Haftegi14000929[04].mp3
1.61M
↓🎧↓
•| #ثمینه |•
.
.
#میثم_مطیعی🎙
دیـگـر نـزدیــک است
خبر از یک زن بیمار شود 😭
میمیرم...
مادری دست به دیوار شود 😭
میمیرم...
با زمین خوردن تو...
بال و پرم میریزد...
چادرت را نتکان...
عرش بهم میریزد...😭
.
.
•|💚| •صد مُــرده زنده مےشود،
از ذڪرِ #یاحسیــــــــــــن ( ؏)👇🏻
Eitaa.com/Asheghaneh_Halal
↑🎧↑
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•[🎨]•
•[ #پشتڪ 🖤]•
خوشے ز عمر ندیده...
خدانگهدارت🥀...
•[📱]• بفرمایید خوشگلاسیون موبایل👇🏻
Eitaa.com/Asheghaneh_Halal
•[🎨]•
◉❲🌹❳◉
◉❲ #همسفرانه 💌❳◉
.
.
••⟮↺آنقدر دوستَت دارم
که فڪر میڪنم
هیچ عاشقانه ای
به اندازهیِ #مـا
پُر مَعنی نیست!^^🫂😌⟯••
.
.
◉❲😌❳ ◉ چــون ماتِ #تــوام، دگر چہ بازم؟!👇🏻
Eitaa.com/Asheghaneh_Halal
◉❲🌹❳ ◉
عاشقانه های حلال C᭄
❢💞❢ ❢ #عشقینه 💌❢ . . [📖] رمان:《 #رایحه_حضور 》 [ #قسمت_سےوهشتم] ۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰ شب
❢💞❢
❢ #عشقینه 💌❢
.
.
[📖] رمان:《 #رایحه_حضور 》
[ #قسمت_سےونهم]
صبح بعد صبحانه ای که در سکوت کامل سپری شد و راهی بیرون شدیم ، به دستانم که درون دستانش بود خیره شدم ، هنوز هم با هر تماس فیزیکی بدنم روی ویبره بود اما باید عادت می کردم خوب!
به پیشنهاد من سری به چادر های گروه جهادی زدیم ، با خانم دکتر خوش و بش کردیم و سعید هم با آقای دکتر و آقای نواب آشنا شد.
آراگل مرا داخل چادر کشید و مشغول صحبت شدیم
بعد هم با شیطنت گفت : نگفته بودی نامزد داری؟!
با خنده تلخی گفتم : حرفش پیش نیومده بود !
دستم را کشید و بلندم کرد :
تا از نامزدت نگی من ولت نمیکنم که
خندیدم ایندفعه از ته دل ، این دختر منبع انرژی بود ، خوش به حال آقای دکتر که داشت این فرشته را :
اونوقت باید شما هم از آشناییتون با آقای دکتر بگی !
خندید : چشمممم!
_ اووم ، اسمش سعیده ، هم دانشگاهیمه! فعلا صیغه محرمیت بینمون هست بعد برگشت و تموم شدن این پروژه ببینیم چیکار می کنیم !
با ذوق خندید :
ای جاااانم ، یک زوج عکاس !
_ خب خانم دکتر الان باید شما بگی !
صدایش همراه ذوق بغض دار شد :
مال من به همین سادگی مثل شما نبود ..
پسر عمم بود عاشقش شدم ، عاشقم شد ، اومد خواستگاری محرم شدیم و بعد مخالفت کردند و مجبوری یه مدت آراد برگشت فرانسه ، مدتی که نبود یه اتفاقاتی افتاد ، موقعی که برگشت عروسی من بود
بعدشم القصه کلی کشید تا غرور آقا ترمیم بشه و بتونیم دوباره کنار هم قرار بگیریم !
چشمانم گرد شد قصه ای به این پر ماجرایی ، قطعا کاملش جالب تر بود ! : چه قدر سخت !
آهی کشید : خیلییی ولی ارزشش رو داشت !
با کنجکاوی گفتم : خانم دکتر چجوری فهمیدید عاشقشون شدید ؟!
چشمانش ستاره باران شد :
سوم دبیرستان بودم ، آراد تازه از فرانسه برگشته بود به خاطر درسش اونجا بود ، اصلا ازش خوشم نمی اومد ولی خدا کاری کرد بدون اون دیگه نتونم نفس بکشم !
یه مدت برای خوندن درس و کنکورم پیشش می رفتم ، قلبم نمی زد وقتی اونطوری جدی میشد ، استاد فوق العاده ای بود!
می دیدمش ضربان قلبم می رفت رو هزار ، اصلا قدم که می زد چشمم به قد و بالاش که می افتاد دلم می ریخت ، صداش هم که نگم غش می کردم یعنی ! ولی اصلش وقتی بود که برای اولین بار چشمم در حد چند ثانیه به نگاهش افتاد ، انگار بند دلم پاره شد
اصلا انگار روز های قبل آراد وجود نداشت
انگار هیچکس چشماش مشکی نبود ..
بعد هم خندید : خیلی دیگه فیلم هندیش کردم !
با لذت و بغض خندیدم : خیلی خوشگل بود توصیفات! شما باید دبیر ادبیات می شدی نه دکتر ؟!
دلم رفته بود پای جملاتش ....کاش میشد تجربه اش کرد !
آن روز کلی عکس گرفتم ، بعد هم از سعید همراه دکتر و نواب هم عکاسی کردم ،از چادر ها و پرستار های همراهشان ..
تا عصر همان جا ماندیم ، آراگل اینا فردا بر می گشتند و خوب من دلم برای این دختر عجیب تنگ میشد ، شماره ام را گرفت و شماره اش را هم داد ، در این دو سه بار عجیب مهرش به دلم نشسته بود
#نویسنده_سنا_لطفی
[⛔️] ڪپے تنهاباذڪرمنبعموردرضایتاست.
.
.
❢💞❢ Eitaa.com/Asheghaneh_Halal
عاشقانه های حلال C᭄
❢💞❢ ❢ #عشقینه 💌❢ . . [📖] رمان:《 #رایحه_حضور 》 [ #قسمت_سےونهم] صبح بعد صبحانه ای که در سکوت کامل
❢💞❢
❢ #عشقینه 💌❢
.
.
[📖] رمان:《 #رایحه_حضور 》
[ #قسمت_چهلم]
۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰
یک هفته دیگر سپری شد ، سعید بعد دو روز برگشته بود کاشان
این روزا انگار معلق بودم، همه چیز خوب بود اما یک چیز را کم داشتم و نمی دانستم آن چیست؟!
مانتوی آبی رنگم را با شال و شلوار سفید پوشیدم
امروز تصمیم داشتم سری به مدرسه بزنم ، حال و هوای قشنگی داشت انگار !
نمیدانم چرا اما دوست داشتم بیشتر راجب معلم امیر علی نام بدانم ، دم ظهر بود و نیم ساعت مانده بود تا پایان مدرسه
شیفت دوم هم تقویتی برای بچه های راهنمایی بود ..
صدای دخترانه ای به گوش می رسید ، داخل شدم از معلم خبری نبود علتش را جویا شدم : موقع امتحان بعد بررسی اشکالات میرن پشت مدرسه، به گل و اینا میرسن
چشمانم از این گرد تر نمیشد : چرا حالا ایشون؟!
_آخه درخت های اون پشت رو خودشون اینجا کاشتن با مسولیت خودشون ..
تعجبم بیشتر شد : آخه اینا دارن امتحان میدن ؟!
لبخندی روی لبش نشست : گه گاهی این کار رو میکنن!
نفسم را با کلافگی بیرون دادم ، من اعتراف میکنم این مرد را نمی فهمم !
نگاهم به طرف تخته می افتد
*و هو معكم أين ما كنتم والله بما تعملون بصير *
عربی ام بد نبود اما معنای نهفته در عبارت را درک نمی کردم
با کلی کنجکاوی راهی پشت مدرسه شدم ، چشمانم از دیدن آن منظره گرد که سهل است بیضی می شود !
درختان سبز به فلک کشیده دست کمی از جنگل ندارد
کنار آن رودی پر آب در جریان است ، صدای برخورد قطرات آب به سنگ های ریز و درشت مسیرش شنیدنی است !
و اما آن مرد سفید پوش سجاده باز کرده میان آن همه زیبایی دل را می لرزاند!
بی درنگ دوربین روی گردنم را بالا آوردم ؛صدای چلیکش در فضای بهشتی آنجا پیچید!
جلوتر رفتم ، هنوز در دیدش نبودم، بی اختیار روی چمن های معطر نشستم ، زانو هایم را در آغوش گرفتم و دست بر چانه زدم و محو تماشای آنجا شدم ، لحن خواندن آن جملات عربیش یک جورایی به دل نشست !
بعد مدتی آن سنگ قهوه ای رنگ ، مُهر نام را برداشت و قصد رفتن کرد که با منِ مات آوار شده روی چمن ها مواجه شد
چشمانش با زمین بود سلامی داد و دوباره قصد رفتن کرد .
#نویسنده_سنا_لطفی
[⛔️] ڪپے تنهاباذڪرمنبعموردرضایتاست.
.
.
❢💞❢ Eitaa.com/Asheghaneh_Halal
عاشقانه های حلال C᭄
'🏴 #چالش_فاطمـے '↩️شرڪت ڪننده: 2⃣4⃣ خوشبحال تو که مادر (س) پذیرای تو شد👌 زندگی . . . ختمِ شهادت🕊
#چالش_فاطمـے
ما فقط ...
زیر پــرِ چادرتان آرامیم
ما مدیونِ لطفِ مادرِ این خانواده ایم :)
استقبال های معطرتون
به عشق حضرتِ مادرِ ساداتۖ
واقعا عینِ عشق بازیه :)
-مارا فقط عشقبازیست با نامت یامادرۖ💔
-بریم ادامهی شیدایی هاتون رو ببینیم👇
'🏴 #چالش_فاطمـے
'↩️شرڪت ڪننده: 3⃣4⃣
ذکرِ یافـاطـمه
سربند سلیمانی هاست...💚
'🥇نفر برتـر: کتیبهی حضرت زهرا س'
'🎁به نفرات دوم تا هَشتم نیز
جوایزِ نفیسے اهداء خواهد شد.
'📲براےشرڪتدرچـالش👇🏼
'🏴 https://eitaa.com/joinchat/2754019330C3ded5d8d29
'🎬اولین چالشِ بزرگ فاطمے در ایتا☝️🏼
'🏴 #چالش_فاطمـے
'↩️شرڪت ڪننده: 4⃣4⃣
ای شب! تو بگو
شب هاۍ بے فاطمھ بَر علے چِگونھ گذشت؟!
'🥇نفر برتـر: کتیبهی حضرت زهرا س'
'🎁به نفرات دوم تا هَشتم نیز
جوایزِ نفیسے اهداء خواهد شد.
'📲براےشرڪتدرچـالش👇🏼
'🏴 https://eitaa.com/joinchat/2754019330C3ded5d8d29
'🎬اولین چالشِ بزرگ فاطمے در ایتا☝️🏼
'🏴 #چالش_فاطمـے
'↩️شرڪت ڪننده: 5⃣4⃣
به عشـقِ مـادر..
و برای رضـایت معشوقترینِ عالم :)
یاعلیمدد✋
'🥇نفر برتـر: کتیبهی حضرت زهرا س'
'🎁به نفرات دوم تا هَشتم نیز
جوایزِ نفیسے اهداء خواهد شد.
'📲براےشرڪتدرچـالش👇🏼
'🏴 https://eitaa.com/joinchat/2754019330C3ded5d8d29
'🎬اولین چالشِ بزرگ فاطمے در ایتا☝️🏼
'🏴 #چالش_فاطمـے
'↩️شرڪت ڪننده: 6⃣4⃣
دارد دل ِ ما از تو تَمناۍ نگاهے
مَحروم مَگردان دِل ما را ڪہ روانیست!(:💔
'🥇نفر برتـر: کتیبهی حضرت زهرا س'
'🎁به نفرات دوم تا هَشتم نیز
جوایزِ نفیسے اهداء خواهد شد.
'📲براےشرڪتدرچـالش👇🏼
'🏴 https://eitaa.com/joinchat/2754019330C3ded5d8d29
'🎬اولین چالشِ بزرگ فاطمے در ایتا☝️🏼
'🏴 #چالش_فاطمـے
'↩️شرڪت ڪننده: 7⃣4⃣
دیشبحسندستیبهمویَمکشیدوگفت
زینببخواب، مادرمانخوبمیشود . .
'🥇نفر برتـر: کتیبهی حضرت زهرا س'
'🎁به نفرات دوم تا هَشتم نیز
جوایزِ نفیسے اهداء خواهد شد.
'📲براےشرڪتدرچـالش👇🏼
'🏴 https://eitaa.com/joinchat/2754019330C3ded5d8d29
'🎬اولین چالشِ بزرگ فاطمے در ایتا☝️🏼
'🏴 #چالش_فاطمـے
'↩️شرڪت ڪننده: 8⃣4⃣
اَشڪ ، آغاز جُنون است ؛
تَماشا سَخت است . . .
دیدن بغض علے دَر غَم زهرا سَخت استـ !
'🥇نفر برتـر: کتیبهی حضرت زهرا س'
'🎁به نفرات دوم تا هَشتم نیز
جوایزِ نفیسے اهداء خواهد شد.
'📲براےشرڪتدرچـالش👇🏼
'🏴 https://eitaa.com/joinchat/2754019330C3ded5d8d29
'🎬اولین چالشِ بزرگ فاطمے در ایتا☝️🏼
عاشقانه های حلال C᭄
#چالش_فاطمـے یقینا کله الخیر خیر و برکت شرکت تو چالش برسه بهتون الهی اعلی🙏 این چالش مثل یه نشونه
#چالش_فاطمـے
این شور و شعفتون
برای رسوندنِ گوشه ای از
ارادتِ عمیقِ قلبیتون
به حضرت مادر سادات
اون هم در این ایام و این دوران از روزگار
واقعا جای تقدیر و تحسین داره
از واجبات و عین جهاده که
نزارید این ایام، مظلوم بگذره
جهت شرکت هم بهتون خط و
آدرس داده شد که چه کنید ☺️✋
بازهم جهت تاکید:
اینجا جهت شرکت در این چالش بزرگ
پیام بدید👇
@Daricheh_khadem
-یاعلےمدد✋💚
-عجلهکنیدتادیرنشده🏃♂
「💚」◦
◦「 #قرار_عاشقی 🕗」
امام رضا(ع) میفرمودند:
دوسـت هر فرد عقل اوست
و دشمنش نادانیاش!
◦「🕊」 حتما قرارِشـــاهوگدا، هستیادتان👇🏻
Eitaa.com/Asheghaneh_Halal
「💚」◦🍃
«🍼»
« #نےنے_شو 👼🏻»
ما باعم دیده باسی میتونییم🤗
دعبا هم میتونیما😬
ماماندون بابادونمونم تَلافه میتونیم🙄
بَلی عاسِدِ همدیدهایم🍓
🏷● #نےنے_لغت↓
عاسد: عاشق
ــــــــــــــــــــــــــــــ♡ــــــــــــــــــــــــــــــ
بچههامون همبازی میخوان🌱
اجازه بدیم بچهها موقعی که به همبازی نیاز دارن داشته باشنش و باهم بزرگ بشن؛ نه وقتی که بعضاً یک دهه گذشته و دیگه نمیتونن به راحتی باهم کنار بیان یا همراه همدیگه باشن، این ماروهم بیشتر اذیت میکنه..
بچههامونو از داشتن همراهای نزدیک توی کودکی نوجوونی و جوونی، محروم نکنیم؛ بهترین همراه و مطمئنترین، خواهر برادرای خودشن😁💚
.
.
«🍭» گـــــردانِزرهپوشڪے👇🏻
«🍼» Eitaa.com/Asheghaneh_Halal
◖┋💍┋◗
◗┋ #همسفرانه 💑┋◖
.
.
•[ روحُهُ روحی وروحی روحُهُ]•
[😇] جانش جانِ من است
[💓] و جـانم جانِ او ...
.
.
◗┋😋┋◖ #ٺـــــو چنان ،
در دلِمنرفتہ،ڪہجان، در بدنۍ👇🏻
Eitaa.com/Asheghaneh_Halal
◖┋💍┋◗
|. ❄️'|
|' #آقامونه .|
.
.
•⋞ گر تو پنداری🍃
به حسن تو😍
نگاری هست❓
نیست..😉 ⋟•
| 🏴 #فاطمیه
|✋🏻 #لبیک_یا_خامنه_ای
|💛 #سلامتےامامخامنهاۍصلوات
|🔄 بازنشر: #صدقهٔجاریه
|🖼 #نگارهٔ «1664»
.
.
|'😌.| عشق یعني، یڪ #علي رهبر شده👇🏻
Eitaa.com/Asheghaneh_Halal
|.❄️'|
kesa-hadadiyan_0.mp3
2.09M
🖤'
#خادمانه | #ثمینه
• شب بیستم چلھے حدیث ڪساء •
+درد و دل و حاجترواییهاتون:
@Daricheh_khadem
#ختم_چهل_روزه
#التماس_دعا
#حاجتروابشید💚
- عالَمبھفَداےچادرخاڪےتو، یازهرا👇
Eitaa.com/Asheghaneh_Halal
🖤'
∫°☃️.∫
∫° #صبحونه .∫
قوے تـرین افـراد
افرادے هستند که با وجـود اینکہ
شـرایط بسیـار سختے را
پشـت سر مـۍ گذارند،
همیشه لبخند مۍ زنند....🙃🌱💖
∫°🌤.∫ #صبح یعنے ،
تو بخندے و،دلم باز شود👇🏻
Eitaa.com/Asheghaneh_Halal
∫°☃️.∫
◦≼☔️≽◦
◦≼ #مجردانه 💜≽◦
.
.
°🌨° بـرف باریـد بہ این شهـر
°👀° ڪجایـے بـے مـن ؟
°😷° ڪاش سردت نشـود
°🍂° دل نگـرانم بـے تـو
.
.
◦≼🍬≽◦ زنده دلها میشوند از ؏شق، مست👇🏻
Eitaa.com/Asheghaneh_Halal
◦≼☔️≽◦
💓🍃
#خادمانه 💚
📆 گفتم حالا که #اول_ماه هست
تو یه نذر فرهنگی هم سهیمتون کنم:
مجموعهی جهادی فانوس🕯
چشم امید به دستان پربرکت شما دارد
و حمایت یکایک شمارا میطلبد
سهم هر نفر: ۳۰هزار تومن🌱
5892-1013-5910-8111
عالینژاد - سپه
#یاعلے
#میدونیماینجاهمهوامونودارید
#الهےخدهواتونوداشتهباشه
🔖 Eitaa.com/Asheghaneh_Halal