eitaa logo
کانال مداحی باسبک عاشقان حضرت زینب(س)
26.9هزار دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
975 ویدیو
638 فایل
ارائه متن و صوت نوحه، روضه، مرثیه و،،،، مدیریت کانال:شعبانپور @Haram75 ─⊱✾♡✾⊰─ https://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122 @Asheghane_hazrat_zeynab 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 تعرفه تبلیغات این آیدی👇🏼 @kianatv ─┅─⊱✾♡✾⊰─┅─
مشاهده در ایتا
دانلود
وقتی ربیع الاول از نیمه کمی رد شد باران گرفت و موقع الطاف سرمد شد وقتی که چشم آمنه روشن شد از رویش روی تمام بت پرستان رنگ اسود شد تعبیر شد آن خواب که عبدالمطلب دید هستی به شوق دیدن رویش مرصد شد از عالم تجرید هرکس بود دل کند و مشغول حظ بردن از این روح مجرد شد ابلیس ممنون الورود آسمان ها گشت برذ هر دری زد راه او از هرطرف سد شد خورشید از خورشید بودند و به شک گردید با دیدن یک بارقه از او مردد شد عالم صد و سی و دو دفعه رفت در سجده او آمد علامه ی تعلیم ابجد شد سر ریز جمعیت ز مکه در مدینه ریخت دنیا همه سرسبز از سبزی گنبد شد ایوان کسی ریخت و ایوان طلا رو شد گوش فلک لبریز از هوهوی ممتد شد از سمت مکه نور مطلق تا تجلی کرد سمت زمین خیل ملک در رفت و آمد شد او آمد و بر شانه تا زلف رها انداخت در جا مسیر خلق را سمت خدا انداخت او آمد و عیسی ابن مریم را مسیحا شد او آمد و موسی برای او عصا انداخت از خلق او برخویشتن خالق تبارک گفت در سجده مخلوقات را زین مرحبا انداخت او بود طوق بردگی از برده ها برداشت او بود که آزادگی را خوب جا انداخت خُلق عظیمش بود سلمان را مسلمان کرد اخلاق خوبش بت پرستان را ز پا انداخت دست کریمش بود حاتم ساخت از سائل تا درهمی در دست خالی گدا انداخت دریاچه ی ساوه به خشکی گشت تبدیل و او در سماوه جاری آب بقا انداخت آتشکده خاموش شد اما به جای آن عشق حسینش آتشی در سینه ها انداخت قطعا دعای شخص او ما را حسینی کرد او دستِ ما را بر ضریح کربلا انداخت جانم فدای دختر و داماد و اولادش قربان آنکه عشق را در قلب ما انداخت ما را تماما برد زیر چادر زهرا از آن زمانی که به روی سر کسا انداخت سر خیل عشاق علی قطعا رسول الله است پس اوست که کار مرا بر مرتضی انداخت پس من اگر عبد امیرالمومنین هستم مدیون لطف رحمه للعالمین هستم گفتم علی مس بودم اما کوه زر گشتم تاریک رفتم تا نجف خورشید برگشتم صدیق اکبر خواست رو بر صادقش کردم با دست حیدر شیعه ی اثنی عشر گشتم رو بر همان که مهرهای کربلا را ساخت یعنی که از او مالک دُر و گوهر گشتم گفتم علی مانند یک طفل سرِ راهی از لطف زهرا صاحب مادر پدر گشتم فاروق اعظم را عظیم الشأن چون دیدم تعظیم کردم رو به او خم تا کمر گشتم هو یا علی هو یا علی هو یا علی گفتم چشم بصیرت باز شد اهل نظر گشتم یک چند سطری از رشادت های او خواندم آماده ی میدان شدم مرد خطر گشتم گفتم علی زهرا تفقد کرد حُرم کرد تا حرف زهرا را زدم خونین جگر گشتم با یاد بانویی که بین شعله ها افتاد آتش گرفتم آه گشتم شعله ور گشتم فرمود ای شیر اُحد زهرا تلافی کرد حالا من از آن روز تو مجروح تر گشتم با دنده های جا به جای خویش میسازم خوشحالم از اینکه تو را سینه سپر گشتم اصلاً فدای تار مویت من کتک خوردم غصه نخور که زخمی دیوار و در گشتم قابل ندارد از رکاب من نگین افتاد روی زمین افتادم و بارم زمین افتاد 🔹مداحی جدید 🔸شعرخوانی هفده ربیع الاول 1402 . .
. سلام‌الله‌علیها 🎤 ای آنکه زیباتر ز پرواز نسیمی باخاکِ زیرِ پای خود هستی صمیمی مثل حسن تفسیر ذکر ِ «یاکریمی» مشهور در عالم به شاه عبدالعظیمی بوی حسن می آید از صحن وسرایت تعظیم دارد سبزیِ گلدسته هایت با چشم هایِ خود گره وامی کنی تو می آیی و در عشق ، غوغا می کنی تو با مقدمت این چشمه ، دریا می کنی تو «ری» را حسینیة زهرا می کنی تو ما تاقیامت خاک بوسِ این حریمیم مدیونِ احسان ِ تو آقایِ کریمیم عبدالعظیمی عاشقِ پروردگاری بر آستانِ قربِ حق سر میگزاری این جمله بس باشد ز اوصافِ تو آری «تو مُهرِ تأیید از امامِ خویش داری» از بسکه زیبا عهد با دلدار بستی الحق زیارانِ امامِ هادی هستی مارا تو از دستان غم آزاد کردی از خاک نفرین گشتة ما یاد کردی در خاک ِ ری کرببلا ایجاد کردی این سرزمین را تو حسین آباد کردی بی شک تورا زهرا فرستاده به ایران مدیون تو هستیم وآقای خراسان خیلی در این وادی کنارت گریه کردیم با نوکران بی قرارت گریه کردیم هر مسلمیه در جوارت گریه کردیم سینه زنان دورِ مزارت گریه کردیم شاید تسلایِ دل مادر نماییم شاید که از شرمندگی ها در بیاییم صحن وسرای تو دیارِ گریه کن هاست هرگوشه از صحنت مزارِ گریه کن هاست صحنت شبِ جمعه قرارِ گریه کن هاست چون مادری در انتظارِ گریه کن هاست دلداده و سرگشته ایم الحمدلله مایارِ مادر گشته ایم الحمدلله با یک سلام از کویِ تو پرباز کردیم تاگوشة صحنِ حسین پرواز کردیم سیر و سلوکِ عاشقی آغاز کردیم مانند فطرس بر ملائک ناز کردیم راه رسیدن تا خدا تنها حسین است زیباترین ذکر لبِ زهرا حسین است شبهایِ جمعه گریه آب و رنگ دارد پیراهنی که جا صدها چنگ دارد مادر شکایت ها زروز جنگ دارد گوید چرا رویِ تو جای سنگ دارد گوید مرا با روضه هایت پیر کردی مثل خودم زیرِ لگدها گیر کردی مانند من ترکیب ِ ابرویت بهم ریخت باهر تکان ضربه گیسویت بهم ریخت خوردی زمین ووضع پهلویت بهم ریخت آتش گرفتی حالت رویت بهم ریخت خیلی شبیه مادرت زهرا شدی تو آشفته گیسو زیرِ دست وپا شدی تو بر نیزه ها و نیزه دارِ پست لعنت بر آنکه راهِ حنجرت را بست لعنت بر خیزران وتشت و قومی مست لعنت بر آنکه دندان تورا بشکست لعنت با هر تکان خیزران زینب زمین خورد از تشت و افتاد وسرت بالب زمین خورد ✍ .👇
کدامین ماه بین ابر و من پا در میانی کرد در این ظلمت چراغی نیست تا آن را نشانی کرد من از تاریکی شبهای بی تو سخت میترسم زمینم را نگاه روشن تو آسمانی کرد درخت سبز عمرم زرد شد از ماتم دوری بهار باغ من را سردی هجران خزانی کرد بغیر از خانه ی تو هرکجا رفتم ردم کردند نمیدانی چه با قلبم غم نامهربانی کرد به لطف اشک شستم گرد و خاک کلبه ی دل را برای میهمان باید چنین خانه تکانی کرد تمام شهرت دلداده وابسته به دلدار است زلیخا را تب عاشق کش یوسف جهانی کرد رقم های گناهانم رمق را برده از جانم نباید در مسیر قله حس ناتوانی کرد کلام هرز من هر روز روحت را میازارد چگونه میتوان در پیشگاهت بددهانی کرد شکستم له شدم مُردم تو بودی زنده ام کردی دم گرمت مرا دلبسته ی این زندگانی کرد سر پیری سرم را روی زانوی خودت بگذار اقلا این دم آخر بگویند او جوانی کرد خدا رحمت کند بابابزرگ روضه خوانم را صدای حزن آلودش مرا صاحب زمانی کرد پسر تنها در آغوش پدر آرام میگیرد به قدر بوسه ای باید محبت را عیانی کرد علی حبه جنه قسیم النار و الجنه برای مرتضی اینگونه باید مدح خوانی کرد پر از زخمم دوای درد من شش گوشه ی شاه است دل عاشق چه عشقی در کنار یار جانی کرد تو را جان گل هجده بهار مرتضی برگرد همان یاسی که سیلی چهره اش را ارغوانی کرد علی با چشم خود میدید زجر ذاب لحمی را گمانم مادر ما را همین غم استخوانی کرد شعر: بردیا محمدی 🔹مداحی جدید 🔸مناجات فاطمیه 45 روز 1403
در چشم مردم رتبه ی حیدر عوض شد بعد از پیمبر شهر پیغمبر عوض شد تاوان فتح قلعه را آخر گرفتند لشکر همان لشکر فقط خیبر عوض شد هجمه که آمد یا علی میگفت اما با سقط بچه ناله ی مادر عوض شد وقتی صدا زد فضه را زینب به خود گفت چی شد که جای خادم و دختر عوض شد در رو به داخل باز میشد قبلا اما پا خورد و پا خورد و جهت آخر عوض شد تا میخ شد همدست با دود و فرو رفت شکل تنفس کردنش دیگر عوض شد از خانه دنبال علی تا کوچه ها رفت میدان عوض شد لاجرم سنگر عوض شد هی قنفذ آمد هی مغیره این زد آن زد دائم فقط جای بد و بدتر عوض شد یک بار دست و سینه و پهلو شکستند صدبار رنگ صورت حیدر عوض شد شمشیر چون بالا سر مولا گرفتند روضه به سمت حنجر و خنجر عوض شد 🔸روضه شب 1 فاطمیه اول 1402
. حاج در چشم مردم رتبه ی حیدر عوض شد بعد از پیمبر شهر پیغمبر عوض شد تاوان فتح قلعه را آخر گرفتند لشکر همان لشکر فقط خیبر عوض شد هجمه که آمد یا علی میگفت اما با سقط بچه ناله ی مادر عوض شد وقتی صدا زد فضه را زینب به خود گفت چی شد که جای خادم و دختر عوض شد در رو به داخل باز میشد قبلا اما پا خورد و پا خورد و جهت آخر عوض شد تا میخ شد همدست با دود و فرو رفت شکل تنفس کردنش دیگر عوض شد از خانه دنبال علی تا کوچه ها رفت میدان عوض شد لاجرم سنگر عوض شد هی قنفذ آمد هی مغیره این زد آن زد دائم فقط جای بد و بدتر عوض شد یک بار دست و سینه و پهلو شکستند صدبار رنگ صورت حیدر عوض شد شمشیر چون بالا سر مولا گرفتند روضه به سمت حنجر و خنجر عوض شد 🎤 شب 1 فاطمیه اول .👇
Sh 1 Fatemieh Aval 1403 Arzi [Mohjat_Net] (3).mp3
1.82M
🎤 ام الائمه ای تو عصمت اللهی بر تمام حجج تو حجت اللهی بانوی بی حرم هستی تو مادرم یا فاطمه مدد یا فاطمه مدد کشته شدی ولی تو به چه گناهی ریشه ی نهضت بقیه اللهی زدی در کوچه ها مهدی را هم صدا یا فاطمه مدد یا فاطمه مدد تا که در پشت در گشتی تو گرفتار زخمی شد صورتت بین در و دیوار فضه میزد به سر گشتی تو بی پسر یا فاطمه مدد یا فاطمه مدد روضه سر بسته شد بین دیوار و در عبا رویت کشید با چشم تر حیدر شد خانه قتلگاه بر طفلی بی گناه یا فاطمه مدد یا فاطمه مدد 🔸نوحه خوانی شب 1 فاطمیه اول 1403 .
Sh 2 Fatemieh Aval 1403 Arzi [Mohjat_Net] (2).mp3
1.74M
🎤 ریحانه النبی انسیه الحورا حبیبه ی علی ای زهره ی زهرا با تو شد همنشین امیرالمومنین یا فاطمه مدد یا فاطمه مدد از دامنت حسن شاه کرم باشد با دعایت حسین صاحب حرم باشد تو مهتاب شبی الگوی زینبی یا فاطمه مدد یا فاطمه مدد بسته شد راه تو در کوچه ای باریک یک لحظه شد جهان پیش چشمت تاریک در کوچه مجتبی برایت شد عصا آه و واویلتا آه و واویلتا یک طرف صورتت زخمی با سیلی شد آن طرف خورده بر دیوار و نیلی شد دو گوشواره شکست مادر زمین نشست آه و واویلتا آه و واویلتا شب 2 اول 1403 .