eitaa logo
اسناد المصائب
3هزار دنبال‌کننده
941 عکس
299 ویدیو
42 فایل
﴾﷽﴿ 🕌امام رضا(علیه السلام) : «مَنْ تَذَكَّرَ مُصَابَنَا كَانَ مَعَنَا فِی دَرَجَتِنَا يَوْمَ القِيَامَةِ» 📚أمالی شیخ صدوق، ص۷۳ ✍ارائه ی مصائب و مراثی اهل بیت(علیهم السلام) @hosseinifazel نشر و کپی بدون ذکر منبع🚫 📚کانال تاریخ اسلام : @TarikhEslam
مشاهده در ایتا
دانلود
7⃣3⃣روز بیست و نهم ذی الحجه سال شصت هجری قمری، کاروان به منزل «قطقطانیه» رسیدند!👇 ✅در این روز حضرت اباعبدالله الحسین(ع) با اصحابشان به همراه لشکر حرّ بن یزید ریاحی به منزل «قطقطانیه» رسیدند. قطقطانیه محلّى نزدیک کوفه بود که یکى از منزلگاههاى میان راه قادسیّه به طرف شام بوده که شهر امنیتی و استراتژی محسوب می شده است. بنابر روایت امام صادق(ع) که فرمودند : هنگامی که امام حسین(ع) در قطقطانیه فرد آمدند، چشم حضرت(ع) به خیمه ای بنا شده افتاد، و پرسید : این خیمه از آن کیست؟ عرض کردند : از آن عبیدالله بن حرّ جعفی است.(۱) و گفته شده که در قصر مقاتل عبیدالله بن حرّ جعفی با امام(ع) ملاقات داشته است.(۲) پیش از ورود امام حسین(ع) به کربلا، منطقۀ میان قادسیّه و قطقطانیّه پر از نیروهاى گشت و شناسایى ابن زیاد بود، تا رفت و آمدها را کنترل کنند. و منطقه قُطقَطانیه دو راهی یا چند راهی بوده است که کاروان‌ها پس از رسیدن به آنجا راه خود را انتخاب می‌کردند.(۳) 📚منابع : ۱)امالی شیخ صدوق، ص۱۵۰ ۲)الارشاد شیخ مفید، ج۲، ص۸۱ ۳)روضة الواعظین ابن فتال، ج۱، ص۱۷۱ @AsnadolMasaeb
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌙عرض تسلیت و تعزیت به مناسبت حلول ماه محرّم الحرام، فرا رسیدن ماه تاسوعا و عاشورای حسینی(علیه السلام) 🕌﴿حَیِّ عَلَی العَزَاءِ، حَیِّ عَلَی البُکَاءِ، فِی مَاتَمِ الحُسَینِ(ع)، مَظلُومِ کَربَلاء!﴾ @AsnadolMasaeb
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
می فرماید : 📋«اِنَّ اَبِي اِذَا دَخَلَ شَهْرُ الْمُحَرَّمِ لا يُرَي ضَاحِکَاً وَ کَانَتِ الْکِاَّبَةُ تَغْلِبُ عَلَيْهِ حَتَّي يَمْضِيَ مِنْهُ عَشْرَةُ اَيَّامٍ، فَاِذَا کَانَ الْيَوْمُ العْاشِرُ کَانَ ذَلِکَ الْيَوْمُ يَوْمَ مُصِيبَتِهِ وَ حُزْنِهِ وَ بُکَائِهِ وَ یَقُولُ : هُوَ الْيَوْمُ الّذِّی قُتِلَ فِیهِ الحُسَینِ(ع)» ♦️هرگاه ماه محرّم فرا می رسيد، پدرم ديگر خندان ديده نمی شد و غم و افسردگی بر او غلبه می يافت، تا آن که ده روز از محرّم مي گذشت، روز دهم محرّم که فرا می رسد، آن روز، روز مصيبت و اندوه و گريه پدرم بود و می فرمود : این روز، روز مصیبت شهادت امام حسین(ع) است.(۱) 📚منبع : ۱)امالی شیخ صدوق، ص۱۱۱ @AsnadolMasaeb
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✅ریان بن شبیب می گوید : در روز اول محرم خدمت رسیدم و ایشان فرمود : 📋«إِنَّ اَلْمُحَرَّمَ شَهْرٌ كَانَ أَهْلُ اَلْجَاهِلِيَّةِ يُحَرِّمُونَ فِيهِ اَلْقِتَالَ فَاسْتُحِلَّتْ فِيهِ دِمَاؤُنَا وَ هُتِكَتْ فِيهِ حُرْمَتُنَا وَ سُبِيَ فِيهِ ذَرَارِيُّنَا وَ نِسَاؤُنَا وَ أُضْرِمَتِ اَلنِّيرَانُ فِي مَضَارِبِنَا وَ اُنْتُهِبَ مَا فِيهَا مِنْ ثِقْلِنَا وَ لَمْ تُرْعَ لِرَسُولِ اَللَّهِ حُرْمَةٌ فِي أَمْرِنَا» ♦️محرم ماهى بود كه اهل جاهليت نبرد را در آن حرام مى‌دانستندو خون ما را در آن حلال شمردند وحرمت ما را هتك كردند و ذرارى و زنان ما را اسير كردند وآتش به خيمه‌هاى ما زدند وآنچه درآن بود، چپاول كردند و در امر ما رعايتى از رسول خدا(ص) نكردند. 📋«إِنَّ يَوْمَ اَلْحُسَيْنِ(ع) أَقْرَحَ جُفُونَنَا وَ أَسْبَلَ دُمُوعَنَا وَ أَذَلَّ عَزِيزَنَا بِأَرْضِ كَرْبٍ وَ بَلاَءٍ وَ أَوْرَثَتْنَا اَلْكَرْبَ وَ اَلْبَلاَءَ» ♦️روز شهادت حسين(ع) چشم ما را زخم كرد و اشك ما را روان ساخت و عزيز ما را در زمين كربلا خوار كرد و گرفتارى وبلا به ما دچار ساخت.(۱) 📚منبع : ۱)اقبال الاعمال ابن طاووس، ج۲، ص۵۴۴ @AsnadolMasaeb
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏴♦️🏴♦️🏴♦️🏴♦️🏴♦️ ✍ 5️⃣5️⃣1️⃣ 👤 @AsnadolMasaeb
🔸🔶《اَلسَّلٰامُ عَلَیْکَ یَابنَ رَسُولِ اللهِ یَا اَبٰا عَبْدِاللهِ الحُسَین(علیه السلام)》🔶🔸 ✅طبق روايات فراوان، اهل بیت(علیهم السلام) در مصیبت امام حسین(علیه السلام) گریسته اند. از جمله؛ 1⃣گريه (صلّی الله علیه و آله) : نقل شده است که روزی حضرت رسول اکرم(ص) امام حسین(ع) را در دامان خود نشانده بود که در این هنگام، جبرائیل بر رسول اکرم(ص) نازل شد و عرضه داشت : 📋《یَا مُحَمَّد(ص)! اِنَّ اُمَّتَکَ تَقتُلُ اِبنَکَ هَذَا مِن بَعدِکَ!》 ♦️اى محمد(ص)! همانا امت تو فرزندت حسین(ع) را شهید خواهند کرد. 📋《فَأَومَأُ بِیَدِهِ اِلَى الحُسَینِ(ع) فَبَکَى رَسُولُ اللهِ(ص) وَ وَضَعَهُ اِلَى صَدرِهِ》 ♦️پس جبرائیل به حسین(ع) اشاره کرد و آنگاه رسول خدا(ص) گریست، سپس حسین(ع) را در آغوش گرفت و او را به سینه چسبانید.(۱) 2⃣گريه : نقل شده است که؛ امیرمؤمنان علی(ع) هنگامی که به صِفّین می رفت، در کربلا فرود آمد و به ابن عبّاس فرمود : 📋《أَ تَدرِی مَا هَذِهِ البُقعَهُ؟》 ♦️می دانی این مکان کجاست؟ ابن عبّاس گفت : نه! امام(ع) فرمود : 📋《لَو عَرَفتَها لَبَکَیتَ بُکَائِی! ثُمَّ بَکَی بُکَاءً شَدِیدَاً! ثُمَّ قالَ : مَا لِی وَ لِآلِ أبِی سُفیَانَ؟! ثُمَّ التَفَتَ إلَی الحُسَینِ(ع) وَ قَالَ : صَبرَاً یَا بُنَیَّ! فَقَد لَقِیَ أبُوکَ مِنهُم مِثلَ الَّذی تَلقَی بَعدَهُ!》 ♦️اگر این مکان را می شناختی، همچون من می گریستی! و آن گاه، گریه شدیدی کرد و افزود : من با آل ابوسفیان، چه کار دارم؟! آن گاه امیر مؤمنان(ع) به امام حسین(ع) رو کرد و فرمود : شکیبا باش! پسر عزیزم! پدرت هم از آنان، همانند آنچه تو پس از او خواهی دید، می بیند.(۲) 3⃣گريه : در نقلی آمده است که؛ 📋《لَمَّا أَخْبَرَ اَلنَّبِيُّ(ص) اِبْنَتَهُ فَاطِمَةَ(س) بِقَتْلِ وَلَدِهَا اَلْحُسَيْنِ(ع) وَ مَا يَجْرِي عَلَيْهِ مِنَ اَلْمِحَنِ》 ♦️هنگامی که رسول خدا(ص) خبر شهادت امام حسین(ع) را به دختر گرامیش حضرت فاطمه(س) داد، و محنت های پیش روی را برای او شرح نمود. 📋《بَکَتْ فَاطِمَةُ(س) بُکَاءً شَدِیداً》 ♦️آن حضرت(س) به شدت گریست و عرضه داشت : 📋《یَا أَبَهْ! مَتَى یَکُونُ ذَلِکَ؟》 ♦️پدر جان! یک چنین مصائبى در چه موقعی رخ می‌‌دهد؟ حضرت رسول(ص) فرمود : 📋《فِی زَمَانٍ خَالٍ مِنِّی وَ مِنْکِ وَ مِنْ عَلِیٍّ(ع)》 ♦️زمانى که من و تو و على(ع) در دنیا نباشیم. 📋《فَاشتَدَّ بُکاؤُهَا》 ♦️سپس گریه های حضرت(س) شدت یافت. اشک در چشمان فاطمه نقش بست و ناله کنان فرمود: 📋《یَا أَبَهْ! فَمَنْ یَبْکِی عَلَیْهِ؟ وَ مَنْ یَلْتَزِمُ بِإِقَامَةِ الْعَزَاءِ لَهُ؟》 ♦️پدر جان! پس چه کسی برای حسینم گریه می کند؟ و مجلس عزاء و مصیبتِ او را بر پا می کند؟ حضرت رسول اکرم(ص) فرمودند: 📋《إِنَّ نِسَاءَ أُمَّتِی یَبْکُونَ عَلَى نِسَاءِ أَهْلِ بَیْتِی وَ رِجَالَهُمْ یَبْکُونَ عَلَى رِجَالِ أَهْلِ بَیْتِی وَ یُجَدِّدُونَ الْعَزَاءَ جِیلًا بَعْدَ جِیلٍ فِی کُلِّ سَنَةٍ فَإِذَا کَانَ الْقِیَامَةُ تَشْفَعِینَ أَنْتِ لِلنِّسَاءِ وَ أَنَا أَشْفَعُ لِلرِّجَالِ》 ♦️فاطمه(ع) جان! مردان و زنان امت من بر مردان و زنان اهل بیتم گریه خواهند کرد، همه ساله هر گروهى پس از دیگرى عزادارى را تجدید می‌‌نمایند. هنگامى که روز قیامت فرا رسد من و تو مردان و زنان امت را شفاعت خواهیم کرد.(۳) 4⃣گريه : پس از مسموم شدن امام حسن مجتبی(ع) در لحظات آخر عمر شریفان، امام حسین(ع) به نزد برادرش آمد. امام حسین(ع) وقتی چشمش به امام حسن(ع) افتاد گریه کرد. امام حسن(ع) از برادرش علت گریه کردن را جویا شد. امام حسین(ع) فرمود : 📋《أَبْكِي لِمَا يُصْنَعُ بِكَ》 ♦️گریه ام برای رفتار بدی است که با تو می شود. امام حسن(ع) فرمود : 📋《إِنَّ الَّذِي يُؤْتَى إِلَيَّ سَمٌّ يُدَسُّ إِلَيَّ فَأُقْتَلُ بِهِ وَ لَكِنْ لَا يَوْمَ كَيَوْمِكَ يَا أَبَا عَبْدِالله(ع)!》 ♦️ظلم و ستمی که بر من می شود همین زهری است که به من داده می شود و به سبب آن به قتل می رسم، ولی بدان که هیچ روز و سرنوشتی مانند روز و سرنوشت تو نمی باشد ای ابا عبدالله! 📋《يَزْدَلِفُ إِلَيْكَ ثَلَاثُونَ أَلْفَ رَجُلٍ يَدَّعُونَ أَنَّهُمْ مِنْ أُمَّةِ جَدِّنَا مُحَمَّد(ص) وَ يَنْتَحِلُونَ دِينَ الْإِسْلَامِ فَيَجْتَمِعُونَ عَلَى قَتْلِكَ وَ سَفْكِ دَمِكَ وَ انْتِهَاكِ حُرْمَتِكَ وَ سَبْيِ ذَرَارِيِّكَ وَ نِسَائِكَ وَ انْتِهَابِ ثَقَلِكَ فَعِنْدَهَا تَحِلُّ بِبَنِي أُمَيَّةَ اللَّعْنَةُ وَ تُمْطِرُ السَّمَاءُ رَمَاداً وَ دَماً وَ يَبْكِي عَلَيْكَ كُلُّ شَيْ‏ءٍ حَتَّى الْوُحُوشُ فِي الْفَلَوَاتِ وَ الْحِيتَانُ فِي الْبِحَارِ》 @AsnadolMasaeb ادامه مطالب :👇
♦️زیرا روزی بر تو خواهد آمد که سی هزار نفر از مردمی که خود را مسلمان می دانند و مدعی هستند که از امت جد ما محمد(ص) می باشند، تو را محاصره می نمایند، و برای کشتن تو و جسارت به اهل بیت تو و اسارت خاندان تو و غارت اموال آنها اقدام می نمایند، در این هنگام است که خداوند لعن خود را بر خاندان امیه فرو فرستد واز آسمان خون و خاکستر فرو ریزد و همه مخلوقات حتی حیوانات درنده در بیابان ها و ماهیان در دریاها بر مصیبت تو گریه کنند. سپس حضرت(ع) گریست.(۴) 5⃣گریه : در روز عاشورا بعد از شهادت امام حسین(ع)، زینب(س) ندبه کنان از خیمه بیرون آمد. راوی می گوید : 📋《فَوَ اللَّهِ لَا أَنْسَى زَيْنَبَ بِنْتَ عَلِيٍّ(ع) تَنْدُبُ الْحُسَيْنَ(ع) وَ تُنَادِي بِصَوْتٍ حَزِينٍ وَ قَلْبٍ كَئِيبٍ : يَا مُحَمَّدَاهْ! بَنَاتُكَ سَبَايَا وَ ذُرِّيَّتُكَ مَقْتَلَةً تَسْفِي عَلَيْهِمْ رِيحُ الصَّبَا وَ هَذَا حُسَيْنٌ(ع) مَجْزُوزُ الرَّأْسِ مِنَ الْقَفَا مَسْلُوبُ الْعِمَامَةِ وَ الرِّدَاءِ》 ♦️سوگند به خدا که زينب(س) دختر على(ع) را فراموش نمی‏ كنم كه با آهى جانكاه براى حسين(ع) می‏ گريست و با صداى اندوهبار، و قلبى پر درد صدا مى‏ زد : فرياد اى محمّد! دخترانت را اسير كرده ‏اند، فرزندانت كشته شده‏ اند و باد صبا بر بدنشان مى ‏وزد، اين حسين(ع) تو است كه سرش را از پشت گردنش جدا نموده ‏اند، عمامه و لباسش را به يغما برده‏ اند. راوی می گوید : سوگند به خدا که همه حاضران از دشمن و دوست با ديدن حال زينب(س) می گريستند.(۵) 6⃣گریه : امام صادق(ع) می فرماید : 📋《الْبَكَّاءُونَ خَمْسَة : آدَمُ(ع)، و يَعقُوبُ(ع)، و يُوسفُ(ع) و فاطِمَةُ(س) بنت مُحَمّد(ص) و علىُّ بنُ الحُسَين(ع)! فَبَكَى عَلَىُّ بنُ الْحُسَيْنِ(ع) عِشْرِينَ سَنَةً أَوْ أَرْبَعِينَ سَنَةً ، مَا وُضِعَ بَيْنَ يَدَيْهِ طَعَامٌ إِلَّا بَكَى!》 ♦️گريه كنندگان عالم پنج نفرند : آدم(ع) و يعقوب(ع) و يوسف(ع) و فاطمه زهرا(س) وامام سجاد(ع)! حضرت صادق(ع) درباره علت گريه امام سجاد(ع) فرمود : حضرت على بن الحسين(ع) مدت بيست يا چهل سال بر حضرت حسين(ع) گريست. هيچ غذايى در مقابل آن حضرت(ع) نمى ‏گذاشتند مگر اينكه گريان مى‏ شد. كار آن حضرت(ع) به جايى رسيد كه يكى از غلامانش به وى گفت : اى پسر رسول خدا(ص)! فداى تو شوم، من مى‏ ترسم تو خود را (به واسطه كثرت گريه) هلاك نمايى!  امام(ع) می فرمود : 📋《إِنِّي لَمْ أَذْكُرْ مَصْرَعَ بَنِي فَاطِمَةَ(س) إِلَّا خَنَقَتْنِي لِذَلِكَ عَبْرَةٌ!》 ♦️من چيزهايى را مى‏ دانم كه شما نمى ‏دانيد. من يادآور قتلگاه فرزندان فاطمه(س) نمى‏ شوم مگر اينكه گريه راه گلويم را مسدود مى‏ كند.(۶) 7⃣گریه : نقل شده است که؛ کمیت اسدی خدمت امام باقر(ع) رسید و با درخواست ایشان، ابیاتی را در مصیبت امام حسین(ع) خواند : 📋《وَ بَکَی اَبُوجَعفَرِِ(ع) ثُمَّ قَالَ : يَا كُمَيْتُ! لَوْ كَانَ عِنْدَنَا مَالٌ لَأَعْطَيْنَاكَ مِنْهُ، وَ لَكِنْ لَكَ مَا قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ(ص) لِحَسَّانَ بْنِ ثَابِتٍ : لَنْ يَزَالَ مَعَكَ رُوحُ اَلْقُدُسِ مَا ذَبَبْتَ عَنَّا اَهلَ البَیتِ(ع)》 ♦️در این هنگام، امام باقر(ع) گریستند و فرمودند : ای کمیت! اگر ما مالى مى‏ داشتيم به تو مى‏ داديم، ولى از آن توست آنچه پيامبر(ص) درباره «حسّان بن ثابت» فرمود : مادامى كه از ما دفاع مى‏ كنى پيوسته روح القدس با توست.(۷) 8⃣گریه : عبدالله بن سنان می گوید : در روز عاشورا خدمت امام صادق(ع) رسیدم. 📋《فَاَلْفَیْتُهُ کَاسِفَ اللَّوْنِ، ظَاهِرَ الْحُزْنِ، وَ دُمُوعُهُ تَنْحَدِرُ مِنْ عَیْنَیْهِ کَاللُّؤْلُؤِ الْمُتَسَاقِطِ》 ♦️دیدم که رنگش تغییر نموده و اشک‌ هایش همانند دانه‌های مروارید از چشمان او فرو می‌ریزد. پس به ایشان عرض کردم : 📋《یَابْنَ رَسُولِ اللَّهِ(ص)! مِمَّ بُکَاؤُکَ؟ لَا اَبْکَی اللَّهُ عَیْنَیْکَ!》 ♦️ای فرزند رسول خدا(ص)! برای چه گریانی؟ خدا چشمان تو را گریان نکند! حضرت(ص) فرمودند : 📋《اَ وَ فِی غَفْلَةٍ اَنْتَ! اَمَا عَلِمْتَ اَنَّ الْحُسَیْنَ بْنَ عَلِیٍّ(ع) قُتِلَ فِی مِثْلِ هَذَا الْیَوْمِ؟》 ♦️مگر تو غافلی؟ آیا نمی‌دانی که حسین بن علی(ع) در چنین روزی به شهادت رسیده است؟ 📋《وَ بَکَی اَبُو عَبْدِ اللَّهِ(ع) حَتَّی اخْضَلَّتْ لِحْیَتُهُ بِدُمُوعِهِ》 ♦️سپس امام جعفر صادق(ع) به‌ اندازه‌ای گریست، که محاسن شریفش به وسیله اشک‌هایش تر شد.(۸) 9⃣گریه : امام رضا(ع) می فرماید : 📋《اِنَّ اَبي اِذا دَخَلَ شَهْرُ الْمُحَرَّمِ لا يُري ضاحِکاً وَ کانَتِ الْکِاَّبَةُ تَغْلِبُ عَلَيْهِ حَتّي يَمْضِيَ مِنْهُ عَشْرَةُ اَيّامٍ، فَاِذا کانَ الْيَوْمُ العْاشِرُ کانَ ذلِکَ الْيَوْمُ يَوْمَ مُصيبَتِهِ وَ حُزْنِهِ وَ بُکائِهِ》 @asnadolMasaeb ادامه مطالب :👇
♦️هرگاه ماه محرّم فرا مي رسيد، پدرم حضرت موسی بن جعفر(ع) ديگر خندان ديده نمی شد و غم و افسردگی بر او غلبه می يافت، تا آن که ده روز از محرّم می گذشت، روز دهم محرّم که مي شد، آن روز، روز مصيبت و اندوه و گريه پدرم بود.(۹) 🔟گریه : از ابی بکار نقل شده است که؛ 📋《أَخَذْتُ مِنَ التُّرْبَةِ الَّتِی عِنْدَ رَأْسِ قَبْرِ الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیٍّ(ع) فَإِنَّهَا طِینَةٌ حَمْرَاءُ! فَدَخَلْتُ عَلَی الرِّضَا(ع) فَعَرَضْتُهَا عَلَیْهِ فَأَخَذَهَا فِی کَفِّهِ ثُمَّ شَمَّهَا ثُمَّ بَکَی حَتَّی جَرَتْ دُمُوعُهُ ثُمَّ قَالَ : هَذِهِ تُرْبَةُ جَدِّی》 ♦️از تربتی که بالای سر قبر حضرت حسین بن علی(ع) بود مقداری برداشتم، این تربت سرخ رنگ بود، پس بر حضرت رضا(ع) وارد شده و آن را به حضرت(ع) عرضه داشتم. آن حضرت(ع) تربت را در کف دستشان نهاده و بوئیدند، سپس چنان گریستند که اشک های مبارک شان جاری شد، سپس فرمودند : این تربت جدّم می باشد.(۱۰) 1⃣1⃣گریه : در زیارت ناحیه مقدسه از زبان امام زمان(عج) که ایشان در حق جدّ مظلومشان می فرماید : 📋《فَلاَندُبَنَّکَ صَباحَاً وَ مَساءً وَ لَاَبکَينَّ عَلَيکَ بَدَلَ الدُمُوعِ دَمَاً》 ♦️هر صبح و شام بر تو گريه و شيون مى كنم و در مصيبت تو به جاى اشك، خون مى گريم.(۱۱) {وَسَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ} 📝شعر : باز اين چه شورش است که در خلق عالم است باز اين چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است باز اين چه رستخيز عظيم است کز زمين بي نفخ صور خاسته تا عرش اعظم است اين صبح تيره باز دميد از کجا کزو کار جهان و خلق جهان جمله درهم است گويا طلوع ميکند از مغرب آفتاب کاشوب در تمامي ذرات عالم است گر خوانمش قيامت دنيا بعيد نيست اين رستخيز عام که نامش محرم است در بارگاه قدس که جاي ملال نيست سرهاي قدسيان همه بر زانوي غم است جن و ملک بر آدميان نوحه مي کنند گويا عزاي اشرف اولاد آدم است 👤محتشم کاشانی 📚منابع : ۱)مستدرک على الصحیحین حاکم نیشابوری، ج۳، ص۱۷۶ ۲)مقتل الحسین(ع) خوارزمی، ج۱، ص۱۶۲ ۳)بحارالانوار مجلسی، ج۴۴، ص۲۹۳ ۴)امالی شیخ صدوق، ص۱۱۶ ۵)اللهوف سید بن طاووس، ص۱۳۴ ۶)امالی شیخ صدوق، ص۲۰۴ ۷)مروج الذهب مسعودی، ج۳، ص۲۴۲ ۸)المزار الکبیر ابن مشهدی، ص۴۷۳ ۹)امالی شیخ صدوق، ص۱۱۱ ۱۰)کامل الزیارات ابن قولویه قمی، ص۴۷۴ ۱۱)المزار الکبیر ابن مشهدی، ص۵۰۱ @AsnadolMasaeb
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴🕌🏴🕌🏴🕌🏴🕌🏴🕌 🚩 «اَلسَّلَامُ عَلَيْكَ يَا أَبَا عَبْدِاللهِ(ع) وَ عَلَى الأَرْواحِ الَّتِي حَلَّتْ بِفِنائِكَ عَلَيْكَ مِنّي سَلامُ اللهِ أَبَداً مَا بَقيتُ وَ بَقِيَ اللَّيْلُ وَالنَّهارُ وَ لا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّي لِزِيارَتِكُمْ اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ(ع) وَ عَلى عَلِيِّ(ع) بْنِ الْحُسَيْنِ(ع) وَ عَلى أَوْلادِ الْحُسَيْنِ(ع) وَ عَلى أَصْحابِ الْحُسَيْنِ(ع)» «این دل تنگم، عقده ها دارد، گوییا میل کربلا دارد..» @AsnadolMasaeb
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
8⃣3⃣روز یکم ماه محرم الحرام سال ۶۱ هجری قمری کاروان پس از منزل (عذیب هجانات) به منزلگاه (قصر بنی مُقاتل) از منزلگاه های نزدیک کوفه رسید! @AsnadolMasaeb
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
9⃣3⃣ خود به خیمه عبیدالله بن حُرّ جُعفی می رود :👇 @AsnadolMasaeb
✅هنگامى که امام حسین(ع) با سپاه اندک خویش به «قصر بنى مقاتل» رسید در آنجا خیمه اى توجّه اش را جلب کرد. حضرت(ع) پرسید : این خیمه کیست؟ گفتند : عبیدالله بن حرّ جعفى! امام(ع) حجّاج بن مسروق جعفى را به نزد او فرستاد. حجّاج به خیمه عبیدالله بن حرّ آمد، سلام کرد و گفت : اى پسر حرّ! به خداسوگند! اگر شایسته آن باشى که بپذیرى خداوند به تو کرامتى عظیم هدیه کرده است. گفت : کدام کرامت؟ حجّاج پاسخ داد : این حسین بن على(ع) است، که تو را به یارى خویش فرا مى خواند. پس اگر در رکاب آن حضرت(ع) با دشمنانش نبرد کنى، پاداش بزرگى نصیب تو خواهد شد و اگر کشته شوى، به فیض شهادت نایل گردى. عبیدالله بن حرّ گفت : 📋《وَاللهِ مَا خَرَجَتُ مِن الكُوفَةِ إلَّا مُخَافَةً أَن يُدخِلَهَا الحُسَينِ بنِ عَلِي(ع) وَ أنَا فِيهَا، فَلَا أَنصرُهُ لِأَنَّهُ لَيسَ لَهُ فِي الكُوفَةِ شِيعَةُ وَ لَا أَنصَارُ إِلَّا وَ قَد مَالُوا إلَى الدُّنيَا إِلَّا مَن عَصَمَ اللهَ مِنهُم، فَاَرجِع إِلَيهِ وَ خَبِّرهُ بِذَاكَ》 ♦️به خدا قسم! من از کوفه بیرون نیامدم مگر آن که بیم داشتم حسین بن على(ع) به کوفه قدم گذارد و من آنجا باشم و یارى اش نکنم. در کوفه هیچ یاورى نمانده مگر آن که به دنیا رو کرده است، خدمت امام(ع) برگرد و این مطلب را به عرضشان برسان! حجّاج نزد امام(ع) آمد و ماجرا را به عرض امام(ع) رساند. امام(ع) برخاست و با تنى چند از یاران خود به نزد عبیدالله بن حرّ آمد. عبیدالله از امام(ع) استقبال گرمى به عمل آورد و امام(ع) نشست و پس از حمد و ثناى الهى فرمود : اى پسر حرّ! همشهریان تو این نامه ها را برایم نوشتند و خبر دادند که همگى بر یارى من متّفق اند و در کنار من ایستاده و با دشمنانم پیکار خواهند کرد و از من خواستند که نزدشان بروم و من نیز آمدم. ولى گمان نمى کنم که آنان بر عهدشان پایدار بمانند، زیرا آنان بر کشتن پسر عمویم مسلم بن عقیل و یارانش با دشمنان همکارى کردند، و همگى با پسر مرجانه، عبیدالله بن زیاد که از من مى خواست با یزید بیعت کنم، همراه شده اند. و تو اى پسر حرّ! بدان! به یقین خداوند در برابر کارهایى که انجام داده اى و گناهانى که در ایّام گذشته مرتکب شده اى، از تو بازخواست خواهد کرد، و من در این لحظه از تو مى خواهم که با آب توبه گناهانت را شستشو دهى و تو را به یارى خاندان اهلبیت(ع) فرا مى خوانم. اگر حقّمان را به ما دادند خدا را بر آن شکر کرده و مى پذیریم و اگر آن را از ما بازداشتند و به ظلم و ستم بر ما چیره شدند، تو در طلب حق، از یاوران من خواهى بود و در هر دو صورت زیانى نخواهى دید. عبیدالله بن حرّ عرض کرد : تو را به خدا سوگند که این خواهش را از من مکن. من هر چه بتوانم از کمک هاى مالى از تو دریغ نخواهم کرد. این اسب را از من بپذیر که در پى کسى با آن روان نشدم مگر آن که بر او دست یافتم و با آن از مهلکه اى نگریختم جز آن که نجات یافتم و این شمشیر را تقدیم تو مى کنم که به هر چه فرود آوردم آن را برید. امام(ع) فرمود : 📋《یَابْنَ الْحُرِّ! ما جِیْناکَ لِفَرَسِکَ وَ سَیْفِکَ، اِنَّما اَتَیْناکَ لِنَسْاَلَکَ النُّصْرَهَ، فَاِنْ کُنْتَ قَدْ بَخِلْتَ عَلَیْنا بِنَفْسِکَ فَلا حاجَهَ لَنا فِی شَىْء مِنْ مالِکَ!》 ♦️اى فرزند حرّ! ما به قصد اسب و شمشیرت نیامدیم، ما آمدیم تا از تو یارى بطلبیم. اگر از تقدیم جانت در راه ما دریغ مى ورزى، هیچ نیازى به مالت نداریم. سپس فرمود : من از رسول خدا(ص) شنیدم که مى فرمود: 📋《مَنْ سَمِعَ داعِیَهَ اَهْلِ بَیْتی، وَ لَمْ یَنْصُرْهُمْ عَلى حَقِّهِمْ اِلاَّ اَکَبَّهُ اللهُ عَلى وَجْهِهِ فِى النّارِ》 ♦️هر کس فریاد استغاثه اهل بیت مرا بشنود و به یاریشان نشتابد، خداوند متعال وى را به رو در آتش دوزخ اندازد. آنگاه امام حسین(ع) برخاست و این آیه را تلاوت کرد : 📋《مَا كُنْتُ مُتَّخِذَ الْمُضِلِّينَ عَضُدَاً》 ♦️من هرگز گمراه کنندگان را کمک کار خود بر نمی گزينم.(کهف ۵۱) سرانجام امام حسین(ع) به نزد یاران خویش بازگشت.(۱)(۲) 📚منابع : ۱)الفتوح ابن اعثم، ج۵، ص۷۳ ۲)الإرشاد شيخ مفید، ج۲، ص۸۱ @AsnadolMasaeb
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
👤ندامت و پشیمانی عبیدالله بن حُرّ جُعفی از عدم پیوستن به بعد از شهادت ایشان!👇 @AsnadolMasaeb
✅ابو حنیفه دینوری(متوفی سال ۲۸۲ ه.قمری) می ‌نویسد : عبیدالله بن حرّ بعد از شهادت امام حسین(علیه‌ السّلام) از اینکه امام(ع) را یاری نکرده بود، در قالب اشعاری چنین اظهار پشیمانی کرد : 📋《أَرَاهَا حَسرَةً مَا دُمتُ حَيَّاً تَرَدَّدُ بَينَ صَدرِي وَ التَّراقِي حُسَينٌ حِينَ يَطلُبُ بَذلَ نَصرِي عَلَى أهلِ العَدَاوةِ والشِقَاقِ فَلَو وَاسيتُهُ يَومَاً بِنَفسِي لَنِلتُ كَرَامَةً يَومَ التَلاقِي مَع ابنِ مُحَمَّدٍ تَفدِيهِ نَفسِي فَوَدَّعَ ثُمَّ وَلَّى بِانطِلاقِ غَدَاةََ يَقولُ لِي بِالقَصرِ قَولاً أ تَترُكُنا وتَعزِم بالفِراقِ فَلَو فَلَقَ التَلَهُّبُ قَلبَ حَيٍّ لَهَمَّ القَلبُ مِنِّي بِانفِلاقِ فَقَد فَازَ الذِّي نَصَرَ الحُسَينَ وَ خَابَ الأَخسَرونَ ذَوُو النِفَاقِ》 ♦️تا زمانی که زنده‌ام، ندامتی را در خود احساس می‌کنم که از سینه تا گلویم را فرا گرفته است. زمانی که حسین(ع) از من در برابر دشمنان و تفرقه اندازان طلب یاری کرد. اگر من جانم را تقدیم او می‌کردم، روز دیدار حق، با پسر محمد که جان فدای او باد، به کرامت نایل می‌شدم. (اما من دعوت او را اجابت نکردم و او) با من وداع کرد و سپس به سرعت رهسپار مقصدش شد. آن روز حسین در قصر (بنی مقاتل) به من می‌گفت : آیا مرا رها می‌کنی و از ما جدا می‌شوی؟ اگر دریغ و افسوس قلب شخص زنده‌ای را بشکافد، قلب من میخواست خود (از این حسرت) شکافته شود. به راستی آنان که حسین(ع) را یاری کردند، رستگار شدند و منافقان زیان دیدند.(۱) 📚منبع : ۱)الاخبار الطوال دینوری، ص۲۶۲ @AsnadolMasaeb
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⚔ما باکی از مرگ نداریم!👇 @AsnadolMasaeb
✅وقتی کاروان امام حسین(ع) در راهی که منتهی به کربلا می شد، در منزلگاه بنی مقاتل در حال حرکت بود، امام حسین(ع) سرش را روی زین مرکب گذاشت و اندکی خوابید. وقتی حضرت(ع) سر از خواب بلند کرد فرمود : 《إِنَّا لِله وَ إِنَّا إِلَیْهِ راجِعُونَ وَ اَلْحَمْدُ لِله رَبِّ الْعالَمِین》 حضرت(ع) سه بار این جمله را تکرار کرد. حضرت علی اکبر(ع) که خیلی مراقب حال پدر بود، جلو آمد و گفت : 📋《يَا أَبَتِ! جُعِلتُ فِداكَ! مِمَّ حَمِدتَ اللهَ واستَرجَعتَ؟》 ♦️پدرجان! فدایت شوم. چرا کلمه استرجاع را جاری کردید و خدا را حمد فرمودید؟ حضرت(ع) فرمودید : در این حین که می رفتیم، خوابم برد، و دیدم هاتفی را که ندا می کرد : 📋《القَومُ یَسِیرُونَ وَ المَنایَا تَسِیرُ اِلیَهِم!》 ♦️این کاروان می‌رود، و مرگ هم اینها را بدرقه می‌کند. اینجا بود که حضرت علی اکبر(ع) سوال کرد : 📋《يا أبَتِ! ألَسنَا عَلَى الحَقِّ؟!!》 ♦️مگر ما بر حق نیستیم؟ حضرت(ع) فرمود : 📋《بَلَی وَاللهِ》 ♦️آری به خدا سوگند که ما بر حقّیم! علی‌ اکبر(ع) عرض کرد : 📋《فَاِنَنَّا اِذَاً مَانُبَالِی اَن نَمُوتَ مُحِقِّینَ!》 ♦️اگر مسیر ما مسیر حق است، دیگر باکی از مرگ نداریم! امام حسین(ع) وقتی این جمله را شنید، فرمود : 📋《جَزَاكَ اللهُ مِن وَلدٍ خَيرَ مَا جَزَى وَلَداً عَن وَالِدِهِ》 ♦️خدایت پاداشی نیکو عطا کند. نیکوترین پاداش که باید فرزندی از پدر خویش دریافت کند.(۱) 📚منبع : ۱)الارشاد شیخ مفید، ج۲، ص۸۲ @AsnadolMasaeb