ای مزارت قبله ی افلاكيان ام البنين
می وزد از تربتت بوی جنان ام البنين
ای خوشا آن كس كه باشد يک شبی از لطف دوست
در شبستان بقيعت ميهمان ام البنين
تربت پاک تو و گل های پيغمبر بُوَد
از برای شيعيان دارالامان ام البنين
كعبه ی دل ها بقيع است و مرا باشد اميد
رخ نهم بر تربت آن آستان ام البنبن
همچنان شمع سحر سوزد بر احوال شما
هركه بُگذارد قدم در آن مكان ام البنين
در كنار تربت آلاله های فاطمه
خوش بُوَد سوز دل و اشک روان ام البنين
جان فدای آن گل ياست كه شد پرپر زِ كين
تشنه لب بين دو دريای روان ام البنين
جان زهرا و حسين و لاله های پرپرت
كن مرا ياری به روز امتحان ام البنین.
#محمدحسن_مطهری_نیا
#حضرت_ام_البنین_س
.
#فارسی #ترکی
#نوحه
#وفات_حضرت_ام_البنین
#سبک_منم_باید_برم
#زبانحال_حضرت_ام_البنین سلام الله علیها
(منم باید برم آره برم سرم بره)
عبّاسِ من بیا / که لحظه های آخره
بیا عزیزِ من بیا / لحظه ی مرگِ مادره
چشمم به راهِ وُ / میگَرده دل سُراغِ تو
ببین که خونه مو/ ویرونه کرد، فِراقِ تو
زینب میگه زَدن/ لشکَریایِ بیحَیا
تنها شدی میگه/ /وَسطِ قومِ اَشقیا
میگم بیا ولی / زَخمات زیاده تو نَیا
امان امان امان /امان امان امان امان
جان اوستیم اوغول/سنه دلبستیم اوغول
چوخ اینجیدوب فلک/قلبی شکستیم اوغول
قالموب داخی دوزوم/حسرت باخیر یولا گوزوم
کرب و بلاده من/حیف اولسون اولمادیم اوزوم
دورت اوغلومون غمی/آناوی سالدی غصّیه
ایکاش اوغول صبا/حالیمی بیرسنه دیه
عبّاس آنان ئولور/یتیر اوزون مدینیه
امان امان امان /امان امان امان امان
اشکیله گوز دولوب/خزان گلوب گولوم سولوب
دیولّه قوللارون/فرات اوسته قلم اولوب
غمدن اوسانموسان/مشک اوخلاناندا یانموسان
آنان ئولیدی کاش/ربابیدن اوتانموسان
رقیّه دن سنی/قوشون خجالت ایلیوب
قولسوز گوروب سنی/نوفل شمادت ایلیوب
دَمیر عمودیله /سنه جسارت ایلیوب
امان امان امان /امان امان امان امان
ای قامتی رشید/یخدی سنی قوم پلید
ایلوبدی غیرتون/ام البنینی رو سفید
ای با وفا اوغول/وار دیلده چوخ نوا اوغول
شُکر اولسون،اولموسان/حسینیمه فدا اوغول
عطشانیدون ولی/سو وورمادون دوداقیوه
دوشنده توپراقا/زهرا گلوب سراغیوه
بَند اولمییدی کاش/اوزَنگی بیر ایاقیوه
امان امان امان /امان امان امان امان
اورک نوالیدی/باشدان باشا خیالیدی
هرکیم گلوب دیور/کیچیک قبرون صفالیدی
من(بیکَسم)آقا/دردیمه ایله سن دوا
بوشدور الیم ولی/وار باشدا شوق کربلا
کرب و بلا ددیم/قلبیمه دوشدی وَلوَله
قبرون گورَم گینه /منظور دیل گَله اَله
یوخ حاجتیم فقط/آرزیم بودور آقام گَله
امان امان امان /امان امان امان امان
#حضرت_ام_البنین
#جان_اوستیم_اوغول_سنه_دلبستیم_اوغول
الاحقر #مهدی_عبادی
.👇
.
#زمینه
#حضرت_ام_البنین سلام الله علیها
#حسین_روشنازاده ✍
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
کار مادرای مهربون دنیاس
شبا تا صبح پای گهواره نشستن
عاقبت بخیریه واسه اونایی
که غبار کف پای مادر هستن ۲
سر سجاده هاشون وقتی میشینن
یا تو روضه زیر چادر با چشم خیس
پای سفرههای نذری میگن آقا
هیچکی مثل تو پناه پسرم نیس ۲
مادر که نباشه عشق تاراج میشه
هر کی که تو رو نداره محتاج میشه
از دامن پاک مادراشون بوده
هر شهیدی که راهی معراج میشه
ای مهربونترین آدم
تو زندگیم ای مادر
من پا بوستم والله
از بچگیم ای مادر
ام البنین مدد بی بی ۴
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
مادری میگفت که زندگیمو دارم
همش از سفره مادر ابالفضل
بعد چندسال خدا یه پسر بهم داد
که شده خادم و نوکر ابالفضل ۲
نذر کردم که اگه حاجت روا شم
میذارم اسمشو من ، غلامعباس
از کوچیکیش توی دسته های روستا
پسرم خادم روضه های سقاس۲
با وضو براش قصه میگفتم هر شب
از تموم قهرمانای این مکتب
حالا دو سه سالیه غلامعباسم
رفته و شده شهید راه زینب
نذر سر حسین باشه
راس بریده بچم
نذر قد خم زینب
این پیرزن با قد خم
ام البنین مدد بی بی
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
تو قیامت همهی مادر شهیدا
دور مادر ابالفضلو میگیرن
تا پای روضه های بی بی نشینن
حتی پیش پسراشونم نمیرن ۲
روضه خجالت مرد غیوری
که برای گریه میکنه بسنده
حرمله روبروی سر علمدار
با طناب دستای زینبو میبنده ۲
عباس نبود و لشکر از هم پاشید
با تیر سه شعبه اصغر از هم پاشید
گفتن که چرا رو نیزه سر جا نگرفت
وقتی که عمود و زد سر از هم پاشید
نذر سر حسینم شد
دستای قلم عباس
کشته منو همین روضه
تو قتلگاه حسین تنهاس
ام البنین مدد بی بی
#وفات_حضرت_ام_البنین
#مادر_شهید
.👇
.
#حضرت_مهدی_ارواحنا_فداه
#زمزمه_امام_زمان
۱۱۶۰
گل نرگس
بیا یک سر توی روضهی مادر
ببین تنها مونده فاتح خیبر
گل نرگس
کاش میشد که امروز
با صدا بگرییم
پیش تو بشینیم
با شما بگرییم
کاش میشد
با تو بزنیم به سر بیا
شیعه شده دربدر بیا
تا که تو نیای آقا هنوز
مادرته پشت در بیا
این روزا
که علی شده بی فاطمه
دل شما غرق ماتمه
یکی بهش تسلیت نداد
توو کوچه میخندیدن همه
****
نیمه جونم
با رفتنت به لبم رسید جونم
که از قبرت دور بشم نمیتونم
نیمه جونم
کی فکرشو میکرد
ای یار عزیزم
با دست خودم من
رو تو خاک بریزم
باید که
خاکو بریزم سر خودم
دیدم با چشِ تر خودم
مونده روی دیوار کوچه
جای سر همسر خودم
زینبت
چادر تورو داره به بر
میزنه به سینه و به سر
یادگاری از تو مونده است
خون تو مونده رو میخ در
****
تورو نشناخت
همونی که به کشتن تو پرداخت
در سوخته رو، روی تنت انداخت
تو رو نشناخت
قرآن علی رو
پشت در سوزوندن
کار مارو دیدی
به کجا کشوندن
رفتی و
چه اومد به حال و روز من
بغض کرده یه گوشهای حسن
بی اختیار از جا پا میشه
همش میگه مادرو نزن
یادمه
گفتی از حسین و جوشنش
از پارهگی های پیرهنش
مرکبا میان رو سینه و
چیزی نمیمونه از تنش
****
#محمود_اسدی_شائق ✍
#امام_زمان
.👇
.
#زمینه
#نوحه_سنتی
#وفات_حضرت_ام_البنین
خون گریه کن آسمان دلها غمین است
امشـب شبِ مـاتـم ام البنیـن است
واویلا واویلا واویلا واویلا(۲)
باد صبا ناله در علقمه سر کن
سقای طفلان حرم را خبر کن
واویلا واویلا واویلا واویلا(۲)
از بهر تشییع مَلَک صف به صف آید
سـردار خیبر علـی از نجف آید
واویلا واویلا واویلا واویلا(۲)
ای ساقی طفلان زهرا کجایی
از بهر دفن مـادر مدینه آیی
واویلا واویلا واویلا واویلا(۲)
امشب دل حضرت مهدی غمین است
در نیمـه شب زائرِ ام البنیـن است
واویلا واویلا واویلا واویلا(۲)
#یوسف_حق_پرست اشتهاردی (غریب)
.👇
.
#زمینه
#نوحه_سنتی
#واحد_سنگین
#وفات_حضرت_ام_البنین
☑️ بند اول
سلام اي مادر سردار تشنه
سلام حق بر آن دلدار تشنه
تمام جان اهل آسمانها
فداي آن سپه سالار تشنه
بسوزم در عزاي تو
سر و جانم فداي تو
گدايم من گداي تو
مرا غرق شرار و غرق آهم كن
تو را جان اباالفضلت نگاهم كن
آه واويلا واويلا واويلا(۳)
☑️ بند دوم
دوباره شور و محشر در زمين شد
همه ماتم سرا عرش برين شد
كجايي ساقي طفلان زهرا
عزاي حضرت ام البنين شد
مدينه سرد و خاموش است
همه عالم سيه پوش است
جنازه بر سر دوش است
صبا بر گو كه شاه مشرقين آيد
بگو تا كه علمدار حسين آيد
آه واويلا واويلا واويلا(۳)
☑️ بند سوم
امير المومنين حيدر كجايي
الا اي جان پيغمبر كجايي
عزاي همسرت ام البنين است
بيا اي فاتح خيبر كجايي
نخورده سيلي بر رويش
ندارد زخمي پهلويش
ملائك زائر كويش
ولي آن شب دلت خون شد تو اي مولا
شب غسل عزيزت حضرت زهرا
آه يازهرا يازهرا يازهرا(۳)
☑️ بند چهارم
نشد تشييع او ديگر شبانه
نزد در خانه اش آتش زبانه
نمانده در ميان كوچه تنها
نگشته غسل و دفنش مخفيانه
ولي زينب قلبش خون شد
دو چشمش رود جيحون شد
ز اشكش دامن گلگون شد
علي مي شسته آن شب جسم مادر را
صدا مي زد حبيب خود پيمبر را
آه يازهرا يازهرا يازهرا(۳)
#یوسف_حق_پرست اشتهاردی (غریب)
.👇