📔✂️ برشی از متن کتاب زنان عنکبوتی؛
سینا همراه افسر عملیات رفت سمت مترو و شهاب سمت میدان آزادی!
زن که در تور قرار گرفت، همراهش شد تا شلوغی مزخرف مترو .تمام زوایای این ایستگاه را حفظ بود و نقطه ی اصلی وصل میکروفون را در نظر داشت.
نگاهی به نیرو انداخت و او سری تکان داد. زمان وصل میکروفون که رسید ، نیرو مقابل زن قرار گرفت وکیف دستیش رارها کرد. تمام محتویات کیف پخش زمین شد.
نیرو عصبی و با ناراحتی رو به زن گفت:
خانوم ….خانوم ! این چه وضعشه ؟
زن کمی عقب کشید و هراسان از عکس العمل او خم شد تا وسایل راجمع کند.
وسایل کیف بیشتر از آنی بود که راحت جمع شود وغرغرهای نیرو، زن را وادار کرد تا بنشیند
وکیفی که رو دوشش بود رازمین بگذارد
سینا خودش را رساند. نشست وگفت :
زن ها همیشه گیجند. ببین خانم با کیف این آقا چه کارکردی؟
نیرو با ابروهای درهم رفته از زن دفاع کرد :
نه آقا خب این خانوم حتماً کار داشتندکه عجله کردند.الان هم باهم جمع می کنیم . شما زحمت نکشید.
خانم شما هم خودتون رو ناراحت نکنید.
حین گفت وگو سینا میکروفون را نصب کرد، وسایل جمع شد و نیرو با زن همراه شد!
زن از موقعیت پیش آمده راضی بود،
سرصحبت را با نیرو باز کرد و چرایی عجله اش راگفت. فرصت پدید آمده بود. بعد از مترو هم باتوجه به هم مسیرشدنشان
نیرو را کشاند سمت محل کارش....
#زنان_عنکبوتی
#معرفی_کتاب
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥📚
داستان نفوذ داستانیست عجیب،
مخصوصاً اگر پای زن در میان باشد...
#سیاه_صورت
پاتوق کتاب
🎥📚 داستان نفوذ داستانیست عجیب، مخصوصاً اگر پای زن در میان باشد... #سیاه_صورت
📚
کتاب سیاه صورت
نویسنده: نرجس شکوریان فرد
انتشارات عهد مانا
کتاب سیاه صورت، ماجرایی واقعی و پر هیجان از ارتباط با سفیرهای کشورهای اروپایی را کاملا مستند و به شکلی نو و روان به رشته تحریر آورده است...
در این کتاب فعالیت های سیاسی زنی به نام پری سیما روایت شده است...
💳قیمت ۴۲۰۰۰ت
#سیاه_صورت
#معرفی_کتاب
📚رمان امنیتی «از پمبا تا ماریانا» دست سرویسهای اطلاعاتی را رو میکند
کتاب «از پمبا تا ماریانا» اثر محمد قنبری در انتشارات شهید کاظمی منتشر شد.
این کتاب درباره انسانهایی است که به اجنه و قدرتهای شیطانی متوسل میشوند، خود را از ولایت خداوند خارج میکنند و بنده شیطان میشوند. این اقدام در دستور کار سرویسهای اطلاعاتی دنیا برای رسیدن به اهداف خود قرار میگیرد. شخصیت اصلی داستان یکی از همین افرادی است که در شبی که مسئول شب بود، اتفاقات عجیب و مرموزی در اتاقش رخ میدهد.
💳 قیمت ۲۶۰۰۰ت
👈قیمت این کتاب در چاپ جدید ۵۰۰۰۰ت است
#رمان_امنیتی
پاتوق کتاب
📚رمان امنیتی «از پمبا تا ماریانا» دست سرویسهای اطلاعاتی را رو میکند کتاب «از پمبا تا ماریانا» اثر
📖
نویسنده در کتاب «از پمبا تا ماریانا» از وقایعی میگوید که برای مهران، مسئول یکی از سازمانهای اطلاعاتی دنیا رخ میدهد.
در شبی که مسئول شب بود، اتفاقات عجیب و مرموزی در اتاقش رخ میدهد. مهران در اثر حادثهای به کما میرود در بیمارستان فردی نورانی را با نام ایمان در کنار جسمش میبیند؛ با او لحظههای هیجان انگیزی را تجربه میکند.
با توجه به آزادی سیرشان در عالم، به سازمان سیا و موساد میروند و از بخشهای مرتبط با استفاده از قدرت اجنه و شیاطین برای دسترسی به اهدافشان بازدید میکنند.
در مسیر داستان سر و کارشان به رمالها، جن گیرها، افراد شیاد و ناحسابی، دزدان، دعا نویسان و ... میافتد و حوادث مهیجی را رقم میزند. خانوادههایی را میبینند که اسیر اجنه و دعانویسان و رمالها شدند و چگونه از این قدرتهای شیطانی علیه دیگران استفاده میشود.
بعد از هفت روز مهران از کما خارج میشود، ضمن فراموشی آنچه در این یک هفته دیده است، روند بهبودی اش آغاز میشود.
مطالب کتاب «از پمبا تا ماریانا» به مخاطب آگاهی میدهد چگونه سازمانهای اطلاعاتی دنیا از نیروهای شیطانی برای دست یابی به اهدافشان استفاده میکنند و کسی که درگیر این سازمانها میشود، چه اتفاقی برایش رقم میخورد.
#از_پمبا_تا_ماریانا
#رمان_امنیتی
🍃خانهای با عطر ریحان (چاپ هفتم)
(خاطرات شهید روحانی مدافع حرم محمدهادی ذوالفقاری)
محمدهادی شب شهادت امام هادی(ع) به دنیا آمد و در زندگیاش شیفتهی شهید ابراهیم هادی شد. از فعالیت در کف بازار تهران و فلافلفروشی تا مهاجرت به حوزهی علمیه نجف و حضور در جبهههای جنگ علیه داعش کنار حشدالشعبی، در ۲۶ سال فرازونشیب زندگیاش رقم خورد. طبق وصیتش در وادیالسلام نجف و نزیک مولایش امیرمؤمنان به خاک سپرده شد و در کنار مزارِ یادبود ابراهیم هادی در بهشت زهرا هم یادبودش را ساختهاند.
آنچه در «خانهای با عطر ریحان» میخوانید روایت داستانی از فراز و نشیب زندگی شهید «محمدهادی ذوالفقاری» است که «الناز نجفی» آن را به نیت عشق و ارادت محمدهادی به امام دهم گرد آورده است.
🍃🍃🍃
پاتوق کتاب
🍃خانهای با عطر ریحان (چاپ هفتم) (خاطرات شهید روحانی مدافع حرم محمدهادی ذوالفقاری) محمدهادی شب شها
.📖
در بخشی از این کتاب میخوانیم:
«کسی صدایم زد و گفت: «هادی بیا!»
سرم را برگرداندم تا صاحب صدا را ببینم؛ صدایی بود شبیه همۀ آواهایی که در زندگیام از شخصهای مختلفی شنیده بودم و بیشباهت به صدای یک نفر!
صدا انعکاس پیدا کرد و از هر انعکاس صدای کسی از دل زمان شنیده شد! شده بود شبیه صدای مادرم، وقتی بیدار شدن و رفتن به مدرسه صدایم میزد! مثل صدای دوستان قدیمی، شبیه صدای ابراهیم وقتی به خوابم آمد و با من حرف زد! مثل صدای سیدعلی وقتی با سوز در عزای امام حسین میخواند!
همۀ صداها تبدیل به یک صدای مشترک شد و گفت: «خوشاومدی هادی!»
جلوی چشمانم را سیاهی گرفت! با از بین رفتن همه صداها، ناگهان از دل سیاهی، نوری غلیظ و طلایی رنگ بیرون ریخت و چشمانم را روشن کرد.
#شهید_هادی_ذوالفقاری
🕊🕊🕊
📗برنگرد
یک رمان امنیتی زیبا و هیجان انگیز👌
برنگرد، داستان فردی به نام حمید است که پدرش به شهادت رسیده و در خانواده ای مذهبی بزرگ شده است. حمید بعد از سالها وارد مجموعه اطلاعاتی و امنیتی سپاه می شود و مورد طعمه یکی از جاسوسان خارجی قرار می گیرد اما تربیت دینی و مذهبی او باعث می شود پایش نلغزد...
قیمت پشت جلد: ۵۷ت
#رمان_امنیتی
🌿🌿🌿
پاتوق کتاب
📗برنگرد یک رمان امنیتی زیبا و هیجان انگیز👌 برنگرد، داستان فردی به نام حمید است که پدرش به شهادت رس
📗🌾
کتاب «برنگرد» نوشته مجید قنبری،
از رمان های زیبا و هیجان انگیز، با موضوع اطلاعاتی و امنیتی می باشد. نویسنده انگیزه نوشتن این کتاب را خالی بودن جایگاه این موضوع در ادبیات داستانی کشور می داند.
این کتاب به بررسی نفوذ بیگانگان در سیستم امنیتی و حیاتی کشور میپردازد.
✍🏻داستان از سال ۶۰ شروع میشود و ما با زندگی نوجوانی به نام حمید که قهرمان داستان است آشنا می شویم. حمید نوجوان تیزهوشی است که پدرش را منافقین در مقابل چشمانش ترور کرده اند. حمید بعدها در دانشگاه امام حسین(ع) درس خوانده و وارد سیستم امنیتی سپاه می شود.
او و تیمش مدت هاست لیزا بانوی زیبای انگلیسی تبار را که مرتبت با سیستم های امنیتی خارج از کشور است، زیر نظر گرفته اند، و توانسته اند بعد از مدت ها مراقبت و پوشش دستگیرش کنند. اما بعد از مدتی فعالیت خاص ضد امنیتی برای او اثبات نشده و به کشورش بازگردانده می شود.
نیروهای امنیتی که فکر می کنند توانسته اند به خوبی او را تحت تعقیب قرار داده و جلو هرگونه فعالیتش را بگیرند بعد مدت ها به چیزی متفاوت از تصورشان پی خواهند برد.
🍂 بعد از ماجرای سال ۸۸ قهرمان داستان دچار لغزش هایی می شود. دلبستگی عاطفی حمید به لیزا با توجه به خلاء عاطفی ایجاد شده میان او و همسرش، باعث می شود تا کم کم در دام لیزا گرفتار شود و در سفر به عراق در مسیر تازه ای قرار گیرد، مسیری که فضای داستان را به سمت دیگری سوق می دهد. این سفر که از آن به عنوان سفر عشق در کتاب یاد شده است آغاز نقطه عطفی در زندگی حمید و همسر بیمارش به حساب می آید. وعده های عاشقانه با لیزا در بغداد و کربلا و از سوی دیگر توسل و استعانت از امام حسین(ع) و تلنگری معجزه آسا برای غرق نشدن در یک دام، لحظه های خواندنی را برای مخاطب ایجاد می کند. شناخت چهره واقعی لیزا در عراق، سیستم امنیتی را دچار بهت و حیرت کرده است و داستان را جذاب تر می کند.
📖 برشی از متن:
«دیوارهای شیشه ای حمام بخار گرفته و مات شده بود. زیر دوش داشتم خستگی های سفر را در می کردم که صدی موبایل بلند شد. گوشی مدام آمدن پیام از اینترنت در پیام رسان های اجتماعی را آلارام می داد. یادم رفته بود صدای اعلان هشدارش را سایلنت کنم با این که وای فای آن را قطع کنم. زهرا به سمت گوشی رفت که ببیند این همه پیام پشت سرهم از کیست؟ شاید هم می خواست سایلنتش کند! دستش را که دراز کرد گوشی را بردارد. هم زمان صدای زنگ در اتاق به صدا در آمد. دو تا زنگ کوتاه و ممتد…»
#برنگرد
🌾🌾🌾
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹☘
#شهادت
بال نمیخواد،
حال میخـواد...
🎙نوایجاودانهمدافعحرم🕊
#شهیدمحمدرضادهقانامیری🥀
✨✨✨