eitaa logo
عاشقانه‌‌ های‌ حلال C᭄
14.7هزار دنبال‌کننده
20.7هزار عکس
2هزار ویدیو
86 فایل
ˇ﷽ براے تماشاے یڪ عشق ماندگار، در محفلے مهمان شدیم ڪھ از محبّت میان عـلے'ع و زهـرا'س میگفت؛ از عشقے حـلال...💓 •هدیهٔ ما به پاس همراهےِ شما• @Heiyat_Majazi ˼ @Rasad_Nama ˼ 🛤˹ پل ارتباطے @Khadem_Daricheh ˼ 💌˹ تبادلات و تبلیغ @Daricheh_Ad ˼
مشاهده در ایتا
دانلود
°\💕/° °/ \‌° . . کت و شلوار دامادی‌اش را تمیز و نو در کمد نگه داشته بود😇 به بچه‌های سپاه می‌گفت: «برای این که اسراف نشود، هر کدام از شما خواستید داماد شوید، از کت و شلوار من استفاده کنید. این لباس ارثیه‌ی من برای شماست.»😇 پس از ازدواج ما، کت و شلوار دامادی محمد حسن، وقف بچه‌های سپاه شده بود و دست به دست می‌چرخید😅😊 هر کدام از دوستانش که می‌خواستند داماد شوند، برای مراسم دامادی‌شان، همان کت و شلوار را می‌پوشیدند.😅 جالب‌تر آن که، هر کسی هم آن کت و شلوار را می‌پوشید؛ به می‌رسید!😢💚 . . °/🕊\° بازآۍ دلبرا کھ دلم بۍقرار توست👇🏻 Eitaa.com/Asheghaneh_Halal °\💕/°
°\💕/° °/ \‌° . . حــالِ مــن خــوبـــ اسـت امّـــــا ... خــوبــــ را معــنا نڪـــن😔 انـتــظارِ دیـــدنِ محـــبوبـــــ را معــنا نڪـــن...💔 . . °/🕊\° بازآۍ دلبرا کھ دلم بۍقرار توست👇🏻 Eitaa.com/Asheghaneh_Halal °\💕/°
°\💕/° °/ #همسفرانه \‌° . . وقتی پیکر شهید سیاوشی را آوردند همسرش مبهوت دست نوازش به رویش ڪشید و اشڪ چشمان شهید سیاوشي پاسخی شد برای وداع...💔😭 #همسر_شهید #شهیدامیرسیاوشی #راه_عروج . . °/🕊\° بازآۍ دلبرا کھ دلم بۍقرار توست👇🏻 Eitaa.com/Asheghaneh_Halal °\💕/°
°\💕/° °/ #همسفرانه \‌° . . من فکر می‌کردم ، سال‌ها باید یکی یکی سپری شوند ، تا هر بار آدم یک سال بزرگ‌تر شود... اما این طور نیست ! این اتفاق در يك شب رخ می‌دهد!😭 #همسر_شهید #شهید_امیر_سیاوشی #راه_عروج . . °/🕊\° بازآۍ دلبرا کھ دلم بۍقرار توست👇🏻 Eitaa.com/Asheghaneh_Halal °\💕/°
°\💕/° °/ \‌° . . ‍ گفت : تا روزی که جنگ باشه... منم هستم... میخوام ازدواج کنم💍 تا دینم کامل شه... تا زودتر شهید شم🙄 مادرشم گفت : "محمدعلی مال شهادته… اونقده میفرستمش جبهه… تا بالاخره شهید شه... زنش میشی..؟؟ قبول کردم☺️ لباس عروسے نگرفتیم... حلقه هم نداشتم... همون انگشتـر نامزدی رو برداشتم💍😌 دو روز بعد عقد... ساکشو بست و رفت😔 یه ماه و نیم اونجا بود... یه روز اینجا...😢 روزی که اعزام میشد گفت: تو آن شیرین ترین دردی که درمانش نمیخواهم ❤️ همان احساس آشوبی که پایانش نمیخواهمـ😍 "زود برمیگردم" همه چیو آماده کرده بودم؛ واسه شروع یه زندگے مشترڪ💕 که خبر شهادتش رسید...😭 حسرت دوباره دیدنش... واسه همیشه موند به دلم...😔 حسرت یه روز... زندگی کامل با او....💔 . . °/🕊\° بازآۍ دلبرا کھ دلم بۍقرار توست👇🏻 Eitaa.com/Asheghaneh_Halal °\💕/°
°\💕/° °/ \‌° . . سر سفره عقد نشسته بودیم گفت: الان فقط منو تو🤝 تو آینه مشخص هستیم 🙂 ازت میخام بهم کمک کنی تا به شهادت و سعادت برسم😍😌💚 . . °/🕊\° بازآۍ دلبرا کھ دلم بۍقرار توست👇🏻 Eitaa.com/Asheghaneh_Halal °\💕/°
°\💕/° °/ #همسفرانه \‌° . . بعد از تــو 😔 همه چیز خوب استــ 🌿 اِلّا حالِ مــن💔 #شهید_محمودرضا_بيضايی #همسر_شهید #راه_عروج . . °/🕊\° بازآۍ دلبرا کھ دلم بۍقرار توست👇🏻 Eitaa.com/Asheghaneh_Halal °\💕/°
°\💕/° °/ #همسفرانه \‌° . . هروقت از #سوریه میومد هیچ چیزی باخودش نمےآورد میگفت: من از بازارشام هیچ چیزی نمیخرم. بازاری که درآن حضرت زینب(س)رو چرخونده باشن خرید نداره😭💔 #همسر_شهید #شهید_روح_الله_قربانی #شهدای_مدافع_حرم #راه_عروج . . °/🕊\° بازآۍ دلبرا کھ دلم بۍقرار توست👇🏻 Eitaa.com/Asheghaneh_Halal °\💕/°
°\💕/° °/ #همسفرانه \‌° . . مرا مقایسهـ با عڪس هاۍ قبلـم ڪن! شباهتے به میان نیست! غیر دلتنگے...💔😔 #شهید_قدير_سرلک #همسر_شهید #راه_عروج . . °/🕊\° بازآۍ دلبرا کھ دلم بۍقرار توست👇🏻 Eitaa.com/Asheghaneh_Halal °\💕/°
°\💕/° °/ #همسفرانه \‌° . . توے دنیا هم نشد...😔✋🏻 برزخ که پیدا ڪردمتـــــ مےنشینم تا قیامتــــــ با تو صحبتـــــ میکنم💔 #وداع_نامزد_یک_ماهه_باپیکر_همسرش😭💔 #شهید_عسکرزمانی #همسر_شهید #راه_عروج . . °/🕊\° بازآۍ دلبرا کھ دلم بۍقرار توست👇🏻 Eitaa.com/Asheghaneh_Halal °\💕/°
°\💕/° °/ \‌° . . اسفند ڪه میشه بوے عید ڪه میاد🎈 حال همه خوبــه...😋 جـــز... کسے که غبـار🌫 از عڪس اونے که نیست🕊 پاڪ مے کنه...💔😔 . . °/🕊\° بازآۍ دلبرا کھ دلم بۍقرار توست👇🏻 Eitaa.com/Asheghaneh_Halal °\💕/°
°\💕/° °/ #همسفرانه \‌° . . روزے کہ عهد عشـق بستیمـ💞 نمےدانستم اینقـدر زود😥 باید با یادتـ سر ڪنم💔 بہ خدا مےسپارمت آرام جـــانم...😭 #همسر_شهید #صبر_زینبی #راه_عروج . . °/🕊\° بازآۍ دلبرا کھ دلم بۍقرار توست👇🏻 Eitaa.com/Asheghaneh_Halal °\💕/°
°\💕/° °/ \‌° . . ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﺷﺮﻭﻉ ﺟﻨﮓ، ﻫﻤﻴﺸﻪ ﺣﻤﻴﺪ ﺗﻮ ﻛﺮﺩﺳﺘﺎﻥ ﺑﻮﺩ. ﺗﺎ ﺣﻤﻴﺪ ﺍﺯ ﺧﻮﻧﻪ ﻣﻲ ﺭﻓﺖ ﺑﻴﺮﻭﻥ، من اصلا ﺗﺤﻤﻞ ﺍﻭﻥ ﺧﻮﻧﻪ ﺭﻭ ﻧﺪﺍﺷﺘﻢ😣 ﻣﻌﻤﻮلا ﻣﻲ ﺭﻓﺘﻢ ﺧﻮﺍﺑﮕﺎﻩ ﭘﻴﺶ ﺩﺧﺘﺮﺍ ﻳﺎ ﭘﻴﺶ ﺧﻮﺍﻫﺮ ﺣﻤﻴﺪ ﻳﺎ می ﺭﻓﺘﻢ ﺧﻮﻧﻪ ﻣﺎﺩﺭﻡ. ﺣﻤﻴﺪ ﻭقتے ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﻳﻪ مدتی ﺍﺯ ڪﺮﺩﺳﺘﺎﻥ ﺑﺮ می ﮔﺸﺖ، ﺧﺐ ﻧﻤﻴﺪﻭﻧﺴﺖ ﻣﻦ ﻛﺠﺎﻡ.🤔 ﺑﻌﺪ ﺑﻪ ﻫﻤﻪ ﺟﺎ ﺯﻧﮓ ﻣﻲ ﺯﺩ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﻣﻦ می ﮔﺸﺖ. ﻣﻲ ﮔﻔﺘﻦ "ﺣﻤﻴﺪ ﺑﺎﺯ ﻓﺎﻃﻤﻪ ﺭﻭ ﮔﻢ ﻛﺮﺩﻩ ..."😅😉 ﺣﻤﻴﺪ ﺑﻌﺪ ﻳﻪ ﺍﻧﺘﻘﺎﻡ ﺧﻮﺑے ﺍﺯﻡ ﮔﺮﻓﺖ؛🙄 ﺍﻭﻥ ﻣﻨﻮ ﺯﻭﺩ ﭘﻴﺪﺍ ﻣﻲ ﻛﺮﺩ ﺩﺭ ﻋﺮﺽ ﺩﻭ - ﺳﻪ ﺳﺎﻋﺖ... ولے ﻣﻦ ﺑﻴﺴﺖ ﻭ ﭘﻨﺞ ﺳﺎﻟﻪ ڪه ...💔 . . °/🕊\° بازآۍ دلبرا کھ دلم بۍقرار توست👇🏻 Eitaa.com/Asheghaneh_Halal °\💕/°
°\💕/° °/ \‌° . . برای دل بستن، باید دلت را به دلش گره بزنی! یکے زیر... یکے رو... مادر بزرگم میگفت: قالے دستباف مرگ ندارد...!💔 . . °/🕊\° بازآۍ دلبرا کھ دلم بۍقرار توست👇🏻 Eitaa.com/Asheghaneh_Halal °\💕/°
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
°\💕/° °/ \‌° . . دوس دارم بهش بگم دلم برات خیـــلی تنـــگ شده💔😭 . . °/🕊\° بازآۍ دلبرا کھ دلم بۍقرار توست👇🏻 Eitaa.com/Asheghaneh_Halal °\💕/°
°\💕/° °/ \‌° . . عاقبت حرف جدایے به میان آوردۍ؟ من که بیمار سرڪوی توام من که افسرده گیسوی توام نکن این کار مڪن ... مزن این حرف مزن... 💔 . . °/🕊\° بازآۍ دلبرا کھ دلم بۍقرار توست👇🏻 Eitaa.com/Asheghaneh_Halal °\💕/°
°\💕/° °/ \‌° . . میلاد پیامبر اکرم(ص) بود که مهریه را معین کردند. همان روز هم با حضور فامیل ها یک مراسم عقد ساده برگزار کردیم🎊 صیغه عقد را که خواندند، رفتیم با هم صحبت کنیم. دیدیم دنبال چیزی می گردد؛🤔 گفت: «اینجا یه مُهر هست؟» پرسیدم«مُهر برای چی؟ مگه نماز نخوندی؟!» گفت: «حالا تو یه مُهر بده.»😊 گفتم: «تا نگی برای چی می خوای، نمی دم.»🙄 می خواست بخواند که خدا در روز میلاد رسول الله به او عطا کرده! ایستادیم و با هم نماز شکر خواندیم.📿 . . °/🕊\° بازآۍ دلبرا کھ دلم بۍقرار توست👇🏻 Eitaa.com/Asheghaneh_Halal °\💕/°
هدایت شده از خادم مجازی
[ 🥀 ‌] عاقبت حرف جدایے به میان آوردۍ💔؟ من ڪہ بیمار سرڪوے توام😞 من ڪہ افسردھ گیسوے توام🍃 نکن این کاࢪ مڪن... مزن این حرف مزن...!🥀 [یا بࢪگرد... یا آݩ دݪ را بࢪگردانـ💔] Eitaa.com/Khadem_Majazi
°\💕/° °/ \‌° . . پسر دایـے ام خلبان ارتش بود، من هم دانش سرا درس می خواندم📚 همین کہ عقد کردیم💍 کلـے اصرار کرد که باید مستقل زندگی کنیم؛ اما پدر و مادرم می گفتند: «تو هـم مثل پسر خودمونی، پروانه هـم درس داره؛ زوده حالا بره زیر بار مسئولیت و خانه دارے این جوری، هم شما راحتید هم ما خیالمون راحت تره.»😊 سخـت بود، ولی این قدر اصرار کردند تا بالاخره قبول کرد🙄 بعد هم، اتاق خودم را که طبقه بالای ساختمان بود💒مرتب کردیم و یک سال اول زندگی راتوی همان اتاق سر کردیم💚 . . °/🕊\° بازآۍ دلبرا کھ دلم بۍقرار توست👇🏻 Eitaa.com/Asheghaneh_Halal °\💕/°
°\💕/° °/ \‌° . . چهـل شب با هـم عاشورا خوندیم .😇 گاهـے مےرفتیم بالای پشت بوم می خوندیم . دراز می کشید و سرش رو میذاشت روی پام و من صد تا لعن و صد تا سلام رو میگفتم😊 انگشتامو می بوسید و تشکر مےکرد😍 همه ی حواسـم به منوچهر بود😌 نمیتونستم خودم رو ببینم و خدا رو . همه رو واسطه می کردم که اون بیشتر بمونه😔 اون توے دنیای خودش بود و من توی این دنیا با منوچهر😞 برام مثل روز روشن بود که منوچهر دم از رفتن میزنه ، همین موقع هاست....😭 کناره گیر شده بود و کم حرف😓💔 . . °/🕊\° بازآۍ دلبرا کھ دلم بۍقرار توست👇🏻 Eitaa.com/Asheghaneh_Halal °\💕/°
°\💕/° °/ \‌° . . بنده دو روز قبل از شهادت باهاشون صحبت کردم و از اونجایی که ایشون همیشه دل منو قرص میکردن که برمیگردن😊 من اصلا احتمال شهادت رو نمیدادم😞 البته میدونستم یه روز شهید میشن ولے فکر نمیکردم به این زودی باشه!! یکے از اقوام 4شنبه شبــ با پدرم تماس گرفتن و خبر شهادت رو دادن💔 دیگه برادرمم متوجه شد و به مادرم گفت ولے به من چیزی نگفتن من صبح بلند شدم یه کم متوجه جو سنگین خونه شدم ولے اصلا به فکرم نمیرفت🙄 حالم یه مقدار بد بود تا خود سرڪار صلوات میفرستادم و و برای همسرم حدیث کسا میخوندم😢📿 نزدیک ساعت 9 بود پدرشوهرم تماس گرفت با من و گفت میگن روح الله زخمی شده دیگه من سریع گوشے رو قطع کردم با پدرم تماس گرفتم پدرم گفتن مجروح شده داریم هی بهش میگیم بیا عقب ولے قبول نمیکنه🙁 پدرم گفتن شما مرخصے بگیر من الان میام دنبالت من بازم باورم نمیشد دیگه برادرم اومد دنبالم بازم تا خونه بهم نگفت دیگه توی پارگینگ خونه که رفتم همه فامیل اونجا بودن مادرم بغلم کرد و گفت روح الله ت شهید شد💔😭 و خیلے سخت بود اون لحظه.... . . °/🕊\° بازآۍ دلبرا کھ دلم بۍقرار توست👇🏻 Eitaa.com/Asheghaneh_Halal °\💕/°
°\💕/° °/ \‌° . . بنده دو روز قبل از شهادت باهاشون صحبت کردم و از اونجایی که ایشون همیشه دل منو قرص میکردن که برمیگردن😊 من اصلا احتمال شهادت رو نمیدادم😞 البته میدونستم یه روز شهید میشن ولے فکر نمیکردم به این زودی باشه!! یکے از اقوام ۴شنبه شبــ با پدرم تماس گرفتن و خبر شهادت رو دادن💔 دیگه برادرمم متوجه شد و به مادرم گفت ولے به من چیزی نگفتن من صبح بلند شدم یه کم متوجه جو سنگین خونه شدم ولے اصلا به فکرم نمیرفت🙄 حالم یه مقدار بد بود تا خود سرڪار صلوات میفرستادم و و برای همسرم حدیث کسا میخوندم😢📿 نزدیک ساعت ۹ بود پدرشوهرم تماس گرفت با من و گفت میگن روح الله زخمی شده دیگه من سریع گوشے رو قطع کردم با پدرم تماس گرفتم پدرم گفتن مجروح شده داریم هی بهش میگیم بیا عقب ولے قبول نمیکنه🙁 پدرم گفتن شما مرخصے بگیر من الان میام دنبالت من بازم باورم نمیشد دیگه برادرم اومد دنبالم بازم تا خونه بهم نگفت دیگه توی پارگینگ خونه که رفتم همه فامیل اونجا بودن مادرم بغلم کرد و گفت روح الله ت شهید شد💔😭 و خیلے سخت بود اون لحظه.... . . °/🕊\° بازآۍ دلبرا کھ دلم بۍقرار توست👇🏻 Eitaa.com/Asheghaneh_Halal °\💕/°
°\💕/° °/ \‌° . . نمے گذاشت اخمم 😠باقے بماند. کارے مےکرد کہ بخندم😅 و آن وقت همہ مشکلاتم تمام می شد.😍💚‌ . . 🔖 عباس بابایی 💌 . °/🕊\° بازآۍ دلبرا کھ دلم بۍقرار توست👇🏻 Eitaa.com/Asheghaneh_Halal °\💕/°
°\💕/° °/ \‌° . . پسر دایـے ام خلبان ارتش بود، من هم دانش سرا درس می خواندم📚 همین کہ عقد کردیم💍 کلـے اصرار کرد که باید مستقل زندگی کنیم؛ اما پدر و مادرم می گفتند: «تو هـم مثل پسر خودمونی، پروانه هـم درس داره؛ زوده حالا بره زیر بار مسئولیت و خانه دارے این جوری، هم شما راحتید هم ما خیالمون راحت تره.»😊 سخـت بود، ولی این قدر اصرار کردند تا بالاخره قبول کرد🙄 بعد هم، اتاق خودم را که طبقه بالای ساختمان بود💒مرتب کردیم و یک سال اول زندگی راتوی همان اتاق سر کردیم💚 . . °/🕊\° بازآۍ دلبرا کھ دلم بۍقرار توست👇🏻 Eitaa.com/Asheghaneh_Halal °\💕/°
•𓆩🪴𓆪• . . •• •• •💓● همســـر شھـید میثمــی ●💓• بعد از نماز صبح، زیارت حضرت زهرا علیهاالسلام خواند، پرسیدم: مگر شهادت حضرت زهراست؟ گفت: نزدیکه! وقتی خواست برود، پسرم حسین (که کوچک بود) گریه کرد. بردش بیرون، چیزی برایش خرید و آرامش کرد، گریه‌ام گرفت، گفتم: تا کی ما باید این وضع را داشته باشیم؟ گفت: تا حالا صبر کرده ای، باز هم صبر کن، درست میشه! حضرت زهرا علیهاالسلام را خیلی دوست داشت، روضه‌اش را هم دوست داشت، روضه او را که می‌خواندند، به سومین زهرا علیهاالسلام که می‌رسید، دیگر نمی‌توانست ادامه دهد. ترکش که خورد و بردنش بیمارستان، زنده ماند تا روز شهادت حضرت زهرا علیهاالسلام و در روز شهادت مادرش به شهادت رسید. 💚🍃 💍 ♥➣ . . 𓆩خویش‌رادرعاشقےرسواےعالم‌ساختم𓆪 Eitaa.com/asheghaneh_halal •𓆩🪴𓆪•