eitaa logo
🇮🇷🇵🇸 حسینیه مجازی عاشقان روح الله 🇵🇸🇮🇷
600 دنبال‌کننده
4.6هزار عکس
1.9هزار ویدیو
277 فایل
✅ ارتباط با مدیر کانال: @a_m_k_m_d جلسات هفتگی:شب های پنج شنبه،اصفهان،درچه،خیابان جانبازان،کوی سیدمرتضی،مسجد سید مرتضی رحمه الله علیه هیئت عاشقان روح الله تاسیس ۱۳۷۷
مشاهده در ایتا
دانلود
1398101403.mp3
13.5M
⬛️ ❤️به عشق قوت قلب ، تو لحظه های آخر آخ بمیرم تنت سوخت،شدی شبیه ای یاور رهبرم،اسطوره ی کشورم ای مقتدای همه 🎤حاج شور احساسی شادی روح شهید حاج قاسم سلیمانی 🌙هر شب یک ذکر توسل به حضرت❤️ مادر❤️ 🏴 @asheghaneruhollah
🇮🇷🇵🇸 حسینیه مجازی عاشقان روح الله 🇵🇸🇮🇷
نا امید #کوچه ها کی نا امیدم کرده است؟؟؟ زود حل شد مشکلم،من هرکجا گفتم #حسن 💚 #دوشنبه_های_امام_حسنی
98101704.mp3
15.38M
⬛️ اگه بابام بفهمه...سیاهه روزگارت گفت نامرد تنها گیر آوردی منو 😭😭 بسه دیگه،برو یکم عقب تر یک حرمت نگه دار برا حیدر 🎤حاج روضه سوزناک زبانحال شادی روح شهید حاج قاسم سلیمانی و شهدای سانحه هوایی 🌙هر شب یک ذکر توسل به حضرت❤️ مادر❤️ 🏴 @asheghaneruhollah
10-Shoor-Nariman Panahi-Fatemye Aval 981021.mp3
2.79M
⬛️ عبدالزهرا خودم،دیدم تو ها افتاد دیدم که بی کس و تنها جون داد 😭😭 عبدالزهرا خودم دیدم زد مادر نامرد پست عبدالزهرا خودم دیدم مادر شکست 🎤کربلایی شور روضه ای شادی روح شهید حاج قاسم سلیمانی و شهدای سانحه هوایی 🌙هر شب یک ذکر توسل به حضرت❤️ مادر❤️ 🏴 @asheghaneruhollah
Shab11Ramazan1396[04].mp3
6.72M
⬛️ با دیدن پهلوی این پیکر چه خواهد کرد؟؟؟ با خاطرات و چه خواهد کرد؟؟؟ 🎤حاج روضه سوزناک شادی روح شهید حاج قاسم سلیمانی و شهدای سانحه هوایی 🌙هر شب یک ذکر توسل به حضرت❤️ مادر❤️ 🏴 @asheghaneruhollah
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⬛️ ❤️ فضه داره با ناله هاش آتیش به جونم میزنه هرکی باهرچی دستشه ما را میزنه قنفذ از راه همان لحظه که آمد میزد تازه میکرد نفس را و مجدد میزد 😭😭 🎤حاج روضه سوزناک حضرت زهرا(س) 🌙هر شب یک ذکر توسل به حضرت❤️ مادر❤️ 🏴 @asheghaneruhollah
Untitled 9 (2).mp3
13.95M
⚫️ السلام علیک یا امام هادی(ع) از این دنیا سیرم دیگه دارم میمیرم بهونه ی را یه عمریه میگیرم 😭😭 🎤کربلایی 💠 @asheghaneruhollah
42.84M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🖐یادمون رفته مگه توی توسل کردیم یادمون رفته مگه از همون روزای بچگی کردیم... حالا وقتشه بگیم به امام حسین یه کاری کن برای ما صدقه سر بگو که کنه همیشه روبراه باشیم 🎤حاج 🔹شوراحساسی شنیدنی 👌پیشنهاد دانلود 📌👈 این جا صحبت از است ...❤️👇 💠 @asheghaneruhollah
S8_01.mp3
7.1M
🌺شادمانه ولادت حضرت عشق،ارباب دو عالم 💐 👏👏 خوشبختی یعنی که تو را میخره حسین 👏👏خوشبختی یعنی که میشهاسم تو حسین 🎤حاج 👈 این جا صحبت از است ...❤️👇 ✅ @asheghaneruhollah
Fadaeian_safar_980805_9.mp3
18.51M
💚 حســـــ۱۱۸ـــــــن جانم 💚 خیلللللیییی وقته ما تو رویای پروازیم آخرررررررررررررررر روزی را میسازیم 😭😭 بارخصت از باذکر 🎤کربلایی 👌شور احساسی 👇 ✅ @asheghaneruhollah
🇮🇷🇵🇸 حسینیه مجازی عاشقان روح الله 🇵🇸🇮🇷
🔵 #چله_نوکری | تا مُحرم هر شَب مهمانِ یک #شهید 🔸شهید شب چهارم : #شهید_مدافع_حرم_حسین_محرابی ✍️شهی
کاش دلشون برای تو هم می سوخت😭😔 اغتشاشات آبان 98 🔵 | تا مُحرم هر شَب مهمانِ یک 🔸شهید شب پنجم : ✍️خواهر شهید مصطفی رضایی می‌گوید: برادرم همیشه می‌گفت باید با زیردست‌ خودم مدارا و صبوری کنم و این باعث می‌شود برکتش به خودم بازگردد. 👇👇 🔻36 روز مانده به @asheghaneruhollah
🇮🇷🇵🇸 حسینیه مجازی عاشقان روح الله 🇵🇸🇮🇷
کاش دلشون برای #مادر تو هم می سوخت😭😔 #شهید_مظلوم اغتشاشات آبان 98 🔵 #چله_نوکری | تا مُحرم هر شَب مه
روایتی خواهرانه از بارزترین خصوصیت اخلاقی شهید مدافع امنیت تهران خواهر شهید مصطفی رضایی می‌گوید: برادرم همیشه می‌گفت باید با زیردست‌ خودم مدارا و صبوری کنم و این باعث می‌شود برکتش به خودم بازگردد. به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، شهید مدافع امنیت، مهندس مصطفی رضایی یکی از کارکنان شهرداری ملارد بود که در درگیری با اشراری که قصد ایجاد آشوب و ناامنی در منطقه داشتند بر اثر اصابت گلوله به شهادت رسید. این شهید بسیجی متولد 1365 و اصالتاً اهل شهر رشت بود و در زمان شهادت 33 سال داشت. فرشته رضایی، خواهر شهید مصطفی رضایی در گفتگو با تسنیم با اشاره به شهادت برادرش می‌گوید: باورم نمی‌شد برادر کوچکترم شهید شود و امروز من خواهر شهید بشوم. من لیاقت خواهر شهید شدن را ندارم. نزدیک سه سال بود که ازدواج کرده بود. همیشه می‌خندیدند و می‌گفتند ما می‌خواهیم 1400 بچه‌دار بشویم. و الان که شهید شده هیچ فرزندی ندارد. اخیراً خانه خریده بودند و زندگی خوبی در اندیشه شهریار داشتند. کارمند شهرداری ملارد بود. او ادامه می‌دهد: برادرم چهار سال از دوران مجردی‌اش را در خانه من با ما زندگی کرد. از شهرستان برای کار به تهران آمده بود. من از او خواستم این مدت را در خانه ما بماند. می‌گفت: «مزاحم خانواده شما می‌شوم. خانه شما کوچک است و من معذب می‌شوم.»، من گفتم: «تو که به ما محرمی، نگران نباش و همین‌جا با ما بمان». بیشتر اوقات را در اتاقش می‌ماند تا به قول خودش مزاحم خانواده ما نباشد. به هیچ کدام از وسایل ما دست نمی‌زد. وقتی خانواده همسرم به خانه ما می‌آمد، یک سلام و احوالپرسی می‌کرد و بلند می‌شد و می‌گفت این‌ها برای دیدن برادرشان به اینجا آمده‌اند، من نباید مزاحم این دیدار خانوادگی باشم. خواهر شهید رضایی با اشاره به منصف بودن برادرش و رعایت حال کم بضاعت‌ها می‌گوید: مصطفی می‌گفت: «هیچ‌وقت از نانوا و راننده تاکسی که در سرما و گرما زحمت می‌کشند تا لقمه حلالی در بیاورند نزنید. این‌ها دستشان تنگ و بودجه شان کم است. من هر وقت به این‌ها پولی بدهم باقی پولم را پس نمی‌گیرم. نباید سر مقداری پول خرد آبرویشان را برد.» می‌گفتم: «داداش اربابی رفتار می‌کنی.» می‌گفت: «نه؛ باید با زیردست‌ خودم مدارا و صبوری کنم و این باعث می‌شود برکتش به خودم بازگردد.» او از برجسته‌ترین خصوصیت اخلاقی برادرش چنین می‌گوید: من نمی‌گویم برادرم نماز شب می‌خواند یا مستحبات را کامل انجام می‌داد اما اهل انصاف بود. به پدر و مادرش هم احترام می‌گذاشت و این رفتارهایش در تمامی مراحل زندگی کاملاً برای ما اطرافیان مشهود بود. ضمناً خیلی کارمند منظم و منصفی بود. زمان کار برایش خیلی مهم بود. می‌گفت مردم از شهرهای مختلف مرخصی می‌گیرند و دنبال پرونده‌هایشان می‌آیند و به موقع باید حاضر شوم. به من می‌گفت ما حقوق خوبی می‌گیریم و من راضی‌ام. در حالیکه همکارانش از موقعیت اقتصادی‌شان گلایه می‌کردند. نگاه برادرم در این موضوع نشانه شکرگزار بودن و قانع بودنش بود. همیشه می‌گفت من چون راضی و شکرگزارم، پولم برکت دارد. برکت مالش را ما خوب دیدیم و درک کردیم. فرشته رضایی با اشاره به حادثه شهادت برادرش می‌گوید: طبق معمول تا ساعت 3 می‌بایست سرکار باشد که آن روز حادثه ملارد شلوغ می‌شود. خیلی از ادارات و فرمانداری و بانک‌ها را آتش زده بودند. رئیسش به کارمندان گفته بود هر کسی می‌تواند بماند و مواظب اداره باشد، اموال اینجا متعلق به بیت‌المال است. اگر همه برویم، اینجا خالی می‌شود و اشرار به اینجا هم حمله می‌کنند. برادرم قبول می‌کند که بماند. ساعت 8 شب می‌رود سوپری محل که طرف دیگر خیابان بود تا برای خودش و همکارانش تغذیه‌ای بگیرد. در همین مسیر به اشرار محل برخورد می‌کند و گفت‌وگوی کوتاهی میان آن‌ها در می‌گیرد. بعد آن‌ها به سمت مصطفی شلیک می‌کنند و تیر به شاهرگ پایش اصابت کرده و از خونریزی زیاد به شهادت می‌رسد. امامزاده هاشم گیلان میزبان پیکر برادرم است. یکی از همکاران شهید مصطفی رضایی که شاهد حادثه‌ای بود که منجر به شهادت او شد نیز می‌گوید: اشرار به سمت اداره عمران ملارد نزدیک می‌شدند. مهندس شهید مصطفی رضایی برای کاری از محل کار بیرون آمد و رو به این آشوبگران با زبان خوش صحبت کرد و گفت: «عزیزان من این سمت نیایید. اینجا که چیزی برای غارت کردن و آتش زدن ندارد. مردم در این محل زندگی می‌کنند و از سر و صدای شما وحشت زده شده‌اند...» هنوز صحبتش تمام نشده بود که او را با گلوله هدف قرار دادند.😔 ————————————————— کاش دلشون برای تو هم می سوخت😭😔 اغتشاشات آبان 98 🔵 | تا مُحرم هر شَب مهمانِ یک 🔸شهید شب پنجم : 🔻36 روز مانده به @asheghaneruhollah
بسم الله الرحمن الرحیم انا لله و انا الیه راجعون ⚫️ متاسفانه با خبر شدیم آقایان سلیمانی از هیئت امشب دار فانی را وداع گفتند.... باقلبی آکنده از غم و اندوه مصیبت وارده را خدمت ایشان و خانواده ی محترم شان تسلیت عرض می نمائیم و از خداوند منان علو درجات برای آن مرحومه و صبرجمیل برای باز ماندگان مسئلت داریم.خداوند قرین رحمتش فرماید.. 🚩هیئت عاشقان روح الله 👈الفاتحه مع الصلوات
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✋بسم الله روضه ی شروع شد...😔 در ، گوشواره شکسته شد... ماهرچه میکیشیم از آن راه میکشیم😭😭 🎤حاج 🌙هر شب یک ذکر توسل به حضرت❤️ مادر❤️ 🏴 @asheghaneruhollah
08.mp3
11.86M
دستمو رها نکنیا سفره مو جدا نکنیا دست رد به من نزنیا 😭❤️ 🎤کربلایی 👌پیشنهاد دانلود 🌙هر شب یک ذکر توسل به حضرت❤️ مادر❤️ 🏴 @asheghaneruhollah
🇮🇷🇵🇸 حسینیه مجازی عاشقان روح الله 🇵🇸🇮🇷
#️⃣ #حضرت_زهرا سلام الله علیها 🎵 #اشک_یاس 3️⃣ نبیند کاش زینب روی دوشم ز تابوتش بریزد خون تازه...😭
05-Karimi-Ashke-Yas.mp3
1.98M
#️⃣ سلام الله علیها 🎵 4️⃣ !! خونمون این طرفه ، کجا میری؟؟ بیا بیا 😭😭 چیزی تا خونه نمونده جون بابا راه بیا...😭 🎤حاج 👌پیشنهاد دانلود 🌙هر شب یک ذکر توسل به حضرت❤️ مادر❤️ 🏴 @asheghaneruhollah
🇮🇷🇵🇸 حسینیه مجازی عاشقان روح الله 🇵🇸🇮🇷
🌺🍃رمـــان #از_من_تا_فاطمه.. 🌺🍃 قسمت #دهم #هوالعشق #مجنون_بی_لیلی #سوها_نوشت فردا شب شهادت حضر
🌺🍃رمـــان .. 🌺🍃 قسمت صدای مداحی می آمد٬ تازه یادم امد امشب شب شهادت س است. جلوی ضریح زانو زدم٬درفکر بودم اما نمیدانم چه فکری!صدای مداحی می آمد٬نمیدانم چه میگفت فقط یک کلمه شنیدم و آن این بود: و احساس کردم جمعیت کم کم پراکنده میشوند و مراسم تمام میشود٬ کم کم چشم هایم سنگین شد و روی هم رفت٬دوباره خواب دیدم٬هیچ چیز نمیدیدم فقط صداهارا میشنیدم 🌸٬صدای ارامی امد٬دخترم پاشو ٬مادرت همیشه کنارت هست بلند شو پسرم منتظرته٬این هدیه من به توعه ازش مواظبت کن...🌸 و احساس کردم پارچه ای روی چشمانم امد و به کنار رفت ٬عطر 🌼گل نرگس نوازش روحم شد٬دستی به شانه ام خورد که بیدار شدم. -دخترم پاشو ٬نماز صبح نزدیکه ها خواب نمونی مادر پیرزن مهربانی بود که مرا از خواب بیدار کرد٬ خوابم را به یاد اوردم ٫٬؟مادر من؟او که بود؟ هنوز نوای دلنشینش در ذهنم چرخ میزد٬هدیه؟چه هدیه ای؟ به نماز ایستادم تعجب کردم که چه روان خواندم !اخر من نماز خواندن بلد نبودم٬دست هایم را به حالت قنوت گرفتم و از خدایی که تنها نامش را میدانستم کمک خواستم٬از او خواستم مرا در آغوش بگیرد٬نوازشم کند تا ارام بگیرم٬نمیدانم این راز و نیازها چگونه برزبانم می آمد.. بعد از اتمام نمازم به سرجایم برگشتم که از دور چشمم به پارچه مشکی که کنار کیفم بود افتاد٬سریع به سمتش دویدم ٬نه ممکن نیست٬از کجا امده بود؟ من چادر مشکی نداشتم😭 ٬٬اری هدیه!روبه روی صورتم گرفتم عطر نرگس میداد تا اعماق وجودم را با ان عطر پر کردم٬هربار اطرافم را نگاه کردم چیزی ندیدم ٬فقط٬فقط یک خانم چادری دیدم که از سمت من درحال بازگشت بود٬سریع صدایش زدم و به سمتش دویدم. -خانم٬خانم صبر کنید -جانم؟ چقدر چهره اش زیبا و دلنشین بود لحظه ای محوش شدم انگار فرشته بود٬ -شما این چادرو برام گذاشتید؟فکر کنم به خاطر این بوده که حجابم مناسب نبوده درسته؟خیلی ببخشید الان درستش میکنم اما نیازی به چادر نیست ممنو.. -دختر گل٬یه خانومی این چادر رو به من دادن و گفتن به شما بدم و است ٬گفت حتما بهش برسون خودش میدونه ٬هدیه رو که پس نمیدن. از کلماتش دلم ریخت😧😭 زانوهایم خم شد و روی زمین افتادم٬به پهنای صورتم اشک میریختم نمیدانم برای چه؟ -خانوم بهت نظر کرده گلم٬خوش به سعادتت دیگر چیزی نفهمیدم و از اعماق وجودم گریه کردم وچادر را ناخودآگاه در اغوش گرفته بودم و میگریستم٬بوی گل نرگس🌼 میداد چه هدیه ای بود چه ساده اما دلربا ٬این چه بود؟آن خانم چه کسی بود؟ چادر را روی سرم انداختم لطیف بود٬مانند برگ گل٬تا روی سرم امد سرتاسر وجودم غرق لذت شد منشأ این حس را نمیدانستم ٬دوباره سوال ها به سمت مغزم هجوم اورد٬ منتظرت هست!!!پسرش کیست؟ قدم هایم به حیاط کشیده شد در هوای بی هوایی به سر میبردم به سمت انسوی خیابان قدم برمیداشتم و درفکر اتفاقات بودم که کامیونی 💨🚚به سمتم میامد چراغش را چندبار روشن و خاموش کرد از ترس درجایم میخکوب شده بودم و چشم هایم را که بستم تمامم اتفاقات جلوی چشمانم رژه رفت٬ صدای من بود که با جیغ علی را صدازدم... -علییییییییی😰😲 ماشین ترمز شدیدی زد اما به من برخورد نکرد که دست هایم داغ شد٬ -جانم فاطمه😨 وسط خیابان راه را سد کرده بودیم٬ دست هایم در دست های علی بود و چشم هایمان تنها هم را میدید٬همه چیز را به یاد اوردم ٬علی٬علی٬علی و از حجوم افکار و خاطرات قبل مغزم فشرده شد و بیهوش شدم.... 🌺🍃ادامه دارد... نویسنده: نهال سلطانی 😭✋ منتظر نظرات وپیشنهادهای شماهستیم❤️🌹 👈 این جا صحبت از است ...❤️👇 ✅ @asheghaneruhollah
06-Karimi-Ashke-Yas.mp3
3.25M
#️⃣ سلام الله علیها 🎵 6️⃣ دیشب تا صبح گریه کردی ...😭😭 🎤حاج 👌پیشنهاد دانلود 🌙هر شب یک ذکر توسل به حضرت❤️ مادر❤️ 🏴 @asheghaneruhollah
. در روضھ ڪافیست زبانم لال فقط فڪر ڪنـے ؛ توست ...💔 (:
980306105.mp3
8.39M
#️⃣ 🏴شهادت مولای متقیان امیرالمومنین علی علیه السلام افتاد روی سجاده امیر خیبر افتاد آقامون یه باره با سر افتاد دوباره حسن به یاد افتاد...😭 🎤کربلایی 🚩@asheghaneruhollah
🌱مدیون لطف این خانواده ایم ... 5⃣شب مراسم عزاداری شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها، ایام فاطمیه اول با سخنرانی:حجت الاسلام و المسلمین دکتر ، از قم 🏴 هیئت عاشقان روح الله
🇮🇷🇵🇸 حسینیه مجازی عاشقان روح الله 🇵🇸🇮🇷
دیروز #آتیش ، امروز #غربت 😭😭 #فاطمیه نزدیک است ... #یازهرا #یامهدی_عج @asheghaneruhollah
هنوز هم اجین است با هتک حرمت .... ما، آنکه پیامبر فرمود خشم او خشم من و الله است، مضروب کسی شد که امروز به وهم عده ای ملاک طهارت خاندان رسول الله است ... این مضحک نرین تاریخ است ... گر @asheghaneruhollah
🌱مدیون لطف این خانواده ایم ... 5⃣شب مراسم عزاداری شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها، ایام فاطمیه اول 🌹 هرشب مهمان یاد و خاطره شهدا 🌹 با سخنرانی:حجت الاسلام و المسلمین دکتر ، از قم با نوای مداحان اهل بیت: کربلایی کربلایی کربلایی کربلایی 🕌درچه،خیابان جانبازان،کوی سیدمرتضیمسجد سید مرتضی، از نماز جماعت مغرب و عشاء 🏴 هیئت عاشقان روح الله 🏴 @asheghaneruhollah 📣دوستان اطلاع رسانی شود ...
🇮🇷🇵🇸 حسینیه مجازی عاشقان روح الله 🇵🇸🇮🇷
ابوالفضل سقای تشنه ی حسین😭 | حاج #میثم_مطیعی | #ماه_رمضان #یاساقی_العطاشا 🇮🇷 @asheghaneruhollah
. . داداش حسین عباس به آرزوش رسید خوب میدونی بالاسرش دید😭... گفت بگو به حسین من با اشک و آه منتظرم باشه تو خاک قتلگاه 😭😭 راستی چرا قامت خمیده بود رو صورتش جای کشیده بود خوب فهمیدم چرا داداش حسن جون به لبش رسیده بود...😭
حی علی العزأء عزایِ مادر شروع شد...😭