۲
#قسمت_دوم توسل به #حضرت_مسلم ابن عقیل علیه السلام اجرا شده شب اول محرم ۹۸ حاج سید محمد جوادی
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
برایِ غربت مسلم همین بس
یه زن تنها پناهِ من شد اینجا
دیگه آب از سر مسلم گذشته
خداحافظ عزیزِ قلبِ زهرا ..
چی میاد اینجا به سرت
پیشِ چشایِ مادرت
غارت میشه پیرُهنت
اسیری میره دخترت ..
*اگه میای دیگه رقیه رو نیار .. اینا دستاشون سنگینِ حسین .. اگه میای دیگه شیرخواره رو نیار .. حرمله سه شعبه هارو آماده کرده حسین .. بازار آهنگرا شلوغه ..*
میا کوفه که زینب خار گردد
اسیر کوچه و بازار گردد
میا کوفه که اکبر نوجوان ست
علیِ اصغرت شیرین زبان ست
صدام میارزه زانوهام میلرزه
چشام از غصهی چشم تو دریاست
میاد روزی که بین چندتا نامرد
سر پیراهن و عمامه دعواست ..
جسم تو زیر دست و پا
کنجِ تنور میره سرت
با دست بسته عاقبت
تنها میمونه خواهرت
#سید_محمد_جوادی
#شب_اول_محرم
#روضه_حضرت_مسلم_ابن_عقیل
#محرم
۳
#قسمت_پایانی توسل به حضرت مسلم ابن عقیل علیه السلام اجرا شده شب اول محرم ۹۸ حاج سید محمد جوادی
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
*حسین جان .. هی رقیه میگه بابا کی میرسیم مهمونی ... بابا اینهمه نامه نوشتن ، گفتن باغ هامون پر از میوه ست ، نهرهامون پر از آبِ .. چرا هرکسی مارو میبینه از ما فاصله میگیره ؟!..
گفت حسین :*
حاضرم غربت ببینم بیشتر ، اما تو نه
دربه در باشم در این کوه و کمر ، اما تو نه
حاضرم وقتی سرم خورجین به خورجین میرود
در تنور خانه باشم تا سحر ، اما تو نه
حاضرم وقتی که در بازار کوفه غلغله است
داغ ناموسی ببینم بر جگر، اما تو نه
حاضرم صد اسب از روی تن من رد شوند
پیکرم در خاک باشد بی سپر ، اما تو نه
شاعر : سید پوریا هاشمی
*آوردنش بالا دارالعماره .. همه صورتش خون آلوده .. لب و دندان پرِ خونِ .. اما تو آب خواستی آوردن برات ، قسمت نشد بنوشی .. نه دخترات دیدن ، نه پسرات دیدن .. دلا بسوزه برای اون آقایی که تو گودال .. وقتی ذوالجناح اومد دم خیمه .. هشتاد و چهار زن و بچه از خیمه بیرون ریختن .. زیارت ناحیهی مقدسه میگه این زن و بچه پشت ذوالجناح راه افتادن .. درست لحظه ای رسیدن که شمر روی سینه نشسته ...*
آنقدر محو جمال احدیت بودی
که در آوردن پیراهن تو آسان شد
نعل تازه به سم اسب زدن کار که بود
که سراپای تو با سطح زمین یکسان شد
آنقَدَر زیور و خلخال ربودند ز ما
که به بازارِ طلا نرخ طلا ارزان شد
شاعر : سعید خرازی
#سید_محمد_جوادی
#شب_اول_محرم
#روضه_حضرت_مسلم_بن_عقیل
سید محمدجوادی-شب اول.mp3
1.17M
#قسمت_دوم
توسل به حضرت مسلم ابن عقیل علیه السلام اجرا شده شب اول محرم ۹۸ حاج سید محمد جوادی
سید محمد جوادی شب اول.mp3
1.09M
#قسمت_پایانی
توسل به حضرت مسلم ابن عقیل علیه السلام اجرا شده شب اول محرم ۹۸ حاج سید محمد جوادی
تمام ملک خداوند غرق ماتم توست
فقط نه ماه محرم زمان محرم توست
*همانگونه که دیشب گفتم بگو هر جایِ جلسه نشستی صداتُ آزاد کن حسین جان ..*
بهشت و حور و قصورم تویی امام حسین
هزار شکر که در سینه ام فقط غم توست
فقط نه گنبد زردت فقط نه صحنُ سرایت
تمام عالم ایجاد زیر پرچم توست
*یارالی .. آقام آقام آقام
شب دومه ، مثل دیشب خیلی خسته شدی حق داری ، داد زدی صدات گرفته اما رفتی راحت توی خونت خوابیدی آب نوشیدی تو صحرا که خیمه نزدی .. این زنُ بچه رو هرکی دید ازشون فاصله گرفت گفت نکنه یه وقت حسین بگه کمک کن .. همه راهشونُ کج کردن..*
اگر به اشک شود غرق عالمِ هستی
به قطره قطرهی خونِ دلت قسم کمِ توست
غمِ تورا نفروشم به ثروتِ دو جهان
چه اعتناش به دِرهم کسی که دَرهم توست
*میخوایم بریم استقبال زینب سلام الله علیها عین فردا قافله وارد کربلا شد به یه جا رسید دیدن مرکب حرکت نمیکنه هی مرکب عوض کردن حضرت سوال کرد اینجا کجاس؟ عرضه داشتن ، نینوا، ساحل فرات فرمود آیا نام دیگه ای هم داره؟ آره آقا نام دیگرش کربلاست ..
عزیز زهرا از مرکب پیاده شد دیدن خم شد یه مشت خاکُ برداشت هی بو میکنه گفت این زن و بچه رو با احترام پیاده کنید اینجا کربلاست عباس این مخدرات خسته هستن رقیه رو بغل کن روی خاکا بذار خیلی مواظب زینب باش عباس .. نکنه کسی از دور سایهی زینبُ ببینه .. با احترام همه رو پیاده کرد*
آب بر طفل رباب آماده کن
بر علی اکبر گلاب آماده کن
آفتاب از دامنِ شب آمده
خیمه برپا کن که زینب آمده
کربلا خون بنوش و اشک جاری کن ز عین
خیر مقدم گو به آقایت حسین
*خیمه هارو برپا کردن آقاشیخ جعفر میگه همچین که این خاکُ برداشت بو کنه زن و بچه و همه دورشُ گرفتن به اینا نگاه میکنه اشک میریزه ..از الان میبینه اینا تو گودال دور بدن بی سرش دارن گریه میکنن خیمه هارو برپا کرد به هر خیمه یه سری زد دید یه گوشه رباب علی اصغرُ بغل کرده
علی لای لای .. هی لبای علی رو میبوسه هی زیر گلوشُ میبوسه .. یه گوشه رفت دید علی اکبر رقیه رو بغل کرده میگه خواهر خودم هستم نمیذارم خسته بشی اومد پشت خیمه ها دید خواهر رو خاکا نشسته زانو بغل گرفته میگه حسین اینجا کجاس مارو آوردی همچین که پا از محمل روی خاک گذاشتم بند دلم پاره شد .. گفت خواهر حالا که اینجوری شد بذار بگم با بابام علی و داداشمون حسن از صفین برمیگشتیم تو همین سرزمین لحظاتی دقایقی بابام علی سر به زانوی حسن گذاشت چیزی نگذشت از خواب پرید هی تو صورت من نگاه میکرد گریه میکرد گفت حسین دیدم تو این سرزمین غریب گیر آووردنت .. تو خون خودت داری دست و پا میزنی اما یه نفر نیست کمکت کنه ..
گفت زینب :
همینجا صورتت نیلی میشه
تسلیت ها ضربت سیلی میشه
گفت خواهرم صبر کن خواهر اینجا یه صحنه هایی اتفاق میفته گریه رو برای اونجا بذار .. اون لحظه ای که علی اصغرمُ رو دست میگیرم اینجا حضرت با ارادهی خودش از اسب پیاده شد اما چند روز دیگه بی رمق به پیشانی سنگ خورده ملعون ضربتی به پای حضرت زد اقا رو از اسب پایین آوورد با صورت رو خاک افتاد ..*
بی توان ز جای خود برخواست
تنش از شوق یار میلرزید
با دو چشمی که بویِ باران داشت
اون خدا را کنار خود میدید
لال گردم سنان به نامردی
نیزه را زد به سینهی ارباب
جان عالم به خاک و خون غلطید
گفت یارب حسین را دریاب
*همچین که بدنشُ برگرداند محاسنش به خاک رسید گفت خدا از حسین راضی شدی ؟!.. گفت حسین یه عزتی بهت بدم همه بهت غبطه بخورن .. *
سر فرصت همه پیاده شدند
صید افتاده بود در دل دام
غارت پیکرش که پایان یافت
آمدند عده ای سواره نظام
حمله به امام نور کردند
از روی تنش عبور کردند
افسوس که پیراهن ندارد
نور ازلی کفن ندارد
*بماند .. یه کاری کردن خواهر نشناخت بدنُ ..همچین که اومد کنار بدن صدا زد اَانت اخی ؟! اَانت ابن امی؟ آیا تو برادر زینبی؟...*
🕍کانال محبان اهلبیت(ع)🎤🎤
🔊روضه و نوحه های ناب از مداحان ترکی و فارسی✔
لطفاکانال روبه دوستان خودمعرفی کنید☝
لینک کانال در پیام رسان ایتا:👇👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122
کرم تو کرم سلطانه
حرم تو حرم سلطانه جوادالائمه
تا حرمت پر میگیرم آقا
تو شاهی و من فقیرم آقا جوادالائمه
جوادالائمه ای دلخوشیِ حضرت زهرا
اسم تو جلا میده به دلها
صحن تو زده طعنه به دنیا
دوباره باز وقت شور و شِینه
آره دلم عمری زیر دِینه
آقا دلم تنگ کاظمینه
... غریب آقا ، آقای غریبم ...
کار تو شد آه و گریه زاری
یاد غم کوچه بیقراری جوادالائمه
خاطره ها باز جلو چشاته
از کودکی همیشه باهاته جوادالائمه
به یاد مدینه چشمات پُره خون میشه دوباره
میفته نفس هات به شماره
اشکات مثل بارون بهاره
داغ عطش قلبتو سوزونده
از جیگرت چیزی که نمونده
خودِ خدا روضه هاتو خونده
... غریب آقا ، آقای غریبم ...
اگه به تو همسرت جفا کرد
خون به دل حضرت رضا کرد جوادالائمه
خیر و خوشی از کسی ندیدی
تازه جوونی ولی خمیدی جوادالائمه
الهی بمیرم شد قاتل تو همسرت آقا
میسوزه همه پیکرت آقا
گریون تو شد مادرت آقا
خنده زنان دور بستر تو
همسر تو در برابر تو
کاشکی نبود یار و یاور تو
... غریب آقا ، آقای غریبم ...
#کاش_روزی_آید........
کاش روزی برسد، که به هم مژده دهیم
یوسف فاطمه آمد!
دیدی ... من سلامش کردم،
پاسخم داد امام
پاسخش طوری بود
با خودم زمزمه کردم که امام؛
میشناسد مگر این بیسروسامان را!!
و شنیدم فرمود:
تو همانی که «فرج» میخواندی ...
▪️الهی عظم البلاء
▫️اللهم عجل لوليك الفرج
🍃اللهم عجل لولیک الفرج🍃
#هدیه_امام_زمان_صلوات ✅
4_5864007325555099338.mp3
22.38M
#نوحه _اول_به _کرببلا
گل زهرا بیا ترک سفر کن
بیا از کربلا جانا ازل کن
گلم اینجا زمینش خار دارد
وای از دل زینب داد از دل زینب
وای از دل زینب داد از دل زینب
به جونش کرده ریشه بی وفایی
هوایش دیده است بوی جدایی
ندارد اعتباری سایبانش
شراره میچکد از آسمانش
گلم اینجا دیار بی وفاییست
نگاهی با نگاهت آشنا نیست
وای از دل زینب داد از دل زینب
وای از دل زینب داد از دل زینب
نمی چرخد به کامت چرخ گردون
غم غربت دلت را می کند خون
شب اول محرم
4_6037398282030810269.mp3
285.9K
💠 سبک زمينه شهادت حضرت باقرالعلوم سلام الله عليه 💠
از شاعـر گرانقدر گروه شـــــاعران جواز نوکـــــرۍ
⭐️ عباس میرخلف زاده ⭐️
چشم آسمون ، گريونه برام
بغض سينمه ، اين اشك چشام
مگه يادم ميره ، بعده يه عمر ، كرب و بلا رو
مگه يادم ميره ، تو خيممون ، اشك بابا رو
مگه يادم ميره ، اون لحظه ي ، غروبِ تلخ و
مگه يادم ميره ، آتيش تو ، ي خيمه ها رو
نه ، يادم نميره
بخدا كه هر شب ، گريَم ميگيره
دلم اسيره
آه ، غريب آقام
كابوسه هنوز ، خواب هر شبم
گريونه غمه ، عمه زينبم
مگه يادم ميره ، از روي تل ، آهي كشيد و...
مگه يادم ميره ، از روي تل ، آهي شنيد و...
مگه يادم ميره ، والشمرُ جالسٌ علىٰ صدر...
مگه يادم ميره ، با خنجرِ ، كُندي بريد و....
نه ، يادم نميره
بخدا كه هر شب ، گريَم ميگيره
دلم اسيره...
آه ، غريب آقام
آه از دختري ، كه رو نيزه ها
با اشك چشاش ، هِي ميگفت بابا
مگه يادم ميره ، فرياداي ، زجر و تو صحرا
مگه يادم ميره ، تا كه زدش ، ميگفت بابا
مگه يادم ميره ، تا ديد سر و ، لكنت گرفت و
تو خرابه به هق هق افتاد و ، افتاد رو خاكا
نه ، يادم نميره
بخدا كه هر شب ، گريَم ميگيره
دلم اسيره...
آه ، غريب آقام
#زمینه_97_شهادت_امام_باقر_ع
#عباس_میرخلف_زاده