قبل از اینکه جنگ جمل آغاز شود،
عایشه در بین اصحاب
بدنبال پیکی میگشت
تا بسوی امیرالمومنینعلیهالسلام بفرستد.
گفت: بگردید و کسی را پیدا کنید
که واقعا از علی متنفّر باشد!
گشتند و کسی را پیدا کردند که مدام
آرزوی کشتن حضرت را داشت.
عایشه به او گفت: نامهام را
پیش علی ببر
اما حق نداری با او سخن بگویی!
از طعامش نیز نخور،
که تو را سحر و جادو میکند.
پیک به امیرالمؤمنینعلیهالسلام رسید
و نامه را تقدیم کرد.
حضرت فرمود:
آیا تو را برای این انتخاب نکرد
که از من متنفر بودی؟
آیا نگفت با من سخن نگویی؟
و اینکه از طعام من نخوری؟!
پیک گفت: درست است؛
اما اکنون که چنین سخنانی
از تو دیدم و شنیدم،
به تو ایمان آوردم.
امیرالمؤمنینعلیهالسلام فرمود:
برو به عایشه بگو، علی میگوید:
چرا نصیحت خدا و رسول را
زیر پا گذاشتی و از خانه خارج شدی؟
و به طلحه و زبیر بگو، علی میگوید:
خوب زنان خود را در خانه نهادید؛
و زن رسول خدا را
در به در کوه و صحرا کردید!
پیک برگشت مطالب را گفت
و بسوی سپاه امیرالمومنین بازگشت.
عایشه گفت: هرکسی را میفرستیم
علی فاسدش میکند!
بعدها آن شخص را دیدند
که در رکاب امیرالمومنینعلیهالسلام
در صفین شمشیر میزد و شهید شد...
| بصائرالدرجات،ج۱،ص۲۴۳
حکایت 6⃣1⃣5⃣
💟 گر رضای دوست ما را
در بلا خواهد رسید
ما همیشه خویشتن را
مبتلا خواهیم و بس... 💟
#امام_باقر علیه السلام فرمود :
روزی #حضرت_موسی علیه السلام در ساحل دریا راه می رفت که صیادی را در حال آمدن دید .
صیاد آمد و بر زمین افتاد و برای خورشید سجده کرد و حرف های شرکآمیز می زد . سپس تورش را در آب انداخت و پر از ماهی شد . دوباره آن را انداخت و دوباره پر از ماهی شد ، سپس آن را به آب انداخت و باز هم پر از ماهی شد و بعد از آن رفت .
بعد از او ، شخص دیگری آمد . ابتدا وضو گرفت و نماز خواند و خدا را #شکر کرد و او را ستایش کرد . سپس تورش را به آب انداخت ، ولی چیزی نگرفت . بار دیگر امتحان کرد و ماهی کوچکی گرفت . و به خاطر آن ، خدا را شکر و سپاس گفت و رفت .
حضرت موسی علیه السلام عرض کرد :
خدایا ! این بنده ی کافرت با این که کافر است ، بر او آنچنان بخشیدی و به آن بنده ی مؤمنت غیر از یک ماهی کوچک چیزی عطا نکردی .
خداوند به او فرمود :
به طرف راست خود نگاه کن ؛ پس خدای متعال آنچه را _ در قیامت _ برای بنده مؤمنش آماده کرده بود ، به او نشان داد . سپس فرمود : به طرف چپ خود نگاه کن ؛ پس آنچه را که برای بنده ی کافرش آماده کرده بود ، به او نشان داد .
سپس فرمود :
ای موسی ! آن کافر از آنچه به او عطا نمودم ، هیچ نفعی نخواهد برد و این بنده ی مؤمنم از آنچه به او عطا نکردم ، ضرری نکرد .
موسی علیه السلام عرض کرد :
« يَا رَبِّ حَقٌّ لِمَنْ عَرَفَكَ أَنْ يَرْضَى بِمَا صَنَعْتَ .
پروردگارا ! شایسته است کسی که تو را شناخت ، نسبت به تقدیر تو #راضی باشد . »
🗂منبع :
المؤمن ، ج ۱، ص
📜@sofre_ye_del
اللهم العن اول ظالم ظلم حق محمدو آل محمد
و آخر تابع له علی ذالک اللهم العن العصابه التی جاهدت الحسین و شایعت و بایعت و تابعت علی قتله.
مرا چون روزگار بد ز وصل تو جدا افکند
بماندم عاجز و مضطر شبت خوش باد من رفتم
فخرالدین_عراقی
أسيرِالله
از دلم گله دارم که وقتی تو را نمی بینم شادی را بر خود حرام نمی کند . دوست دارم دلم را به حبس ابد
بدون تو دنیا روی آرامش را نخواهد دید .
تشویش و اضطراب عاقبت حتمی دنیایی است که مهیای آمدنت نمی شود .
ما به این امید زنده ایم که روزی خواهی آمد و ما در شلوغوبازار دنیا در کنار تو آرامش را خواهیم چشید .
شبت بخیر حقیقت آرامش !
محسن عباسی ولدی
#بهانه_بودن