eitaa logo
عاشقانه‌‌ های‌ حلال C᭄
14.9هزار دنبال‌کننده
20.4هزار عکس
1.9هزار ویدیو
82 فایل
ˇ﷽ براے تماشاے یڪ عشق ماندگار، در محفلے مهمان شدیم ڪھ از محبّت میان عـلے'ع و زهـرا'س میگفت؛ از عشقے حـلال...💓 •هدیهٔ ما به پاس همراهےِ شما• @Heiyat_Majazi ˼ @Rasad_Nama ˼ 🛤˹ پل ارتباطے @Khadem_Daricheh ˼ 💌˹ تبادلات و تبلیغ @Daricheh_Ad ˼
مشاهده در ایتا
دانلود
💍🍃 #همسفرانه پا بهـ پا ڪردم و جان|•☹️•| ڪـندم و گفٺم آخر دوسٺٺ دارمـ∞ و گفتے نظرلطف شماسٺ •|😢|• #بی_احساس😒👊 @asheghaneh_halal 💍🍃
Salavat ninisho.ogg
60.2K
°🐝| #نےنے_شو |🐝° [😍] خالصانه ترین صلواتے ڪه شنیدم☺️💚 استودیو نےنے شو؛ آبـ قنـ🍭ـد فراموش نشه👼👇 °🍼° @Asheghaneh_halal
🎀🍃 🍃 ♥️ ♡﷽♡ _مامان عمه دارم از خستگی میمیرم برم خونه بخوابم ناهار میام _وا اینجا جا واسه خواب نیست؟ _تو که اون ولده چموشا رو میشناسی بیام نمیزارن یه خواب راحت داشته باشم _باشه ولی برای ناهار بیا. چشمی میگویم و قطع میکنم. مسیر راه را از پشت شیشه های خیس نگاه کردن جذابیت خودش را داشت. با دیدن مردم در خیابان به این فکر میکنم چه خنده دار میشوم وقتی تکاپو میکنم برای خیس نشدن!دو چکه باران است دیگر! چه کولی میشویم ما آدمها بعضی وقتها! _______________________ با صدای زنگ گوشی از خواب بیدار میشوم.گیج دنبال گوشی میگردم و با دیدن عکس کمیل جواب میدهم:هووم گویا پریناز پشت خط بود که گفت:هووم چیه بی ادب سلام تو هنوز خوابی؟ خواب و بیدار لبخندی میزنم و میگویم: سلام آره با اجازه ات شاکی میگوید: پاشو ببینم نقی میزنم و میگویم:جون پری دارم از خستگی میمرم نمیشه نیام؟ _نه نمیشه پاشو پاشو تنبلی رو بزار کنار ناچار میگویم:چشم کاری نداری با من؟ _نه راستی آیه یکم به خودت برس _چی؟ _برس.سرخ آب سفید آب! گیج باشه ای میگویم و از جا برمیخیزم.دست و صورتم را میشورم و لباس مناسبی میپوشم.یادم می آید پریناز گفته بود به خودم برسم! بعد توضیح داده بود_سرخ آب سفید آب_ نگاهی در آینه به خودم می اندازم.عیبی نمیبینم! حتی نیازی هم نمیبینم! بہ قلم🖊 " ۲ "✨ ☺️ هرشب از ڪانال😌👇 🍃 @asheghaneh_halal 🎀🍃
🎀🍃 🍃 ❤️ ♡﷽♡ شانه ای بالا می اندازم و از خانه خارج میشوم.ترجیح میدهم فاصله ده دقیقه ای خانه مان را تا خانه بابا اینها روی خیابانهای خیس راه بروم! چه بزرگ شدن اتفاق مزخرفی است! به خودم فشار می آورم تا یادم بیاید آخرین بار کی اینطور از راه رفتن روی آسفالت های تیره از آب باران لذت برده ام! زنگ خانه را میزنم و بی انکه بپرسند کیست در را باز میکنند. بعد از ماجرای مینا خانواده مظلومم روی خوش من را ندیده بودند. سعی میکنم با انرژی بیشتری ظاهر شوم. حسن یوسف های حیاط را از نظر میگذرانم و با سر وصدا در خانه را باز میکنم و بلند میگویم:سلام ملت! کمیل سریع پیدایش میشود و آرام میگوید:سلام هیس چه خبرته؟ شال گردنم را در می آورم و متعجب میپرسم:سلام چی شده؟ میخواهد جوابم را بدهد که از روی مبل مرد قد بلندی بلند میشود و برمیگردد سمتم و سر به زیر میگوید: _سلام خانم آیه شال گردن را به دست کیمل دادم و قدری کنجکاو به مرد کمی قد بلند روبه رویم نگاه کردم!اندیشیدم چند نفر در زندگی ام من را خانم آیه صدا میکنند: و کسی که اینطور صدایم میکند قد تقریبا بلندی دارد و هیکل کمی لاغر و مو و ریش های پر پشت و گوش شکسته و.... هان یادم آمد گوش شکسته! عمه عقیله از کنارم رد شد و گفت:آقا امیر حیدرن آیه جان! لحنش طوری بود که یعنی خودت را جمع و جور کن و سلام کن! شرمنده میگویم: سلام آقا جابری خیلی خوش آمدید ببخشید من حافظه تصویری خوبی ندارم لبخند محجوبی میزند و میگوید: مشکلی نیست! دعوتش میکنم به نشستن ومیگویم: خیلی خوش اومدید بفرمایید بشینید ... بازم شرمنده با تعارفم مینشیند و من هم سر سری سلامی به جمع میکنم و سریع به آشپزخانه میروم.شاکی به پریناز میگویم: مهمون داشتیم نگفتی؟ بہ قلم🖊 " ۲ "✨ ☺️ هرشب از ڪانال😌👇 🍃 @asheghaneh_halal 🎀🍃
🎀🍃 🍃 ♥️ ♡﷽♡ خورشت را میچشد و میگوید: همین الان اومد. با ابوذر کار داشت نگهش داشتیم! کنجکاو میگویم: این کی اومد کاراش با ابوذرم شروع شد؟ میخندد و میگوید: دیشب که شیفت بودی برای برگشتنش ولیمه دادن. امروز نمیدونم با ابوذر چیکار داشت که اومد هیچ نمیگویم و به این فکر میکنم دوباره این دو به هم افتادند! نیامده شروع شد! راستی چقدر بزرگ شده بود! سفره را با کمک بابا محمد و کمیل چیدیم.نگاهی به سر و وضعم انداختم و ترجیح دادم لباسم را با تونیک مناسب تری عوض کنم.همگی سر سفره جمع شده بودند گویا که من را صدا میزدند. کنار بابا محمد نشستم و سعی کردم حدالامکان دور از ابوذر و دوستش باشم نمیدانم چرا اما حضور امیرحیدر آن هم بعد از چند سال برایم ثقل و سنگینی خاصی داشت.زیادی بزرگ شده بود این مرد.میبینم که ابوذر و امیرحیدر قبل از شروع غذا اندکی نمک روی قاشق میریزند و میخورند!این اهتمام به مستحباتشان لبخندم را در آورده بود! درست مثل دعای قبل از شروع غذای مسیحی ها!بی حرف برای خودم غذا میکشم و سعی میکنم شنونده باشم. بابا میپرسد: راستی امیر حیدر تو تا الان دیگه باید معمم شده باشی نه؟ لبخندی میزند و میگوید: باید شده باشم منتهی نشد پارسال بیام برای مراسم عمامه گذاری لحظه ای امیرحیدر را ملبس تصور میکنم! اصلا عبا و عمامه را ساخته اند باری چهر و استایل این بشر! ابوذر میگوید: البته حاج رضا علی عمامه رو پیش خودش نگه داشته تو کل حوزه یکی امیرحیدر عمامه مشکی بود و یکی علی مهدوی بابا محمد خندان میگوید: نسل سادات چه کم شده! امیرحیدر بیکار نشستی عمو؟ بابا یه حرکتی! لبخند میزند و میگوید: تو فکرشم عمو جان البته همه که مثل پسر شما زرنگ نیستن! تاثیر زندگی در بلاد کفر بود قطعا وگرنه آخوند روبه روی من و شوخی ازدواجی در جمع؟ استغفرالله! ابوذر میخندد و بابا محمد میگوید: جدیدا زیاد میخندی به این چیزا! بہ قلم🖊 " ۲ "✨ ☺️ هرشب از ڪانال😌👇 🍃 @asheghaneh_halal 🎀🍃
🍃🍒 (23) 97/12/2 پنج شنبـــه 😍 🍃🍒
🍃بسـم رب المهــدے🍃
🍃 🍒 سلام علیکـــم شبتون بخیـــر اندراحوالات عاشقانه هاے حلالے؟! خوبین الحمدالله؟..😊 بی مقدمهـ بریم سر موضوع اصلیمون 🍃🍒
🍃 🍒 اولین مرحــله نماز رعایت ادب بود👌 اینــو میدونیــد سرنماز هرحرڪت اضافے دیدید بعضے وقتــا همینڪه نماز رو شروع مےڪنیم سرمون شروع میکنــه به خاریدن . پامون شروع میڪنه به گز گز ڪردن این میدونے نشونه چیــه ؟🤔 یعنے شیطان تونستــه مسلط بشه 🍃🍒
🍃🍒 ڪلا یه نفــر رو هم دوست نداشتـه باشیم بایــد ادب رو رعایت ڪنیم . (ادب زوریـــه) بذاریــد یه مثال براتون بزنــم👇 🍃🍒
🍃🍒 ســربازے ڪه میــره تو پادگـان میگن مقابل فرمانده یعنــے احتــرام بذار به فرمانــده میــگه نه آقــا فرمانده آشنــاس .. رفیقمونه .. بنظرتون تو پادگان این چیزا معنے میــده؟😕 نه... میگن فقط پاتو بڪوب 🍃🍒
🍃🍒 سرنمــاز می ایستی ادبــو رعایت ڪن چشماتــو اینور و اونور نــدوز نمازتــو مودبانه بخون نماز مودبــانه یعنے وقتی میری رکوع به پاهات نگاه کن میدونے چرا ؟؟ چون اگه موقع رکوع به مهرنگاه کنی زاویــه دیدت عوض میشــه .چشمت میاد بالا مییرے سجــده ،به محل سجــده موقع تشهــد چے؟ باید به دستات نگــاه ڪنے چون اگه چشمت به مهــر باشه باز چشمت جورے تنظیــم میشه ڪه پلڪ بیاد بالا👌 🍃🍒
🍃🍒 یڪے میــگه داشتــم نماز باحال مے خوندم اینقــدر غرق نماز شدم ڪه نفهمیــدم رکعت اول بودم یادوم😕 براے محکم کاری یه رکعت بیشتــر خوندم میگما یوقت تعارف نکنیـــا چه زود پسر خالــه شدے ادب رو رعایت کن عزیزمن😑 تورکعت اول ودوم شڪ کردی نمازت باطله 🍃🍒
🍃🍒 خدایی چقدر وقت گذاشتی که نمازتو عربی بخونی؟ میگــه چرانمازمو باید عربی بخونم؟ خب من ازت میپرسم چرا دورکوع نه یه سجده؟؟ گفت خدا تعیین میکنه. گفتم اونم خدا تعیین میکنه (نماز رو کم و زیاد میکنه) همینه که هست 🍃🍒
🍃🍒 خواهرم برادرم اذان شد نایست هرچی داری ول کن برو نمــاز دونفر بودن داشتن بازی میکردن توجوش بودن اذان میشه اولیه میگه میخوام برم نماز بخونم دوستش میگه حیفه وسط بازی ـ.الان سختمه بیام اولیه میگه منم سختمه دوستش،میگه خب پ چرا میری نماز اولیه میگه چون میخوام آدم بشم تا کار سخت نکنیم آدم نمیشیم 🍃🍒
🍃🍒 پس قدم اول برای اینکه نماز درست بخونیم 👈نگاهمون رو به نماز درست کنیم 🍃🍒
🍃🍒 خدا میخواد حالتــو بگیره؟👈حالتو بده ب خدا چقدر سختی داره نماز را اول وقت خوندن چقدر سختی داره ازنماز کم کردن به اندازه کافی وقت بذاریم (بترسیم ازخدا) 🍃🍒
🍃🍒 قــدم قــدم با مــن بیا☺️ تــا بــاهم و در ڪنــار هم یاد بگـیریم چــه جــوری از خدا دل ببــریم😍 و😊 پــازل آرامش زندگیمونو تڪمــیل ڪنیم با تڪیه بر خدا😉 پس تــا آخرین روز در کنــارمون بــاش😎 نــظر یــادتون نــره😱 بدووو ڪلیڪ ڪن👇👇 @FB_313 شبـتون امام زمانے، بهترین مخلوقات خدا😌 🍃🍒
🌙•| #آقامونه |•🌙 ○•° تو گرمِـ سخن گفتنـ👌 ★ و از جــامِـ نگاهتـ😍 ★ من مســتـ چنانمـ🙈 ○•° ڪه شنفتن نتوانمـ😌 #شفیعے_ڪدڪنے✍ #سلامتے_امام‌خامنــه‌اے_صلوات #شبنشینے_با_مقام‌معظم_دلبرے #نگاره(305)📸 #ڪپے⛔️🙏 °•🌺•° @Asheghaneh_Halal
🌸🍃صبـ🌤ـح جمعه دستـ بر سینه ڪلام اے شڪوه آفـرینـ😍ـش حـضـرتـ مهـ💚ـدے سـلام🍃🌸 😊💐 🍃🌻// @asheghaneh_halal
دردهایم غالبا💯 پیـش تو درمان مے شود👌 با کریمان‌کارهاےسخت آسان می شود بی‌گمان وقتی‌بیایـےاز سرشـرمنـدگـے پشت ماه روےتو،خورشید🌞 پنهان مے شود😍 💔 ✨ @asheghaneh_halal
🍃⏰ #مجردانه بهترین راه برای اینڪہ بفهمیم آیا طرف مقابلمون معیارهایے ڪہ مشخص ڪردیم رو داره یا نہ، گفتگو ڪردن تو جلسہ ے رسمے خواستگاریہ... #ازاین_موقعیت_خوب #سرسرےردنشید😉 پ.ن: لاموجود @ASHEGHANEH_HALAL 🍃⏰
°•| 🍹 |•° اقتدار و غرور همسرتون رو حفظ ڪنید یڪے از بدترین و بےشرمانہ ترین حرفها اینہ ڪہ بعد از اینڪہ اتفاقے افتاد بگیم: ••[من ڪہ بهت گفتہ بودم ••[من مے دونستم بعد از اینڪہ اتفاق افتاد، دیگہ سڪوت ڪنید... لحظہ ــهاے ویتامینے در😃👇 °•|🍊|•° @asheghaneh_halal
🍃🇮🇷 🇮🇷 😍•| #خندیشه |•😍 یڪے از افتـخارات جـوان ایرانے🇮🇷 ایـن است ڪه انقلاب بزرگ و شڪوهمندی همچون انقلاب اسلامے را دیده و در آن زندگـے ڪـرده است😎 حــالا جــووون ایرانے ڪه چشمـات و باز کردی و در ایران متــولد شدی😉 جــووون #دهــه_هفتــادی🇮🇷 تـــو در بــرابر این انقلاب مسئولے پــس قـدم به قــدم با مــن جــلو بیا تــا بهت یاد بـــدم مسئولیــتتــو ڪه باید آینـــده رو تووووو بسازی☺️💪 😎#جـــوان_انقلابے(1)😎 جــوان انقلابے، باید بصیــر باشد🔦 باید بینــا باشد👀 باید پیچیدگــےهای زمــانه را درڪ ڪند باید،بفهمــد☺️ ڪم چیزی نیست وقتے مشاور امنیت ملے ڪاخ سفید🏛 جــان بولتون👊 مےگـوید ایران #چهــل_سالگے خــود را نمےبیند👊 یعنے از نظر آنها مـا نمےبینیم👊 ولے مــا همــواره دنــیا را شگفت زده مےڪنیم✊✌️ ایـــن یعنے قــدرت یڪ مــلت ایرانے انقلابے😌 تــرامـپ☝️ نظاره گــر قدرت #ایـــران🇮🇷🇮🇷 فڪر مےڪنید موشڪهای ☝️ حــال حــاضرمان را چه ڪسانے مےسازند💪 همــین جـوانهایے ڪه درس خواندند(هوافضا) با ایمـان و پشتڪار جـلو رفتنـد تــا به پــیروزی و موفقیت رسیدند💪💪 پــــس بلنــد شو و یه یاعلے بگو باور ڪن تا زمانے ڪه تڪیه گــاهت خداست هیچ ڪاری و هیچ راهے نشد و بن بست نـــداره💪💪 یاعلے💪💪 •|😍|• @asheghaneh_halal 🍃🇮🇷 🇮🇷
☀️💪 آسمـــون برای رسیدن یه جــوون ایرانے به اهدافش و ساخــتن ایران و انقلابش ڪــوتاهـــه☺️😍 بروووو ڪه باید تو دهـه پنــجم انقلابمــون مــا جــووونا ڪولاڪ ڪنیم و پشت به پــشت رهــبرمون قــدم برداریم💪💪💪 از امــروز روزای جمـعه بـــا همــراهمـون باشــین☺️ اولیـن قدم😉 1. بصـــیر باش💪 2.شرایط حساس و درڪ ڪن💪 3. خـوووووب درس بخون💪