eitaa logo
🇮🇷رمان مذهبی امنیتی🇵🇸
5هزار دنبال‌کننده
3.6هزار عکس
239 ویدیو
37 فایل
💚 #به‌دماءشهدائنااللهم‌عجل‌لولیک‌الفرج🥹🤲 . . 🤍ن‍اشناس‌بم‍ون🫠 https://harfeto.timefriend.net/17350393203337 . ‌. ❤️نذرظهورامام‌غریبمان‌مهدی‌موعود‌عجل‌الله‌تعالی‌ فرجه‌الشریف🫡 . ✍️رمان‌شماره ♡۱۴۵♡ درحال‌بارگذاری😍...
مشاهده در ایتا
دانلود
✶⊶⊷⊶⊷❍💚💎💚❍⊶⊷⊶⊷✶ ✨رمان فانتزی، آموزنده و معرفتی ✨ 💎قسمت ۳۱ و ۳۲ رفتم تو بیمارستان..خدا چقدر این دنیا کثیفه..نه نه این آدم هاش هستن که مشکل دارن...!! صدا اومد: _دخترم برگشتم...یه پیرمرد با لباس سفید بود دیدم... _شما من رو میبیند؟؟ پیرمرد:_آره _مگه شما مثل من تو کما هستید؟ پیرمرد:_من مرگ مغز شدم با دستگاه که نفس میکشم اگه اون قطع کنند آسمانی میشم.من حدود یکماه اینجام.دخترام بدلیل وابستگی به من اجازه قطع دستگاه نمیدن...شما چرا اینجاید تو که خیلی جوانی؟ _تو یک درگیری سرم به گوشه جدول خیابان خورد.اول تو یک محیط تاریک بود بعد از مدتی دیدم کنار جسمم ایستادم. پیرمرد:_میگم تو میخوندی؟! _چطور؟ +از سیمای نورانیت معلومه..کم‌کم تمام پرده از کنار چشمت زده میشه..وقتی تمام وابستگی به جسمت قطع شد.البته اگه روح بزرگی داشته باشی.برگشتی.تمام این چیز تو این مدت برات اتفاق افتاد یادت میمونه وگرنه تموم این چیز دیدی یا شنیدی فراموش میکنی.درست مثل یه خوابی که بعد از بیدار شدن.تمام چیزی تو خواب دیدی رو فراموش میکنید البته خدا دلیل این فراموشیه. _آقا نمیشه شما به خواب دخترتون برید؟ پیرمرد گفت : _همچین اجازه‌ای نداریم به خواب کسی بریم مگر به خواست و اراده خداوند. دخترم پس از مرگ قطعی، ارواح مؤمنین در قید و بند زمان و مکان نیستند،این فقط برای مؤمنین خاص در زندگی دنیایی هم میتونن، طی‌الارض داشته باشن و مکان‌هایی که اراده میکنن یا خدا اراده میکنه، حاضر بشن. اینو بهت میگم انسان‌های بسیار مؤمن و وارسته بعد از مرگ، روحشان از آزادی‌هایی برخوردارن، که اگر افرادی دارای درجه ایمان ضعیف باشن، در شب‌های جمعه روح آن‌ها یک آزادی خاصی پیدا میکنه، این به خاطر اینه که در این شب درهای رحمت الهی گشوده میشه... تقریبا یه هفته از کما رفتن من میگذشت. با اینکه هیچ دردی حس نمیکنم اما دلم برای خانوادم میسوزه میدیدم چقدر دارن عذاب میکشن از این وضعیتم ديگه خسته شده بودن دیگه مثل روزای قبل دکتر نمیاد بالا سرم... فقط پرستارا میومدن چک میکردن.دختر اون پیرمرد،بلاخره رضایت داد که تمام اعضای پیرمرد اهدا کنند.اعضای قابل اهدا بودن شامل قلب، ریه‌ها، کبد، و کلیه‌ها.. از پیرمرد پرسیدم : _حتما از اهدا اعضا بدنت تو هم ثواب میبری. پیرمرد:_دخترم من فقط از این خوشحالم با پیوند اعضای من چند نفر سلامتیشون بدست میارند و خانواده اونا برای من طلب مغفرت کنند...دخترم از ثواب اهدا حرف زدی...من که رو اهدای اعضای خودم دخالتی نداشتم چطور ثوابی برای من نوشته شه اگه ثوابی هم نوشته میشه برای دخترام هست.. چون اونا این تصمیم رو گرفتن... یکهو دیدم دریچه از نور از بالا باز شدن پیرمرد محو تماشا نور شد ولبخند میزد فقط یه جمله گفت: _مراقب خودت باش دخترم در دنیا.... نور و پیرمرد در یک لحظه محو شدن... ✨ادامه دارد.... 💎 https://eitaa.com/joinchat/2738487298C9a237a25d5 ✶⊶⊷⊶⊷❍💚💎💚❍⊶⊷⊶⊷✶