eitaa logo
کانال مداحی باسبک عاشقان حضرت زینب(س)
26.9هزار دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
975 ویدیو
638 فایل
ارائه متن و صوت نوحه، روضه، مرثیه و،،،، مدیریت کانال:شعبانپور @Haram75 ─⊱✾♡✾⊰─ https://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122 @Asheghane_hazrat_zeynab 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 تعرفه تبلیغات این آیدی👇🏼 @kianatv ─┅─⊱✾♡✾⊰─┅─
مشاهده در ایتا
دانلود
. عج ۱۱۶۳ بیا که شیعه ز هجران تو بریده بیا تو مرهمی به زار و داغدیده بیا تو از تمام بدی های ما گذشتی و باز به خوبی تو کسی را ندیده دیده بیا عزیز فاطمه! ای جان فاطمه، مولا قسم به فاطمه جانها به لب رسیده بیا چه رنجها که کشیده علی، چها دیده که خورده بین گذر همسرش کشیده بیا به دیده‌ای که پر از اشک شد لبِ گودال به قامتی که روی تل شده خمیده بیا به صورتی که ز سیلی کبود شد؛ برگرد به گوش دخترکی که شده دریده بیا به آن سری که روی نیزه رفت و کوچک بود که خون تازه ز حلقوم او چکیده بیا ✍ .
. بسم الله الرحمن الرحيم السلام علیکِ یا زوجة وصی رسول الله السلام علیکِ یــا عــزیــزةالــزهـــراء السلام علیکِ یا اُمَّ البُدور الســَّواطع یا فــاطـــمـــة بــنــت حـــِزام الکـِلابیه المُکَنّاة باُمِّ البنین و رحمت الله و برکاته. 🔸بــاغ گــل یــاس سـلام علیک 🔸مـــادر عبــاس ســلام عـلیک امشب از همینجا... سلام بدیم به بی بی ام البنین... ان شاء الله وعده همه ما مدینه... کنار قبرستان بقیع... 🔸بــاغ گــل یــاس سـلام علیک 🔸مـــادر عبــاس ســلام عـلیک خیلی آبرو داره این خانم... خیلی احترام داره... امام باقر فرمودند... و كانت أم البنين أم هؤلاء الاربعة الاخوة القتلى خانم ام البنین مادر چهار شهید هست... میدونی کدوم شهدا... شهدایی مثل علمدار کربلا ابالفضل العباس... مادر شهدایی که جانشون رو فدای امام زمانشون کردند... خیلی عظمت داره این بانو... 🔸فـــاطمه دوم حیــدر شــدی 🔸مادر یک ماه و سه اختر شدی آی اونی که گفتی مریض دارم... گرفتارم... امشب مجلس بنام مادر عباسه... مطمئن باش ابالفضل العباس... به گریه کن های مادرش نظر داره... مواظب باش دست خالی از این مجلس نری... 🔸جز تو، که در کرب و بلای حسین 🔸چـار پسـر کــرده فـدای حسین مرحوم مامقانی در کتاب تنقیح المقال نوشته... بعد واقعه کربلا... وقتی بشیر وارد مدینه شد... اومد محضر بی بی ام البنین... عرضه داشت خانم جان... بچه هات رو در کربلا کشتند... بی بی فرمودند... ای بشیر... أخبِرنی عَن أبِی عَبدالله الحُسَین بشیر از حسینم چه خبر... عرضه داشت... بی بی جان نبودی... دستهای عباست رو قطع کردند... عمود آهنین به فرقش زدند... فرمود ای بشیر... اَوْلادِی وَ مَنْ تَحْتَ الْخَضْراءِ کُلُّهُمْ فَداءً لاَِبِی عَبْدِ اللّهِ الْحُسَیْن علیه السلام تمام بچه هام فدای حسین... همه عالم فدای حسین... 🔸تمام زندگیم مال حسینه 🔸دلم همواره دنبال حسینه بشیر همه بچه هام فدای حسین... به من بگو... الان آقام حسین کجاست... یدفعه بشیر صدا زد... بی بی جان... حسینت رو... با لب تشنه سر از تنش جدا کردند... هر کجا نشستی ناله بزن یاحسین... 🔸قدم اگر خمید فدای سر حسین 🔸جانم به لب رسید فدای سر حسین 🔸ام البنین سابق این شهر عاقبت 🔸شد مادر چار شهید فدای سر حسین 👇
. |⇦•حضرت مطلعُ الانوار.... و توسل به روحی له الفدا اجرا شده به نفسِ حاج‌محمد رضا ●━━━━━━─────── " الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم.. لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِیِّ الْعَظِیمِ...حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَکیلُ نِعْمَ الْمَوْلى‌ وَ نِعْمَ النَّصیرُ..السَّلاَمُ عَلَى الْمَهْدِیِّ وَ عَلَی آبائِه" روشنی بخش شب تار نیامد، چه کنم ؟ رفت‌ عمر من و دلدار نیامد، چه کنم؟ قلب من مخزنُ الاسرار فراقش باشد حضرت مطلعُ الانوار نیامد، چه کنم ؟ عجّل الله تعالی فرجه می خوانم حجت مطلق دادار نیامد، چه کنم ؟ شور این سینه ی شیدا به کجا خیمه زده؟ نور این دیده ی خونبار نیامد،چه کنم ؟ «یابن الحسن یابن الحسن..» مولای من درد بی صاحبی وغصه ی بی مولایی وای از این دو خبر از یار نیامد، چه کنم ؟ با کلاف دلم عمریست پی اش می گردم یوسف من سرِ بازار نیامد،چه کنم ؟ من ز هجران رخش اشک فشاندم شب و روز گریه ام نیز که به کار نیامد،چه کنم ؟ ذوالفقار علوی منتظر خون خواهیست وارث حیدر کرّار نیامد، چه کنم ؟ آتشِ دَر کشد شعله و مادر گوید مرهم داغی مسمار نیامد، چه کنم ؟ روضه کرب و بلا شعر مرا جمع کند گفت زینب که علمدار نیامد، چه کنم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
. |⇦•جان بر لبم رسیده... و توسل به حضرت ام البنین سلام الله علیها اجرا شده به نفسِ حاج‌محمد رضا بذری ●━━━━━━─────── روضه حضرت ام البنین و بریم در خانه اش، ان شاءالله بزودی تو بقیع حرم می سازیم براش....اونقدر ادب داره وقتی با امیرالمؤمنین ازدواج کرد.همراهان خانم ام البنین تا دم در خانهٔ مولا همراهیش کردند. اسمش فاطمه بوده به مولا عرض کرد..آقا جان شما منو فاطمه صدا نزنید این خانه یک فاطمه ایی داشت.من کنیز فاطمه ام..مولا فرمود: بهت میگم ام البنین گفت آقا من پسری ندارم مولا فرمودخدا به تو پسرها میده..یه نمونه از ادبش عجیبه، میگه وقتی همراهان خانم ام‌البنین اومدند خواستند دست عروس رو دست داماد امیرالمومنین بگذارند و برند. بی بی ام البنین به همراهاش فرمود: صبر کنید من باید از یه موضوع مطمئن بشم بعد بگم شما برید. وارد خانهٔ مولا شد نقل میگه روزی که مولا با ام البنین ازدواج کرد حسنین بیمار بودند، بستری بودند در منزل، نیاز به پرستاری داشتند از همان روز اول ام البنین لباس خدمت به تن کرد. حسنین، زینبین خوش آمد گفتند با اینکه حسنین مریض بودند. بی بی ام البنین اومد محضرشون گفت فقط یه جمله به من بگید من مطمعن بشم به همراهام بگن برن..بفرما... فرمود: این خانه جایگاه فاطمه زهراست نه جای من.. اگه اجازه بدید من کنیزی اهل این خانه را کنم. انقدر بچه های فاطمه زهرا ادب و احترام کردند به این‌ خانم. اومد دم در به همراهانش گفت کنیزی منو بچه های فاطمه قبول کردند حالا برید.* جان برلبم رسیده و در بین بسترم از سینه آمده است، نفس های آخرم *نقله با همان عسل مسمومی که امام حسن رو مسموم کردند،محمدبن ابی بکر رو مسموم کردند مالک اشتر رو مسموم کردند با همون عسل خانم ام البنین رو مسموم کردند .می دونید چرا؟ چون وجود خانم براشون ضرر محض بود می تونست توخونه گریه کنه اما تأسی کرد به خانم فاطمه زهرا ،بین گریه های فاطمه زهرا و خانم ام البنین پنجاه سال فاصله است.فاطمه زهرا دست حسنین رو میگرفت میرفت بیت الاحزان.. زن های مدینه گله کردن فاطمه یا روز گریه کن شب آروم بگیریاشب گریه کن روز آروم بگیر بی بی دست حسنین رومی گرفت می رفت تو بقیع بیت الاحزان آنقدر گریه می کرد که ملعون ها همون جا رو هم خراب کردند و درش رو هم بستند.پنجاه سال در بیت الاحزان بسته بود. بعد پنجاه سال خانم ام البنین میتونست تو‌ خونه گریه کنه اما دست پسر عباس رو می گرفت میومد تو بقیع چهار تا صورت قبر درست میکرد گریه می کرد. گریه خانم ام البنین سیاسی بود اهل ادبیات بود، ذوق شعر داشت فصیحه بود. با شعر هم روضه میخوند برا بچه هاش هم ازظلمی که این نامردا میگفت. همه جمع میشدند گریه میکردند تا جایی که نوشتند خود مروان والی مدینه بود میومد لابه لای جمعیت گریه میکرد به سرش می زد. حتی دشمن روهم به گریه می انداخت. تو گریه هاش میگفت دیگه به من ام البنین نگید. اون زمانی ام البنین بودم که چهار تا پسر داشتم. ای همه مادرها فدای این نامادری.. خودشو شاگرد مکتب زهرا می دونست مث فاطمه زهرا گریه می کرد.* جان برلبم رسیده و دربین بسترم از سینه آمده است نفس های آخرم خاک بقیع شاهد آه و فغان من دشمن گریست بر من و بردیده ی ترم بالا بلند من، که شدی نقش زمین نقش است یاد تو در قاب خاطرم گفتند:دستهای کریمت بریده اند اما نبود داغ دو دستِ تو باورم وقتی عمود ابروی پیوسته ات گسست در سینه آب شد از غصه قلب مضطرم گفتم سکینه را که عمو را حلال کن در خون فتاد و آب نیاورد در حرم گفت ای ماهِ آسمان من از علقمه بیا تابوت من به شانه بگیر ای دلاورم با صد امید چهار پسر کرده ام بزرگ تا وقت مرگ جمله نشینند دربرم دیگر پسر نمانده برایم بی پسر شدم جز گریه نیست کار دیگرم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 👇
. و توسل به حضرت ام البنین سلام الله علیها اجرا شده به نفسِ حاج‌محمد رضا بذری ●━━━━━━─────── *امام معصوم زمان ام البنین امام سجاد علیه السلامه بعد کربلا، دیدید بعضی روزای خاص جمع میشن میرن دیدن بزرگی تو مناسبتها، مدینه هم اینطور بود جمع میشدند میرفتند در خونه امام سجاد،عیدی بود، مناسبتی بود.. عبیدالله فرزند عباس ابن علی اومد پیش مادربزرگ، گفت مادربزرگ عید هست میخوام برم محضر امام سجاد یه لباسی به من بده درشان جلسه باشه.. نوشتند خانم ام البنین لباس عباس رو نگه داشته بود، لباس نویی بود. اون لباس رو تن آقازاده کرد.آقا زاده وارد مجلس شد امام سجاد تا قامت عبیدالله رو دید آنقدر گریه کرد..گفتند: یابن رسول الله چرا اینقدر گریه می کنید؟ فرمود: لباس باباش رو تنش کردند..* غم‌ ِدل ام بنینه غمت روضهٔ بازه چهره ی درهمت خیلی عوض‌ شدی عزیز دلم منو حلال کن‌ که اگه نشناختمت *روز اول فاطمیات وارد مدینه شدندجمع شدن سادات شروع کردن گریه کردن..نقل میگه وارد مدینه شدن زینب کبری سلام الله علیها برای تسلیت رفت منزل خانم ام البنین. دسته عزا راه افتاد رفتند برای عرض تسلیت. عرض تسلیتها که تمام شد حالا زینب خودش مجلس گرفته..اولین روزه وارد مدینه شدن. سادات وارد خانه ی زینب کبری شدن برای عرض تسلیت..همه داخل گریه می کردن.. یه وقت دیدند از پشت دیوار یکی داره ناله میزنه سر به دیوار گذاشته گریه میکنه.. گفتند زیینب جان یکی پشت دیواره هر چی اصرار کردیم داخل خانه نمیاد. زینب کبری اومد بیرون دید خانم ام البنین سر به دیوار گذاشته، مادر جان بیا داخل.. میگفت نه امروز، روز ساداته روز فاطمیاته..من فردا میام من کنیز این خانواده ام.. اجازه بدین همین پشت در گریه کنم. بغلش کرد مادر و... حالا ام البنین شروع کرد گفت: زینب جان ! غمِ دل امّ بنینه غمت روضه ی بازه چهره ی درهمت خیلی عوض شدی عزیز دلم منو حلال کن اگه نشناختمت اشک غریبی توی چشمام نشست مثل سر تو پشت من هم شکست زینبم بیا بگو دروغه اینکه میگن حرمله دستاتو بست گفت حقیقته انگاری خواب نبودم ناراحتم پیش رباب نبودم بدجوری آبرو ریزی کرده شمر کاشکی من از بنی کِلاب نبودم *زینب جان شنیدم برای عباسم امان نامه آوردند..* آسمونم رو بی قمر کی دیده پروانه رو بدون پر کی دیده ام بنین بهم نگن حق دارن ام بنین بی پسر کی دیده سراغتو‌ از این و اون می گیرم جونی ندارم‌ ولی جون می گیرم حالا که‌ مادر نداره حسینم خودم میام براش زبون میگیرم *وقتی بشیر روبروش قرار گرفت گفت: خانم‌ جعفرتو کشتند.. فرمود: "اخبرنی عن الحسین" از حسینم چه خبر؟ دونه دونه رو اسم برد. گفت: الان بگم عباس خانم جون میده..خانم عباستم کشتند گفت:بسه اسم بچه هامو نبر همه کس و کارم اولادم وهر چی تو آسمون و زمینه فدای حسین...حسینم‌ کجاست؟ گفت: "قُتل الحسین" حسینتم کشتند.. نشست روی زمین هی به سینه می زد مادر برات بمیره.* گفتی تموم دشت رو دشمن گرفت تک تک بچه هامو از من گرفت زینب من بگو کی اومد آخر سر حسین روی به دامن گرفت؟ گفت مردم شهر سر به سرم نذارید زخم زبون رو جگرم نذارید تموم زندگیم فدا حسینه گریه امو پای پسرم نذارید غمم ربابه که به غم اسیره طفل خیالیشو رو دست می گیره شبا هی از خواب میپره و میگه آبش بدید آبش ندید میمیره سقای دشت کربلا دلواپسم کردی یک خیمه گاه چشم انتظارن برنمی گردی غصه نخور عیبی نداره زده رقیه قید آب و خودم جوابشونو میدم نخور تو غصه ی رباب و «ای وای علمدارم اباالفضل» *اومد زینب رو بغل کرد گفت: زینب جان زنای مدینه چی دارن میگن ،میگن زینب گفته کربلا به فرق عباسم عمود آهنین زدند. خودشو انداخت بغل ام البنین گفت مادر حق داری قبول نکنی عباس بچه شیر علی بود اما یه چیز بگم اول دستاشو بریدند بعد عمود زدند... «ای حسین»* .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
روضـــه - حاج محمدرضا بذری.mp3
24.12M
|⇦•جان بر لبم رسیده..... سلام الله علیها اجرا شده به نفس حاج محمد رضا بذری
Fatemieh Dovom 1403 Kermanshahi [Mohjat_Net] (1).mp3
3.34M
پرچم عشق تا وقتی که باشه روی دوش ابالفضل رفیعه پای حرف امامش ابالفضل بیشتر از کل عالم مطیعه به کجا رسیدی سلمان و ابوذر به تو غبطه میخورن به کجا رسیدی اصحاب پیمبر به تو غبطه میخورن روز محشرم میبینی همه محشر به تو غبطه میخورن صفین فهمیدن عباس چه غوغائیه کسی عباسو ندیده بود از این زاویه هرسری رو که میزد تو یک ثانیه متلاشی میشد از حدود صد ناحیه یا ابالفضل یا ابالفضل **** هم توی دنیا هم تو قیامت اختیارات عباس وسیعه این مقاماتو داره واسه اینکه پای حرف امامش مطیعه به کجا رسیدی که عابس و اَسلَم به تو غبطه میخورن به کجا رسیدی که حبیب و ادهم به تو غبطه میخورن به کجا رسیدی که پیمبرا هم به تو غبطه میخورن از هر وجهی به حمزه شباهت داره به تموم شهدا حق ولایت داره تو هر علمی که باشه درایت داره بیشتر از کل مراجع هم فقاهت داره یا سیدی یا عباس یا ابالفضل یا ابالفضل **** باد عقب میمونه خیلی وقتا بسکه تیغ ابالفضل سریعه بیشتر از هرکسی توی خیمه پای حرف امامش مطیعه به کجا رسیدی سلمان و ابوذر به تو غبطه میخورن به کجا رسیدی اصحاب پیمبر به تو غبطه میخورن روز محشرم میبینی همه محشر به تو غبطه میخورن صفین فهمیدن عباس چه غوغائیه کسی عباسو ندیده بود از این زاویه هرسری رو که میزد تو یک ثانیه متلاشی میشد از حدود صد ناحیه یا ابالفضل یا ابالفضل فاطمیه دوم 1403 .
Fatemieh Dovom 1403 Rasoli [Mohjat_Net] (5).mp3
1.65M
حرف مشترک شد هر دم هر دقیقه این چه سِریه تو رو دوسِت دارن همه با هر سلیقه خدایی دست و دلبازه خدا ساخته براش با همه دمسازه خودت رو غرق نعمت کن بیا و با امام حسین رفاقت کن حقیقت اینجاست حسین تو دلهاست به معنی واقعیِ کلمه اینه خوشبختی چی میخوام وقتی خونه ی اجدادی ما حرمه اباعبدالله اباعبدالله حسین حسین حسین حسین ثارالله **** عشق مادرانت دل رو زیر و رو کرد با وجود تو به دلِ تنگ من یه حس تازه رو کرد صدام کردی که برگردم صدام کردی که دنیا رو جواب کردم نگاهت رو به راهم کرد خدا رو شکر که مادرم نگاهم کرد یه حس خوبی تو دل آشوبی همینکه اسم تو میاد رو لبا ببین بی تابم خودت دریابم پناه من فقط تویی به خدا آنام یا زهرا آنام یا زهرا آنام آنام آنام آنام یا زهرا گلچین فاطمیه دوم 1403 .
. (ع) ..................‌‌‌..‌............... ۱ یه مادری رو خاک نشسته دلش پر از درد و غصه دنیا دلش رو شکسته چشاشو از دنیا بسته ۲ دردای من دیگه دوا نداره اشکای من یه عمره که میباره چهار تا قمر ،داشتم من یه خورشید ولی الان دنیامه بی ستاره ۳ بودم ام البنین پسر داشتم رشید ولی الان بهم میگن ام الشهید " مدد ام البنین " ............................... ۱ تو بانی همه روضه ها سفره دار تو کربلا ذکر همه ی شنبه ها مادر ابالفضلیا ۲ همسر علی، مادر چهار تا ماهی مادر همه این نوکرا شمایی عمریه که، میگم ابالفضلیم خانم بیا به من بکن نگاهی ۳ رفته تا عرش اعلا پرچم ام البنین مادریشو میبینی وقتی میری اربعین " مدد ام البنین " °°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°° .👇👇