🍃✨🍃
#رزق_امروز
قُل لَّا أَمْلِكُ لِنَفْسِي ضَرًّا وَلَا نَفْعًا إِلَّا مَا شَاءَ اللَّهُ ۗ لِكُلِّ أُمَّةٍ أَجَلٌ ۚ إِذَا جَاءَ أَجَلُهُمْ فَلَا يَسْتَأْخِرُونَ سَاعَةً ۖ وَلَا يَسْتَقْدِمُونَ ﴿یونس/٤٩﴾
پاسخ ده که من مالک نفع و ضرر خود نیستم (تا چه رسد به دیگران) مگر هر چه خدا خواهد، برای هر امتی اجل معینی است که چون فرا رسد ساعتی پس و پیش نخواهند شد.
🍃✨🍃
یا صاحب الزمان💔
هم بارش غصههایمان بی حد است
هم کارد به استخوانمان رسیده است بیا... 🥺
🌱🌱🌱🌱🌱
#امام_زمان
#توسل_به_امامزمان
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿
🌿🌿🌿🌿🌿🌿
🌿🌿🌿🌿🌿
🌿🌿🌿🌿
🌿🌿🌿
🌿🌿
#رسالتِ_من
#قسمت۸۷
بسته کیک و شیر کاکائو یی که به همراه داشتم را از کوله ام بیرون آوردم
_کیک و شیر کاکائو دارم میخورید ؟؟
_ واقعاً منصفانه است ۵ تا سمبوسه پرملات رو با سس خوردی عوضش یه دونه کیک میدی
_ زشته سلما
دستم را به درخت زدم و ایستادم و لنگان به سمتشان رفتم کیک را طرف سلامی گرفتم
_بفرمایید
_بگیر فاطمه ، تا از بار عذاب وجدانش کم بشه
بالاخره لبخند گوشی لبش نشست ،منتظر ماندم بسته را باز کرد و تمام کیک روی چادرش ریخت، صدای خنده ی دوستش بلند شد
_داداش پودر کیک دادی به فاطمه یا کیک؟!
مثل آن روز داخل اتاق جلسه چادر را روی سرش کشید و خندید ، من هم خندم گرفته بود و هم مانده بودم چه کنم؟ میان آن همه دویدن و فرار از دست سعید و دونفر دیگر چیزی از کیک نمانده بود.
_ فاطمه جان پاشو چادرتو یه تکون بده بلکه حشرات و پرندهها از این لطف آقا یه بهرهای ببرن
سلامی چادرش را تکان داد و تکه کیکی که داخل بسته بود را به دهان برد، صدای موسیقی میآمد و پشت بندش فریاد های بلند دسته جمعی
_ شعور ندارن به خدا مثلاً دانشجو هستن
_شما با اینا اومدید؟؟
_ آره اشتباه کردیم اومدیم ،توی جمع نباشیم بهتره
دوستش رو به من پرسید
_ شما چطوری زانوتون اینجوری شده؟؟
┄┅═✧✺💠✺✧═┅┄
✍ به قلم #آلا_ناصحی
کپی حرام است،حتی با نام نویسنده 🙅♂
پارت اول
🌿🌿
🌿🌿🌿
🌿🌿🌿🌿
🌿🌿🌿🌿🌿
🌿🌿🌿🌿🌿🌿
🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿
🌿🌿🌿🌿🌿🌿
🌿🌿🌿🌿🌿
🌿🌿🌿🌿
🌿🌿🌿
🌿🌿
#رسالتِ_من
#قسمت۸۸
_ داشت از دست ما فرار میکرد، جوجه جنگلبان
به طرف صدا برگشتم با اینکه چهرهاش را پوشانده بود اما میدانستم برادر سعید است.
_ ببخشید جمعتون رو خراب میکنم اما این شازده باید با من بیاد ، البته نگران نباشید یه ذره توجیه بشه بر میگرده
جلو آمد و بازویم را گرفت
_ دستتو بنداز
ضربهای به صورتم زد ،سلامی جلو آمد
_ داری چه غلطی میکنی؟
_ برو کنار و خودتو قاطی ما نکن وگرنه تو هم بد میبینیا
بین من و برادر سعید ایستاد
_جرات داری بهش دست بزن
_آخی.. رسالت خان خودت جنم نداری یه دختر داره ازت دفاع میکنه؟
خونم به جوش آمده بود از کنار سلامی رد شدم و به سمتش یورش بردم
_خفه شو لعنتی
یقه اش را چسبیدم تقلا کرد و از دستم رها شد، درد پایم زیاد شده بود ناگهان مرا به زمین کوبید و روی من خیمه زد.میترسیدم به سلامی و دوستش آسیب بزند هر دو نفس نفس میزدیم.
_ میشناسمت هم تو رو، همون داداش نامرد تو
مشتی روی صورتم کاشت
_ هیچ غلطی.......
ناگهان دستش از موهایم کنده شد و به طرف چپم افتاد .دوست سلامی گارد گرفته ایستاده بود مهلت نداد بایستد و دوباره به جانش افتاد .آنقدر زد که احتمال میدادم خونریزی داخلی کند.
┄┅═✧✺💠✺✧═┅┄
✍ به قلم #آلا_ناصحی
کپی حرام است،حتی با نام نویسنده 🙅♂
پارت اول
🌿🌿
🌿🌿🌿
🌿🌿🌿🌿
🌿🌿🌿🌿🌿
🌿🌿🌿🌿🌿🌿
.
نوش نگاهتون🍃
نظردونی خالی نَمونه 😁
https://harfeto.timefriend.net/16871571152748
.
🍀🍀🍀🍀🍀
به پارت ۴۰۰ برسه قیمتش میشه ۴۵۰۰۰ تومان
دل دل نکنید و دست بجنبونید 😉
.🌿🌿🌿🌿🌿
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
.
همراهان بزرگوار
رمان #راننده_شخصی ، تاریخ ۱۵ مهر از کانال پاک میشه، اگه در حال خواندن هستید زودتر تمومش کنید . چون بعدش فایل pdf میشه برای فروش.
با تشکر🍃
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
5.29M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❌️ابوموسی اشعری فریب نخورد؛ وانمود میکرد که فریب خورده..
این ویدیو رو ۲بار ببین چون فقط راجع به اشعری نیست!
کیه که این روزا گفته آمریکا بهم گفت انتقام شهید هنیه رو نگیرید ، ما تضمین آتش بس میدیم.؟ بعدش گفت آمریکا گولم زد.
داره نقش بازی میکنه ، گول نخورده از عمد میخواد ما فکر کنیم گول خورده 😒
کانال سرباز جنگ رسانه#احمد_نوایی👇
➺@ahmad_navaei [عضویت]