبودش
تو میبینی رخش گردیده نیلی
زده مردی به او در کوچه سیلی
نبین مهمان تو قامت کمان است
الا ای خاک زهرایم جوان است
کفن کردم تن او را شبانه
به چشم بچه ها در صحن خانه....
الا ای خاک وقت یاریِ توست
دلم گرم امانت داریِ توست
#مرتضی_عابدینی ✍
#بعد_از_شهادت_حضرت_زهرا
.
.
#مدح_حضرت_زهرا
مادرانه
لطف زهرا در قیامت هم قیامت میکند
مهربانی هایش آنجا هم سرایت میکند
چون که آید درصف محشر نه تنها عاشقان
هر ملک بر ساحتش عرض ارادت میکند
شهد نام فاطمه چون از عسل شیرینتر است
هرکه نامش را بَرد حس حلاوت میکند
درمیان موج وطوفانهای دریای بلا
عاشقان راکشتی امنش هدایت میکند
عادتش احسان وکارش دم به دم باشد کرم
خیرو خوبی را به عشاقش عنایت میکند
او محبان علی را میخرد روز جزا
خوش به حالش هر که بامولا رفاقت میکند
درسوال وپرسش تاریکی قبرم فقط
گفتن لبیکِ یا زهرا کفایت میکند
از تمام گریه کن های حسینش بی درنگ
درصف طولانی محشر عیادت میکند
مثل آن مرغی که چیند دانه از روی زمین
نوکران را یک به یک زهرا شفاعت میکند
#مرتضی_عابدینی ✍
#حضرت_زهرا #فاطمیه
👇
.
#سوریه
خوبه که برای حفظِ
حرمش دعا بخونیم
برا دردامون ، الهی
عظم البلا بخونیم
ناامید نمیشه هر کی
که دلش خونه ی یاره
ولی از سوزِ خبرها
بارون چشما می باره
کار ما این شب و روزا
بغضه و گریه و ناله ست
تموم دلواپسی مون
حرم خانوم سه ساله ست
#مرتضی_عابدینی ✍
.
.
#زمینه
#حضرت_ام_البنین (س)
در عالم خلقت
همچون نگینی تو
ام الادب هستی
مردآفرینی تو
بانوی ایثار و
ام العلمدار و
محبوبه ی زهرا
ام البنینی تو
یا حضرت مادر ام البنین جانم
بهرِ غم زهرا
تب کرده ای هر شب
نام حسینش را
آورده ای بر لب
دادی قمرها تو
چهارتا پسرهاتو
گفتی همه هستم
فدائی زینب
یا حضرت مادر ام البنین جانم
داغ جوان دیدی
حتما عصا میخای
بهر عزاداری
ماتمسرا میخای
ای مادر سقا
افتاده ای ازپا
بعد از حسین دیگه
مرگ از خدا میخای
یا حضرت مادر ام البنین جانم
خشکیده لب کشتن
نور دو عینت رو
عریان رها کردن
جسم حسینت رو
از شدت گریه
چشمات ورم داره
دیده مدینه هم
این شور وشینت رو
یا حضرت مادر ام البنین جانم
#مرتضی_عابدینی ✍
👇
چشام شده یه کاسه خون
قدم شده دیگه کمون
سیرشده ام من از زمون
"قوتِ شب و روزم غمه"
شد خونه ام ماتمسرا
دارم به هر لحظه عزا
راضی به مرگم ای خدا
"بعد از حسینِ فاطمه"
ای وای من
دارم زغم میبارم
خزون شده بهارم
ام البنین نخوانید
دیگه پسر ندارم
_____
فدائی ولایتم
کنیزی شد سعادتم
من عاشق شهادتم
"کنیز اهل بیت شدم"
با خدمت آل عبا
با اشک بین روضه ها
من بادعای مرتضی
"عزیز اهل بیت شدم"
ام البنین
یعنی غلامِ فاطمه
محوِ مقام فاطمه
دیگر نخوان مولای من
من را بنام فاطمه
-------
موی سرم سپید شده
دلتنگیام شدید شده
چون پسرم شهید شده
"تو سرزمینِ کربلا"
من بی حسین عذاب شدم
از فرط گریه آب شدم
شرمنده ی رباب شدم
"دارم میمیرم ای خدا"
ای وای من
آب به حرم نیومد
سقائی هم نیومد
ناله ی زینب این شد
آب آورم نیومد
-----
#مرتضی_عابدینی ✍
#وفات_حضرت_ام_البنین
👇
.
#امام_زمان
#زمزمه ی امام زمانی (عج)
شب یلدا که میشه
غم میشه مهمونِ دلم
همه شادن ولی من
بی توفقط خونِ دلم
آره طولانی تره
این شب بی فروغِ من
اقاجون دوسِت دارم
شاید باشه دروغِ من
خوشی مون بی اثره
وقتی که میباره چشات
این چه یلدائیه که
کاری نمیکنم برات
کجا دنبالت باشم
مدینه یا تو جمکرون
سخته که نبینمت
یا مهدی صاحب زمون
بعدِ پائیز آقاجون
اگه بیای بهار میشه
بی تو طعمِ انارها
مثالِ زهرِ مار میشه
این روزا میگْذره و
دوباره میگیره دلم
همه اومدن، تو نَه
خراب شه آقا منزلم
ترسم اینه که بیای
دَری براتو وا نشه
یه نفر منتظرت
تو کوچه ها پیدا نشه
#مرتضی_عابدینی✍
👇