eitaa logo
کانال مداحی باسبک عاشقان حضرت زینب(س)
27.1هزار دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
981 ویدیو
646 فایل
ارائه متن و صوت نوحه، روضه، مرثیه و،،،، مدیریت کانال:شعبانپور @Haram75 ─⊱✾♡✾⊰─ https://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122 @Asheghane_hazrat_zeynab 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 تعرفه تبلیغات این آیدی👇🏼 @kianatv ─┅─⊱✾♡✾⊰─┅─
مشاهده در ایتا
دانلود
. اینجا کفن از بوریا بهتر نداری که گیرم به تشییع آمدم ، پیکر نداری که باید یکی باشد تو را از خاک بردارد دیگر کنارت قاسم و اکبر ، نداری که «گفتم تو را از خاتم انگشت بشناسند» اما به روی دست،  انگشتر نداری که رسم است سمت قبله باشد سر میان قبر صد پاره پیکر داری اما ،سر نداری که ... یک بوسه قبل از دفن دلگرمی مادرهاست از دور من می بوسمت ،مادر نداری که گیرم که مردم پیکرت را دفن هم کردند چه فایده ،گریه کنِ دختر نداری که ✍ .
شب زیارتی است و حرم صفا دارد دلم هوای سحرهای کربلا دارد فدای معرفتت، در بهشت روضه ی تو هنوز لات محله برو بیا دارد به حشر، روزی حبت به پاست در قلبش هر آن که خیمه ی این روضه را به پا دارد حسین... زندگی من، حسین... یار دلم کجا بدون تو این زندگی بها دارد؟! بگو به مادرت این سینه زن، زمین خورده بگو حساب مرا از همه سوا دارد به گونه ام نم اشکی چکید و این گریه هر آن چه سِر نهان است، برملا دارد هزار بار بمیرم به شوق دیدارت دوباره زنده شوم از نو، باز جا دارد اگرچه میل دل نوکران زیارت توست دلت تمایلِ دیدار مجتبی دارد به جز حرارت جاوید ماتمت، هر غم زوال دارد و تاریخ انقضا دارد بهای گریه برایت ز بس گرانقدر است حبیب، آرزوی گریه بر تو را دارد عجیب نیست، شب جمعه، دل پریشانم کنار قتلگهت، مادرت نوا دارد هزار و نهصد و پنجاه ضربه یعنی چه؟! نظاره بر بدنت بِنت مرتضی دارد تن به روی زمین مانده، دیدنش سخت است سر به نیزه، خودش روضه ای جدا دارد کفن نشد بدنت، فاطمه دلش خون شد فقط برای تو این کوفه بوریا دارد .
. روی نی رأس تو ماه من شد حسین آتش داغ تو آه من شد حسین تو به روی نیزه ، من جگر خون از غم کاروان بی رویت ، شده غرقِ ماتم یا ابا عبدالله یا ابا عبدالله .... چوبه ی محملم گشته گلگون حسین شده لبریز خون چشم گردون حسین چه بگویم با تو ، از پریشانی ها لاله گون چون رویت ، شده پیشانی ها یا ابا عبدالله یا ابا عبدالله .... قاری روی نیزه تو قرآن بخوان ای هلال منِ خسته تابان بمان تو شهید مظلوم ، ما اسیر این راه از پی رأس تو ، مانده ام با صد آه یا ابا عبدالله یا ابا عبدالله .... کودکانت همه خون جگر یا حسین جملگی خسته دل دیده تر یا حسین همه زار و دلخون ، بی قرار رویت متحیّر مانده ، دیده هاشان سویت یا ابا عبدالله یا ابا عبدالله .... ** حاج محمود تاری «یاسر»✍ .👇
. ۱۱ بی معینم یا حسین،دلغمینم یا حسین زایر قبر تو در،اربعینم یا حسین آمده قامت خمیده زینبت در کنارت خواهر جان بر لبت ای برادرجان حسین۲ ای عزیز بی کفن،ای گل خونین بدن گشته ام مهمان تو،ای شه صد پاره تن زینبم با چشم گریان آمدم یا حسین از شام ویران آمدم ای برادرجان حسین۲ تو ببین تاب و تبم،از غمت جان بر لبم خیز از جا و ببین،خواهر تو زینبم آمدم تا گویمت شرح سفر از گلان پرپر ببریده سر ای برادرجان حسین۲ بعد تو آتش زدند،از ستم بر خیمه ها پیکرت روی زمین،رأس تو بر نیزه ها روی طفلان جوهر نیلی زدند بر رخ چون برگ گل سیلی زدند ای برادرجان حسین ای عزیز فاطمه،وای از شام خراب گوشه ی ویران سرا،همچو شمع گردیدم آب گشت پرپر در خرابه لاله ات مانده جا رقیه ی سه ساله ات ای برادرجان حسین۲ از غمت پیرم حسین،از جهان سیرم حسین سوزم و نالم ولی،بی تو می میرم حسین از غمت بشکسته بالم یا حسین بر رقیه کن حلالم یا حسین ای برادرجان حسین۲ @yaghubianreza .👇
. ۱۱ بی معینم یا حسین،دلغمینم یا حسین زایر قبر تو در،اربعینم یا حسین آمده قامت خمیده زینبت در کنارت خواهر جان بر لبت ای برادرجان حسین۲ ای عزیز بی کفن،ای گل خونین بدن گشته ام مهمان تو،ای شه صد پاره تن زینبم با چشم گریان آمدم یا حسین از شام ویران آمدم ای برادرجان حسین۲ تو ببین تاب و تبم،از غمت جان بر لبم خیز از جا و ببین،خواهر تو زینبم آمدم تا گویمت شرح سفر از گلان پرپر ببریده سر ای برادرجان حسین۲ بعد تو آتش زدند،از ستم بر خیمه ها پیکرت روی زمین،رأس تو بر نیزه ها روی طفلان جوهر نیلی زدند بر رخ چون برگ گل سیلی زدند ای برادرجان حسین ای عزیز فاطمه،وای از شام خراب گوشه ی ویران سرا،همچو شمع گردیدم آب گشت پرپر در خرابه لاله ات مانده جا رقیه ی سه ساله ات ای برادرجان حسین۲ از غمت پیرم حسین،از جهان سیرم حسین سوزم و نالم ولی،بی تو می میرم حسین از غمت بشکسته بالم یا حسین بر رقیه کن حلالم یا حسین ای برادرجان حسین۲
. بس کن رباب نیمه‌ای از شب گذشته است دیگر بخواب نیمه‌ای از شب گذشته است   کم خیره شو به نیزه، علی را نشان نده گهواره نیست دست خودت را تکان نده   با دستهای بسته مزن چنگ بر رُخَت با ناخن شکسته مزن چنگ بر رُخَت   بس کن رباب حرمله بیدار می‌شود سهمت دوباره خندۀ انظار می‌شود   ترسم که نیزه دار کمی جابه‌جا شود از روی نیزه رأس عزیزت رها شود   یک شب ندیده‌ایم که بی غم نیامده دیدی هنوز زخم گلو هم نیامده   گرچه امید چشم ترت ناامید شد بس کن رباب یک شبه مویت سپید شد   پیراهنی که تازه خریدی نشان مده گهواره نیست دست خودت را تکان مده   با خنده خواب رفته تماشا نمی‌کند مادر نگفته است و زبان وا نمی‌کند   بس کن رباب زخم گلو را نشان مده قنداقه نیست، دست خودت را تکان مده   دیگر ز یادت این غم سنگین نمی‌رود آب خوش از گلوی تو پائین نمی‌رود   بس کن ز گریه حال تو بهتر نمی‌شود این گریه‌ها برای تو اصغر نمی‌شود .