eitaa logo
کانال مداحی باسبک عاشقان حضرت زینب(س)
26.4هزار دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
971 ویدیو
628 فایل
ارائه متن و صوت نوحه، روضه، مرثیه و،،،، مدیریت کانال:شعبانپور @Haram75 ─⊱✾♡✾⊰─ https://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122 @Asheghane_hazrat_zeynab 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 تعرفه تبلیغات این آیدی👇🏼 @kianatv ─┅─⊱✾♡✾⊰─┅─
مشاهده در ایتا
دانلود
السلام علیکم یا اهل بیت النبوة و مَوضِعَ الرِّسالَة وَ مُختَلَفَ المَلائِکة بِمُوالاتِکُم عَلَّمَنا اللهُ مَعالِمَ دینِنا وَ أصلَحَ ما کانَ فَسَدَ مِن دُنیانا بِکُم اَخرَجَنا الله مِنَ الذُّلّ وَ فَرَّجَ عَنَّا غَمَراتِ الکُروب آن نازنین که وصف جمالش خدا کند امشب خدا کند که نگاهى به ما کند آن دلنواز از دل و از جان عزیزتر باشد که درد جان و دل ما دوا کند آن چشمه دعا که دعا مستجاب از اوست آیا شود به حالت ما هم دعا کند چارم على ز عترت و نور دل جواد او چون جواد لطف نماید، عطا کند پیوند خورده زندگی ما به مهر او این رشته را نتواند کسی ، جدا کند ای زاده ی جواد و بسان پدر جواد مهرت نشد که قهر به سوی گدا کند تو هم بگو با من.... افتاده‏ ام بدام بلا یا ابالحسن غیر از تو کیست؟ آنکه ز دامم رها کند نصرانی است متوکل احضارش کرد هر کی هم متوکل احضارش می کرد ، مرگش حتمی بود راه افتاد اومد سامراء خیلی هم ترسیده بود توی راه توی دلش گفت ما که اعتقادی به امامت مسلمونا نداریم اما حالا که دارم میرم بگذار یه تیری توی تاریکی بیندازم صد سکه نذر امام هادی کرد توی دلش... رسید سامراء ، دید اختیار مرکبش رو نداره مرکب ، کوچه ها رو یکی پس از دیگری پشت سر گذاشت رسید در خانه ای زانو زد با خودش گفت اینجا کجاست منکه غریبم یه مرتبه در خانه باز شد قاصد حضرت صداش زد بیا داخل اینجا منزل امام هادی است تا وارد شد حضرت فرمود یوسف نصرانی توی راه ، نذر ما کردی نذرت رو ادا کن داری میری نزد متوکل ، نترس آسیبی بهت نمی رسونه سومین مطلبی که حضرت فرمود فرمود به ما ایمان بیار اون هنوز متعجب بود اسمم رو از کجا می دونه این آقا نذرم رو از کجا میدونه از نیت دلم خبر داد حالا هم میگه ایمان بیار هنوز خحرفی نزده بود ، حضرت فرمود تو مسلمان نمیشی ، اما خدا به تو پسری میده از شیعیان من میشه بعد که یوسف نصرانی رفت حضرت فرمود دروغ میگند اونایی که میگند محبت ما به داد نصرانی هم نمی رسه فهمیدی چی گفتم یعنی حتی غیر مسلمونا ، در خونه ی امام هادی حاجت گرفتند افتاده‏ ام بدام بلا یا ابالحسن غیر از تو کیست؟ آنکه ز دامم رها کند چندتا روضه داره امام حضرت رو بارها تبعید کردند بارها ریختند توی خونه اش خونه اش رو تفتیش کردند بارها زن و بچه اش رو ترسوندند بارها با دست بسته بردنش بارها بردنش مجلس شراب یه دونه اش رو من اشاره کنم این یه دونه برا مرگ ماها بسه این آقا مطهَّر به آیه ی تطهیرِ متوکل ، شبانه او رو احضار کرد ، وارد بزم شرابش کرد یا صاحب الزمان شراب به جدت تعارف کردند همه تون فهمیدید کجا میخوام ببرمتون آقا رو وادار کرد اشعاری بخوانند اشعاری در مذمت دنیا و اهل دنیا ، خواند نوشته اند متوکل ، متنبه شد جام شراب رو به زمین زد عذرخواهی کرد به چه احترامی این علی بن محمد رو برگرداند آخ لایوم کیومک یا حسین ماه زیارتی ابی عبدالله است یاعلی بن محمد اگرچه شمارو ، جام شراب تعارف کردند بزم مِی بردند اما دیگه اهل و عیالتون رو به اسیری نبردند جلو چشمت ، اهل و عیالت رو توی بزم شراب .... اما زن و بچه ی ابی عبدالله رو به طنابی بستند در ملأ عمومی نامحرما و دلقک ها .... کاری کردند که هرکه وارد مجلس یزید می شد جسارت می کرد.... آی حسین..... ==================== ✍ حجت‌الاسلام میرزامحمدی
👌باتایپ عبارت مورد نظر در جستجو یا کلیک بر عبارات پایین علامتی(↑ و ↓)شکل در پایین صفحه می آید که با ضربه برآن مطالب مرتبط در اختیار شما قرار میگیرد: یا: 👌واعظ و مداح 👌مناسبت ها: 👌جشن ها: ‼️ از استفاده از مطالب تا کسب تسلطِ کافی خودداری شود.
👌باتایپ عبارت مورد نظر در جستجو یا کلیک بر عبارات پایین علامتی(↑ و ↓)شکل در پایین صفحه می آید که با ضربه برآن مطالب مرتبط در اختیار شما قرار میگیرد: یا: 👌واعظ و مداح 👌مناسبت ها: 👌جشن ها: ‼️ از استفاده از مطالب تا کسب تسلطِ کافی خودداری شود.
. |⇦•گریه می کنم برات.... و توسل به علیه السلام علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج‌محمد رضا طاهری ●━━━━━━─────── گریه میکنم برات تموم زندگی من فدات یه عمره آرزو دارم آقا بهم بگن گدای سامرا باز بگو که دعوتی به سفره ی غذای حضرتی چقدر دلم میخواست آقا باشم تو صحن تو شب شهادتی دوباره شال مشکی تون آقا! نشسته رو دوشم ببین که مثل زهرا، سیاهپوشم «آقای من غریبِ سامرا..» دست غم سپردنت شبونه از تو خونه بردنت درست شبیه عمه زینبت تو مجلس شراب آوردنت پشت خونه اتون آقا آتیش و هیزمی دیگه نبود دیگه تو کوچه ها زمین نخورد عزیزتون توی آتیش و دود شما نهایت صبری ولی همه میگن افسوس یه مَردو میکشه آخر غم ناموس «آقای من غریب سامرا..» *حالا ببرمت اونجایی که غم ناموس اون آقا رو کشتش، هی میگفت: "نفسی علی زفراتها محبوسه.."* روضه های پشت در دلت رو کرده زار و خون جگر به یاد فاطمه زبون بگیر که افتاده چطور ز پشت در میسوزی و هی میگی تو خونه اومدن چهل نفر سؤالتو کسی جواب نداد که مادرت رو کشته میخ در چقدر نفس نفس میزد به یا علی توسل کرد هر چی زدن برا حیدر، تحمل کرد «وای مادرم بمیرم برات..» امام هادی خیلی غریبه، نانجیب متوکل گفت بذار ما کارو انجام بدیم، هیچ ردّی هم از ما تو تاریخ نباشه، گفت آقا رو بندازین تو بیشه ی درندگان، حیوانات درنده، شیر و پلنگ و هر چی که باشه، گفت: حیوانات بدنشو تکّه تکّه میکنن گردن ما هم نمیفته، ساعتی بعد اومدن نگاه کردن از بالای اون بیشه، دیدن شیرها همه اومدن پوزه هاشونو روی پای آقا گذاشتن... روضه م امشب این باشه، میخوام بگم درندگان، وحوش، حیا کردن، پوزه هاشونو رو پای حضرت گذاشتن به رسم ادب، من بمیرم برای اون آقایی که درندگانِ انسان نما اومدن تو گودال، یه نفر با نيزه میزنه، یه عده با شمشیر میزنن، یه عده سنگ میزنن، پیرمردها قُربَةً اِلی الله میومدن، عصاشونو بر بدن ابی عبدالله...* .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 👇
. اَلسَّلامُ عَلَیْڪَ یا اَبا الحَسَنِ یا عَلِیَّ بنَ مُحَمَّدٍ اَیُّهَا الهادیِ النِّقِیُّ 🔸اشک را روز جزا با نور قیمت می کنند 🔸بر تو هر کس گریه کرده وقف جنت میکنند مولای من... یا امام هادی... 🔸ایها الهادی گدایان درِ تو تا ابد 🔸بر هزاران حاتم طائی کرامت میکنند 🔸سینه زن های تو با سینه زدن در روضه ات 🔸مثل موسی در میان طور عبادت میکنند ایام شهادت امام هادی... دلها رو روانه ڪنیم سامرا... چه ڪردند با امام هادی... 🔸نیمه ی شب ریختند آقا سر سجاده ات 🔸قدری انگاری در این روضه شبیه حیدری نیمه های شب... امام هادی... مشغول نماز شب و مناجات با خدا... فَهَجَمُوا دَارَهُ لَیْلًا یڪ عده نانجیب... بدون اجازه... وارد خانه امام هادی شدند... حضرت رو با سر برهنه و... با پای برهنه... ڪشان ڪشان بُردند... 🔸بُردنت از خانه ات اما دری دیگر نسوخت 🔸در میان شعله دست و پای یڪ مادر نسوخت یا امام هادی... خیلی به شما ظلم ڪردند... خیلی جسارت ڪردند... اما آقاجان هر ڪاری ڪردند... دیگه خونه شما رو آتیش نزدند... دیگه جلو چشمان شما، به همسرتون جسارت نڪردند... اما دلها بسوزه برای امیرالمومنین... طاقت داری بگم یا نه... 🔸میزد مرا مغیره و یڪ تن به او نگفت 🔸زن را ڪسی مقابل شوهر نمیزند 🔸بیش از همه به حالت زینب دلم بسوخت 🔸آخه مادر ، ڪسی مقابل دختر نمیزند ناله بزن یا زهرا... ........... *اومدند در خونه ی امام هادی شبانه اومدند در خونشون.. یهو ریختند داخل خونه اش بدون اطلاع اومدند یهو وارد منزلش شدند.. آقا رو به قبله نشسته بود قرآن میخوند. اجازه ندادند لباس عوض کنه عمامه سر بذاره، لباس عوض کنه، با همان حال بردن پیش متوکل ملعون.. کنار بزم شراب نشسته بود مست شده بود تا چشمش به امام هادی افتاد.. یه ظرف شراب به آقای ما تعارف کرد آقا فرمود: گوشت و خون من به شراب آلوده نشده* *یه وقت زینب سلام الله علیه صدا زد مهلاً یا یزید! دیگه بسه.. داری با این چوب به لب و دهان پسر زهرا میزنی ..به وقت یه نفر صدا زد.. یزید من خودم دیدم این لبها و دهان را پیغمبر می‌بوسید..*
. اَلسَّلامُ عَلَیْڪَ یا اَبا الحَسَنِ یا عَلِیَّ بنَ مُحَمَّدٍ اَیُّهَا الهادیِ النِّقِیُّ 🔸اشک را روز جزا با نور قیمت می کنند 🔸بر تو هر کس گریه کرده وقف جنت میکنند مولای من... یا امام هادی... 🔸ایها الهادی گدایان درِ تو تا ابد 🔸بر هزاران حاتم طائی کرامت میکنند 🔸سینه زن های تو با سینه زدن در روضه ات 🔸مثل موسی در میان طور عبادت میکنند ایام شهادت امام هادی... دلها رو روانه ڪنیم سامرا... چه ڪردند با امام هادی... 🔸نیمه ی شب ریختند آقا سر سجاده ات 🔸قدری انگاری در این روضه شبیه حیدری نیمه های شب... امام هادی... مشغول نماز شب و مناجات با خدا... فَهَجَمُوا دَارَهُ لَیْلًا یڪ عده نانجیب... بدون اجازه... وارد خانه امام هادی شدند... حضرت رو با سر برهنه و... با پای برهنه... ڪشان ڪشان بُردند... 🔸بُردنت از خانه ات اما دری دیگر نسوخت 🔸در میان شعله دست و پای یڪ مادر نسوخت یا امام هادی... خیلی به شما ظلم ڪردند... خیلی جسارت ڪردند... اما آقاجان هر ڪاری ڪردند... دیگه خونه شما رو آتیش نزدند... دیگه جلو چشمان شما، به همسرتون جسارت نڪردند... اما دلها بسوزه برای امیرالمومنین... طاقت داری بگم یا نه... 🔸میزد مرا مغیره و یڪ تن به او نگفت 🔸زن را ڪسی مقابل شوهر نمیزند 🔸بیش از همه به حالت زینب دلم بسوخت 🔸آخه مادر ، ڪسی مقابل دختر نمیزند ناله بزن یا زهرا... ........... *اومدند در خونه ی امام هادی شبانه اومدند در خونشون.. یهو ریختند داخل خونه اش بدون اطلاع اومدند یهو وارد منزلش شدند.. آقا رو به قبله نشسته بود قرآن میخوند. اجازه ندادند لباس عوض کنه عمامه سر بذاره، لباس عوض کنه، با همان حال بردن پیش متوکل ملعون.. کنار بزم شراب نشسته بود مست شده بود تا چشمش به امام هادی افتاد.. یه ظرف شراب به آقای ما تعارف کرد آقا فرمود: گوشت و خون من به شراب آلوده نشده* *یه وقت زینب سلام الله علیه صدا زد مهلاً یا یزید! دیگه بسه.. داری با این چوب به لب و دهان پسر زهرا میزنی ..به وقت یه نفر صدا زد.. یزید من خودم دیدم این لبها و دهان را پیغمبر می‌بوسید..*
. |⇦•کاری بکن من جزء... علیه السلام علیه السلام اجرا شده به نفسِ استاد حاج منصور ارضی ●━━━━━━─────── راهم بده،راهیِ عرش اعظمت باشم در من بِدَم،خوبست مدیون دمت باشم بد را بخر با خوبها بد نیست دلدارت شاید که من هم بین جنس درهمت باشم هرچند خیلی ها نمی آیند سامرا کاری بکن من جزء زوّار کمت باشم آقا! از شیرهای برکه این را خوب فهمیدم باید همیشه خاکسار مقدمت باشم *حضرت رو وارد اون قفس سنگین کردن تا وارد شد همه ی همهمه های این حیوانات خوابید همه پوزه هاشون رو مالیدن به پای آقا..* از شیرهای برکه این را خوب فهمیدم باید همیشه خاکسارمقدمت باشم *بعد غذا ریختن حضرت ی نگاهی کردهمه عقب رفتن اون شیر پیر اومد جلو غذا خورد.بعد از آنی که از برکه اومد بیرون متوکل لعنت الله علیه پرسید چیشدگفت:: اینا اومدن عرض ارادت کردن و اون شیر پیر به من عرض کرد. آقاجان وقت غذا خوری اینها نمیذارن منم غذا بخورم دستور دادم و همینم شد..الله اکبر...! کاشکی ما هم به اندازه ی همون حیوانات خاکسار تو بودیم..* آموزگار جامعه دستم به دامنت بگذار مُستمسک به حبل محکمت باشم من زنده ام به نوکری آقا دعایی کن کارگر هرسال بزم ماتمت باشم ای منتهای حِرب ،ای رکن بلاد ما یا حضرت هادی سلام الله علیک آقا... در پادگانی غصه ی تبعید داری اندازه ی یک عمر درد بی دوا داری سربازها خیلی به تو بی حرمتی کردن قدی خمو چشمی تر از اون طعنه ها داری قبر خودت را دیدی و آرام باریدی آقای خوبم غربتی به انتها داری وقتی به تو ظرف شرابی را تعارف کرد معلوم شد که دشمنانی بی حیا داری *وارد بزم شرابش کردن حضرت فرمود از این‌ چیزها خون و پوست و جسم ما دوره گفت: حالا که نمیخوری برا ما یه چیزی بگو..حضرت طوری درمورد قبر و قیامت گفت..همه لرزیدن ظرف های شراب از دستشون افتاد.بی خود از اشک های چشم صورت هاشون خیس شد.حضرت رو با احترام برگردوندن..* خیلی بیاد عمه زینب سوختی آنجا خیلی به دل زخم عمیق از کربلا داری شکرخدا چشمی به ناموست نیفتاده شکر خدا اهل و عیالی در خفا داری شکرخدا غارت نمیشد پیکرت هرگز عمامه داری ،پیروهن داری،عباداری حسین.... .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
. |⇦•کاری بکن من جزء... علیه السلام علیه السلام اجرا شده به نفسِ استاد حاج منصور ارضی ●━━━━━━─────── راهم بده،راهیِ عرش اعظمت باشم در من بِدَم،خوبست مدیون دمت باشم بد را بخر با خوبها بد نیست دلدارت شاید که من هم بین جنس درهمت باشم هرچند خیلی ها نمی آیند سامرا کاری بکن من جزء زوّار کمت باشم آقا! از شیرهای برکه این را خوب فهمیدم باید همیشه خاکسار مقدمت باشم *حضرت رو وارد اون قفس سنگین کردن تا وارد شد همه ی همهمه های این حیوانات خوابید همه پوزه هاشون رو مالیدن به پای آقا..* از شیرهای برکه این را خوب فهمیدم باید همیشه خاکسارمقدمت باشم *بعد غذا ریختن حضرت ی نگاهی کردهمه عقب رفتن اون شیر پیر اومد جلو غذا خورد.بعد از آنی که از برکه اومد بیرون متوکل لعنت الله علیه پرسید چیشدگفت:: اینا اومدن عرض ارادت کردن و اون شیر پیر به من عرض کرد. آقاجان وقت غذا خوری اینها نمیذارن منم غذا بخورم دستور دادم و همینم شد..الله اکبر...! کاشکی ما هم به اندازه ی همون حیوانات خاکسار تو بودیم..* آموزگار جامعه دستم به دامنت بگذار مُستمسک به حبل محکمت باشم من زنده ام به نوکری آقا دعایی کن کارگر هرسال بزم ماتمت باشم ای منتهای حِرب ،ای رکن بلاد ما یا حضرت هادی سلام الله علیک آقا... در پادگانی غصه ی تبعید داری اندازه ی یک عمر درد بی دوا داری سربازها خیلی به تو بی حرمتی کردن قدی خمو چشمی تر از اون طعنه ها داری قبر خودت را دیدی و آرام باریدی آقای خوبم غربتی به انتها داری وقتی به تو ظرف شرابی را تعارف کرد معلوم شد که دشمنانی بی حیا داری *وارد بزم شرابش کردن حضرت فرمود از این‌ چیزها خون و پوست و جسم ما دوره گفت: حالا که نمیخوری برا ما یه چیزی بگو..حضرت طوری درمورد قبر و قیامت گفت..همه لرزیدن ظرف های شراب از دستشون افتاد.بی خود از اشک های چشم صورت هاشون خیس شد.حضرت رو با احترام برگردوندن..* خیلی بیاد عمه زینب سوختی آنجا خیلی به دل زخم عمیق از کربلا داری شکرخدا چشمی به ناموست نیفتاده شکر خدا اهل و عیالی در خفا داری شکرخدا غارت نمیشد پیکرت هرگز عمامه داری ،پیروهن داری،عباداری حسین.... .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
. |⇦•وی روی عالمی به حریم تو... علیه السلام علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج ●━━━━━━─────── "صل الله علیک یا اباالحسن یا علی بن محمد ایهاالهادی النقی یابن رسول الله" ای دائم از خدا و نبییّن تو را، سلام وی روی عالمی به حریم تو صبح و شام ابن‌ُ الرّضای دومی و چارمین علی جدّ امام منتظرّی و دهم امام مولای من! مهر جهان فروز سپهر هدایتی هادی است کنیه‌ات، به تو و کنیه‌ات سلام ای باب عسکری پسر حضرت جواد ای نور چشم فاطمه و سیّدِ أَنام ما آروزی سامره داریم رحمتی تا خاک زائر تو ببوسیم گام گام *ان شا الله به همین زودی از نزدیک عرض ادب کنیم سامرا و عسکریین علیهم السلام قبر شش گوشه رو در بغل بگیریم...* دردا که چرخ بر تو چه ها کرد روز و شب آوخ که خصم خون به دلت کرد صبح و شا دشمن تو را به زور به بزم شراب برد کرد از تو و رسول خدا هتک احترام *ریختند تو خونه و آقا رو بردند وارد اون مجلس شد بمیرم حجت خدا و پسر پیغمبر خدا و بزم شراب و تعارف جام شراب..فرمود: گوشت و خون و پوست ما با اینا بیگانه است ، الهی بمیرم..* گفت: برام شعر بخوان ابیاتی را فرمود: عزیز فاطمه ... "بَاتُوا عَلَی قُلَلِ الْأَجْبَالِ تَحْرُسُهُمْ غُلْبُ الرِّجَالِ فَلَمْ تَنْفَعْهُمُ الْقُلَلُ"دیدند اون ملعون داره گریه میکنه بساطش رو بهم ریخت حجت خدا..اما دلا بره کنار دل زینب کبری لحظه ای که وارد مجلس یزید ملعون شد صدا زد.. "أمِنَ العَدلِ یَابنَ الطّـُلَقاˈءِ تَخدیرُکَ حَراˈئِرَکَ وَ إماˈءَکَ وَ سَوقُکَ بَناˈتِ رَسولِ اللهِ (ص) سَباˈیاˈ؟! یعنی آی پسر آزاد شده آیا این از عدالته زن ها و دخترانت پشت پرده دختران رسول خدا تو کوچه و بازار اسیر تو..بمیرم..* گه بر فروش حکم کنی گه به قتل ما ظالم مگر تو آل علی را خریده ای؟ *چه کرد الهی بمیرم دید سر بریده هم به یاری خواهر اومده صدا میزنه"و سیعلم الذین ظلمو ای منقلب ینقلبون"چوب خیزران برداشت...حسین حسین حسین جانم...یه پیرمرد شامی از جا بلند شد صدا زد یزید چوبتو از رو این لب ها بردار خودم دیدم رسول خدا این لب ها رو میبوسید حسین... حسین جانم «صل الله علیک یا اباعبدالله» .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 👇
. |⇦•وی روی عالمی به حریم تو... علیه السلام علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج ●━━━━━━─────── "صل الله علیک یا اباالحسن یا علی بن محمد ایهاالهادی النقی یابن رسول الله" ای دائم از خدا و نبییّن تو را، سلام وی روی عالمی به حریم تو صبح و شام ابن‌ُ الرّضای دومی و چارمین علی جدّ امام منتظرّی و دهم امام مولای من! مهر جهان فروز سپهر هدایتی هادی است کنیه‌ات، به تو و کنیه‌ات سلام ای باب عسکری پسر حضرت جواد ای نور چشم فاطمه و سیّدِ أَنام ما آروزی سامره داریم رحمتی تا خاک زائر تو ببوسیم گام گام *ان شا الله به همین زودی از نزدیک عرض ادب کنیم سامرا و عسکریین علیهم السلام قبر شش گوشه رو در بغل بگیریم...* دردا که چرخ بر تو چه ها کرد روز و شب آوخ که خصم خون به دلت کرد صبح و شا دشمن تو را به زور به بزم شراب برد کرد از تو و رسول خدا هتک احترام *ریختند تو خونه و آقا رو بردند وارد اون مجلس شد بمیرم حجت خدا و پسر پیغمبر خدا و بزم شراب و تعارف جام شراب..فرمود: گوشت و خون و پوست ما با اینا بیگانه است ، الهی بمیرم..* گفت: برام شعر بخوان ابیاتی را فرمود: عزیز فاطمه ... "بَاتُوا عَلَی قُلَلِ الْأَجْبَالِ تَحْرُسُهُمْ غُلْبُ الرِّجَالِ فَلَمْ تَنْفَعْهُمُ الْقُلَلُ"دیدند اون ملعون داره گریه میکنه بساطش رو بهم ریخت حجت خدا..اما دلا بره کنار دل زینب کبری لحظه ای که وارد مجلس یزید ملعون شد صدا زد.. "أمِنَ العَدلِ یَابنَ الطّـُلَقاˈءِ تَخدیرُکَ حَراˈئِرَکَ وَ إماˈءَکَ وَ سَوقُکَ بَناˈتِ رَسولِ اللهِ (ص) سَباˈیاˈ؟! یعنی آی پسر آزاد شده آیا این از عدالته زن ها و دخترانت پشت پرده دختران رسول خدا تو کوچه و بازار اسیر تو..بمیرم..* گه بر فروش حکم کنی گه به قتل ما ظالم مگر تو آل علی را خریده ای؟ *چه کرد الهی بمیرم دید سر بریده هم به یاری خواهر اومده صدا میزنه"و سیعلم الذین ظلمو ای منقلب ینقلبون"چوب خیزران برداشت...حسین حسین حسین جانم...یه پیرمرد شامی از جا بلند شد صدا زد یزید چوبتو از رو این لب ها بردار خودم دیدم رسول خدا این لب ها رو میبوسید حسین... حسین جانم «صل الله علیک یا اباعبدالله» .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 👇
. |⇦•ای کعبه ی دل کوی تو... و توسل به امام هادی علیه السلام اجرا شده در سال۱۴۰۰ به نفس کربلایی حسین طاهری ●━━━━━━─────── ای کعبه ی دل کوی تو یا حضرت هادی وی قبله ی جان روی تو یا حضرت هادی ای چشم همه سوی تو یا حضرت هادی ای خَلق ثناگوی تو یا حضرت هادی یا حضرت هادی، یا حضرت هادی... تو اختر برج نبوی شمس هدایی ماه علوی آینه ی حسن خدایی فرمانده ی مُلکِ قدر و جِیش قضایی آری تو علیّ ابن جواد اِبن رضایی یا حضرت هادی، یا حضرت هادی... تو جانی و در کالبد کُلّ وجودی تو وجه خدا آینه ی غیب و شهودی تو نیّت و تکبیر و قیامیّ و قعودی تو رابطه ی خلق و خداوندِ وَدودی یا حضرت هادی، یا حضرت هادی... از سامره خیزد به فَلَک نور حقایق دل ها به طواف حرم قدس تو شایق مرهون تو روز و شب و ساعات و دقایق روزی خور خوانِ کَرَمت جمله خلایق مدح تو ندای حق و جبریل منادی نام تو علی کُنیه ی زیبای تو هادی یا حضرت هادی، یا حضرت هادی... من آبرو از خاک دَرِ سامره دارم من خاطره ها از سفر سامره دارم من جلوۀ طور از شجرِ سامره دارم من عشق دو قرص قمرِ سامره دارم هر جا که روم مرغ دلم در حرم توست چشمم به تو و لطف و عطا و کرم توست یا حضرت هادی، یا حضرت هادی... ــــــــــــــــــ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 👇
. |⇦•ای کعبه ی دل کوی تو... و توسل به امام هادی علیه السلام اجرا شده در سال۱۴۰۰ به نفس کربلایی حسین طاهری ●━━━━━━─────── ای کعبه ی دل کوی تو یا حضرت هادی وی قبله ی جان روی تو یا حضرت هادی ای چشم همه سوی تو یا حضرت هادی ای خَلق ثناگوی تو یا حضرت هادی یا حضرت هادی، یا حضرت هادی... تو اختر برج نبوی شمس هدایی ماه علوی آینه ی حسن خدایی فرمانده ی مُلکِ قدر و جِیش قضایی آری تو علیّ ابن جواد اِبن رضایی یا حضرت هادی، یا حضرت هادی... تو جانی و در کالبد کُلّ وجودی تو وجه خدا آینه ی غیب و شهودی تو نیّت و تکبیر و قیامیّ و قعودی تو رابطه ی خلق و خداوندِ وَدودی یا حضرت هادی، یا حضرت هادی... از سامره خیزد به فَلَک نور حقایق دل ها به طواف حرم قدس تو شایق مرهون تو روز و شب و ساعات و دقایق روزی خور خوانِ کَرَمت جمله خلایق مدح تو ندای حق و جبریل منادی نام تو علی کُنیه ی زیبای تو هادی یا حضرت هادی، یا حضرت هادی... من آبرو از خاک دَرِ سامره دارم من خاطره ها از سفر سامره دارم من جلوۀ طور از شجرِ سامره دارم من عشق دو قرص قمرِ سامره دارم هر جا که روم مرغ دلم در حرم توست چشمم به تو و لطف و عطا و کرم توست یا حضرت هادی، یا حضرت هادی... ــــــــــــــــــ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 👇