.
#زمینه #زمزمه
#حضرت_رباب
#حضرت_علی_اصغر
#سبک_من_این_پایین_تو_اون_بالا
آرزوهایی که داشتم بعد تو نقش بر آب شد
کوه رویای من از بعد رفتنت خراب شد
جای شکرش باقیه با اینکه از غمت میسوزم
زیر سایتم چقدر خوبه کنارمی هنوزم
دیگه دنیا
بدون تو به من نمیسازه
هنوز میبینمت چشات بازه
برا تو میخونم لالایی
به اصرارِ
عمه منم یه خورده آب خوردم
ببین برای تو هم آوردم
ولی تو روی نیزه هایی
من این پایین تو اون بالا
علی لالا علی لالا
من میخواستم وایسی رو پای خودت نه روی نیزه
دستامو شبیه گهواره میگیرم سوی نیزه
قول میدم اگه ورق برگرده و علی نمیره
جوری لالایی بخونم حرملهام گریه اش بگیره
تلاش کردم
حسین ازت بشنوه بابایی
عصای دست نیزه دارایی
بی تو از این زمونه سیرم
گل یاسم
بگو کی از شاخه تو رو چیده
لبت هنوزم بوی شیر میده
الهی من برات بمیرم
بمیرم کاش همین حالا
علی لالا
#امیر_طلاجوران✍
.👇
.
#حضرت_ابوطالب_زمینه
#زمینه
بند۱
شکست دل پیغمبر برای ابوطالب
بپا شده در مکه عزای ابوطالب
فدای اشک دیده هات
فدای نامَت یاعلی
رفته ز دنیا پدرت
سرت سلامت یاعلی
آجرک الله یاعلی
بند۲
بیا و ببین مولا که خون دل طاها شد
دیگه پدرت راحت ز زخم زبون ها شد
باید به سینه ات نهان
توکوهی از محن کنی
باید که با دست خودت
تن پدر کفن کنی
آجرک الله یاعلی
بند۳
برای اباحیدر پسر نه حبیبی تو
میره پدرت تاکه نبینه غریبیتو
داره میره تا نبینه
بین طناب دستای تو
نبینه جای سیلیو
رو صورت زهرای تو
آجرک الله یاعلی
#عبدالزهرا ✍
#حضرت_رباب
👇
.
#دوبیتی
#حضرت_رباب
چرا قهری مگر تقصیر دارم
بِجایت بر کَفَم زنجیر دارم
کفِ آبی فقط خوردم عزیزم
بیا از نیزه پایین شیر دارم
🔹🔹
دلم مِیلِ دو اَبروی تو دارد
ببین که شانهام مویِ تو دارد
در آغوشم فقط پیراهنِ توست
لباس تازهات بویِ تو دارد
🔹🔹
نمیآید پس از توخواب ، ای کاش...
که میمُردم منِ بی تاب ای کاش
دوباره شیر آوردم ولی حیف...
نمیخوردم پس از تو آب ای کاش
🔹🔹
مرا آزار با زنجیر میداد
به من نانخشک با تحقیر میداد
زنِ شامی مرا سوزاند وقتی
کنارم طفل خود را شیر میداد
🔹🔹
دوباره روضه میگیرم عزیزم
در این ویرانه میمیرم عزیزم
دوباره حرمله رد شد از اینجا
دوباره خشک شد شیرم عزیزم
🔹🔹
نگفتند آه داغِ بچه دیدهاست
نگفتند از بلا پُشتش خمیده است
ولی گفتند این تازه عروسان
عروسِ فاطمه مویش سفید است
🔹🔹
گُلِ یاسِ مرا از ساقه بستند
مرا با ریسمان بر ناقه بستند
نمیماندی به نیزه چاره کردند
سَرَت را با نخِ قنداقه بستند
🔹🔹
چه حسرتها چشیدم بچهام را
چه سختیها کشیدم بچهام را
کنارِ بچههای نیزه دارش
به رویِ نیزه دیدم بچه ام را
#حسن_لطفی ✍
#حضرت_علی_اصغر_علیه_السلام
#حضرت_رباب_سلام_الله_علیها
.
Ramazan 1403 Hadadian [Mohjat_Net] (3).mp3
1.67M
#امام_حسین
#حضرت_رباب
#محمد_حسین_حدادیان
ضیافت الله یعنی رحمت عام حسین
سفره ی امسال ما خورده به نام حسین
تو این شبا یه جور دیگه
صدای ماتمش میاد
ماه رمضون که میرسه
بوی محرمش میاد
السلامُ علی خامس آل عبا
ساکن کرب و بلا ابی عبدالله
حسین یا اباعبدالله
****
ای عشق بی بدل حسین
احلی من العسل حسین
از آسمون صدا میاد
نوحوا علی الحسین
دست خالی اومدم سمت تو دریای نور
هرشب زائر تو ام با سلام از راه دور
السلامُ علیک یابن خاتم الانبیا
السلامُ علیک یابن الزمزم و الصفا
السلامُ علی ساکن کربلا
سلامٌ علی ساکن کرب و بلا
****
با مدد ارباب میگم از
بانویی که کوه حجابه
چادرِ سرش سایه داره
روی سرِ کل سحابه
همسر شاهه عالیجنابه
آرومِ دل پسر ابوترابه
شبیه خورشید به ما میتابه
که مادر همه ی نوکرا ربابه
ماهِ عالمتاب زوجه الارباب
جون شیش ماهت ماها رو دریاب
زوجه الارباب زوجه الارباب
#ماه_رمضان 1403
.
1_12211555747.mp3
6.52M
.
#زمینه #زمزمه
#حضرت_رباب
#حضرت_علی_اصغر
#سبک_من_این_پایین_تو_اون_بالا
آرزوهایی که داشتم بعد تو نقش بر آب شد
کوه رویای من از بعد رفتنت خراب شد
جای شکرش باقیه با اینکه از غمت میسوزم
زیر سایتم چقدر خوبه کنارمی هنوزم
دیگه دنیا
بدون تو به من نمیسازه
هنوز میبینمت چشات بازه
برا تو میخونم لالایی
به اصرارِ
عمه منم یه خورده آب خوردم
ببین برای تو هم آوردم
ولی تو روی نیزه هایی
من این پایین تو اون بالا
علی لالا علی لالا
من میخواستم وایسی رو پای خودت نه روی نیزه
دستامو شبیه گهواره میگیرم سوی نیزه
قول میدم اگه ورق برگرده و علی نمیره
جوری لالایی بخونم حرملهام گریه اش بگیره
تلاش کردم
حسین ازت بشنوه بابایی
عصای دست نیزه دارایی
بی تو از این زمونه سیرم
گل یاسم
بگو کی از شاخه تو رو چیده
لبت هنوزم بوی شیر میده
الهی من برات بمیرم
بمیرم کاش همین حالا
علی لالا
#امیر_طلاجوران✍
.
#سبک_از_همون_روز_ازل_مأنوسه_با_تو_روزگارم
.
#امام_زمان
#شب_هفتم_محرم
#حضرت_علی_اصغر و مادرشان رباب علیهما السلام
کمتر ببار، چشم تو ابر ِبهاره نیست
کمتر ببار، اشک غمت را شماره نیست
قلبم شکسته از غم صحرانشینی ات
حقّم بده که جنس دلم، سنگ خاره نیست
گویم همیشه آخر هر استغاثه ام
آیا برای آمدنت راه چاره نیست؟
ای کاش من صدای تو را بشنوم دمی
حالا که چشم؛ لایق ِیک دم نظاره نیست
با ما بخوان دعای فرج، رد نمی شود
در کار خیر، حاجت هیچ استخاره نیست
حق را برای امر ظهورت قسم دهم
بالاتر از قسم به لب شیرخواره نیست
اینجا رسید؛ روضه ی لالایی رباب
اصغر کسی به سنّ تو بر نی سواره نیست
پایین بیا و در بغلم خواب ناز کن
بر روی نی که جای تو با حلق پاره نیست
ای نیزه دار، اصغر من را به نی نبند
بر حنجرش که طاقت زخم ِ دوباره نیست
زحمت نده به خود، چه نیازی به نیزه است
آغوش من که هست اگر گاهواره نیست
از من نگیر فاصله هرچند مضطرم
من را که تاب دوری این ماه پاره نیست
در زیر دست و پا سر طفلم چه می کند؟
روی زمین که یکسره جای ستاره نیست
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
....
#امام_زمان
#حضرت_رباب و حضرت علی اصغر علیهماالسلام
از چه دعای آمدنت مستجاب نیست
این زندگی بدون تو غیر از عذاب نیست
در انتظار دیدن تو، صبر تا به کی؟؟؟
دیگر قرار رفته و در سینه، تاب نیست
کم گریه کرده ایم برای ظهور تو
در آسمان دیده، برایت سحاب نیست
دستم بگیر تا که بمانم به راه تو
بر استواری ام که حساب و کتاب نیست
وقتی میان مجلس روضه نشسته ام
در فتنه ها دگر به دلم اضطراب نیست
حالا که در فراق تو بی چاره گشته ایم
چاره به غیر روضه ی بی بی رباب نیست
می گفت اصغرم، گل لب تشنه ام بخواب
در خیمه ها برای تو یک قطره آب نیست
این رعد و برق و چک چک باران و جوی آب
پیش نگاه ِحسرت تو جز سراب نیست
یک تن نگفت حرمله ی پست و رذل را
ملعون، نزن،که کشتن کودک ثواب نیست
زد یک سه شعبه بر تو و قلب من و حسین
بهتر از این برای عدو، انتخاب نیست
حالا به روی نیزه شدی داغ دائمم
حقّ ِلبان خشک تو این آفِتاب نیست
پایین بیا و در بغلم خواب ِ ناز کن
بر روی نی که اصغر من جای خواب نیست
از بس که خورده ای به زمین از فراز نی
چاره به غیر ِ بستن تو با طناب نیست
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
.........
مناجات مهدوی محرمی
حضرت علی اصغر علیه السلام
#مناجات_انتظار_حضرت_علی_اصغر_علیه_السلام5
ای آفتاب شیعه کجایی أبالغریب
کی می شود که رخ بنمایی أبالغریب
در بین روضه بر لب ما دم به دم دعاست
تا بشنویم از تو صدایی أبالغریب
آقا خودت برای ظهورت دعا نما
ما را بس است داغ جدایی أبالغریب
حق را به لعل تشنه ی اصغر قسم دهم
دیگر امام شیعه بیایی أبالغریب
حق را قسم به حنجر پاره دهم که تو
دیگر شوی ز غصه رهایی أبالغریب
ای منتقم ببین که رباب است منتظر
بر زخم قلب او تو دوایی أبالغریب
بنگر که آب بر لب تشنه شده حرام
در کربلا نمانده حیایی أبالغریب
تیر از گلوی طفل، بکش جای جدّ خود
تنها قرار خون خدایی أبالغریب
بنگر رباب دیده گلش را به روی نی
دیگر نخورده آب و غذایی أبالغریب
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
.
.
#شور
#حضرت_رباب سلام الله علیها
#حضرت_علی_اصغر علیه السلام
🍀
بانوی اطهر یارباب
مادر نوکر یارباب
همسر ارباب نشاتین
یا ام الاصغر یارباب
عروس بانوی دو عالم
نوکریه تو حُسن حالم
میثم تمار تو هستم
عشق تو کرد منو به دارم
بی بی ربابه ، سند کرببلا به نامش
بی بی ربابه ، انس و جن و مَلَکَن غلامش
بی بی ربابه ، نوکرای اصغرو کرده سفارش
جان سنه قربان یارباب
🍀🍀🍀🍀
باب الحوائج علیِ اصغر
عشق تو رایج علیِ اصغر
صاحب عرش کبریایی
والا مدارج علیِ اصغر
یاور لشکرِ حسینه
شیر دلاورِ حسینه
به روی دستان پدر جان
یه پا علمدارِ حسینه
شهزاده اصغر ، در مدار تو میچرخه محشر
شهزاده اصغر ، پسره حسینو پور حیدر
شهزاده اصغر ، برای رقیه هستی دلبر
جان سنه قربان علی اصغر
🍀🍀🍀🍀
#شب_هفتم_محرم
به قلم✍️:
#حمید_علی_کاظم
#محمد_مهدی_کاظمی
#محمد_امین_معطری
.👇👇
زمینه 2mp3.mp3
16.41M
#حضرت_رباب
#حضرت_علی_اصغر
خونهی نو مبارک، قرارم
حالا میخوابی راحت، عزیزم
به آرزوت رسیدی ولی من
دارم رو آرزوم خاک، میریزم
نترسیا، یه وقتی از تاریکیا
نترسیا، زودی میاد پیشت بابا
نترسیا، میبردت پیش خدا
خوش به حال خاک، تو بغلش آرومی
قربون چشات، عین بابات مظلومی
لالا لالا لالایی مادر
گل نازم خوابیدی آخر
##
الهی حرمله خیر نبینه
بویی از دین و ایمون نبرده
مگه چقدر گلو داشتی مادر
که واسه تو سه شعبه آورده
آخه چرا ؟ ، حیفش نیومد به خدا ؟
آخه چرا ؟ ، مسلمونیش رفته کجا؟
آخه چرا ؟ ، غنچه مو چیده بی هوا؟
داغتو گذاشت، رو دل بی سامونم
تا زندم گلم ،روضه برات میخونم
لالا لالا لالایی مادر
گل نازم خوابیدی آخر
##
کنار میام یه جوری با داغت
ولی یه صحنه یادم نمیره
خیلی برای بابات دلم سوخت
رباب الهی واسهش بمیره
دلم شکست، وقتی که روی خاک نشست
دلم شکست، آروم آروم چشاتو بست
دلم شکست، خندید بهش لشکر پست
پشت خیمهها گفتم دیگه بابات مرد
وقتی از گلوت سهشعبه رو درآورد
لالا لالا لالایی مادر
گل نازم خوابیدی آخر
شاعر و نغمه پرداز
#صادق_نجم✍
اجرا
#کربلایی_محمد_نداف_پور🎤
#کارگاه_خوشدل📚
.
#حضرت_رباب
#مرثیه
#مثنوی
بس کن رباب نیمهای از شب گذشته است
دیگر بخواب نیمهای از شب گذشته است
کم خیره شو به نیزه، علی را نشان نده
گهواره نیست دست خودت را تکان نده
با دستهای بسته مزن چنگ بر رُخَت
با ناخن شکسته مزن چنگ بر رُخَت
بس کن رباب حرمله بیدار میشود
سهمت دوباره خندۀ انظار میشود
ترسم که نیزه دار کمی جابهجا شود
از روی نیزه رأس عزیزت رها شود
یک شب ندیدهایم که بی غم نیامده
دیدی هنوز زخم گلو هم نیامده
گرچه امید چشم ترت ناامید شد
بس کن رباب یک شبه مویت سپید شد
پیراهنی که تازه خریدی نشان مده
گهواره نیست دست خودت را تکان مده
با خنده خواب رفته تماشا نمیکند
مادر نگفته است و زبان وا نمیکند
بس کن رباب زخم گلو را نشان مده
قنداقه نیست، دست خودت را تکان مده
دیگر ز یادت این غم سنگین نمیرود
آب خوش از گلوی تو پائین نمیرود
بس کن ز گریه حال تو بهتر نمیشود
این گریهها برای تو اصغر نمیشود
#حسن_لطفی
.
482K
#زمزمه
#حضرت_رباب
گریه نکن رباب
عروس مادرم
گریه نکن رباب
منم یه خواهرم
گریه نکن رباب
آتیشمون زدی
از وقتی رفت علی
خیمه نیومدی
گریه کن ..
برا خودت گریه کن
برا حرم گریه کن
گریه کن اما رباب
آروم یکم گریه کن
ای وای ...دلم خونه رباب
ای وای بی سامونه رباب
ای وای پریشونه پریشونه رباب
گریه نکن رباب با بی کسی بساز با گریه هات علی زنده نمیشه باز گریه نکن رباب به غم امون نده دستای خالی تو انقد تکون نده گریه کن که آبو وا کردنو سینه ات پر از شیر شده دنبال بچت نگرد آخه دیگه دیر شده ای وای صدا گریه ات رباب ای وای دلو کرده کباب ای وای سوزونده صورتت رو آفتاب
.
#امام_زمان
" خدا نكرده اگر دلبرم نظر نكند
حديث عشق به دل ذره اى اثر نكند
اگركه او نپسندد به سينه درمان را
خدا گواست دگر نسخه اى اثر نكند
دلى كه از اثر معصيت سيه گشته
به جز نگاه ولايت بر او اثر نكند
تمام ترسم از اين است كه صبح يك جمعه
گه ظهور كه آيد مرا خبر نكند
اگر كه سايه رحمت كشد از اين سرِ ما
ز كوچه ی دل ما لحظه اى گذر نكند
منم كه بى نظرش سر شكسته مى گردم
و گرنه دلبر من ذره اى ضرر نكند
دلا ز دلبر خود خوب پاسداى كن
كه گر صفاى تو باشد دگر سفر نكند
كسى كه درد سرش را نخواست عاشق نيست
كسى كه اهل بلا نيست ترك سر نكند "
.........
#مناجات_با_امام_زمان
السّلامُ عَلیکَ یا سَبیلَ اللّهِ الذّی مَن سَلَک غَیرَه هَلَک
غروب بختِ مرا صبحگاهِ نیکو نیست
چراغ زندگیام را توان سوسو نیست
فراقِ یوسف مصری کجا وُ دوری تو...
قیاس داغ تو در حدِّ این ترازو نیست
شمیمِ زلفِ تو را حمل می کند با خود
وگرنه باد زمستانِ شهر ، خوشبو نیست
دل از هوای تو کندن ، برای من سخت است
همیشه کوچ ، مُراد دل پرستو نیست
شلوغبازیِ دنیا فریب داده مرا
تمام رونق این دَهر جز هیاهو نیست
به بی خیالی این روزگار می گِریَم
تو نیستی و از این غم خمی به ابرو نیست
عزیزکردهی زهرا ! مریض هجر تواَم
علاجِ درد مرا غیر وصل ، دارو نیست
غُبار کوچه برای تو بی قرار شده
کدام ذَرّه به شوق تو در تکاپو نیست؟!
مسیر آمدنت رفتگر نمی خواهد؟!...
نگو به پلک تَرَم ، وقت آب و جارو نیست!
چه نذرها که نکردیم تا تو برگردی
ببین! به دست زنان مَحَل ، النگو نیست
تمام آرزوی مادرم ظهور تو بود...
دگر بساط دعایش میان پَستو نیست
بیا وُ مثل رضاجان ، تو ضامن من شو!
اگرچه طینَت این گُرگ مثل آهو نیست
هنوز عشق تو را جار می زنم آقااااااا !
خوش است پی ببری عاشق تو ترسو نیست
سر مرا بکشان روی دارِ شاه نجف
که مرگِ ساده در اندیشهی علیگو نیست
علی به دست خودش دفن می کند ما را
نماز مَیِّت ما را امام ، جز او نیست
تو را به مادر ششماههی حسین..، بیا
رُباب ، آنکه شبیه اش هنوز الگو نیست
▪️
سهشعبه خورد به حلقوم طفل...، مادر مُرد
شبیه ذبحِ علی روضهای دوپهلو نیست
#مناجات
#امام_زمان
#حضرت_رباب
#بردیا_محمدی ✍
...........
#حضرت_رباب
#حضرت_رباب_سلام_الله_علیها
#حضرت_علی_اصغر
#دوبیتی
چرا قهری مگر تقصیر دارم
بِجایت بر کَفَم زنجیر دارم
کفِ آبی فقط خوردم عزیزم
بیا از نیزه پایین شیر دارم
دلم مِیلِ دو اَبروی تو دارد
ببین که شانهام مویِ تو دارد
در آغوشم فقط پیراهنِ توست
لباس تازهات بویِ تو دارد
نمیآید پس از توخواب ، ای کاش...
که میمُردم منِ بی تاب ای کاش
دوباره شیر آوردم ولی حیف...
نمیخوردم پس از تو آب ای کاش
مرا آزار با زنجیر میداد
به من او نان با تحقیر میداد
زنِ شامی مرا سوزاند وقتی
کنارم طفل خود را شیر میداد
دوباره روضه میگیرم عزیزم
در این ویرانه میمیرم عزیزم
دوباره حرمله رد شد از اینجا
دوباره خشک شد شیرم عزیزم
نگفتند آه داغِ بچه دیدهاست
نگفتند از بلا پُشتش خمیده است
ولی گفتند این تازه عروسان
عروسِ فاطمه مویش سفید است
گُلِ یاسِ مرا از ساقه بستند
مرا با ریسمان بر ناقه بستند
نمیماندی به نیزه چاره کردند
سَرَت را با نخِ قنداقه بستند
چه حسرتها جشیدم بچهام را
چه سختیها کشیدم بچه ام را
کنارِ بچههای نیزه دارش
به روی نیزه دیدم بچه ام را
فقط لالا کنم لالا بخوابی
ندارم غصه دیگر تا بخوابی
از آغوشم جدا گشتی و رفتی
که رویِ سینهی بابا بخوابی
نه رحمی بر پدر ، نه شرم کردند
بساطِ غارتش را گرم کردند
برای آنکه راحتتر بخوابی
زدند و سینهاش را نَرم کردند
سرم شد خاکِ عالم نیزه رَد شد
به پشتِ خیمه دیدم نیزه رَد شد
به دنبالِ تو میگشتند بر خاک...
چنان زد از تنت هم نیزه رَد شد
به پشتِ خیمهام قلبم گرفته
تمام چهرهام را غم گرفته
زِ بس نازی که تیری با سهشعبه
در آغوشش تو را محکم گرفته
عبا را روی تو افکند بابا
دلش را از غمت آکند بابا
چنان با تیر چسبیدی به قلبش
تو را از سینهی خود کَند بابا
#حسن_لطفی
.
.
#امام_زمان
" خدا نكرده اگر دلبرم نظر نكند
حديث عشق به دل ذره اى اثر نكند
اگركه او نپسندد به سينه درمان را
خدا گواست دگر نسخه اى اثر نكند
دلى كه از اثر معصيت سيه گشته
به جز نگاه ولايت بر او اثر نكند
تمام ترسم از اين است كه صبح يك جمعه
گه ظهور كه آيد مرا خبر نكند
اگر كه سايه رحمت كشد از اين سرِ ما
ز كوچه ی دل ما لحظه اى گذر نكند
منم كه بى نظرش سر شكسته مى گردم
و گرنه دلبر من ذره اى ضرر نكند
دلا ز دلبر خود خوب پاسداى كن
كه گر صفاى تو باشد دگر سفر نكند
كسى كه درد سرش را نخواست عاشق نيست
كسى كه اهل بلا نيست ترك سر نكند "
.........
#مناجات_با_امام_زمان
السّلامُ عَلیکَ یا سَبیلَ اللّهِ الذّی مَن سَلَک غَیرَه هَلَک
غروب بختِ مرا صبحگاهِ نیکو نیست
چراغ زندگیام را توان سوسو نیست
فراقِ یوسف مصری کجا وُ دوری تو...
قیاس داغ تو در حدِّ این ترازو نیست
شمیمِ زلفِ تو را حمل می کند با خود
وگرنه باد زمستانِ شهر ، خوشبو نیست
دل از هوای تو کندن ، برای من سخت است
همیشه کوچ ، مُراد دل پرستو نیست
شلوغبازیِ دنیا فریب داده مرا
تمام رونق این دَهر جز هیاهو نیست
به بی خیالی این روزگار می گِریَم
تو نیستی و از این غم خمی به ابرو نیست
عزیزکردهی زهرا ! مریض هجر تواَم
علاجِ درد مرا غیر وصل ، دارو نیست
غُبار کوچه برای تو بی قرار شده
کدام ذَرّه به شوق تو در تکاپو نیست؟!
مسیر آمدنت رفتگر نمی خواهد؟!...
نگو به پلک تَرَم ، وقت آب و جارو نیست!
چه نذرها که نکردیم تا تو برگردی
ببین! به دست زنان مَحَل ، النگو نیست
تمام آرزوی مادرم ظهور تو بود...
دگر بساط دعایش میان پَستو نیست
بیا وُ مثل رضاجان ، تو ضامن من شو!
اگرچه طینَت این گُرگ مثل آهو نیست
هنوز عشق تو را جار می زنم آقااااااا !
خوش است پی ببری عاشق تو ترسو نیست
سر مرا بکشان روی دارِ شاه نجف
که مرگِ ساده در اندیشهی علیگو نیست
علی به دست خودش دفن می کند ما را
نماز مَیِّت ما را امام ، جز او نیست
تو را به مادر ششماههی حسین..، بیا
رُباب ، آنکه شبیه اش هنوز الگو نیست
▪️
سهشعبه خورد به حلقوم طفل...، مادر مُرد
شبیه ذبحِ علی روضهای دوپهلو نیست
#مناجات
#امام_زمان
#حضرت_رباب
#بردیا_محمدی ✍
...........
#حضرت_رباب
#حضرت_رباب_سلام_الله_علیها
#حضرت_علی_اصغر
#دوبیتی
چرا قهری مگر تقصیر دارم
بِجایت بر کَفَم زنجیر دارم
کفِ آبی فقط خوردم عزیزم
بیا از نیزه پایین شیر دارم
دلم مِیلِ دو اَبروی تو دارد
ببین که شانهام مویِ تو دارد
در آغوشم فقط پیراهنِ توست
لباس تازهات بویِ تو دارد
نمیآید پس از توخواب ، ای کاش...
که میمُردم منِ بی تاب ای کاش
دوباره شیر آوردم ولی حیف...
نمیخوردم پس از تو آب ای کاش
مرا آزار با زنجیر میداد
به من او نان با تحقیر میداد
زنِ شامی مرا سوزاند وقتی
کنارم طفل خود را شیر میداد
دوباره روضه میگیرم عزیزم
در این ویرانه میمیرم عزیزم
دوباره حرمله رد شد از اینجا
دوباره خشک شد شیرم عزیزم
نگفتند آه داغِ بچه دیدهاست
نگفتند از بلا پُشتش خمیده است
ولی گفتند این تازه عروسان
عروسِ فاطمه مویش سفید است
گُلِ یاسِ مرا از ساقه بستند
مرا با ریسمان بر ناقه بستند
نمیماندی به نیزه چاره کردند
سَرَت را با نخِ قنداقه بستند
چه حسرتها جشیدم بچهام را
چه سختیها کشیدم بچه ام را
کنارِ بچههای نیزه دارش
به روی نیزه دیدم بچه ام را
فقط لالا کنم لالا بخوابی
ندارم غصه دیگر تا بخوابی
از آغوشم جدا گشتی و رفتی
که رویِ سینهی بابا بخوابی
نه رحمی بر پدر ، نه شرم کردند
بساطِ غارتش را گرم کردند
برای آنکه راحتتر بخوابی
زدند و سینهاش را نَرم کردند
سرم شد خاکِ عالم نیزه رَد شد
به پشتِ خیمه دیدم نیزه رَد شد
به دنبالِ تو میگشتند بر خاک...
چنان زد از تنت هم نیزه رَد شد
به پشتِ خیمهام قلبم گرفته
تمام چهرهام را غم گرفته
زِ بس نازی که تیری با سهشعبه
در آغوشش تو را محکم گرفته
عبا را روی تو افکند بابا
دلش را از غمت آکند بابا
چنان با تیر چسبیدی به قلبش
تو را از سینهی خود کَند بابا
#حسن_لطفی
.