eitaa logo
🇮🇷رمان مذهبی امنیتی🇵🇸
5هزار دنبال‌کننده
3.6هزار عکس
239 ویدیو
37 فایل
💚 #به‌دماءشهدائنااللهم‌عجل‌لولیک‌الفرج🥹🤲 . . 🤍ن‍اشناس‌بم‍ون🫠 https://harfeto.timefriend.net/17350393203337 . ‌. ❤️نذرظهورامام‌غریبمان‌مهدی‌موعود‌عجل‌الله‌تعالی‌ فرجه‌الشریف🫡 . ✍️رمان‌شماره ♡۱۴۵♡ درحال‌بارگذاری😍...
مشاهده در ایتا
دانلود
🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾رمان معمایی، امنیتی، فانتزی و ویژه 🌾 🌾 عجولانه ممنوووع ✍ قسمت ۲۹ و ۳۰ کیفم را گذاشتم روی میز... هنوز ننشسته بودم فرزانه گفت: _حالا طرف کی هست؟ می‌شناسیش؟ گفتم:_نه نمی‌شناسم پسر یکی از دوستای مامانمه...بنده خدا مامانم گفت...شاید این آقا پسر همون بسته ی سفارشی شما باشه از طرف خدا! منم گفتم حالا دلش را نشکنم... فرزانه گفت: _شایدم حرف مامانت درست از آب دربیاد از کجا میدونی؟ گفتم: _چم، شاید؟ هر چند که من معیارهام سختگیرانه نیست ولی تا حالا کسی که معیارهام را داشته باشه پیدا نکردم... فرزانه با کنجکاوی گفت: _معیارهات چی هست خانم؟! بعد من قضاوت کنم ببینم سخت گیر هستی یانه! لبخندی زدم و گفتم: _ایمان و چشمهاشو گرد کرد گفت: _همش همین! یعنی خاک تو سر داعش! هیچکس نبوده بین این همه خواستگارهات ایمان و عقل داشته باشه عجب! من فکر کردم با توجه به خانواده ات توقع خونه آنچنانی، ماشین آنچنانی... گفتم : _فرزانه جان به نظرت ایمان داشته باشه یا عقل داشته باشه یعنی چی؟ اخم هاشو کشید تو هم و گفت: _یعنی ایمان داشته باشه و عاقل باشه گفتم: _زحمت کشیدی نابغه! مشکل همین جاست! هر کسی از چیزی که میگه یه تصوری داره، به نظر بعضی ها ایمان یعنی همین که طرف نمازش رو بخونه میشه داشتن ایمان، از نظر بعضی دیگه همین که خوش اخلاق باشه و اهل دروغ و دغل نباشه میشه ایمان، از نظر یه نفر دیگه اگه اهل نافله و دعا باشه میشه اهل ایمان و یه عالمه نظر دیگه که هر کدومش فقط یه جزئی از ایمان را دربرمیگیره ...برای عقل هم همینجوره بعضی ها عقل را در داشتن خونه و مادیات میبینن و تدبیر در معاش، بعضی ها در نحوه ی برخورد با افراد، بعضی ها هم در درک و شعور توی موقعیت های مختلف و...ولی من یکی را میخوام به عنوان همسر انتخاب کنم که هم ایمان و هم عقل درستی داشته باشه یعنی مجموع چیزهایی که گفتم نه اینکه از هر کدومشون یه ذره... فرزانه نگاهی بهم کرد و گفت: _یا خدا! خوبه سخت گیرم نیستی! بعید میدونم تو آسمون هم همچین کسی پیدا بشه! من پیشنهاد میدم ملت رو معطل نکن زنگ بزن بگو نیان چه کاریه؟ بعد یکدفعه گفت: _ببینم نکنه یکی را زیر سر داری! هی برای این و اون بهانه میاری؟ کلک عاشق شدی؟ دستامو گذاشتم زیر چونم و گفتم: _تو بعد از این همه سال هنوز من رو نشناختی؟ جان من بگو چند بار این جمله را از من شنیدی؟! عاقلانه انتخاب کنیم عاشقانه زندگی! یه خورده لبهاشو کج و کوله کرد و گفت: _راست میگی اصلا به رنگت هم عاشقی نمیاد! رنگ رخساره خبر میدهد از حال درون دختر! بعد هم با آب و تاب این ابیات را خوند... _در وصل هم، زعشقِ تو اي گل در آتشم عاشق نميشوي که ببيني چه ميکشم با عقل آب عشق به يک جو نميرود بيچاره من که ساخته از آب و آتشم... گفتم: _نگا فرزانه الکی ادعای عاشقی نکن! تو منو نمیشناسی ولی من، تو را بزرگت کردم تو بعد ازدواج هم عاشق بشی کار خداست باور کن... نگاهی بهم کرد و گفت: _آره درست میگی به قول خانم مائده آدم دوستهایی را انتخاب میکنه که هم فکر و گرایشش باشن منم از این قضیه مستثنی نیستم! گفتم: _فرزانه این حرفها را رها کن به نظرت تفکری که خانوم مائده میگه باید همراه عمل باشه ممکنه به خطا بره حتی با وجود استفاده از عقل؟َ! خیلی جدی گفت: _آره چرا نمیشه! اتفاقا همین دیروز بود یه مطلبی از خوندم خیلی دقیق به همین نکته اشاره میکرد گفتم:_چی بود مطلبش یادت هست؟ رفت سراغ کیفش شروع کرد گشتن گفت: