eitaa logo
کانال مداحی باسبک عاشقان حضرت زینب(س)
26.4هزار دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
971 ویدیو
628 فایل
ارائه متن و صوت نوحه، روضه، مرثیه و،،،، مدیریت کانال:شعبانپور @Haram75 ─⊱✾♡✾⊰─ https://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122 @Asheghane_hazrat_zeynab 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 تعرفه تبلیغات این آیدی👇🏼 @kianatv ─┅─⊱✾♡✾⊰─┅─
مشاهده در ایتا
دانلود
سینه زنی زمینه زیبا به مناسب 23 ربیع الاول سالروز ورود حضرت معصومه سلام الله علیها به شهر مقدس قم و شهادت آن حضرت بانویِ کشورِ جان .. خواهرِ امام رضا کویِ تو باغِ جنان .. خواهرِ امام رضا گدا زیاده تو این حوالی همه میان با ، شکسته بالی کسی نمیره از حرمِ تو ، با دستِ خالی « بی بی معصومه جان .... » گره زدم دلمو .. به حلقه هایِ ضریح اجابته به خدا .. دعا به پایِ ضریح ای کعبۀ دل ، ای قبلۀ جان دخترِ زهرا ، مادرِ ایران میاد زیارت به حرمِ تو شاهِ خراسان « بی بی معصومه جان .... » ای همه هستیِ من .. حسین این علی ای می و مستی من .. حسین ابن علی روزی خورم از خانِ کرمت سینه میزنم ، زیرِ علمت خیال می کنم زائرِ تو ام ، کنج حرمت کریم ابن کریم .. منم عبدِ قدیم ... 🌱کانال اهلبیت(ع)🌱 🔊روضه و نوحه های ناب از مداحان ترکی و فارسی✔ لطفاکانال روبه دوستان خودمعرفی کنید☝ لینک کانال:👇👇👇👇 http://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122
|⇦• سینه زنی زمینه زیبا ویژۀ ایام شهادت حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده شبِ سوم ماهِ محرم سال 1398 به نفسِ حاج سید محمد جوادی✨ •┈┈••✾❀🕊✿🕊❀✾••┈┈• 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. •┈┈••✾❀🕊✿🕊❀✾••┈┈• بابا ، یتیمی سخته خدایی نبودت عذابِ امشب ، خرابه سرد و حالِ رقیه خرابِ عزیزِ دلم ، الهی بمیرم برایِ سرت شبیه ت شدم ، شکسته سر من فدایِ سرت بابایی حسین .. بابایی بابایی بابایی حسین .. _______________ اینجا ، همه شکستن و از غمِ هجرِ تو خسته ن رفتی ، اومدن و دو تا دستایِ عمه رو بستن نبودی بابا ، نبودی چه زجری کشیدیم بابا نبودی بابا ، چه حرفایی که ما شنیدیم بابا عزیزِ دلم ، الهی بمیرم برایِ سرت شبیه ت شدم ، شکسته سر من فدایِ سرت بابایی حسین .. بابایی بابایی بابایی حسین .. ______________ بابا ، یتیمی سخته خدایی نبودت عذابِ امشب ، خرابه سرد و حالِ رقیه خرابِ عزیزِ دلم ، الهی بمیرم برایِ سرت شبیه ت شدم ، شکسته سر من فدایِ سرت بابایی حسین .. بابایی بابایی بابایی حسین .. ابتا یا حسین .. ابتا یا حسین .. ↫ ﴿بابُ الْحَرَم اولین پایگاهِ متنِ روضه﴾ ________________ ┄┅═✧❁۞═
|⇦• ذکر توسل و روضه ویژۀ ورود حضرت معصومه سلام الله علیها به شهر مقدس قم و شهادتِ حضرت ، به نفسِ حاج سید محمد جوادی •✾• ┅═❁•○◉♡◉○•❁═┅ 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ┅═❁•○◉♡◉○•❁═┅ محملت با وقار می آمد (بی بی جانم ..) سبز تر از بهار می آمد وه! عجب خوش خرام می آمد با شکوهِ تمام می آمد محملت بود و … خیلِ استقبال کم محلی نشد زبانم لال *بعضیا انگاری هنوز خودشونو به جلسه نرسوندن ، برا اونا آروم آروم میخونم .. فقط بدونید ما ایرانیا جلو فاطمه سربلندیم .. چه تشییع امام رضا .. چه استقبالِ بی بی معصومه کم نزاشتیم .. بگم ناله بزنی ؟ ..* دم قم گرم! سربلند شدیم ازدعایِ تو بهره مند شدیم *هرجا نشستی زمزمه کن .. نفس بزن .. امام رضا به مهمونایِ خواهرش خوش آمد میگه انقده جمعیت اومد .. هیچ کسی دست خالی نیومد .. انقدر گل به قدمایِ خانم ریختن ..* دم قم گرم ! احترام گذاشت هرچه گل داشت ، رویِ بام گذاشت *رفقا ، خوش به حالتون برا این بی بی بلند گریه می کنید ..* با مَحارم به قم رسیدی ، شکر دمِ دروازه ای ندیدی ، شکر *بهترینِ جایِ قم بردن اسکانش دادن .. بردنش بیتُ النور .. میگن اون محلُ از همه طرف قُرُق کردن .. گفتن مردا اینجا حق ندارن تردد کنن .. (خودشو که نه نه) ، نکنه از دور سایه شُ ببینن .. ای روزگار ..* قم کجا کوفۀ خراب کجا تو کجا زینب و رباب کجا ساربان محملت عجول نراند چادرت زیرپایِ شمر نماند .. شاعر : شام بلا تیره تر از شام بود شام فقط سنگِ لبِ بام بود شام فقط طعنه و دشنام بود آل رسول و ملاءِ عام بود .. *زینبی که کسی سایه شم ندیده بود حالا همه دارن تماشاش میکنن .. حالا داره میگه :* حسین .. خبر داری مرا بازار بردن میانِ مجلسِ اغیار بردن *از دمِ دروازه تا دمِ قصرِ اون ملعون راهی نبوده ، اما طول کشید .. اونجا هم که رفتن زینب چی گفت .. :* نزن .. ببین که دندوناش شکسته .. *سادات معذرت میخوام ، دَخَلَتْ زَيْنَبُ عَلَي ابنِ‏زِيادٍ وَ عليها اَرْذَلُ ثِيابِها وَ هِيَ مُتَنَکِّرَةٌ ..* زینب کجا و مجلسِ نامحرمان کجا مِضمار و چنگ و نای ، حضور رباب خواست کلثوم چاک داد ، گریبانِ صبر را پس دفع ظلم ، از پدرش بو‌تراب خواست کای «شحْنهُ النَّجف»! نظری سویِ بی‌کسان بنْگر یزید ، خانۀ ایمان ، خراب خواست شاعر: تو بی كسم شدی و منم بی كست شدم از تل تو را نديدم و دلواپست شدم پنجاه سال خواهری ام را چه ميكنی؟ احساس هایِ مادری ام را چه ميكنی؟ مانندِ دخترانِ تو طاقت نداشتم گفتی نيا به جان تو طاقت نداشتم وقتي كه پيكر تو زمين گيرِ نيزه هاست زينب تمام زندگی اش زيرِ نيزه هاست خواهر بميرد آه دگر دست و پا نزن تنگ است جات مادرمان را صدا نزن شاعر : •┄┅══○◉↭◉○══┅┄•
۲ توسل به ابن عقیل علیه السلام اجرا شده شب اول محرم ۹۸ حاج سید محمد جوادی ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ برایِ غربت مسلم همین بس یه زن تنها پناهِ من شد اینجا دیگه آب از سر مسلم گذشته خداحافظ عزیزِ قلبِ زهرا .. چی میاد اینجا به سرت پیشِ چشایِ مادرت غارت میشه پیرُهنت اسیری میره دخترت .. *اگه میای دیگه رقیه رو نیار .. اینا دستاشون سنگینِ حسین .. اگه میای دیگه شیرخواره رو نیار .. حرمله سه شعبه هارو آماده کرده حسین .. بازار آهنگرا شلوغه ..* میا کوفه که زینب خار گردد اسیر کوچه و بازار گردد میا کوفه که اکبر نوجوان ست علیِ اصغرت شیرین زبان ست صدام میارزه زانوهام میلرزه چشام از غصه‌ی چشم تو دریاست میاد روزی که بین چندتا نامرد سر پیراهن و عمامه دعواست .. جسم تو زیر دست و پا کنجِ تنور میره سرت با دست بسته عاقبت تنها میمونه خواهرت
۳ توسل به حضرت مسلم ابن عقیل علیه السلام اجرا شده شب اول محرم ۹۸ حاج سید محمد جوادی ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ *حسین جان .. هی رقیه میگه بابا کی میرسیم مهمونی ... بابا اینهمه نامه نوشتن ، گفتن باغ هامون پر از میوه ست ، نهرهامون پر از آبِ .. چرا هرکسی مارو میبینه از ما فاصله میگیره ؟!.. گفت حسین :* حاضرم غربت ببینم بیشتر ، اما تو نه دربه در باشم در این کوه و کمر ، اما تو نه   حاضرم وقتی سرم خورجین به خورجین می‌رود در تنور خانه باشم تا سحر ، اما تو نه   حاضرم وقتی که در بازار کوفه غلغله است داغ ناموسی ببینم بر جگر، اما تو نه   حاضرم صد اسب از روی تن من رد شوند پیکرم در خاک باشد بی سپر ، اما تو نه شاعر : سید پوریا هاشمی *آوردنش بالا دارالعماره .. همه صورتش خون آلوده .. لب و دندان پرِ خونِ .. اما تو آب خواستی آوردن برات ، قسمت نشد بنوشی .. نه دخترات دیدن ، نه پسرات دیدن .. دلا بسوزه برای اون آقایی که تو گودال .. وقتی ذوالجناح اومد دم خیمه .. هشتاد و چهار زن و بچه از خیمه بیرون ریختن .. زیارت ناحیه‌ی مقدسه میگه این زن و بچه پشت ذوالجناح راه افتادن .. درست لحظه ای رسیدن که شمر روی سینه نشسته ...* آنقدر محو جمال احدیت بودی که در آوردن پیراهن تو آسان شد نعل تازه به سم اسب زدن کار که بود که سراپای تو با سطح زمین یکسان شد آنقَدَر زیور و خلخال ربودند ز ما که به بازارِ طلا نرخ طلا ارزان شد شاعر : سعید خرازی
صد جا شمرده ام تو به دادم.. و توسل ویژۀ شهادت حضرت علی ابن موسی الرضا علیه السلام _ سید محمد جوادی ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ بی اعتنا به گنبد و گلدسته و ضریح این بار آمدم که ببینم تو را فقط .. *یا امام رضا .. دلاتون هوایی حرم امام رضاست میدونم .. اما یه کاری کن امام رضا بیاد تو جلسه ...* صد جا شمرده ام تو به دادم رسیده ای *هرجا زمین خوردم اول گفتم یا امام رضا .. آخه شما هم تو کوچه تا بیای خونه هی زمین خوردی آقا ..* صد جا شمرده ام تو به دادم رسیده ای دورست از تو اینکه بیایی سه جا فقط *به خدا هرجا گره به کارمون میخوره میاد .. یا امام رضا .. جانِ جوادت امشب یه نظری به ما کن امام رضا .. قربونِ حرم با صفات ..* در بینِ کوچه هایِ خراسان دلش گرفت از اینکه آمده است به ایران دلش گرفت هرچند شد عزیزِ خراسان طبیعی است یوسف اگر به خاطرِ کنعان دلش گرفت آن چند دانه حبه ی انگور را که خورد از هرچه میهمانی و مهمان دلش گرفت *گفت میرم مجلسِ مامون بر میگردم اباصلت ، اگه دیدی عبا رو سر گرفتم بدون زهرم دادن .. اباصلت نشسته دل نگران ، داره لحظات رو میشماره خدایا آقام کی میاد چه جوری میاد .. یه وقت دید آقا آمد ، عبا رو سرشِ .. هی چند قدم راه میره رو زمین میشینه .. هی میگه جگرم .. قربونِ این ناله ها و اشک ها .. جگرم میسوزه .. بال و پرم میسوزه .. وارد حجره شد ، میگه هی می نشست پا میشد ، بعضی نقل ها میگه ۵۰ بار نشست هی بلند شد .. هی میگه جگرم .. یه وقتایی هم هی صدا میزنه پسرم .. از بس شبیه مادرش افتاد بر زمین در انتهایِ کوچه سرش را گرفته بود چشم انتظارِ دیدنِ روی جواد بود خیلی بهانه ی پسرش را گرفته بود .. بر روی خاک بود که پیچید بر خودش *صدا زد اباصلت فرشایِ حجره رو جمع کن .. میخوام مثل جدِ غریبم بال بال بزنم .. اباصلت میگه گلیمُ جمع کردم دیدم آقا پیراهنشُ بالا زده سینه مبارکشُ رو خاک گذاشته مثل مار گزیده به خودش میپیچه .. هی زیرِ لب میگه غریب حسین .. لحظاتِ آخر ، انقده جوادشُ صدا زد ، اباصلت میگه یه وقت دیدم درای حجره باز شد .. یه آقازاده نورانی وارد شد فرمود من جواد ابن الرضا هستم .. جلو آمده سر مبارکِ حضرتُ رو زانوهاش گذاشت .. یه پدر آرزوش همینه لحظات آخر سرشُ رو پای پسر بزاره .. بابا وقتی سر رو زانو پسر میزاره آروم میشه .. چشم به چشم پسر باشه راحت جان میده .. اینجا جوادالائمه سرت رو به زانوش گذاشت .. دست تو گیسوانت کرد گفت بابا آروم باش .. بابا خودم بدنتُ تشییع میکنم .. خودم کفنت میکنم .. با دستِ خودم تو خاک میگذارمت .. (بگم صدا ناله ت بلند شه؟!..) امام رضا حجره وسیع بود راحت جون دادی اما جد غریبت تو گودال گیر افتاد .. همه ریختن تو گودال .. امام رضا یه سنگ به پیشانیت نخورد .. امام رضا با اسب از رو بدنت رد نشدن .. امام رضا جوادتُ سیلی نزدن ‌‌.. تا نفس داری و زنده ای گریه کن .. یکی دو شب دیگه آواره میشی میگی کجا روضه برم .. یا امام رضا بدنت رو با احترام تشییع کردن .. خدا خیر بده نوعروسانِ خراسانُ .. پیش مادرش رو سفیدمون کردن یه جا دیگه ام سراغ دارم خوب مهمان نوازی کردن علما بزرگان و سادات از شهر بیرون اومدن گفتن این دختر موسی ابن جعفر .. این همونیِ که باباش از سندی ابن شاهک خیلی سیلی خورده .. آی امام رضا ایرانیا غوغا کردن .. زن ها اومدن گفتن مهریه هامون حلالتون فقط اجازه بدید بریم تشییع جنازه ی عزیز فاطمه .. آخه این آقا اینجا مادر نداره ، این آقا خواهر و دختر نداره .. جمعیت انبوهی آمد .. انقده گل ریختن رو این بدن .. اما کربلایی ها .. زینب اومد دید یه نقطه پر از سنگه .. سنگا رو کنار زد ( آی بمیرم ..) دید یه بدنِ پاره پاره .. یه بدنِ بی سر .. یه بدنی که پر جای سم اسبِ ... نشست رو خاکا .. داداش جان با بدنت چه کردن .. این کلامه معصوم علیه السلامِ میگه به اندازه نگین انگشتر جا سالم رو بدن نبوده ..ببین زینب چی کشیده .. یه وقت دیدن خم شد ، لب ها رو رگ های گلوی بریده گذاشت .. هرچی نفس داری بگو حسین ...
👌باتایپ عبارت مورد نظر در جستجو یا کلیک بر عبارات پایین علامتی(↑ و ↓)شکل در پایین صفحه می آید که با ضربه برآن مطالب مرتبط در اختیار شما قرار میگیرد: یا: 👌واعظ و مداح 👌مناسبت ها: 👌جشن ها: ‼️ از استفاده از مطالب تا کسب تسلطِ کافی خودداری شود.
👌باتایپ عبارت مورد نظر در جستجو یا کلیک بر عبارات پایین علامتی(↑ و ↓)شکل در پایین صفحه می آید که با ضربه برآن مطالب مرتبط در اختیار شما قرار میگیرد: یا: 👌واعظ و مداح 👌مناسبت ها: 👌جشن ها: ‼️ از استفاده از مطالب تا کسب تسلطِ کافی خودداری شود.
. |⇦•از آنچه در دو جهان هست .. سلام الله علیها ویژه ایام فاطمیه به نفس آقا سید محمد جوادی ●━━━━━━─────── از آنچه در دو جهان هست بیشتر دارد فقط خداست که از کار او خبر دارد یکی برای علی ماند و آن یکی همه بود اگر چه لشکر دشمن چهل نفر دارد خدا خیر بده به مستمعی که زمزمه داره این کمتر کاریه که ما به ناله برا مادرمون فاطمه بزنیم .. خانمی که داغدارِ و تو بستر افتاده .. عقیقِ سرخ از آتش نداشت واهمه ای کسی که کفو علی می شود جگر دارد کمر به یاری تنهایی علی بسته میان کوچه اگر دست بر کمر دارد [این گوشه کار نشستی ، برا فاطمه مثه شمع بسوزیم .. اگر مادر داری خدا برات نگه داره اگه مادر نداری ان شاالله امشب سر سفره‌ی فاطمه باشه .. با بچه های علی هم صدا شو ..] سر علی به سلامت چه باک از این سردرد محبت ولی الله درد سر دارد کسی که شهر سر سفره ی قنوتش بود چگونه دست به نفرین قوم بردارد ؟! . صدا زد : ” اَشهد انّ علی ولی الله “ ولی دریغ که این شهر گوش کر دارد اگرچه باغ فدک نعمت فراوان داشت ولی ولایت او بیشتر ثمر دارد دلای آماده ، اونایی دقیقه ها و ساعت ها رو شمردن فاطمیه بیاد .. نکنه نام بی بی رو ببرن آرام بشینی .. به خدا مدینه یه ختم براش نگرفتن .. یکی نیمد به بچه هاش سرسلامتی بده .. بچه هاش نتونستن بلند بگن مادر .. نفس داری برا خانم نفس بزن .. آخه این شبا به سختی نفس می‌کشید فاطمه .. برا خانمی داری نفس میزنی که همه عمرش هجده بهار دیده هجده بهار داشتُ صد ساله می‌نمود .. دست اجل گرفت از او خشت بعد خشت یه موقعی دست به دیوار می گرفت یه موقعی هم دست رو شونه‌ی حسن‌ میزاشت قدم میزد .. طوری شد بعد از شهادت بی بی می‌گفت مادر : تو که شربت ز دست مرگ خوردی چرا مادر عصایت را نبردی .. قربون قبر گم شدت مادر .. گرفت راه زنی را به کوچه راه زنی در آن محله که بسیار رهگذر دارد فدای محسن شش ماه‌اش که زد فریاد سپرد ندارد اگر مادرم، پسر دارد .. کشید و بُرد،  زد و رفت، من نمیدانم حسن دقیق‌تر از این ماجرا خبر دارد قربونت برم که روز به روز آب شدی .. دور بسترش نشستن مادر یه دعا کن .. شب تا صبح برا همسایه ها دعا میکنی ، یه دعا هم برای خودت کن حسین آمین بگه حسن آمین بگه .. دستاشون رو بالا آوردن (خدا بهتون خیر بده مجلس بی بی رو دارید گرم میکنید .. مگه هر چشمی می‌تونه برا فاطمه گریه کنه ..) یه وقت صدا زد : اَجل وَفاتی سَریعا .. آی نَنَه .. علامه طباطبایی فرمود فقط سادات نمیتونن بگه مادر ، گفت هر دلی که برا فاطمه بِتَپه می‌تونه بگه مادر .. آی خانم ‌.. آی خانم .. عمریست دل به چشم تو بستم نگاه کن زهرایِ من،  علیُ تو هستم نگاه کن ای دل بریده تا نبریدم بلند شو ای پر شکسته تا نشکستم بلند شو زانوی بوتراب به خاک آشنا شده بر خاک التماس نشستم نگاه کن یک دستِ من ز پیکر خیبر توان گرفت حالا به لرزه های دو دستم نگاه کن .. من علی ام .. حرف بزن با من .. از روزی که از کوچه برگشتی دیگه صورتت رو ندیدم .. زدنت ، کبود شده همه بدنت .. زدنت ، جلوی چشمایِ حسنت .. زدنت .. زدنت .. دلم رو بردی ، دستُ بالا آوردی قنوت بهونه‌تِ میخوای بگی سیلی نخوردی چه سر به زیری ، نکنه داری میری دستِ شکسته سختته بخوای که رو بگیری اونا که مَردن، تو روضه کوهِ دردن پیرای ما واسه جوونیه تو گریه کردن دلم آتیشِ، که میگفتم همیشه حسن باهات باشه کسب مزاحمت نمیشه .. جلو حسن زدنت ، خجالت از حسن می‌کشی جلو حسن زدنت ، که منت کفن می‌کشی زدنت ، کبود شده همه بدنت .. زدنت ، جلوی چشمایِ حسنت .. زدنت .. زدنت .. خوش به حال اونایی که برا بی بی داد میزنن.. نامرد بی هوا تو صورت مادرِ ما زد .. خدا کند که زنی بی هوا زمین نخورد .. دم غروبِ، گلایه هام زِ چوبِ دیدم یزید با خیزران روی لبت میکوبه یه شب نمیشه که راحتم بزارن شده بابا بخوای سر بریده‌شو بیارن؟! زدنت، بهونه دخترت رو گرفت زدنت ، رباب دویدو سرت رو گرفت حسین .... گوشه خرابه رفتیم همه فیض ببرن ، مظلومین غزه رو یادت نره ، دخترایی که بین آوارها موندن .. یارالی بابا .. گفت بابا : خواب دیدم که برایم گل سر آوردی خار از این پای پر از آبله در آوردی .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
|⇦•از آنچه در دو جهان هست .. و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها ویژه ایام فاطمیه به نفس آقا سید محمد جوادی •✾• از آنچه در دو جهان هست بیشتر دارد فقط خداست که از کار او خبر دارد یکی برای علی ماند و آن یکی همه بود اگر چه لشکر دشمن چهل نفر دارد خدا خیر بده به مستمعی که زمزمه داره این کمتر کاریه که ما به ناله برا مادرمون فاطمه بزنیم .. خانمی که داغدارِ و تو بستر افتاده .. عقیقِ سرخ از آتش نداشت واهمه ای کسی که کفو علی می شود جگر دارد کمر به یاری تنهایی علی بسته میان کوچه اگر دست بر کمر دارد [این گوشه کار نشستی ، برا فاطمه مثه شمع بسوزیم .. اگر مادر داری خدا برات نگه داره اگه مادر نداری ان شاالله امشب سر سفره‌ی فاطمه باشه .. با بچه های علی هم صدا شو ..] سر علی به سلامت چه باک از این سردرد محبت ولی الله درد سر دارد کسی که شهر سر سفره ی قنوتش بود چگونه دست به نفرین قوم بردارد ؟! . صدا زد : ” اَشهد انّ علی ولی الله “ ولی دریغ که این شهر گوش کر دارد اگرچه باغ فدک نعمت فراوان داشت ولی ولایت او بیشتر ثمر دارد دلای آماده ، اونایی دقیقه ها و ساعت ها رو شمردن فاطمیه بیاد .. نکنه نام بی بی رو ببرن آرام بشینی .. به خدا مدینه یه ختم براش نگرفتن .. یکی نیمد به بچه هاش سرسلامتی بده .. بچه هاش نتونستن بلند بگن مادر .. نفس داری برا خانم نفس بزن .. آخه این شبا به سختی نفس می‌کشید فاطمه .. برا خانمی داری نفس میزنی که همه عمرش هجده بهار دیده هجده بهار داشتُ صد ساله می‌نمود .. دست اجل گرفت از او خشت بعد خشت یه موقعی دست به دیوار می گرفت یه موقعی هم دست رو شونه‌ی حسن‌ میزاشت قدم میزد .. طوری شد بعد از شهادت بی بی می‌گفت مادر : تو که شربت ز دست مرگ خوردی چرا مادر عصایت را نبردی .. قربون قبر گم شدت مادر .. گرفت راه زنی را به کوچه راه زنی در آن محله که بسیار رهگذر دارد فدای محسن شش ماه‌اش که زد فریاد سپرد ندارد اگر مادرم، پسر دارد .. کشید و بُرد،  زد و رفت، من نمیدانم حسن دقیق‌تر از این ماجرا خبر دارد قربونت برم که روز به روز آب شدی .. دور بسترش نشستن مادر یه دعا کن .. شب تا صبح برا همسایه ها دعا میکنی ، یه دعا هم برای خودت کن حسین آمین بگه حسن آمین بگه .. دستاشون رو بالا آوردن (خدا بهتون خیر بده مجلس بی بی رو دارید گرم میکنید .. مگه هر چشمی می‌تونه برا فاطمه گریه کنه ..) یه وقت صدا زد : اَجل وَفاتی سَریعا .. آی نَنَه .. علامه طباطبایی فرمود فقط سادات نمیتونن بگه مادر ، گفت هر دلی که برا فاطمه بِتَپه می‌تونه بگه مادر .. آی خانم ‌.. آی خانم .. عمریست دل به چشم تو بستم نگاه کن زهرایِ من،  علیُ تو هستم نگاه کن ای دل بریده تا نبریدم بلند شو ای پر شکسته تا نشکستم بلند شو زانوی بوتراب به خاک آشنا شده بر خاک التماس نشستم نگاه کن یک دستِ من ز پیکر خیبر توان گرفت حالا به لرزه های دو دستم نگاه کن .. من علی ام .. حرف بزن با من .. از روزی که از کوچه برگشتی دیگه صورتت رو ندیدم .. زدنت ، کبود شده همه بدنت .. زدنت ، جلوی چشمایِ حسنت .. زدنت .. زدنت .. دلم رو بردی ، دستُ بالا آوردی قنوت بهونه‌تِ میخوای بگی سیلی نخوردی چه سر به زیری ، نکنه داری میری دستِ شکسته سختته بخوای که رو بگیری اونا که مَردن، تو روضه کوهِ دردن پیرای ما واسه جوونیه تو گریه کردن دلم آتیشِ، که میگفتم همیشه حسن باهات باشه کسب مزاحمت نمیشه .. جلو حسن زدنت ، خجالت از حسن می‌کشی جلو حسن زدنت ، که منت کفن می‌کشی زدنت ، کبود شده همه بدنت .. زدنت ، جلوی چشمایِ حسنت .. زدنت .. زدنت .. خوش به حال اونایی که برا بی بی داد میزنن.. نامرد بی هوا تو صورت مادرِ ما زد .. خدا کند که زنی بی هوا زمین نخورد .. دم غروبِ، گلایه هام زِ چوبِ دیدم یزید با خیزران روی لبت میکوبه یه شب نمیشه که راحتم بزارن شده بابا بخوای سر بریده‌شو بیارن؟! زدنت، بهونه دخترت رو گرفت زدنت ، رباب دویدو سرت رو گرفت حسین .... گوشه خرابه رفتیم همه فیض ببرن ، مظلومین غزه رو یادت نره ، دخترایی که بین آوارها موندن .. یارالی بابا .. گفت بابا : خواب دیدم که برایم گل سر آوردی خار از این پای پر از آبله در آوردی ارائه متن و صوت نوحه، روضه، مرثیه و،،،، مدیریت کانال:شعبانپور @Haram75 ─⊱✾♡✾⊰─ https://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122 @Asheghane_hazrat_zeynab 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 تعرفه تبلیغات این آیدی👇🏼 @kianatv ─┅─⊱✾♡✾⊰─┅─