eitaa logo
کانال مداحی باسبک عاشقان حضرت زینب(س)
27.1هزار دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
982 ویدیو
646 فایل
ارائه متن و صوت نوحه، روضه، مرثیه و،،،، مدیریت کانال:شعبانپور @Haram75 ─⊱✾♡✾⊰─ https://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122 @Asheghane_hazrat_zeynab 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 تعرفه تبلیغات این آیدی👇🏼 @kianatv ─┅─⊱✾♡✾⊰─┅─
مشاهده در ایتا
دانلود
نوحه شهادت حضرت مسلم بن عقیل ع می نویسم اسم تو رو روی جوشنم یا حسین تا نفسی تو سینمه صدا می زنم یا حسین مرغ آسمونم عاشق پر زدنم من چی بهتر از اینه که برات جون بکنم من تویی سالار بی بدیل به فدات مسلم عقیل ای ماه من ای شاه من دلخواه من می جوشه توی پیکرم خون غیرت مرتضی سنگ علی رو می زنم به سینه پیش کوفیا می دونی محاله سر سردار تو خم شه یک دم کمر شیر جگردار تو خم شه منم از نسل حیدرم فدای تو تن و سرم ای شاه من دلخواه من ای ماه من
زمینه شهادت حضرت مسلم بن عقیل ع مسلمم من ندارم به کوفه پناهی جز نم اشک و آهم ندارم سپاهی گشته ام اسیر جهل و سلسله دائما بود بر لب این زمزمــــه آه ، به کوفه میا ای حسین جان آه ، شکسته شده عهـد وپیمــان (( آه و واویلتا از غریبی )) دست بسته ،لب تشنه گشتم فدایت ای حسین جان بود هستی ام خاک پایت میدهم سلامی با قلب حزیـــــن برتو و عزیزانت ای بی قریـــــن در ره تو جدا شد سر من جان فدای تو ای دلبر من (( آه و واویلتا از غریبی ))
4_5942695670493218062.ogg
135.1K
🕍کانال محبان اهلبیت(ع)🎤🎤 🔊روضه و نوحه های ناب از مداحان ترکی و فارسی✔ لطفاکانال روبه دوستان خودمعرفی کنید☝ لینک کانال در پیام رسان ایتا:👇👇👇👇 http://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122
Moghadam-ShahadatHazratMoslem1391[01].mp3
9.73M
▪️شب شده و توی کوچه آوارم وای▪️ 🎤 سبـک : زمـیـنـه
شب شده و توی کوچه آوارم ، وای ولی با این همه غم تورو دارم ، وای نیا کوفه عوض بکن مسیرت رو ، وای ببین کشیده شده به کجا کارم ، وای اینجا تنها مسلمه که بی تو دلتنگه یا حسین توی دست بیعتشون نیزه و سنگه یا حسین ... یا حبیبی کوفه میا ، یا حبیبی کوفه میا ... بویی نبُرده از خدا و دین کوفی ، وای آقای من نشسته تو کمین کوفی ، وای تنها یه پیرزنه که وفاداره ، وای امان از کوفه و امان از این کوفی ، وای برا ساقی نقشه دارن ، برا ساغر نقشه دارن برا شیش ماهه و برا علی اکبر نقشه دارن ... یا حبیبی کوفه میا ، یا حبیبی کوفه میا ... به هیچ جایی نمیرسه صدای من ، وای روضه ها شروع شد با روضه های من ، وای بشنو سلام آخرمو از اینجا ، وای دارالإماره شد دارالعزای من ، وای شده تنهاییِ من از خبرای تازه ی شهر خواهی دید آقا سرمو به سر دروازه ی شهر ... یا حبیبی کوفه میا ، یا حبیبی کوفه میا ... هر موقعی که روضه هاشو میبینم ، وای انگاری که کرب و بلاشو میبینم ، وای وعدشو به دلم دادم که امسالم ، وای محرم و حال و هواشو میبینم ، وای دوباره آواره بشو ، دلتو دلداده بکن محرم اومد سینه زن خودتو آماده کن ... سیدی مولا یا حسین ، سیدی مولا یا حسین ... لب به ثنای تو وا میکنم آقا ، حسین تو روضه دلو شیدا میکنم آقا ، حسین یه لحظه اگه تو رها کنی من رو نمیدونم چه سرنوشتی پیدا میکنم آقا ، حسین خودمو مرضیه دل حضرت زهرا میکنم هر زمانی که به شما توسل پیدا میکنم ... سیدی مولا یا حسین ، سیدی مولا یا حسین ...
بسم الله الرحمن الرحيم لبیک که در دل عرفات است و منایم لبیک که از خویش نمودند جدایم لبیک که سر تا به قدم محو خدایم لبیک که امروز ندانم به کجایم پرواز کنان زین قفس جسم ضعیفم گه در جبل الرحمه و گه مسجد خیفم آن وادی سوزنده که دل راهسپارش پیداست دو صد باغ گل از هر سرخارش دارند همه رنگ خدائی زعبارش هر کس به زبانی شده همصحبت یارش قومی به مناجات و گروهی به دعایند از خویش سفر کرده در آغوش خدایند این جا عرفات است و یا روح من آن جاست هم شده آتشکده هم دیده دو دریاست پای جبل الرّحمه یکی زمزمه بر پاست این زمزمه فریاد دل یوسف زهراست این سوز حسین است که خود بحر نجات است می سوزد و مشغول دعای عرفات است دیشب چه شبی و چه مبارک سحری بود ما غافل و در وادی مشعر خبری بود در محفل حجاج صفای دگری بود اشک شب و حال خوش و سوز جگری بود هر سوخته دل تا به سحر تاب و تبی داشت اما نتوان گفت که مهدی چه شبی داشت ای مشعریان دوش به مشعر که رسیدید آیا اثر از گمشدهۀ شیعه ندیدید؟ آیاد دل شب نالۀ مهدی نشنیدید آیا زگلستان رخش لاله نچیدید؟ آن گمشده مه تا به سحر شمع شما بود دیشب پسر فاطمه در جمع شما بود امروز به هر خیمه بگردید و بجوئید گرد گنه از آینۀ دیده بشوئید در داخل هر خیمه بگردید و بجوئید یابن الحسن از سوز دل خسته بگوئید شاید به منی چهرۀ دلدار ببینید از یار بخواهید رخ یار ببینید امروز که حجاج به صحرای منایند از خویش جدایند و در آغوش خدایند لب بسته سراپا همه سرگرم دعایند در ذکر خدا با نفس روح فزایند کردند پر از زمزمه و ناله منی را یک قافله بگرفته ره کرب و بلا را این قافله از عشق به جان سلسله دارند این قافله با قافله ها فاصله دارند این قافله جا در دل هر قافله دارند این قافله تا مسلخ خون هروله دارند این قافله تا کعبۀ جان خانه بدوشند از خون گلو جامۀ احرام بپوشند هفتاد و دو حاجی همه با رنگ خدائی از مکه برون گشته شده کربلائی از پیر و جوان در ره معشوق فدایی جسم و سرشان کرده زهم میل جدائی اصغر که پدر بوسه زند بر سرو رویش پیداست شهادت زسفیدی گلویش خیزید جوانان که علی اکبرتان رفت ریحانۀ ریحانۀ پیغمبرتان رفت از مکه سوی کرب و بلا رهبرتان رفت گوئید به اطفال علی اصغرتان رفت ای اهل منا شمع دل ناس کجا رفت از کعبه بپرسید که عبّاس کجا رفت ای اهل منی کعبه پر از نور و صفا بود دیروز حسین بن علی بین شما بود سیلاب سرشکش به رخ و گرم دعا بود از روز ازل کعبۀ او کرببلا بود امروز به هجرش همه گریان بنشینید فردا سر او را به سر نیزه ببینید در مکّه بپرسید ز زن های مدینه زینب به کجا رفت کجا رفت سکینه کلثوم چرا ناله برآورده ز سینه کو دختر مظلومۀ زهرای حزینه ای دخترکان یکسره با شیون و ناله خیزید و بپرسید کجا رفته سه ساله زین قافله روزی به مدینه خبر آید کرببلا و بلا زینب خونین جگر آید با آتش هفتادو دو داغ از سفر آید از منبر و محراب نبی ناله برآید تا حشر از این شعله بلرزد دل (میثم) تنها نه دل (میثم) جان همه عالم
از شهر مکه نیمه شب یک کاروان دل می رود زهرا به دنبالش روان منزل به منزل می رود در هر قدم بر آسمان شیون ز محمل می رود جان دو عالم سر به کف دنبال قاتل می رود ای ساربان ای ساربان محمل مران محمل مران ای مرغ شب ای مرغ شب خون گریه کن بر کاروان 🏴 🏴 ** ره دور و صحرا پر خطر غم زاد و محنت راحله پیوسته می گردد اجل دور سر این قافله پشت سر هر ناقه ای قلب هزاران سلسله زینب بود این نیمه شب گرم نماز نافله ای آسمان بردی کجا از خانه صاحب خانه را کردی به صحرا در به در شمع و گل و پروانه را 🏴 🏴 ای دل بنال ای دل بنال امشب شب زاری شده بر دختران فاطمه هنگام غمخواری شده اشک طرماح عدی از دیدگان جاری شده با نغمة گرم هُدی گرم عزاداری شده بر گوش جانم می رسد از کاروان این زمزمه یا فاطمه یا فاطمه یا فاطمه یا فاطمه 🏴 🏴 ای کعبه غرق ماتمی پس شور و احساست چه شد ریحانة ختم رسل شمع دل ناست چه شد گل های باغ فاطمه باغ گل یاست چه شد پاسخ بده پاسخ بده ای کعبه عبّاست چه شد برگو چه کردی ای حرم باغ و بهار و لاله را پیر و جوان و کودک و شش ماهه و سه ساله را 🏴 🏴 ای ساربان ای ساربان آهسته تر آهسته تر محمل مران محمل مران جان دو عالم را مبر نای هدی کمتر بزن اینگونه از سوز جگر تو می روی پشت سرت گردیده زهرا نوحه گر امشب چراغ قافله روی علی اکبر شده دامان محمل نیمه شب گهوارة اصغر شده 🏴 🏴
باور نمی کردم گذرها را ببندند من را که می بینند درها را ببندند خورشید بودم زیر نور ماه رفتم جان خودت تا صبح خیلی راه رفتم در شهر کوفه کوچه گردی کم نکردم این چند شب یک خواب راحت هم نکردم من شیر بودم کوفه در زنجیرم انداخت این کوچه های تنگ آخر گیرم انداخت امروز جان دادم اگر جانت سلامت دندان من افتاد دندانت سلامت حالا که می آیی کفن بردار حتما ای یوسف من پیرهن بردار حتما حالا که می آیی ستاره کم بیاور با دخترانت گوشواره کم بیاور حیرانم اما هیچکس حیران من نیست باور کن اینجایی که دیدم جای زن نیست اینجا برای خیزران لب را نیاری آقا خدا ناکرده زینب را نیاری اصلا ببین گل ها توان خار دارند؟ پرده نشینان طاقت بازار دارند؟ من راضی ام انگشتر من را بگیرند وقت کنیزی دختر من را بگیرند اینجا برای نعل پا دارند آنقدر کنج تنور خانه جا دارند آنقدر مهر و وفا که نه جفا دارند ، اما اینجا کفن نه بوریا دارند اما باید مسیر تو چرا اینجا بیفتد حیف از سر تو نیست زیر پا بیفتد
بابا حسین من پاشو ببین که سوخته تو شعله ها دامنم بابا حسین من پاشو ببین کبوده تازویونه شد تنم بابا حسین من سکینتم ،آروم قلب زارتو منم چشماتو وا کنو ببین چه جوری مارو روی خاکا میکشن از روی نیزه ها ببین چه جور مارو شبیه برده میبرن بابا حسین من دارن سر نرخ اسیرا چونه میزنن پاشو ببین چه جوری به بی کسیم میخندن با غل و زنجیر ای وای دستوپامو میبندن پاشو که رفته از حال عمه با تازیونه بس که با سنگ گرفتن پیشونیشو نشونه 2 یچیزیم بگم بین منو تو باشه بابا،عمو نشنوه نشنوه که چه جور نامحرمی دنبال عمه داره میدوه قصه ی معجرو نگم بابا، یوقت عمو قصه رو نشنوه نگم همونی که سایشو هیشکی تو مدینه هم ندیده بود الان پای چشاش از سیلی نامحرمای پست شده کبود نگم دیگه بابا چه جوری با لگد زدش خولی بی وجود عمو طاقت نداره بشنوه این خبر رو نمیتونه ببینه چادر شعله ور رو خوبه چشای سقا به خاک و خون نشسته نمیتونه ببینه که دست عمه بسته 3 چشاتو وا نکن آوارگی عمه رو نبینی بهتره چشاتو وا نکن یکی داره گوشواره های من رو میبره چشاتو وا نکن نبینی دست نانجیبی روی معجره چشاتو وا نکن طاقت نداری ببینی دور و بر حرم چه آشوبی شده نبینی بابا چشای کبود و پر ورم وقت گلایه نیست دست و پاهام بسته باید بازار شام برم یتیم نوازی اما یتیمای تو بابا سیلی و تازیونه جای نوازش اینجا یه بغضی مونده بابا تو حنجر سکینه مردی نمونده بابا باکی بریم بابا مدینه