.
#امام_زمان
#مناجات_مهدوی ۱۴۰۲
#حضرت_زینب
یابن الحسن اسیر بلایی، پدر چرا؟
در بین کوه و دشت، شدی دربه در چرا؟
با غصه های روز و شب خود چه می کنی؟
عمریست شیعه از تو ندارد خبر چرا؟
کم گریه کن که سوی دو چشم تو کم شده
کلّ دقایقت شده با روضه سر چرا؟
تا کی همیشه صبح و مساء گریه می کنی؟
اشکت بدل به خون شده شام و سحر چرا؟
مجلس به نام عمّه ی مظلومه زینب است
حاضر شدی به مجلس او بی خبر چرا؟
در زیر آفتاب شده پهن بسترش
بین حیاط خانه شده محتضر چرا؟
مویش سپید و صورت او زرد،از چه روست؟
از تازیانه مانده به جسمش اثر چرا؟
یکسال و نیم بر سر زینب چه آمده؟
شد آتش دلش همه دم شعله ور چرا؟
از کربلا به کوفه و از کوفه تا به شام
با شمر و حرمله شده او همسفر چرا؟
او داغدیده بوده ولی جای تسلیت
رفته میان هلهله بین گذر چرا؟
ناموس اهل بیت کجا؛ بزم می کجا؟
دیده سر حسین در آن طشت زر چرا
علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) ✍
.
.
#مناجات_مهدوی
#ماه_رمضان #امام_زمان
گریز: حضرت زینب علیهاالسلام
ای التماس ِلحظه ی افطار، العجل
وقت سحر؛ امید گنهکار، العجل
ما غرق ظلمتیم و نیازمند نور تو
خورشید روز و ماه شب تار، العجل
در حال روزه با لب تشنه قسم دهیم
شیعه شده ست تشنه ی دیدار، العجل
ای مجری عدالت حیدر ظهور کن
بردار تیغ حیدر کرّار، العجل
از چه نشسته است به جایت نماد ظلم
بر منبری فقط تو سزاوار، العجل
عمری برای قلب تو عیدی نمانده است
تا کی تویی همیشه عزادار، العجل
آقا قسم به زخم دل عمّه زینبت
بنما تو بر ظهور خود اصرار، العجل
آقا قسم به پیکر مجروح او بخواه
اذن فرج ز حضرت دادار، العجل
در بین رقص و هلهله زینب چه می کند
پیش دو چشم خیس علمدار العجل
در لحظه های رد شدن از بین مست ها
خیلی کشیده محنت و آزار، العجل
از بعد دیدن لب زخمی ز خیزران
از این حیات خود شده بیزار، العجل
مویش سفید کرده و سرو ِقدش کمان
بزم شراب و کوچه و بازار، العجل
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
.
.
#مناجات_مهدوی ۱۴۰۳
#ماه_رمضان
گریز: #حضرت_قاسم علیه السلام
در پشت ابر، یکسره ماه خدا نباش
دیگر امام عصر، تو از ما جدا نباش
در خیمه های بی کسی خود چه میکنی
دائم اسیر غربت بی انتها نباش
بر پلک های زخمی خود یک امان بده
باران خون ِروضه ی صبح و مساء نباش
حق را قسم به قاسم مظلوم می دهم
یارب به هجر یوسف زهرا، رضا نباش
قاسم تو را صدا زده در زیر دست و پا
در کوه و دشت، منتقم کربلا نباش
آمد حسین و گفت: عزیز ِبرادرم
صدها هلال؛ ای قمر مجتبی نباش
با نعل تازه موی سرت شانه خورده است
ماه منیر نجمه، پر از ردّ پا نباش
چون مادرم به صورت زخمت بزن نقاب
اسباب داغ روز و شب عمّه ها نباش
هر سو کشیده شد تن تو زیر نعل ها
مانند جسم اکبر من، هر کجا نباش
علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)✍
#پنجم_رمضان
.
.
#امام_زمان
#مناجات_مهدوی
#بعد_از_شهادت_امام_علی
#ماه_رمضان ۱۴۰۳
گریز: غسل وکفن و تدفین حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام
سیّدی، جان به فدای تو و آن چشم ترت
باز قلبم شده محتاج به گوشه نظرت
من به یاد تو نبودم همه ی عمر ولی
یاد من باش پدر، وقت دعای سحرت
رفتی و رفت قرار از دل هر منتظرت
آه! برگرد ؛ چرا طول کشیده سفرت
لحظه ای اذن بده تا که به خدمت برسم
اگر افتاده به این مجلس ما هم گذرت
وقت غسل و کفن ساقی کوثر شده است
کیست در خیمه ی تو یار دل محتضرت
روضه می خوانْد حسن موقع غسل و کفنش:
بعد تو نیست خوشی بر پسر خون جگرت
بِنِگر پیر شدم موقع غسل سر تو
چه کنم؟ بند بیاید پدرم، خون سرت
رود شد چشم ابالفضل کنار تن تو
آب آور شده در موقع غسلت، قمرت
بر دلم تاب دگر نیست، نخواه ای پدرم
بر روی پیکر تو خاک بریزد پسرت
شکر حق نیمه ی شب پیکر تو خاک شده
نیست جای سُم مرکب به روی بال و پرت
قبل رفتن، تو سه شعبه نکشیدی ز گلو
ارباً اربا که ندیدی، نشکسته کمرت
دخترت بر سر نیزه که ندیده سر تو
او ندیده ست دگر در وسط طشت زرت
موقع غسل و کفن، موقع تدفین تنت
شد دعایم فرج منتقم ِدر به درت
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
.
.
#امام_زمان
#بعد_از_شهادت_امام_علی
#مناجات_مهدوی ۱۴۰۳
گریز: حضرت عباس علیه السلام
سه شب قدر گذشت و نرسیدی آقا
از ظهورت نرسیده ست نویدی آقا
سالها خائفی و دور شدی از حقّت
من بمیرم چه بلاها تو کشیدی آقا
پدرم دربه در کوه و بیابان گشته
زنده باشیم بگو با چه امیدی آقا؟
ما همه دور همیم و تو شدی آواره
سالها بی کس و بی یار و وحیدی آقا
خیلی از کرده؛ پشیمانم و میدانم که
از گناهان من این گونه طریدی آقا
روضه ی مشک بخوانم که تو هم می آیی
هر کجا روضه ی عبّاس شنیدی آقا
گفت: شرمنده؛ که قلب تو شکستم اینجا
حال ِمن دیدی و اینگونه خمیدی آقا
طاقتی نیست تو را، تا به حرم برگردی
چون که از دیده ی من تیر کشیدی آقا
بوسه بر دست بریده زده ای حق داری
که از این زندگی ِدرد؛ بُریدی آقا
جان عبّاس نکش آه، به خیمه برگرد😭
خسته از هلهله ی خصم پلیدی آقا
این پیامم بده اصغر؛که علی شرمنده
قطره ای آب؛ ز مشکم نچشیدی آقا
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
.
.
#امام_زمان
#مناجات_مهدوی ۱۴۰۳
#تخریب_بقیع
هستی امان ِشیعه، چرا بی امان هنوز
عمریست اشک چشم تو مانده روان هنوز
بابای مهربان ِبیابان نشین ما
غافل ز توست شیعه ی نامهربان هنوز
از بس که بین روضه ی خود گریه می کنی
هستی همیشه صبح و مساء نیمه جان هنوز
تو حاضری همیشه ولی غائبیم ما
در پشت ابر ِغیبت ِمایی نهان هنوز
آمد دوباره هشتم شوّال، منتقم
درد بقیع، مانده چرا بیکران هنوز
از چه مزار چار امام غریب ما
گشته اسیر محنت و ظلم عیان هنوز
شبها بدون شمع و چراغند و روزها
خون گریه می کند ز غمش آسمان هنوز
در زیر آفتاب، قبور پناه ِخلق
بی سرپناه مانده و بی سایه بان هنوز
بنگر به دور قبر امامان بی حرم
شوری نمانده از گذر زائران هنوز
پیش قبور خاکی شان نیست روز وشب
نه خادمی؛ نه مستمع و روضه خوان هنوز
آقا بیا بگو که چرا سال های سال
مانده ست قبر مادر تو بی نشان هنوز
آقا بیا ببین که دل باقرالعلوم
دارد هزار خاطره از کاروان هنوز
روضه نیاز نیست، که انگشترش شده
یادآور جنایت آن ساربان هنوز
هنگام ذکر، چون که لبش را تکان دهد
تازه شود دوباره غم ِخیزران هنوز
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
.
.
#شهادت_امام_باقر علیه السلام
#امام_زمان
#مناجات_مهدوی جدید
طرید: رانده شده توسط خودی ها😭
وقتی که از توئیم جدا یا ابالطّرید
مثل هم است عید و عزا یا ابالطّرید
بی تو اسیر درد و بلاییم العجل
ای چاره ساز درد و بلا یا ابالطّرید
دیگر نخواه شیعه ی مظلوم و بی کست
باشد اسیر قوم ریا یا ابالطّرید
ای شهریار شیعه، مقیمی هزار سال
در بین کوه و دشت چرا یا ابالطّرید
وقت دعا تو یاد همه بوده ای ولی
از یاد برده اند تو را یا ابالطّرید
حالا که می رسد به اجابت دعای تو
بهر فرج دعا بِنِما یا ابالطّرید
مجلس برای حضرت باقر گرفته ایم
روضه گرفته ای تو کجا یا ابالطّرید
پیش مزار خاکی او، رفته ای بقیع
ای روضه خوان صبح و مساء یا ابالطّرید
از کودکی گذشته شب و روز جدّ تو
با روضه های کربوبلا یا ابالطّرید
او دیده است پیکر داماد کربلا
دارد نشانه در همه جا یا ابالطّرید
او دیده است پیکر شهزاده ی حرم
چیده شده به روی عبا یا ابالطّرید
از خاطرش نرفته که غلتیده بین خون
با قتل صبر، خون خدا یا ابالطّرید
او دیده است پیکر ِغرق جفا شده
با ضرب تیر و سنگ و عصا یا ابالطّرید
شد پیکر امام غریبش سه روز و شب
در زیر آفتاب، رها یا ابالطّرید
او هم کنار عمّه ی سادات بوده است
در بین رقص شام بلا یا ابالطّرید
خوابیده او گرسنه ولی در مجاورش
پیچیده بود بوی غذا یا ابالطّرید
در مجلس شراب، شکایت نموده است
از ضربه های چوب جفا یا ابالطّرید
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
.
.
#مناجات_مهدوی
.
خورشید من که چشم جهانی به راه اوست
افلاک در تصرف چشم سیاه اوسـت
دیوار کعبه اینهمه بوسیدنی نبود
این حرمتی که یافته از تکیه گاه اوست
هستی به یمن هستی او میکشد نفس
کز امر حق زمین و زمان در پناه اوست
هنگامه نماز بر او اقتدا کند
عیسی که افتخار کند در سپاه اوست
از چشمهای او بـه خدا میتوان رسید
زیرا کمال لطف خدا در نگاه اوسـت
فرق است بین ماه من و ماه مصریان
یوسف غلام طلعت رخسار ماه اوست
عمری یتیم در شب هجران غیبتت
غرق شکنجه است که عشقت گناه اوست
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
✍️ شاعر: #مرتضی_جام_آبادی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
👇
.
#امام_زمان
#مناجات_مهدوی
همه عبديم و تو مولا، بابي انت و امي!
به تو داريم تولا، بابي انت و امي!
تا به کي وصف تو را گفتن و روي تو نديدن؟
پرده بردار ز سيما، بابي انت و امي!
قائم آل نبي، مهدي موعود تويي تو
اي جگر گوشه ي زهرا! بابي انت و امي!
بر وجود تو جهان باقي و افسوس که باشد
جاي تو دامن صحرا، بابي انت و امي!
از غم اين که بميريم و نبينيم جمالت
همه ناليم به شبها، بابي انت و امي!
اي اثر بخش دعا! خود تو دعا کن که سر آيد
دگر اين غيبت کبري، بابي انت و امي!
طعنه ي خصم ز يک سو، غم روي تو ز يک سو
کرده خونين دل ما را، بابي انت و امي!
ديدن روي تو و درک حضورت چو مؤيد
همه را هست تمنا، بابي انت و امي!
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
✍️ شاعر:#سید_رضا_مؤید
👇
Be Abi Anta Va Omi.mp3
12.64M
▪️همه عبدیم و تو مولا...
#مناجات_مهدوی
.
#امام_زمان
#میلاد_امام_جواد
#مناجات_مهدوی
ویژه ولادت حضرت علی اصغر و حضرت جواد علیهماالسلام
یااباصالح مبارک بر تو میلاد ِدو ماه
کاش گردد سینه ات خالی دگر از درد و آه
هم به دنیا آمده جدّت جواد ابن الرّضا
هم عموجانت علی اصغر؛گل کربوبلا
کاش در این روزها گردد غم از قلب تو دور
با ندایی شاد گردی که شده وقت ظهور
تا به کی باشیم در اعیاد از تو بی خبر
شیعه ات گرددمیان جشن شادی؛خون جگر
اصلاً آقا در کجا هستی در این لحظه بگو؟
کاش می شد لحظه ای گردیم با تو روبرو
حاضری آیا به زیر قبّه ی جدّت حسین؟
یا که هستی زائر جدّت، امیر کاظمین؟
روز میلاد است و قلب شیعیانت بی قرار
حق بده بر ما اگر دلخسته ایم از انتظار
عمرمان بگذشت ودیدارت شده حسرت، بیا
تا به کی اعیاد ما باشد پر از محنت، بیا
زیر قبّه می روی، آقا دعا کن جای ما
حضرت حق را دگر کن بر ظهور خود رضا
ای خدا دیگر به حقّ خنده ی بی بی رباب
کن دعا بهر ظهور منتقم را مستجاب
ای خدا دیگر به حقّ شادی قلب رضا
با ظهور منتقم کن حاجت ما را روا
ای خدا دیگر به حقّ خون شاه کربلا
از کرم، پایان بده بر غیبت آقای ما
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
.