@Channel_zakerin4_5825531260465840204.mp3
زمان:
حجم:
10.28M
🎤 #سیدحسین_میرعمادی
🎼 دعـــای خیــــر مـــادرم
پشت ســرم بوده و هستــــ
🔘 #شور بسیار زیبا و شنیدنی
دعای خیر مادرم پشت سرم بوده و هست
همین که من حسینی ام ، از شبای فاطمیه ست
مادر
دعا کن زیر پرچم باشم
وقفِ توو روضه ی محرم باشم
با این نگاه مادرونت
منم برا تو آدم باشم
مادر، مادر مادر مادر
گریه می کند
بر حال شام ؛ کرب و بلا گریه می کند
همراه با حسین ؛ خدا گریه می کند
او رفت و عشق را به زمین و زمان سپُرد
لب را گذاشت بر لب بابا و جان سپُرد
شاعر:
#محمدقاسمی
#حضرت_رقیه_سلام_الله_علیها
#میلاد
حسّی از عشق فراتر متولّد شده است
نور در قالب اَختر متولد شده است
جبرئیل آیه ی تطهیر نخواند عجب است
ماه بانوی مُطهّر متولّد شده است
گفت ارباب پس از بوسه زدن بر دهنش
طفل نَه ، قند مکرّر متولّد شده است
فاطمه آمده از سلسله ی فاطمیون
کوثر از تیره ی کوثر متولّد شده است
می شود از حرکات و سکناتش فهمید
عشق عبّاس دلاور متولّد شده است
آخرین" فاطمه سادات " حسین آباد است
این که در خانه ی دلبر متولّد شده است
بی سبب نیست اگر حیدریون سرمستند
نوه ی حضرت حیدر متولّد شده است
دختر زینت دوش نبی آمد ، یعنی
زینت دوش برادر متولّد شده است
عطر مادر شده از هر نفسش ، استشمام
گر چه در کِسْوت خواهر متولّد شده است
أمّ اسحاق تو رفتی ولی از دامانت
غنچه ای ناز و مُعطّر متولّد شده است
توأمان است غم و شادی امروز حسین
همسرش رفته و دختر متولّد شده است
تا که آماده ی جُنباندن گهواره شود
زودتر از علی اصغر متولّد شده است
کوچ او مثل پرستوست ، غریبانه و تلخ
گر چه مانند کبوتر متولّد شده است
بعداً از " أَیتمنی " گفتن او می فهمیم
خبره ی روضه ی منبر متولّد شده است
شاعر:
#محمد_قاسمی
#حضرت_رقیه_سلام_الله_علیها
#میلاد
در مکتب ما شاه حسین است وَ لاغیر
بیراهه نـرو راه حسین است وَ لاغیر
جز کرب وبلا منزل و مقصود نداریم
این سِیْر الی الله حسین است ولاغیر
هرکس به حرم وصل شده عرش نشین است
شیرازه ی درگاه حسین است ولاغیر
تو قبله نشین هستی و میعاد تو قبله
دلبسته و دلخواه حسین است وَ لاغیر
عرش است چنانْ فرش به زیر پَرِسلطان
عالـــَم متوسّـل شده بر دخـترِ سلطان
دُردانه ی ارباب کرم جلوه ی راز است
طـــنّازترین ناز به درگاه نیاز است
هرچند سه ساله ملکوتی و خدایی ست
حالا نَه نتیجه که خدیجه به نماز است
این فاطمه ساداتْ که آئینه ی زهراست
مَلموس ترین کوثر دربار حجاز است
در گریه ی او خطبه ی مولاست هویدا
انگار علی آمده و قافیه ساز است
آهی که رسید از سوی قنداق رقیه
لرزانده چنان تیغ عمو پشت اُمیّه
او آه کشید و بدن توطئه لرزید
او آمد وعباس کمی فاطمه را دید
ارباب پس از دیدن این جلوه ی محجوب
یا فاطر و یافاطمه ای خوانده و بارید
باران شد و بوسید گل روی رقیه
این غنچه ی یاس حـرم فاطمه بوئید
انگار شده قصه ای از فاطمه تصویر
با دیدن او روضه تداعی شد و جوشید
این کوثر دردانه ی ارباب شهید است
صد شکر بَر وُ صورت این یاس سفید است
یاس حرم الله کجا؟! طعنه کجا؟!وای
دردانه کجا؟!نیمه شب و حادثه ها وای
آغوش حسین و بغل عمه کــجا و …
زنجیرکجا؟! سرزنش بی سروپا وای
گلواژه ی شیرین شب و روز کجا و…
این تشتْ کجا؟!روضه برای اسرا وای
دق کردنِ در روضه ی ارباب چه زیباست
چشم حرم الله به راه گل زهراست
شاعر:
#حسین_ایمانی
#حضرت_رقیه_سلام_الله_علیها
#میلاد
شب شب عشق است و جهان خرم است
مهر به دامان بنی آدم است
چشمهء چشم همگان زمزم است
بر لب اهل دو سرا این دم است
دیده گشوده به جهان کوثری
زینبی و فاطمهء دیگری
قلب و زبان و شریان از تو گفت
شاعر خوش لهجه روان از تو گفت
ماذنه در وقت اذان از تو گفت
خون خدا ، جان جهان از تو گفت
گفت که چشمم به تو روشن شده
خانهء من با تو چو گلشن شده
چرخ ، منیر از رخ تابنده ات
شاه و گدا خادمه و بنده ات
واژهء خاتون شده زیبنده ات
خون خدا محو یکی خنده ات
اکبرِ لیلا شده سرمست تو
ام بنین بوسه زند دست تو
ای که به هر حیث ز عالم سری
ماه جمالی و نکو منظری
قطره ای از کوثری و کوثری
زینبی و فاطمه ای دیگری
مدح تو باید بکند جبرئیل
ای شرف عرش خدا الدخیل
بانوی عشقی و دلم خانه ات
لیلیِ لیلا شده دیوانه ات
ماه دخیل درِ کاشانه ات
قبلهء جان گوشهء ویرانه ات
سوی شما دست دعا میبرم
خاک درت را به شفا میبرم
ای حرمت ملجاء ما السّلام
ای ثمر خون خدا السّلام
فاطمهء کرببلا السّلام
منزل تو شام بلا السّلام
روضهء تو روضهء رضوان من
نوکری ات فخر دل و جان من
از غم تو چشم ترم سوخته
آب نخوردی جگرم سوخته
سوخته ای بال و پرم سوخته
زین دم جانسوز حرم سوخته
“عمه بیا گمشده پیدا شده
کنج خرابه شب یلدا شده”
شاعر:
#داریوش_جعفری
#حضرت_رقیه_سلام_الله_علیها
#میلاد
نیست کوچک او بزرگ عالم است
کی سه ساله ؟ پیر بازار غم است
وای اگر می ماند ، اگر قد میکشید
دلبر عالم در این عمر کم است
مُحرم حج حسین بن علیست
در حریم کبریایی مَحرم است
کسب فیض از دامن عباس کرد
پس یقین مانند او صاحب دم است
در مسیر جذب عشاق حسین
بر سر دوش رقیه پرچم است
روز محشر دستگیر ما همه است
دست او در دستهای فاطمه است
شاعر:
#سیدحسین_میرعمادی