🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿
🌿🌿🌿🌿🌿🌿
🌿🌿🌿🌿🌿
🌿🌿🌿🌿
🌿🌿🌿
🌿🌿
#رسالتِ_من
#قسمت۸۵
دختر که انگار خیالش از بابت من راحت شد گفت
_ ایشون ما رو آورده ناکجا آباد که نماز بخونه
سلامی لب گزید
_ عه ... سلما
_ چرا
_ چون بقیه اذیتش میکنند و ایشون هم دوست نداره باهاشون بحث کنه
_ راحت باش سلما خانم توضیحات کامل رو بده
بی حواس وزنم را روی پایم انداختم آه از نهادم بلند شد
_آی
انگار آنها هم تازه حواسشان پِی پایم رفت
کفش پوشیده به طرفم آمد
_شما زخمی هستید؟
سری تکان دادم
_میشه پاتون رو ببینم؟
نگاه متعجبم را که دید چادرش را جلو کشید و گفت
_ دوره هلال احمر دیدم
روی زمین نشستم
_ سلما بطری آب رو بده
_بریزید روی پای من ؟
_اوهوم ..کثیف و خاکی شده
در بطری را باز کرد
_آب میریزم شما آروم کثیفی رو از دور و برش بگیرید
کاری که گفت را انجام دادم البته هر بار از درد دادی میکشیدم
_ سلما کوله ام رو بیار
کوله را که گرفت دست داخل کوله برد و وسایل ضدعفونی و باند را بیرون کشید دوستش نگاه مرا که دید گفت
_ از وقتی هلال احمر رفته حس دکتر بودن بهش دست داده ,موقع مسافرت یا تفریح این وسایل همیشه همراه ش است ، اگه کولهاش سنگین نشه تجهیزات اتاق عمل هم میذاره داخلش
میان دردم خندیدم که سلامی گفت
_عوض حرف زدن بیا باند رو ببر
┄┅═✧✺💠✺✧═┅┄
✍ به قلم #آلا_ناصحی
کپی حرام است،حتی با نام نویسنده 🙅♂
پارت اول
🌿🌿
🌿🌿🌿
🌿🌿🌿🌿
🌿🌿🌿🌿🌿
🌿🌿🌿🌿🌿🌿
🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿
🌿🌿🌿🌿🌿🌿
🌿🌿🌿🌿🌿
🌿🌿🌿🌿
🌿🌿🌿
🌿🌿
#رسالتِ_من
#قسمت۸۶
بتادین را که روی پایم ریخت سوختم و خنده ام قطع شد و دوباره در فریاد زدم
_حیف شد دیگه نمیتونید بخندید
محل زخمم را بست حواسم به دستانش بود که حتی گوشی انگشتش هم به من نخورد
فاطمه همین جا غذامونو بخوریم بعد بریم پیش بچهها
گرسنه بودم و آن همه دویدن تشنهام هم کرده بود.سلامی این بار دست بردو از کیفش ظرفی بیرون کشید
_ تو رو خدا فاطمه مگه پیش دبستانی هستی که غذای خونگی آوردی؟ من همون ساندویچ خودم رو میخورم
با فاصله از من نشسته بودند. خودم را مشغول کوله ام نشان دادم ،دستی جلوی چشمانم دیدم
_بفرمایید
سر بالا آوردم تا نگاهش کنم اما نگاهش طبق معمول جای دیگری بود
_ این چیه؟
_ سمبوسه
غذا را گرفتم و تشکر کردم و مشغول خوردن شدم انصافاً خوشمزه بود .دستی دور لبم کشیدم
_ممنون خانم سلامی
_ همشو خوردی؟؟
خطاب به دوستش گفتم
آره خوشمزه بود
_ چطور تونستی ۵ تا سمبوسه رو بخوری فاطمه روش نشد بگه براش بذاری، تو هم نامردی نکردی و همه رو خوردی؟؟!
_ عه.... سلما چرا امروز اینجوری شدی؟
_ خب باید بدونه حالا که غذاتو خورده تو الان گرسنهای
آنقدر گرسنه بودم که اصلاً به این فکر نکردم .
┄┅═✧✺💠✺✧═┅┄
✍ به قلم #آلا_ناصحی
کپی حرام است،حتی با نام نویسنده 🙅♂
پارت اول
🌿🌿
🌿🌿🌿
🌿🌿🌿🌿
🌿🌿🌿🌿🌿
🌿🌿🌿🌿🌿🌿
.
نوش نگاهتون🍃
نظردونی خالی نَمونه 😁
https://harfeto.timefriend.net/16871571152748
.
🍀🍀🍀🍀🍀
به پارت ۴۰۰ برسه قیمتش میشه ۴۵۰۰۰ تومان
دل دل نکنید و دست بجنبونید 😉
.🌿🌿🌿🌿🌿
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.
این سید چه کرده بود که مسیحیان آزاده لبنان هم عاشقش بودن🖤
.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بی تو آوارم و بر خویش فرو ریخته ام
ای همه سقف و ستون و همه آبادی من🌱
✧❥˙❥˙@panaaheman˙❥˙❥
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چه زود دلمان برای طنین پرقدرت صدایت تنگ شده ...
با ما چه کردی سید؟😭😭😭
#راهت_ادامه_دارد✌️
#القدس_لنا
🎬 آنتی سلبریتی
https://eitaa.com/joinchat/2067791886C00959371cb
🍃✨🍃
#رزق_امروز
قُل لَّا أَمْلِكُ لِنَفْسِي ضَرًّا وَلَا نَفْعًا إِلَّا مَا شَاءَ اللَّهُ ۗ لِكُلِّ أُمَّةٍ أَجَلٌ ۚ إِذَا جَاءَ أَجَلُهُمْ فَلَا يَسْتَأْخِرُونَ سَاعَةً ۖ وَلَا يَسْتَقْدِمُونَ ﴿یونس/٤٩﴾
پاسخ ده که من مالک نفع و ضرر خود نیستم (تا چه رسد به دیگران) مگر هر چه خدا خواهد، برای هر امتی اجل معینی است که چون فرا رسد ساعتی پس و پیش نخواهند شد.
🍃✨🍃