عاشقانه های حلال C᭄
نکتهای که وجود داره سوالاتِ خواستگاری نباید طوری باشه که با یه "بله" و "خیر" تموم بشه
اینکه چرا پاسخ سوالات نباید به
بله و خیر ختم شه و غیره غیره..
☀️
⏝
֢ ֢ #قرار_عاشقی ֢ ֢
.
رسم آقای مهربان این است~🥺~
میهمان را بغل کند آرام~✨️~
پر کند کاسههای سائل را~💚~
جلوی در همینکه گفت: سلام~🌱~
.
𓂃جایےبراےخلوتباامامرئـوف𓂃
𓈒 Eitaa.com/asheghaneh_halal 𓈒
.
☀️
⏝
عاشقانه های حلال C᭄
💌 ⏝ ֢ ֢ #عشقینه ֢ ֢ . #مسیحای_عشق #قسمت_دویستوچهلودو وارد حیاط میشوم و در را نگه میدارم تا نیکی
💌
⏝
֢ ֢ #عشقینه ֢ ֢
.
#مسیحای_عشق
#قسمت_دویستوچهلوسه
:_از خونه ی شماست؟
+:آره... الکس... الکس بیا اینجا...
الکس جلو میآید ، با دیدن نیکی پارس میکند .
نیکی چند قدم دیگر عقب میرود،حق دارد.
جثه ی بزرگ و سیاه الکس،هر کسی را میترساند.
جلو میروم و دست به سرش میکشم.
+:هیـــس الکس آروم باش.. چیزی نیست... غریبه نیست.. آروم پسر...آروم...
الکس روی پاهایش مینشیند.
برمیگردم. نیکی با ترس به من نگاه میکند و چهره در هم کشیده است. :+چیزی نیست..
نترس...
آب دهانش را قورت میدهد
:_بریم تو؟
سرم را تکان میدهم.
+:بریم
راه میافتم،شانه به شانه ی نیکی به طرف ساختمان میرویم.
کنارم که میایستد،قدش تا سینه ام میرسد.
هر از چند گاهی برمیگردد و نگاهی به الکس میاندازد،میترسد دنبالمان بیاید.
+:اگه این همه نگاش کنی ممکنه بفهمه ترسیدی..سگ ها خیلی باهوشن...
با نگرانی میپرسد
:_تا حالا کسی رو... ؟
ادامه ی حرفش را میخورد... روز اول،چنان محکم و باصلابت با من حرف زد که جاخوردم... فکر
نمیکردم اینقدر ترسو باشد!
+:کسی رو چی؟؟
:_مهم نیست..هیچی..
ناخودآگاه میخندم،حالت تدافعی این دختر بامزه است!
میگویم
+:نه..
✨لینڪ قسمت اول👇
https://eitaa.com/Asheghaneh_Halal/83012
✦📄 به قلـم: #فاطمه_نظری
.
𓂃مرجعبهروزترینرمانهاےایتا𓂃
𓈒 Eitaa.com/asheghaneh_halal 𓈒
.
💌
⏝
💌
⏝
֢ ֢ #عشقینه ֢ ֢
.
#مسیحای_عشق
#قسمت_دویستوچهلوچهار
متعجب میپرسد
:_چی؟
+:تا حالا کسی رو نخورده...
عصبانی میشود،من همچنان میخندم.
:_من منظورم این نبود..
وجلوتر از من در ساختمان را باز میکند و وارد خانه میشود.
با تعجب نگاهش میکنم،یک لحظه متوجه میشود.
خجالت زده کنار در میایستد
:_ببخشید... اصلا حواسم نبود... اول خودتون بفرمایید..
داخل میشوم و در را میبندم.
با دست مبل های جلوتلویزیونی را نشانش میدهم.
+:بشین..
همچنان سرش پایین است.
:_ممنون
+:تعارف نکردم برو بشین
طلاخانم از آشپزخانه بیرون میآید:سلام آقا
نگاهی به دست های نیکی میاندازم که در هم قفل کرده و با حلقه اش بازی میکند.
+:سلام... طلا خانم ایشون نیکی جان هستن،همسر من..
حس میکنم نیکی از حرفم جا میخورد و شانه هایش پایین میافتد .
اهمیت نمیدهم؛باید به این نمایش مسخره و دیالوگ های مسخره ترش عادت کند. برای من فرق
چندانی ندارد.
+:نیکی خانم،ایشون هم طلا خانم هستن.. تو کارای خونه به مامان کمک میکنن.
طلا جلو میآید و صورت نیکی را میبوسد:خیلی خوشبختم خانم.. خوش اومدین.. چقدر بهم
میاین ماشاءالله...
نیکی نگاهم میکنم و لبخندی تصنعی و کم جان میزند.
طلا میگوید :بشینید خانم.. بشینید الآن براتون یه چیزی میارم گلویی تازه کنید.
صدای باز و بسته شدن در میآید،برمیگردم.
✨لینڪ قسمت اول👇
https://eitaa.com/Asheghaneh_Halal/83012
✦📄 به قلـم: #فاطمه_نظری
.
𓂃مرجعبهروزترینرمانهاےایتا𓂃
𓈒 Eitaa.com/asheghaneh_halal 𓈒
.
💌
⏝
5.26M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌙
⏝
֢ ֢ #آقامونه ֢ ֢
.
√ حماس زنده خواهد ماند..✌️🏻
▫️رهبر انقلاب: ما چون همیشه،
در کنار مجاهدان و مبارزان بااخلاص
خواهیم ماند؛ بتوفیق من الله و عونه.
حماس زنده است و زنده خواهد ماند..
۱۴۰۳/۰۷/۲۸
.
⊰🇮🇷 #لبیک_یا_خامنه_اے
⊰❤️ #سلامتےامامخامنهاےصلوات
⊰🚩 #یحیی_سنوار
⊰📲 بازنشر: #صدقهٔجاریه
⊰🔖 #نگارهٔ 𓈒 1522 𓈒
.
𓂃شبنشینےبامقاممعظمدلبرے𓂃
𓈒 Eitaa.com/asheghaneh_halal 𓈒
.
🌙
⏝
عاشقانه های حلال C᭄
امشب ساعت ۲۲ سوالاتی رو میفرستم که میتونید ازشون استفاده کنید
خب دوستان مجـردِ ساده و
دوستان مجرد در شرف ازدواج،
آمـادهاید؟!😌😁🤌
امشب دوتا پک سوالات خواستگاری رو داریم😍🤌
که پک اول بطور رایگان در
این کانال ارسال میشه خدمتتون🤗