eitaa logo
کانال مداحی باسبک عاشقان حضرت زینب(س)
26.9هزار دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
975 ویدیو
638 فایل
ارائه متن و صوت نوحه، روضه، مرثیه و،،،، مدیریت کانال:شعبانپور @Haram75 ─⊱✾♡✾⊰─ https://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122 @Asheghane_hazrat_zeynab 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 تعرفه تبلیغات این آیدی👇🏼 @kianatv ─┅─⊱✾♡✾⊰─┅─
مشاهده در ایتا
دانلود
در هوایت بی قرارم یا اباصالح مدد سر ز پایت برندارم یا اباصالح مدد جان احمد جان حیدر جان زهرا جان عشق هجر تو برده قرارم یا اباصالح مدد بنده ای هستم گنهکارو فقیر و رو سیاه از گناهان شرمسارم یا اباصالح مدد ای تو آقا ای تو مولا ای تو والا ای ولی ای همه دار و ندارم یا اباصالح مدد جز به درگاهت که گردی شافعم در نزد حق رو به درگاه که آرم یا اباصالح مدد گر نگاهی از سر لطفت بر این عاصی کنی خوش شود این روزگارم یا اباصالح مدد ذره ای هستم نگاهت آفتابم می کند نزد گل کمتر ز خارم یا اباصالح مدد آفتاب ای آفتاب ای آفتاب ای آفتاب ای مه شب های تارم یا اباصالح مدد در فراقت شد بهار دل خزان ای نازنین برگ خشکی در بهارم یا اباصالح مدد رشته ای بر گردنم افکنده شوق وصل دوست من اسیر زلف یارم یا اباصالح مدد شعله بر جانم فتاده آنچنان کز عشق تو آتشی در سینه دارم یا اباصالح مدد اعتبارم گشته حب مرتضی و آل او سربدار ذوالفقارم یا اباصالح مدد کاش می شد خاک پایت گردم و آخر شود خاک کوی تو مزارم یا اباصالح مدد تا ظهورتان قسم بر گردش لیل و نهار روز و شب را می شمارم یا اباصالح مدد کاش این جمعه شود روز ظهور و وصلتان مژده ی وصلت شعارم یا اباصالح مدد 🦋🦋🦋🌷🌷🌷🌷🌷🌷
آدینه‌ها من با تو حال بهتری دارم در آسمان عاشقی بال و پری دارم سر می‌شود عُمرم میان جمع نوکرها شکر خدا در بین این سرها، سَری دارم والعصر، من بی تو اسیر رنج خُسرانم آقا مگر جز تو پناه دیگری دارم؟! نام تو می‌آید هوای شهر بارانی‌ست یاد تو هستم من اگر چشم تری دارم چشمان نرگس خیره مانده تا که برگردی در دست‌های خسته یاس پرپری دارم این هفته مشهد یا که قم رفتی، دعایم کن با نرخ جان خود دعایت را خریدارم این روزهای بی شما خیری نخواهد داشت این جمعه‌ها بی تو غم ویرانگری دارم سجاده‌ای داری که عطر کربلا دارد هر کس تو را دارد، رضایت از رضا دارد
سوختم ز آتش هجران تو ای یار بیا تا نکشته است مرا طعنهٔ اغیار بیا من همه عمر تو را جستم و نایافته‌ام تو عنایت کن و یک لحظه به دیدار بیا من‌که از کوی طبیبم نگرفتم خبری تو که دانی چه گذشته است به بیمار بیا جان به تنگ آمده بس در قفس کهنهٔ تن بهر آزادی این مرع گرفتار بیا همه جا گشتم و دستم به وصالت نرسید تو بنه پای به چشم من و یک بار بیا یوسف فاطمه عالم همه مشتاق تواند رخ بر افروز دمی بر سر بازار بیا با وجودی که همه مست تماشای توأند لحظه‌ای را به تماشای من زار بیا چه شود جلوه دهی خانهٔ تاریک مرا روز من شب شده اینک به شب تار بیا خواب را راه ندادم به حرمخانهٔ چشم ز انتظارم مّکُش، ای دولت بیدار! بیا در فراقت نه همین سوختم از اوّل عمر تا دم مرگ همین است مرا کار بیا سخن آخر «میثم» سخن اول اوست سوختم ز آتش هجران تو ای یار بیا
  یک روز نسیم خوش خبر می آید بس مژده به هر کوی و گذر می آید عطر گل عشق در فضا می پیچد می آیی و انتظار سر می آید
يا رب زغمش تا چند اشکم ز بصر آيد بنشسته سر راهش ، شايد  ز سفر آيد تا چند بنالم زار  شب تا سحر از هجرش كوكب شِمُرم هر شب ، شايد كه سحر آيد هر دم كه رخش بينم خواهم دگرش ديدن بازش نگرم شايد يك بار دگر آيد از ديده نهان اما اندر دل من جايش او را طلبم هر شب شايد كه ز در آيد با كس نتوانم گفت من راز درون خویش كز درد غم هجرش دل را چه به سر آيد مي سوزم و مي سازم از درد فراق اما تير غم او بر دل افزون ز شمَر آيد "حيران" به فغان تا کی با محنت و غم همدم یارب نظری کان شاه از پرده بدر آید
سوختم ز آتش هجران تو ای یار بیا تا نکشته است مرا طعنهٔ اغیار بیا من همه عمر تو را جستم و نایافته‌ام تو عنایت کن و یک لحظه به دیدار بیا من‌که از کوی طبیبم نگرفتم خبری تو که دانی چه گذشته است به بیمار بیا جان به تنگ آمده بس در قفس کهنهٔ تن بهر آزادی این مرع گرفتار بیا همه جا گشتم و دستم به وصالت نرسید تو بنه پای به چشم من و یک بار بیا یوسف فاطمه عالم همه مشتاق تواند رخ بر افروز دمی بر سر بازار بیا با وجودی که همه مست تماشای توأند لحظه‌ای را به تماشای من زار بیا چه شود جلوه دهی خانهٔ تاریک مرا روز من شب شده اینک به شب تار بیا خواب را راه ندادم به حرمخانهٔ چشم ز انتظارم مّکُش، ای دولت بیدار! بیا در فراقت نه همین سوختم از اوّل عمر تا دم مرگ همین است مرا کار بیا سخن آخر «میثم» سخن اول اوست سوختم ز آتش هجران تو ای یار بیا
آدینه‌ها من با تو حال بهتری دارم در آسمان عاشقی بال و پری دارم سر می‌شود عُمرم میان جمع نوکرها شکر خدا در بین این سرها، سَری دارم والعصر، من بی تو اسیر رنج خُسرانم آقا مگر جز تو پناه دیگری دارم؟! نام تو می‌آید هوای شهر بارانی‌ست یاد تو هستم من اگر چشم تری دارم چشمان نرگس خیره مانده تا که برگردی در دست‌های خسته یاس پرپری دارم این هفته مشهد یا که قم رفتی، دعایم کن با نرخ جان خود دعایت را خریدارم این روزهای بی شما خیری نخواهد داشت این جمعه‌ها بی تو غم ویرانگری دارم سجاده‌ای داری که عطر کربلا دارد هر کس تو را دارد، رضایت از رضا دارد
قرار دل! ز فراقت دگر قرار ندارم به انتظار قسم، تاب انتظار ندارم به احتضار مبدّل شد، انتظار ظهورت اجل رسیده دگر؛ تاب احتضار ندارم ز بس گریستم و دیده‌ام ندید رخت را گمان برند گروهی به من که یار ندارم اگر بهار شود، چارفصل سال برایم خدا گواست که بی‌روی تو، بهار ندارم به سلطنت ندهم رتبه‌ی گدایی خود را که در زمین و زمان، جز تو شهریار ندارم نه مانده تاب فراق و نه هست طاقت صبرم چگونه صبر کنم؟! دیگر اختیار ندارم دیار من نبود غیر خاک مقدم یارم چو دُورِ غیبت یارم بود، دیار ندارم به اشک دیده بیارم مگر به دست، دلت را عزیز دل! چه کنم؟! چشم اشک‌بار ندارم اگر تو سوز دهی، جز به آتشت نگدازم اگر تو اشک دهی، غیر گریه کار ندارم به دار عشق تو، میثم مگر قرار بگیرد وگرنه تا به تنم جان بود، قرار ندارم
شکسته بال و پرم، وا نمی شود بالم از این خراب تر آقا نمی شود حالم هنوز هم که هنوز است در مسیر جنون به پختگی نرسیدم، چو میوه ای کالم گذشت فرصت عمرم، سپید شد مویم بدون رؤیت رویت گذشت هر سالم مرا ببخش که کمتر به یادتان بودم ببخش، رنگ شما نیست رنگ اعمالم فدای تار عبایت، بگیر دستم را بگیر دست دلم را، مریض احوالم به غیر روضه و گریه، به غیر نور شما که هیچ نور امیدی نمانده در عالم میان روضه ی گودال این دلم گیر است شبیه جد غریبت اسیر گودالم هنوز هم که هنوز است دل پریشان صدای نعل جدید و شروع جنجالم هنوز هم که هنوز است در تب و تابم هنوز گریه کن روضه های خلخالم 🦋🦋🦋🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
. ای آخرین امید_ مهدی بیا بیا جانها به لب رسید _ مهدی بیا بیا ای یادگار فاطمه الغوثُ الامان عَجِّل عَلی ظُهورِکَ یاصاحِب‌َالزَّمان ...... کی قسمتم شود _ دیدار دلبرم این آرزو مخواه _ در زیر گل برم کی روی دلربای تو بر ما شود عیان عَجِّل عَلی ظُهورِکَ یاصاحِب‌َالزَّمان ...... سالار انبیا _ مولیای اولیا خسته شدیم از این _ بی صاحبی بیا آقا بیا برس تو به فریاد شیعیان عَجِّل عَلی ظُهورِکَ ، یاصاحِب‌َالزَّمان .... کی می شود سحر _ شبهای انتظار گردد سرود وصل _ آوای انتظار کی میرسد صدای تو از کعبه بر جهان عَجِّل عَلی ظُهورِکَ یاصاحِب‌َالزَّمان ...... صورت نشان بده _ ای ماه فاطمه برگرد از سفر _ خونخواه فاطمه تا کی مزار مادرت از ما بود نهان عَجِّل عَلی ظُهورِکَ ، یاصاحِب‌َالزَّمان ...... صمصام منتقم _ منجی عالمین برگرد به خاطرِ _ شش ماهه حسین آقا به خون حنجرِ این طفل بی زبان عَجِّل عَلی ظُهورِکَ یاصاحِب‌َالزَّمان ...... شش ماهه غرقِ خون _ جد تو سر به زیر قنداقه را بیا _ از دست او بگیر جدت تورا صدا زند با چشم خون فشان عَجِّل عَلی ظُهورِکَ یاصاحِب‌َالزَّمان .👇
روی تو کس ندید و هزارت رقیب هست در پرده ای هنوز و صدت عندلیب هست مُردیم از فراق تو ای عیسیِ زمان آیا زخوانِ وصل تو ما را نصیب هست؟ هر جا روم از تو که دور از تو کس مباد لیکن امیدِ وصل توأم عنقریب هست دوری زخدمت تو زنقصانِ شوق ماست دردا که درد نیست وگرنه طبیب هست اظهار شوق این همه از «فیض» هرزه نیست هم قصه غریب و حدیث عجیب هست
. سلام یابن فاطمه ؛ سلام یابن العسکری امید قلب ما همه ؛ سلام یابن العسکری ای یوسف زهرا بیا آواره صحرا بیا آقا بیا آقا بیا ......... چه می شود به ما نظر ؛ به خاطر خدا کنی تو در قنوت نافله ؛ برای ما دعا کنی ای با خبر از حال ما بر روی لب داریم دعا مهدی بیا مهدی بیا ..... یابن الحسن روحی فداک ؛ متی ترانا و نراک چشم انتظاران رهت ؛ رفتند یک یک زیر خاک بر لب رسیده جان ما ماه شب هجران ما آقا بیا آقا بیا ...... سلام ما سلام ما ؛ به داغ ناتمام تو سلام ما سلام ما ؛ به اشک صبح و شام تو یابن علی المرتضی بر دوش تو شال عزا مهدی بیا مهدی بیا ..... بیا بیا تقاص آن ؛ دو دست بسته را بگیر بیا و انتقام آن ؛ دست شکسته را بگیر زهرا میان شعله ها در پشت در زند صدا مهدی بیا مهدی بیا ...... با ضرب دست دومی ؛ شد صورت مادر کبود جان پیمبر کشته شد ؛ مزد رسالت این نبود شش ماهه ی او شد فدا میگفت به زیر دست و پا مهدی بیا مهدی بیا 👇