🔹🔷《اَلسَّلَامُ عَلَیْکِ یَا سَیِّدَةَ نِسِاءِ العَالَمِینَ، اَلسَّلَامُ عَلیْکِ یَا وَالِدَةَ الْحُجُجِ عَلَى النَّاسِ اَجْمَعِینَ وَ رَحمَةُ اللهِ وَ بَرَکاتُهُ》🔷🔹
✅از امام محمد باقر(علیه السلام) نقل شده است که ایشان فرمودند :
امام علی(ع) و حضرت فاطمه(س) برای تقسیم کار منزل، به حضور حضرت رسول اکرم(ص) رسیدند و درخواست نمودند که تکلیف هر یک را در امور خانه مشخص فرمایند.
سرانجام؛
📋《فَقَضَی عَلَی فَاطِمَةَ(س) بِخِدْمَتِها مَادُونَ الْبَابِ وَ قَضَی عَلَی عَلِیِِّ(ع) بِما خَلْفَهُ》
♦️رسول خدا(ص) دستور دادند که حضرت فاطمه(س) کار داخل منزل و امام علی(ع) کار بیرون خانه را انجام دهد.
سپس حضرت فاطمه(س) از این تقسیم کار خوشحال شدند و فرمودند :
📋《فَلَا یُعْلَمُ ما دَخَلَنِی مِنَ السُّرُورِ اِلّا اللَّهَ بِاِکفَائِی رَسُولُ اللَّهِ(ص) تَحْمِلُ اَرْقابَ الرِّجالِ》
♦️خدا می داند که چقدر از این تقسیم خشنود شدم، زیرا رسول خدا(ص) مرا از کارهایی که مردان بر دوش می کشند(و مستلزم ظاهر شدن در بین آنهاست) معاف کرد.(۱)
🏴اما این خوشحالی حضرت فاطمه(س) دوامی نداشت و طولی نکشید که بعد از رحلت حضرت رسول اکرم(س) تقسیم کار آن دو بزرگوار، بر عکس شد و علی(ع) از جور و ستم اصحاب سقیفه خانه نشین شد و فاطمه(س) برای احقاق حق و دفاع از ولایت و برای سِتاندن حق غصب شده ی خود و همسرش، به مسجد رفت و برای مردم مهاجر و انصار خطبه خواند.
وقتی حضرت فاطمه(س) بعد از ایراد خطبه به منزل بازگشت، وقتی مظلومیت امامش را دید، برای اینکه کارهای پلید غاصبان خلافت و حکومت را مجسم کند و بفهماند که اینها چه ستم هایی روا داشتهاند، و شرح جنایات آنها در تاریخ بماند، در خطاب به امام علی(ع) فرمود :
📋《یَا ابْنَ أَبِی طَالِبٍ(ع)! عَلَیْکَ السَّلَامُ!
اِشْتَمَلْتَ شَمْلَةَ الْجَنِینِ، وَ قَعَدْتَ حُجْرَةَ الظَّنِینِ!》
♦️ای پسر ابوطالب(ع)! سلام بر تو!
همچون کودکی که در شکم مادر جمع شده و زانو در بغل گرفته، کنج خانه نشستهای! و همانند آدمهای ظنین و متهم به گوشهای نشستهای!
و در ادامه فرمود :
📋《اِفْتَرَسْتَ الذِّئابَ وَ افْتَرَشْتَ التُّرَابَ》
♦️روزی گرگها را می دریدی و امروز خاک را فرش خود قرار دادهای و گوشهای نشستهای!
سپس فرمود :
📋《لَیْتَنِی مِتُّ قَبْلَ هَنِیئَتِی》
♦️اى کاش قبل از این که به این حالت ذلّتِ ظاهرى بیفتیم، مُرده بودم.(۲)
علی ای که فرمود :
📋《فَنَظَرْتُ فَإِذَا لَيْسَ لِي رَافِدٌ وَ لاَ ذَابٌّ وَ لاَ مُسَاعِدٌ إِلاَّ أَهْلَ بَيْتِي فَضَنَنْتُ بِهِمْ عَنِ اَلْمَنِيَّةِ》
♦️به اطرافم نگریستم، دیدم که نه یاوری دارم، و نه کسی که از من دفاع و حمایت میکند، جز خانواده ام که مایل نبودم جانشان به خطر بیافتد.(۳)
{وَسَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ}
📝شعر :
من بیمار، مداوا نکند خوشنودم
غم طبیبم شده و مرگ شده بهبودم
هیچ کس نیست، که باری ز دلم بردارد
عاقبت داغ و غم و درد کند نابودم!
اشک بس ریخته ام، هر که ببیند گوید
سرو بشکسته ی خم گشته، کنار جویم!
گه ز حق، مرگ طلب می کنم و گه گویم
کاش می بودم و غمخوار علی می بودم
زیر این چرخ علی دوست تر از فاطمه نیست
سند مستندم، بازوی خون آلودم!
من نفس می زدم و او کف افسوس به هم
من چه سان گویم و او چون شنود بِدرودم؟!
👤علی انسانى
📚منابع :
۱)بحارالانوار مجلسی، ج۴۳، ص۸۱
۲)الاحتجاج طبرسی، ج۱، ص۱۰۷
۳)الامامة و السیاسة ابن قتیبة، ج۱، ص۱۳۴
@AsnadolMasaeb
🔹️🔷️《السَّلاَمُ عَلَیْکِ یَا فَاطِمَةَ بِنْتَ رَسُولِ اللَّهِ(سَلامُ اللهِ عَلَیهِمَا) سَیِّدَةَ نِسَاءِ الْعَالَمِینَ وَ رَحْمَهُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ》🔷️🔹️
✅از ابن عباس روایت شده است که؛
در زمان حیات حضرت رسول اکرم(صلوات الله علیه و آله) وقتی که زمان رحلت ایشان نزدیک شد؛
📋《بَكَى حَتَّى بَلَّتْ دُمُوعُهُ لِحْیَتَهُ》
♦️آن حضرت(ص) به قدرى گریست كه محاسن مباركش تَر شد.
به ایشان عرض شد :
📋《یَا رَسُولَ اللَّهِ(ص)! مَا یُبْكِیكَ؟》
♦️ای رسول الله(ص)! چرا گریه مى كنید؟
ایشان فرمودند :
📋《أَبْكِی لِذُرِّیَّتِی وَ مَا تَصْنَعُ بِهِمْ شِرَارُ أُمَّتِی مِنْ بَعْدِی كَأَنِّی بِفَاطِمَةَ(سَلَامُ اللهِ عَلَیهَا) بِنْتِی وَ قَدْ ظُلِمَتْ بَعْدِی وَ هِیَ تُنَادِی : یَا أَبَتَاهْ! فَلَا یُعِینُهَا أَحَدٌ مِنْ أُمَّتِی!》
♦️براى ذرّیّه و فرزندانم و آن ستم هایى كه از جفاكاران امّتم بعد از من به ایشان مى رسد، مى گریم.
گویا مى بینم دخترم فاطمه(سلام الله علیها) بعد از من مظلوم واقع شده، هر چه صدا مى زند : پدر جان! اما احدى از امّتِ من، به فریاد او نمى رسد.(۱)
🏴حضرت رسول اکرم(ص) کدام واقعه را پیش بینی می کردند و از کدام واقعه سخن می گفتند؟!!
از همان واقعه ای که بعد از شهادت رسول اکرم(ص)، در حالی که ایشان این قدر به مودّت و محبت و احترام به اهل بیتش را سفارش کرده بود، اما وقتی مهاجمین به خانه ی امام علی(علیه السلام) حمله ور شدند، حضرت فاطمه(سلام الله علیها) به پشت درآمد و بعد از جسارت «عمر بن خطاب» به ایشان، در این هنگام حضرت فاطمه(سلام الله علیها) فرياد جانسوزی سر داد و فرمود :
📋《یَا اَبَتَاهُ! یَا رَسُولَ اللهِ(ص)! أَ هَکَذَا کَانَ یُفْعَلُ بِحَبِیبَتِکَ وَ اِبْنَتِکَ؟》
♦️پدر جان! ای رسول خدا(ص)! [نظاره کن] اینگونه با حبیبه و دخترت رفتار می کنند؟(۲)
{وَسَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ}
📝شعر :
یادمان باشد ولایت یادگار فاطمه است
هر که مولایش علی شد از تبار فاطمه است
یادمان باشد فداییّ علیّ مرتضی
بازوی بشکسته و چشمان زار فاطمه است
یادمان باشد که آثار حمایت از علی
روی چشمان کبود و اشک بار فاطمه است
یادمان باشد که سیلی زد عدو بر روی او
بیت الاحزان شاهد چشمان تار فاطمه است
یادمان باشد که پیغمبر سفارش کرده بود
در میان عرش حتی بی قرار فاطمه است
یادمان باشد عدو سیلی زد و خندید و رفت
حضرت محسن بلا شک رازدار فاطمه است
آن که سیلی زد بر او گوش فلک را پاره کرد
هستی از روز ازل دور مدار فاطمه است
👤رضا باقریان
📚منابع :
۱)امالی شیخ طوسی، ص۱۸۸
۲)بحارالانوار مجلسی، ج۳۰، ص۲۹۴
@AsnadolMasaeb
✅بین حضرت فاطمه(سلام الله علیها) و حضرت زینب(سلام الله علیها) اشتراکات و شباهت هایی زیادی وجود دارد که در روایات، به برخی از آنان اشاره شده است.
1⃣هر دو در ایام طفولیّت، مادر خویش را از دست دادند.
حضرت خدیجه(سلام الله علیها) مادر حضرت فاطمه(سلام الله علیها) در دهم بعثت، یعنی سه سال قبل از هجرت پیامبر اکرم(ص) از مکه به مدینه، رحلت نمود.
دهم جمادی الآخر سال پنجم نیز، سال ولادت حضرت فاطمه(س) می باشد، که بدین ترتیب، حضرت فاطمه(س) در زمان رحلت مادر، پنج سال داشتند.(۱)
حضرت فاطمه(س) مادر حضرت زینب(س) نیز در یازدهم هجری، در حالی که حضرت زینب(س) پنج سال داشتند، به شهادت رسید.(۲)
2⃣لقب هر دو بانو «صدّيقة» بود.
در زیارتی به حضرت فاطمه(س) این گونه سلام داده شده است :
📋«السَّلامُ عَلَيْكِ أَيَّتُهَا الصِّدِّيقَةُ الشَّهِيدَةُ»
♦️سلام بر تو ای صدّيقه شهيده.(۳)
در زیارتی به حضرت زینب(س) این گونه سلام داده شده است :
📋«اَلسَّلامُ عَلَيْكِ أَيَّتُهَا الصِّدِّيقَةُ الْمَرْضِيَّةُ»
♦️سلام بر تو ای صدّيقه مرضیه.(۴)
3⃣هر دو «عالمة» بودند.
عمار می گوید :
روزی همراه امام علی(ع) بر حضرت فاطمه(س) وارد شدیم.
هنگامی که نگاه فاطمه(س) به علی(ع) افتاد، فرمود :
📋«اُدْنُ لاُِحَدِّثَکَ بِما کانَ وَبِما هُوَ کائِنٌ وَبِما لَمْ یَکُنْ اِلی یَوْمِ الْقِیامَةِ حِیْنَ تَقُومُ السّاعَة»
♦️علی جان! نزدیک بیا تا تو را از آنچه که در گذشته بوده و اتفاق افتاده و آنچه در حال به وقوع پیوستن است و آنچه که به وقوع نپیوسته و در آینده رخ خواهد داد تا روز قیامت؛ زمانی که محشر برپا می شود، خبر دهم!
عمار می گوید :
📋«فَرَأَیْتُ أَمِیرَالْمُوْمِنِینَ(ع) یَرْجِعُ الْقَهْقَرَی فَرَجَعْتُ بِرُجُوعِهِ»
♦️در این هنگام؛ دیدم آن حضرت(ع) عقب عقب برگشت و من نیز با بازگشت ایشان، برگشتم.(۵)
زینب کبری(س) دختر همچین مادری است که در زمان حضور حضرت امیرالمؤمنین(ع) در کوفه برای زنان آنجا تفسیر قرآن ارائه میداد.(۶)
در روایتی امام سجاد(ع) خطاب به زینب کبری(س) فرمود :
📋«يَا عَمَّةِ! أَنْتِ بِحَمْدِ اللَّهِ عَالِمَةٌ غَيْرُ مُعَلَّمَةٍ فَهِمَةٌ غَيْرُ مُفَهَّمَةٍ»
♦️اى عمّه! تو بحمدالله درس ناخوانده دانائى و نیاموخته ی خردمند.(۷)
4⃣هر دو «عابدة» بودند.
امام حسن مجتبی(ع) در این باره می فرماید :
📋«رَأَیْتُ أُمِّی فَاطِمَةَ(س) قَامَتْ فِی مِحْرَابِهَا لَیْلَةَ جُمُعَتِهَا فَلَمْ تَزَلْ رَاکِعَةً سَاجِدَةً حَتَّى اتَّضَحَ عَمُودُ الصُّبْحِ وَ سَمِعْتُهَا تَدْعُو لِلْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ»
♦️مادرم فاطمه(س) را در شب جمعه ای دیدم که در محرابش ایستاده بود و پیوسته در حال رکوع و سجده بود تا اینکه روشنایی صبح نمایان شد و از او شنیدم که برای مردان و زنان مومن دعا می کرد.(۸)
در روایت دیگری آمده است که؛
📋«مَا کَانَ فِی هَذِهِ الْأُمَّةِ أَعْبَدُ مِنْ فَاطِمَةَ(س) کَانَتْ تَقُومُ حَتَّى تَوَرَّمَ قَدَمَاهَا»
♦️در بین این مردم، کسی عابدتر از حضرت فاطمه(س) نیست، آنقدر در نماز میایستاد که قدم هایش ورم میکرد.(۹)
حضرت زینب(س) نیز شبها به عبادت میپرداخت و در دوران زندگی، هیچگاه تهجّد را ترک نکرد. آنچنان به عبادت اشتغال ورزید که ملقّب به «عابده آل علی(ع)» شد.
شب زندهداری او حتی در شب دهم و یازدهم محرم، ترک نشد و فاطمه(س) دختر امام حسین(ع) میگوید :
📋«اَمَّا عَمَّتِي زَيْنَبُ(س) فَاِنَّهَا لَمْ تَزَلْ قَائِمِةً فِی تِلکَ الّلَيلَةِ(العَاَشِرَةِ مِنَ اَلمُحَرَّمِ) فِی مِحرَابِهَا»
♦️عمه ام زینب در تمام شب عاشورا در محل عبادتش ایستاده بود و به پروردگار خویش استغاثه می کرد.(۱۰)
ارتباط حضرت زینب (س) با خداوند آنگونه بود که امام حسین(ع) در روز عاشورا هنگام وداع، به خواهرش فرمود:
📋«يَا اُختَاهُ! لَاتَنْسِینِی فِي نَافِلَةِ الَّلَّيلِ»
♦️خواهرم! مرا در نماز شب، فراموش نکن.(۱۱)
@AsnadolMasaeb
ادامه مطالب :👇
5⃣هر دو بانو جان امام زمان خویش را نجات دادند.
بعد از رحلت حضرت رسول اکرم(ص)، اصحاب سقیفه و مهاجمین، به خانه وحی یورش بردند و در پی آن، نسبت به حضرت فاطمه(س)، جسارت و اهانت ها کردند و وجود مبارک ایشان را با لطمات و صدمات وارده، مجروح ساختند و امام علی(ع) را دست بسته برای بیعت به مسجد بردند.
در این هنگام، فاطمه(س) با تن مجروح، خود را به زحمت به مسجد رسانید و دید که عمر شمشیر بر روی گردن علی(ع) گذاشته و او را تهدید به بیعت می کند که اگر نکند، او را خواهد کشت.
در این هنگام فاطمه(س) خطاب به غاصبین فرمود :
📋«خَلُّوا عَنْ أبنِ عَمِّي! فَوَالَّذي بَعَثَ مُحَمَّداً(ص) بِالْحَقِّ لَئِنْ لَمْ تُخَلُّوا عَنْهُ لأََنْشَرَنَّ شَعْرِي وَ لأََضَعَنَّ قَميصَ رَسُولِ اللّهِ(ص) عَلي رَأْسي وَ لأََصْرُخَنَّ اِلَي اللّهِ تَبارَكَ وَ تَعَالَی»
♦️رها کنید پسر عموم را! قسم به آن خدایی که محمد(ص) را به حق برانگیخت! اگر از علی(ع) دست برندارید، گیسوان خود را پریشان کرده و پیراهن رسول خدا(ص) را بر سر افکنده، به نزد خدای تبارک و تعالی فریاد بر می آورم.
آن گاه حضرت فاطمه(س) همراه حسنین(ع) برای نفرین به سوی قبر رسول خدا(ص) حرکت کرد که در بین راه سلمان، به دستور امام علی(ع) حضرت فاطمه(س) را منصرف کرد.
وقتی ابوبکر این صحنه را دید، فورا امام علی(ع) را رها کرد.(۱۲)
در مقاتل هست که پس از شهادت امام حسین(ع) شمر بلافاصله دستور یورش و غارت خیام را داد.
حضرت زینب(س) در این هنگام درون خیمه در کنار بستر امام سجاد(ع) بود.
چون امام(ع) بر اثر شدت بیماری قادر به حرکت نبود، در این هنگام عدهای از سپاه ابن سعد با شمر به خیمه امام(ع) حمله کردند.
عمر بن سعد دستور به قتل امام سجاد(ع) را داده بود و در این هنگام؛
📋«فَوَقَعَت عَلَيهِ زَینَبُ(س) وَ قَالَت : وَاللِه لَا يُقتَلُ حَتَّى اُقتَلَ فَرَقَّ لَهَا وَ کَفَّ عَنهُ!»
♦️حضرت زینب(س) وقتی از قصد شمر و یارانش مطلّع شد، امام(ع) را در آغوش کشید و فرمود : به خدا قسم او کشته نمی شود مگر اینکه من کشته شوم!
آنان به ناچار دست از او کشیدند و گفتند که او را به همان بیماریش واگزارید و همین بیماری او را بس است و سپس منصرف شدند و خیمه را ترک کردند.(۱۳)
6⃣هر دو برای دفاع از حریم ولایت و امامت خطبه خواندند.
بعد از غصب فدک توسط غاصبان، حضرت فاطمه(س) وارد مسجد شد و برای مهاجر و انصار خطبه خواند.(۱۴)
روز دوازدهم محرم سال ۶۱ هجری، وقتی کاروان اسرای کربلا وارد کوفه شد، در بدو ورود حضرت زینب(س) برای کوفیان خطبه خواند که «حِذْيَم بن شريك اسدى» مى گويد :
📋«لَمْ أَرَ وَ اللَّهِ خَفِرَةً قَطُّ أَنْطَقَ مِنْهَا كَأَنَّهَا تَنْطِقُ وَ تُفْرِغُ عَلَى لِسَانِ عَلِيٍّ(ع)»
♦️در آن روز به زينب دختر على(ع) نگريستم كه خطبه مى خواند و هرگز زنى را سخن ورتر و زبان آورتر از او نديدم.
گويا زبان على(ع) در كام اوست و با زبان اميرمؤمنان على(ع) سخن مى گويد.(۱۵)
7⃣هر دو با دشمن احتجاج کردند.
حضرت فاطمه(س) بعد از غصب فدک خود در مسجد حاضر شد و با غاصبین به احتجاج پرداخت.(۱۶)
حضرت زینب(س) بعد جریان کربلا، هم با عبیدالله بن زیاد در کوفه و هم با یزید لعین در شام، به احتجاج پرداخت.(۱۷)
@AsnadolMasaeb
ادامه مطالب :👇
8⃣هر دو به حضرت رسول اکرم(ص) متوسل شده اند.
هنگامی که حضرت فاطمه(س) بین در و دیوار قرار گرفتند، ناله زنان فرمود :
📋«يَا أَبَتَاهْ! يَا رَسُولَ اللَّهِ(ص)! هَكَذَا كَانَ يُفْعَلُ بِحَبِيبَتِكَ وَ ابْنَتِكَ»
♦️ای پدرم! ای رسول خدا(ص)! بنگر این چنین رفتار می شود با حبیبه ات و دخترت.(۱۸)
در ظهر عاشورا وقتی حضرت زینب(س) دید دشمن برادرش را محاصره کرده و بدن صد پاره امام(ع) داخل قتلگاه افتاده، رو به مدینه کرد و با صدایی غم انگیز، ندبه کنان خطاب به رسول اکرم(ص) عرضه داشت :
📋«وامُحَمّداه، صَلّيٰ عَلَيْكَ مَليكُ السَّماء، هَذا حَسَينٌ(ع) بِالعَراءِ، مُرَمَّلٌ بالدِّماء، مُقَطَّعُ الأعضَاءِ»
♦️وامحمّداه! درود فرشتگان آسمان بر تو، اين حسين(ع) است كه عريان بر خاك افتاده و به خون آغشته شده و اعضايش از هم جدا شده است!(۱۹)
9⃣هر دو مادر شهید بودند.
حضرت فاطمه(س) مادر سه شهید بود.
۱)«حضرت محسن(ع)» و «امام حسن مجتبی(ع)» و «امام حسین(ع)»
حضرت زینب(س) نیز در کربلا در روز عاشورا، شاهد شهادت دو فرزند خویش به نامهای «محمد» و «عون» بود.(۲۰)
🔟هر دو هنگامی که مظلومیت و غریبی امام خود را دیدند، آرزوی مرگ برای خود کردند.
حضرت فاطمه(س) وقتی مظلومیت و غریبی امام علی(ع) را دید، گفت :
📋«لَیْتَنِی مِتُّ قَبْلَ هَنِیئَتِی»
♦️اى کاش قبل از این که به این حالت ذلّتِ ظاهرى بیفتم، مُرده بودم.(۲۱)
حضرت زینب(س) نیز وقتی مظلومیت و غریبی امام حسین(ع) را دید، گفت :
📋«لَيْتَ الْمَوْتَ أَعْدَمَنِي الْحَيَاةَ»
♦️ای كاش مرگ زندگى مرا از بين برده بود.(۲۲)
1️⃣1️⃣هر دو بانو غریبانه دفن شدند.
به نقل از ابن شهرآشوب، آمده است که؛ طبری نقل می کند؛
📋«إِنَّ فَاطِمَةَ(س) دُفِنَتْ لَیْلًا وَ لَمْ یَحْضُرْهَا إِلَّا الْعَبَّاسُ وَ عَلِیٌّ وَ الْمِقْدَادُ وَ الزُّبَیْرُ»
♦️حضرت فاطمه(س) شبانه دفن شد، و غیر از عبّاس و على(ع) و مقداد و زبیر كسى در تشیع جنازه آن بانو حاضر نشد.(۲۳)
حضرت زینب(س) نیز غریبانه در شام در حالی که از مدینه دور بود، دفن شد.(۲۴)
📚منابع :
۱)الکافی کلینی، ج۱، ص۴۵۸، ح۱۰
۲)بحارالأنوار مجلسی، ج۹۵، ص۱۹۶
۳)اقبال الاعمال سید بن طاووس، ج۲، ص۶۲۴
۴)مفتاح الجنان مجلسی، ص۴۱۷
۵)بحارالأنوار مجلسی، ج۴۳، ص۸
۶)مستدرک عوالم العلوم بحرانی، ج۱۱، ص۹۵۷
۷)الاحتجاج طبرسی، ج۲، ص۳۰۵
۸)علل الشرائع شیخ صدوق، ج۱، ص۱۸۲
۹)مناقب ابن شهر آشوب، ج۳، ص۳۴۱
۱۰)مستدرک عوالم العلوم بحرانی، ج۱۱، ص۹۵۴
۱۱)مستدرک عوالم العلوم بحرانی، ج۱۱، ص۹۵۵
۱۲)مناقب ابن شهر آشوب، ج۳، ص۳۳۹
۱۳)المنتظم فی التاریخ ابن جوزی، ج۵، ص۳۴۱
۱۴)بحارالانوار مجلسی، ج۲۹، ص۲۳۶
۱۵)بحارالانوار مجلسی، ج۴۵، ص۱۶۲
۱۶)دلائل الامامه طبری شیعی، ص۱۱۱
۱۷)مثیر الاحزان ابن نمای حلی، ص۹۰
۱۸)بحارالانوار مجلسی، ج۳۰، ص۲۹۴
۱۹)مناقب ابن شهر آشوب، ج۴، ص۱۱۳
۲۰)مقاتل الطالبیین ابوالفرج اصفهانی، ص۸۳
۲۱)الاحتجاج طبرسی، ج۱، ص۱۰۷
۲۲)مقتل الحسین(ع) خوارزمی، ج۱، ص۳۳۸
۲۳)مناقب ابن شهر آشوب، ج۳، ص۳۶۳
۲۴)كامل بهائی عماد الدین طبری، ج٢، ص٣٠٢
@AsnadolMasaeb
6⃣ #دو_خط_روضه
﴿السَّلاَمُ عَلَیْکِ یَا مَظلُومَةَ﴾
✅در مورد اواخر عمر شریف #حضرت_فاطمه_سلام_الله_علیها روایت شده که؛
«فَلَمَّا قُبِضَ وَ نَالَهَا مِنَ الْقَوْمِ مَا نَالَهَا لَزِمَتِ الْفِرَاشَ وَ نَحَلَ جِسْمُهَا وَ ذَابَ لَحْمُهَا وَ صَارَتْ كَالْخَيَالِ»
♦️وقتی حضرت رسول اکرم(ص) رحلت فرمودند و از طرف جماعت به حضرت فاطمه(سلام الله علیها) آسيب ها رسيد، ایشان در بستر افتاد و جسمش ضعيف گشت و گوشت بدن ایشان آب شد و به تدريج لاغر شد و مانند شبحی گرديد.(۱)
﴿وَسَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ﴾
📚منبع :
۱)بحارالأنوار مجلسی، ج۷۸، ص۲۸۲
✍ کانال #اسناد_المصائب
🆔 @AsnadolMasaeb
#شبهات
2️⃣1️⃣سخنی چند درباره کنیزان #حضرت_فاطمه_سلام_الله_علیها!
✅غالبا در روضه ها از سه بانو در تاریخ به عنوان کنیز حضرت فاطمه(سلام الله علیها) یاد می شود :
1⃣«أَسماء بنت عُمیس»
2⃣«أُمّ أَیمَن بنت ثعلبة»
3⃣«فضّة نوبیة»
✍حال صحّت این ادعا را بررسی می کنیم :👇
@AsnadolMasaeb
1️⃣«أَسماء بنت عُمیس» :
✅«أَسماء» از همان ابتدای مسلمان شدنش، حُرّه(زن آزاد) بوده و هیچگاه کنیز نبوده است.
أَسماء ابتدا همسر «جعفر بن ابی طالب(ع)»(معروف به جعفر طیّار) بود و از او سه پسر به نام های «عبدالله» و «محمد» و «عون» به دنیا آورد.
بعد از شهادت «جعفر طیار» در «جنگ موته» أَسماء در سال نهم به تزویج «ابوبکر ابن ابی قحافه»(خلیفه اول) درآمد.
پس به این ترتیب؛ هنگامی که حضرت فاطمه(سلام الله علیها) لحظات آخر عمر شریف خود را سپری می کرد، اسماء همسر ابوبکر بوده و حتی از او فرزندی به نام «محمد» به دنیا آورد.
حضرت رسول اکرم(ص) فرمودند :
📋«رَحِمَ اللّهُ الأَخَوَاتِ مِن أَهلِ الجَنَّةِ»
♦️خدا خواهران بهشتی را مورد مرحمت قرار دهد!(۱)
که منظور حضرت(ص)؛ «أَسماء دختر عمیس همسر جعفر بن ابی طالب(ع)» و «سَلْمی دختر عمیس همسر حمزه سیدالشهداء(ع)» و «میمونة دختر حارث همسر حضرت رسول اکرم(ص)» و «أُمّ الفضل دختر حارث همسر عباس بن عبدالمطلب» بود که همگی از یک مادر متولد شده بودند.
در اینجا لازم به ذکر است که؛
أَسماء در سال هفتم بعثت همراه همسرش جعفر به حبشه هجرت کرد و بعد از ده سال در سال هفتم هجری همراه دیگر مهاجران، به مدینه بازگشت.
پس اینکه برخی مداحان اسماء را که در شب ازدواج حضرت فاطمه(سلام الله علیها) به عنوان کمک کار ایشان، ذکر می کنند، اشتباه می باشد، چون اسماء در آن سال در مدینه نبوده است.
حتی«علی بن عیسی اربلی»(۶۹۲ق) در این باره می نویسد :
📋«وَ الَّتِي شَهِدَت الزِّفَافَ سَلْمَى بِنْتُ عُمَیْسٍ أُختُهَا وَ هِيَ زَوجَةُ حَمزَةِ بنِ عَبدِالمُطَّلبِ وَ كَانَت أَسْمَاءُ أَشهَرُ مِن أُختِهَا عِندَ الرُوَاةِ، فَرَأَوْا عَنهَا أَو سَهَی رَاوِِ وَاحِدٌ فَتَّبَعُوهُ»
♦️أسماء بنت عمیس در زفاف حضرت فاطمه(سلام الله علیها) حاضر نبود، ولی خواهرش سَلْمی بنت عمیس، همسر حمزه بن عبدالمطلب، حاضر بود و اسماء از آن جهت که از خواهرش سلمی مشهورتر بوده، به خاطر همین راویان ما در اثر سهو، از اسماء روایت کرده اند و دیگران نیز از آن پیروی کردند.(۲)
به هر حال؛ أَسماء کنیز حضرت فاطمه(سلام الله علیها) نبوده و از باب علاقه و ارادتی که به این خاندان داشته است، به حضرت فاطمه(س) در امور منزل کمک می کرده است و آخرین لحظه شهادت در کنار ایشان بود.
تا جایی امام علی(علیه السلام) می فرماید :
📋«أَوْصَتْ إِلَیَّ فَاطِمَةُ(س) أَنْ لَا یُغَسِّلَهَا غَیْرِی وَ سَکَبَتْ عَلَیَّ الْمَاءَ أَسْمَاءُ بِنْتُ عُمَیْسٍ»
♦️فاطمه(س) به من سفارش کرد؛ غیر از من، کسی او را غسل ندهد و اسماء بنت عمیس، آب بریزد.(۳)
تا اینکه بعد از شهادت حضرت فاطمه(سلام الله علیها) در سال ۱۱ هجری و با مرگ «ابوبکر بن ابی قحافه» در سال ۱۳ هجری، أَسماء بنت عُمیس با امام علی(علیه السلام) ازدواج کرد.
أَسماء پسرش «محمد بن ابی بکر» را نیز به خانه امام علی(ع) آورد و با فرزندان امام علی(ع) بزرگ شد و تحت تربیت و پرورش ایشان قرار گرفت و از نزدیک با شیوه زندگی و سیره اهل بیت(علیهم السلام) آشنا شد و این امر باعث شد که علاقه وافری به ایشان پیدا کند.
امام علی(ع) نیز متقابلاً محمد را دوست می داشت و او را «فرزند خود اما از صُلب ابوبکر» می خواند.(۴)
امام علی(ع) بعد از شهادت محمد، در حق او فرمود :
📋«کَانَ لِلَّهِ عَبدَاً صَالِحَاً وَ لَنَا وَلَدَاً صَالِحَاً»
♦️محمد بنده ای صالح برای خدا و فرزندی صالح برای من بود.(۵)
هنگام ازدواج امام حسین(ع) با شهربانو، محمد نیز با خواهر شهربانو ازدواج کرد.
از «محمد بن ابی بکر» پسری به نام «قاسم» به دنیا آمد و قاسم با دختر عموی خود یعنی «أسماء بنت عبدالرحمن بن ابی بکر» ازدواج کرد که حاصل ازدواج دختری به نام «فاطمه» با کنیه «أُمّ فَروه» شد، که بعدها أُمّ فَروه به تزویج امام محمد باقر(علیه السلام) درآمد و حاصل ازدواج، امام جعفر صادق(علیه السلام) شد.(۶)
حتی در منابع اهل سنت روايتی است جعلی و منسوب به امام صادق(علیه السلام) که فرمودند :
📋«وَلَدَنِى أَبُوبَكْرٍ مَرَّتَيْنِ»
♦️من دوبار از ابوبکر زاده شده ام!(۷)
از طرفی هم حضرت زینب(سلام الله علیها) همسر «عبدالله بن جعفر» عروس بزرگ همین اسماء بنت عمیس می باشد.
ابن کثیر دمشقی درگذشت اسماء را در حوادث سال ۳۸ قمری آورده است.(۸)
البته در برخی منابع نیز، درگذشت او پس از شهادت امام علی(علیه السلام) در سال ۴۰ هجری قمری ذکر شده است.(۹)
📚منابع :
۱)الخصال شیخ صدوق، ج۱، ص۳۶۵
۲)كشف الغمّة اربلی، ج۱، ص۳۶۶
۳)اُسد العابه ابن اثیر، ج۷، ص۲۲۶
۴)تنقیح المقال مامقانی، ج۲، ص۵۸
۵)مجالس المؤمنین شوشتری، ج۱، ص۲۷۸
۶)شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج۳، ص۱۹۰
۷)تهذيب الكمال جمال الدین المزی، ج۵، ص۷۵
۸)البدایة و النهایه ابن کثیر، ج۷، ص۳۱۸
۹)تقریب التهذیب ابن حجر عسقلانی، ص۷۴۳
@AsnadolMasaeb
اسناد المصائب
1️⃣«أَسماء بنت عُمیس» : ✅«أَسماء» از همان ابتدای مسلمان شدنش، حُرّه(زن آزاد) بوده و هیچگاه کنیز نبو
2⃣«أُمّ أَیمَن بنت ثعلبة» :
✅«أُمّ أَیمَن» نیز کنیز حضرت فاطمه(سلام الله علیها) نبوده است.
«بَرَکة» دختر «ثعلبة» مشهور به «أُمّ أَیمَن» کنیزی حبشی و متعلق به عبدالله بن عبدالمطلب، پدر رسول اکرم(ص) بود که سپس به رسول اکرم(ص) ارث رسید و رسول اکرم(ص) پس از ازدواج با حضرت خدیجه(س) او را آزاد کرد.
ام ایمن همچنین پس از درگذشت «حضرت آمنه(س)»[مادر رسول اکرم(ع)] در «ابواء» وظیفه مراقبت از رسول اکرم(ص) را تا ورود به مکه و پس از آن تا سنین بلوغ و رشد، بر عهده داشت.
ام ایمن پیش از اسلام در مکه با «عبید بن عمرو» ازدواج کرد و از او فرزندی به نام أیمَن به دنیا آورد که در «غزوه حنین» در سپاه اسلام بود و کشته شد.
پس از درگذشت عبید بن عمرو حضرت رسول اکرم(ص) روزی در بین اصحاب فرمود :
📋«مَنْ سَرَّهُ أَنْ يَتَزَوَّجَ امْرَأَةً مِنْ أَهْلِ الْجَنَّةِ فَلْيَتَزَوَّجْ أُمَّ أَيْمَنَ»
♦️هر کس میخواهد با زنی بهشتی ازدواج کند، ام ایمن را به عقد خود درآورد.(۱)
پس؛ ام ایمن با «زید بن حارثه»[فرزند خوانده ی حضرت رسول اکرم(ص) و یکی از فرماندهانی که در جنگ موته به شهادت رسید و تنها صحابه ای که صریحا نامش در قرآن کریم در سوره احزاب آیه ۳۷ آمده است.] ازدواج کرد و «اسامة بن زید»[فرمانده ۱۹ ساله اعزامی توسط رسول اکرم(ص) در ماجرای #حدیث_قرطاس] فرزند آن دو می باشد.
پس از رحلت پیامبر اکرم(ص) ام ایمن همچنان به خانه حضرت فاطمه(سلام الله علیها) تردّد داشت و حتی به همراه امام علی(علیه السلام) برای بازپس گرفتن فدک از ابوبکر، شهادت داد که حضرت رسول اکرم(ص) قبل از شهادتش، فدک را به فاطمه(س) بخشیده بود.
که عمر بن خطاب به ام ایمن گفت :
📋«أَنْتِ اِمْرَأَةٌ وَ لاَ نُجِيزُ شَهَادَةَ اِمْرَأَةٍ وَحْدَهَا وَ أَمَّا عَلِيٌّ(ع) فَيَجُرُّ إِلَى نَفْسِهِ»
♦️تو زنی و شهادت زن به تنهایی منجز نیست و على نیز همسر اوست! و به نفع فاطمه(س) شهادت خواهد داد.(۲)
از تاریخ دقیق درگذشت أُمّ أَیمَن در منابع به آن اشاره نشده، ولی برخی وفات او را پنج یا شش ماه پس از وفات حضرت رسول اکرم(ص) دانسته شده است.(۳)
📚منابع :
۱)الطبقات الكبرى ابن سعد، ج۸، ص۱۷۹
۲)الاحتجاج طبرسی، ج۱، ص۱۰۲
۳)أسد الغابة ابن اثیر، ج۶، ص۳۰۴
@AsnadolMasaeb
اسناد المصائب
2⃣«أُمّ أَیمَن بنت ثعلبة» : ✅«أُمّ أَیمَن» نیز کنیز حضرت فاطمه(سلام الله علیها) نبوده است. «بَرَکة»
3⃣«فضّة نوبیّة» :
✅در منابع آمده است که؛ امام على(ع) و حضرت فاطمه(س) در ابتدای ازدواجشان از رسول اکرم(ص) خواستند تا در تقسیم امور خانواده بین آن دو قضاوت کند.
📋«فَقَضَی عَلَی فَاطِمَةَ(س) بِخِدْمَةِ مَا دُونَ الْبَابِ وَ قَضَی عَلَی عَلِیٍّ(ع) بِمَا خَلْفَهُ»
♦️پس رسول اکرم(ص) کارهاى مربوط به درون خانه را براى فاطمه(س) و کارهاى بیرون خانه را براى على(ع) معین کرد.
حضرت فاطمه(س) فرمود :
📋«فَلایَعْلَمُ ما دَخَلَنى مِنَ السُّرُورِ اِلاَّ اللّه ُ بِاِکْفائى رَسُولُ الله(ص) تَحَمُّلَ اَرْقابِ الرِّجالِ»
♦️جز خدا کسى نمى داند که من چقدر از این تقسیم خوشحال شدم، زیرا از شانه به شانه شدن با مردان بیگانه نجات یافتم.(۱)
بعد از مدتها وقتی بچه ها به دنیا آمدند، کارهای منزل بر حضرت فاطمه(س) سخت شد و از آنجایی که امام علی(ع) در جنگها شرکت می کرد، پس در غنایم جنگی سهم داشت.
روزی حضرت فاطمه(س) به پیشنهاد امام علی(ع) قصد داشت از رسول اکرم(ص) کنیزی برای خانه بخواهد، اما رسول اکرم(ص) در پاسخ به درخواست ایشان، فرمود :
📋«یَا فاطِمَه(س)! ﺃُﻋَﻠِّﻤُﻜُﻤَﺎ ﻣَﺎ ﻫُﻮَ ﺧَﻴْﺮٌ ﻟَﻜُﻤَﺎ ﻣِﻦَ ﺍﻟْﺨَﺎﺩِﻡِ؟»
♦️ای فاطمه(س)! آيا بهتر نيست چيزى به شما تعليم نمايم كه از خادم براى شما بهتر باشد؟
سپس تسبیحات را آموخت و فرمود : هرگاه خواستید بخوابید، ۳۳مرتبه «سبحان الله» و ۳۳مرتبه «الحمدالله» و ۳۴مرتبه «الله اكبر» بگوييد.
سپس فاطمه(س) از آموختن این تسبیح خرسند شد و فرمود :
📋«رَضِيتُ عَن اللهِ و عَن رَسُولِه»
♦️من از خدا و رسولش راضى شدم.(۲)
بعد از اینکه رسول اکرم(ص) از دادن خادمه به حضرت فاطمه(س) امتناع کرد و براى تقويت جسم و جان فاطمه(س) تسبيح هاى معروف را به دختر خويش آموخت، طولى نكشيد كه آيه نازل شد و اين روحيه ی رسول اکرم(ص) را موجب رضايت پروردگار عالم و پاداش بزرگ الهى اعلام كرد، و در عين حال، جلب رضايت فاطمه(س) را نيز مجاز و سبب خوشنودى خداوند دانست.
📋«وَ إِمّٰا تُعْرِضَنَّ عَنْهُمُ اِبْتِغٰاءَ رَحْمَةٍ مِنْ رَبِّكَ تَرْجُوهٰا فَقُلْ لَهُمْ قَوْلاً مَيْسُورَاً»
♦️و اگر به امید رحمتى که از پروردگارت جویاى آنى، از ایشان روى مى گردانى، پس با آنان سخنى به نرم بگو.(اسراء/۲۸)
نقل شده است که؛
📋«فَلَمَّا نَزَلَت هَذِهِ الآیَةُ أَنفَذَ رَسُولُ اللهِ(ص) إِلَیهَا جَارِیَةً لِلخِدمَةِ وَ سَمَّاهَا فِضَّةً»
♦️هنگامی که این آیه نازل شد، رسول اکرم(ص) کنیزی را به استخدام و خدمتگزارى حضرت فاطمه(س) مامور كرد و او را «فضه» نامید.(۳)
حضرت علی(ع) در مورد فضه فرموده است :
📋«اَللَّهُمَّ بَارِكْ لَنَا فِی فِضَّتِنَا»
♦️خدایا برای ما، «فضه» را مایه ی برکت قرار بده.(۴)
بعد از آمدن فضه، حضرت فاطمه(س) کارهای خانه را بین خود و فضه تقسیم می کرد؛ یک روز خود و یک روز فضه کارها را انجام می داد.
روزی «سلمان فارسی» به خانه حضرت فاطمه(س) آمد و ایشان را دید که در کنار آسیاب نشسته و به آرد کردن جو برای خانواده مشغول است.
دید دست حضرت(س) مجروح شده و پینه بسته و خونش بر چوب آسیا لخته بسته است.
در همان حال فرزند کوچکش امام حسین(ع) در گوشه ای از خانه از گرسنگی در اضطراب و گریه است.
سلمان گفت : ای دختر رسول خدا(س)! دست های شما از آسیاب کردن مجروح شده است.
فضّه خادمه تان حاضر است چرا این کار را به او نمی سپارید؟
حضرت(س) فرمود :
📋«اَوْصَانِى حَبِيبِى رَسُولُ اللهِ(ص) اَنْ تَكُونَ الْخِدْمَةُ لَهَا يَوْماً وَ لِى يَوْماً فَكَانَ اَمْسِ يَوْمَ خِدْمَتِهَا وَالْيَوْمُ يَوْمُ خِدْمَتِى»
♦️حضرت رسول اکرم(ص) به من وصیت کرده است که خدمت خانه یک روز با او باشد و روز دیگر با من و امروز نوبت من است.(۵)
فضه در ماجرای بیماری حسنین(ع)، که علی(ع) و فاطمه(س) نذر کردند در صورت بهبودی آنان سه روز روزه بگیرند، با آنان همراه شد و چنین نذری کرد.(۶)
امام علی(ع) هنگام دعوت به وداع فرزندان خود با پیکر مادر، فضه را هم خطاب قرار داده و فرموده است :
📋«یا أُمَّ كُلْثُومٍ(س) یا زَینَبُ(س) یا سُكَینَةُ یا فِضَّةُ یا حَسَنُ(ع) یا حُسَینُ(ع) هَلُمُّوا تَزَوَّدُوا مِنْ أُمِّكُم»
♦️ای ام کلثوم(س)، ای زینب(س)، ای سکینه، ای فضه، ای حسن(ع)، ای حسین(ع)، بشتابید و بیایید با مادرتان وداع کنید.(۷)
فضّه بعد از شهادت حضرت فاطمه(س)، به امام علی(ع) رسید و امام علی(ع) او را پس از آزادی به همسری «ابوثعلبه حبشی» درآورد و او از خانه امام علی(ع) رفت و بیست سال بعد از شهادت فاطمه(س) زندگی کرد.(۸)
تاریخ دقیقی بعد از این جریان در مورد او در دست نیست.
📚منابع :
۱)وسائل الشیعه حرّ عاملی، ج۱۴، ص۱۲۳
۲)علل الشرائع شیخ صدوق، ج۲، ص۳۶۶
۳)مستدرک عوالم العلوم بحرانی، ج۱۱، ص۴۳۴
۴)الثاقب فی المناقب طوسی، ص۲۸۱
۵)الخرایج و الجرایح راوندی، ص۵۳۰
۶)اعلام النساء المؤمنات حسون، ص۶۹۹
۷)بحارالأنوار مجلسی، ج۴۳، ص۱۷۹
۸)الحسین(ع) و بطلة کربلاء مغنیة، ص۲۸۷
@AsnadolMasaeb
📚✍📚✍📚✍📚✍📚✍
4️⃣1️⃣ #معرفی_کتاب :📚
کتاب «دختر پیامبر(ص)» شرح وقایع حیات حضرت فاطمه(سلام الله علیها) بعد از شهادت حضرت رسول اکرم(صلوات الله علیه و آله) تا شهادت خود ایشان در دو بخش تاریخی و تطبیقی؛ اثر استاد محمدعلی جاودان✍📚👇
@AsnadolMasaeb
📚✍📚✍📚✍📚✍📚✍📚✍
🌐جهت خرید کتاب «دختر پیامبر(ص)» :👇
https://taaghche.ir/book/20735/دختر-پیامبر-ص-؛-وقایع-زندگی-حضرت-زهرا-س-بعد-از-رحلت-پیامبر-ص
@AsnadolMasaeb
🔸🔶《السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ رَسُولِ اللهِ(ص) السَّلامُ عَلَيْكِ يَا اُمَّ الاَئِمَّةِ النُجَبَاء، السَّلاَمُ عَلَيْکِ يَا فَاطِمَةَ الزَهرَاءَ(سَلامُ اللهِ عَلیهَا)》🔶🔸
✅در روایات آمده است که حضرت فاطمه(سلام الله علیها) در اواخر عمر شریفشان در دو جا تبسم و لبخند به لب داشتند.
1⃣هنگام شنیدن خبر شهادت خود از حضرت رسول اکرم(ص) :
در این باره عایشه در شرح لحظات آخر عمر رسول اکرم(ص) نقل می کند که؛
📋《دَعَا رَسُولُ اللهِ(ص) ابْنَتَهُ فاطِمَةَ(س) فَسارَّها، فَبَکَتْ، ثُمَّ سارَّها فَضَحِکَتْ، فَسَأَلْتُها عَنْ ذلِکَ》
♦️هنگامى که حضرت رسول اکرم(ص) بیمار شدند، در ساعات آخر عمر، دخترش فاطمه(سلام الله علیها) را به حضورش فراخواند و لحظاتی باهم به نجوا و صحبت محرمانه پرداختند، من از دور دیدم که فاطمه(سلام الله علیها) نخست گریه کرد و سپس خندید.
من از این کار تعجب کرده و از دختر رسول اکرم(ص) پرسیدم:
ای فاطمه(س)! با رسول خدا(ص) چه صحبتی کردید که اول گریه کردی و سپس خندیدی؟
او ابتدا از فاش کردن این موضوع خودداری کرد، ولی پس از رحلت رسول اکرم(ص) وقتی مجدد از او خواستم که آن را بگوید، گفت :
📋《أَمّا حَینَ بَکَیتُ فَإِنَّهُ أَخْبَرَنى أَنَّهُ مَیتٌ، فَبَکَیتُ، ثُمَّ أَخْبَرَنى أَنّى أَوَّلُ أَهْلِهِ لُحُوقًا بِهِ فَضَحِکْتُ》
♦️پدرم در مرحله نخست، از رحلت خود به من خبر داد و لذا گریه کردم، ولی سپس به من فرمود : اولین کسی که از خانواده ام به من ملحق می شود، تو هستی و لذا خنده نمودم.(۱)
2⃣هنگام ساخت تابوت به پیشنهاد «اسماء بنت عُمیس» :
در روایتی از «اسماء بنت عمیس» نقل شده است که بعد از شهادت حضرت رسول اکرم(ص)، حضرت فاطمه(سلام الله علیها) خطاب به اسماء فرمود :
📋《أَلَا تَرَیْنَ إِلَى مَا بَلَغْتُ؟ فَلَا تَحْمِلِینِی عَلَى سَرِیرٍ ظَاهِرٍ》
♦️آیا نمی بینی من در چه حالی هستم؟ مبادا مرا روی تختهای بگذارید که جنازه ام ظاهر باشد.
«گویا تابوتهای آن زمان همانند نردبانى بدون دیوار بوده، وجنازه را روى آن مىگذاشتند، و جنازه مشخّص مى شد و پارچه اى روى جنازه ى آنها مىانداختند و حجم جسم آنها از زیر پارچه پیدا بود، و هر کس آن ها را می دید تشخیص مى داد که آن مرده، مرد است یا زن!»
اسماء گفت :
📋《لَا لَعَمْرِی وَ لَکِنْ أَصْنَعُ نَعْشاً کَمَا رَأَیْتُ یُصْنَعُ بِالْحَبَشَةِ》
♦️نه! به جان خودم قسم! بلکه نظیر آن تابوتی را برای تو درست می کنم که در حبشه دیده بودم.
فاطمه(سلام الله علیها) فرمود :
📋《فَأَرِینِیهِ》
♦️پس نمونهی آن را به من نشان بده.
📋《فَأَرْسَلَتْ إِلَى جَرَائِدَ رَطْبَةٍ فَقُطِّعَتْ مِنَ الْأَسْوَاقِ ثُمَّ جَعَلَتْ عَلَى السَّرِیرِ نَعْشاً وَ هُوَ أَوَّلُ مَا کَانَ النَّعْشُ فَتَبَسَّمَتْ وَ مَا رُئِیَتْ مُتَبَسِّمَةً إِلَّا یَوْمَئِذِِ》
♦️اسماء افرادی رد فرستاد تا از بازار شاخه های تازهی خرما آوردند و آن تابوتی را که در حبشه دیده بود را ساخت و آن اوّلین تابوتی بود که ساخته شد.
حضرت فاطمه(سلام الله علیها) پس از دیدن آن تابوت خندان شد و هیچ وقت غیر از آن موقع خندان نشده بود.(۲)
در روایتی دیگر آمده که حضرت(سلام الله علیها) وقتی تابوت را مشاهده نمود، به اسماء فرمود :
📋《اُسْتُرِينِي سَتَرَكِ اَللَّهُ مِنَ اَلنَّارِ》
♦️حجم بدنم را بپوشان که خداوند متعال بدنت را از آتش دوزخ مستور گرداند.(۳)
{وَسَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ}
📝شعر :
ای خوش آن روزی که ما، در خانه مادر داشتیم
دیده از دیدار رخشارش، منور داشتیم
هر کسی جسم عزیزش روز بر دارد، ولی
ما که جسم مادر خود را به شب برداشتیم
کاش آن روزی که مادر گفت: پهلویم شکست!
ما دم در، حق حفظ جان مادر داشتیم
کاش آن روزی که تنها مادر ما را زدند
ما یکی را در میان کوچه، یاور داشتیم
کاش محسن را نمیکشتند، تا ما غنچه یی
یادگار از آن گل رعنای پرپر داشتیم
کاش آن ساعت که دانستیم بی مادر شدیم
جای آغوشش به خاک تیره، بستر داشتیم
این در و دیوار میگرید به حال ما، که ما
مادری بشکسته پهلو پشت این در داشتیم
مادر ما، رفت از دنیا در آن حالی که ما
گریه بر حالش سر قبر پیمبر داشتیم
👤سازگار
📚منابع :
۱)امالی شیخ طوسی، ص۴۰۰
۲)کشف الغمّه اربلی، ج۱، ص۵۰۳
۳)تهذیب الاحکام طوسی، ج۱، ص۴۶۹
@AsnadolMasaeb