eitaa logo
عصرتبیین عصررسانه
1.6هزار دنبال‌کننده
665 عکس
414 ویدیو
29 فایل
هوالمصور محفلی برای تاملات رسانه ای در حوزه های فرهنگ، جامعه و سیاست... عصر پردازش بهتر و روایت قوی تر اطلاعات ارتباط با مدیرسایت و کانال: @Sarbaze_eslam_31312 جانشین مدیر: @Fadaiyani ادرس سایت: Www.asretabyin.ir آپارات: www.aparat.com/Asre_Tabyin
مشاهده در ایتا
دانلود
عصرتبیین عصررسانه
علی عليزاده: به عصر دیجیتال خوش آمدید ➖بر اساس این #عملیات_روانی, نظام روزی چند بار‌ #سقوط می‌کند،
🔎براندازی با تکنیک تصویرسازی، مسمومیت خبری و مبتنی بر فراواقعیت 🔸ژان بودریار، اندیشمند فرانسوی معتقد است که مدرنیته به فرجام رسیده و ما وارد دوره‌ی پسامدرن شده‌ایم که ویژگیِ متمایزکننده‌اش است. ما در جامعه‌ای زندگی می‌کنیم که مهم‌ترین کالا در آن اطلاعات است و ما دائما در حال خرید و مصرف اطلاعات از منابع و مجاری متکثر هستیم. ولی ما به خود واقعیت و آن رویدادی که در رسانه‌ها گزارش می‌شود دسترسی نداریم، بلکه به اطلاعاتی که آن ها در اختیار ما می‌گذارند دسترسی داریم. 🔹بودریار اعتقاد دارد که پسامدرنیته دوره‌ای است که در آن فناوری فرمانشی (Cybernetics) و فناوری اطلاعات منجر به شبیه‌سازی‌های بسیار گسترده، مخصوصا شده است. سیطره‌ی وانمودها و تصاویر شبیه‌سازی شده در جامعه‌ی پسامدرن به‌حدی زیاد است که نمی‌توان اصل و بدل را از یکدیگر تشخیص داد. 🔸او در کتاب "توهم فرجام"، که در سال 1994 منتشر شده است، می‌گوید: «رویدادها اعتصاب کرده‌اند... اکنون دیگر خود رویدادها اهمیت ندارند، بلکه معنای مورد انتظار و مهندسی شده هر رویداد، در رسانه‌ها و ، اهمیت پیدا کرده است. ما هم در مقام مصرف‌کننده ایماژهایی(نشانه‌ها) که رسانه‌ها به ما می‌دهند، در واقع توسط رسانه‌ها به گروگان گرفته شده‌ایم.» 🔹بودریار در کتاب دیگر خود به نام "جنایت تمام عیار" می‌نویسد: آنقدر شبیه‌سازی‌ها زیاد شده‌اند که «امر واقع به قتل رسیده است» و واقعیت چنان کم‌اهمیت شده که انگار وجود ندارد.  ▫️ امروز با توجه به این دیدگاه، در خدمت خلق واقعیت و تصویرسازی قرار گرفته است. چند تجمع در چند دانشگاه توسط چند دانشجو در کل کشور ولی با اسپانسرینگ مجازی و ، طوری وانمود می شود که به براندازی نزدیک شده ایم. ▫️ناآرامی های اهواز و سیستان و بلوچستان هم مضاف بر ماجرا شده و در خدمت قتل واقعیت و ریل تصویرسازی براندازانه از وضعیت کنونی کشور قرار می‌گیرند. و جولان فیک نیوزها، افکار عمومی را دچار مسمومیت خبری می‌کند بطوری که واقعیت متعارف جامعه را ملتهب و انقلاب‌طور، تصویرسازی می‌کند. ▫️از آنجایی که برخلاف فرهنگ عمومی که معرفت پایه است، و روایت محور بوده و تنفس موقعیتی و لحظه ای دارد، با دومینوی خبری مذکور، دچار اختلال می شود. مکث و تامل و تفکر با چاشنی سرعت و هیجان و دروغ و شایعه، به حاشیه می‌رود و و فقدان دروازه بانی خبر بر عقلانیت جامعه سایه می اندازد و مهیای همراهی خشن یا سکوت دیوانه وار می‌شود. ▫️این شیوه براندازی که با توسل به فرا واقعیت(خلق واقعیت و غرق حقیقت با نشانه ها و ایماژها) و به خدمت گرفتن کلان داده‌های منفی و سیاه و در بستر شبکه های اجتماعی اتفاق می‌افتد، نوع نوینی از عملیات های مخملی است که بایستی با ، تبیین و انتقال داده های واقعی و آرامش آفرین و تحلیل دقیق پشت صحنه ها و تشریح ابعاد ترکیبی حوادث، خنثی شود. ✍علیرضا محمدلو، تحلیگر رسانه 🆔@asre_tabyin
🔎هشتگ سازی، واکاوی راهبردی و آسیب شناسی بدون مقدمه تاملاتی در باب پیامدسنجی هشتگ سازی تقدیم می‌کنم: 1⃣روانشناسی هشتگ سازی و تولیدخشم: محور کنترل افکارعمومی در عصر امپراطوری رسانه، است. هشتگ سازی نیز بعنوان ابتکار سایبری، در خدمت جلب توجه و تمرکز به یک موضوع و از مسائل هم عرض یا موازی به کار می‌رود. سوای از اقتصاد توجه و حواس پرتی، طبق اذعان مطالعات ارتباطی و فرهنگی، معماری و طراحی توییتر بر مبنای صورت گرفته و اینستاگرام برمبنای خودنمایی و شهوت است. هرچقدر کاراکترها کوتاه می‌شود، فرکانس استدلال پایین می‌آید و هیجان افزایش می‌یابد. 2⃣جامعه شناسی هشتگ سازی: از آنجایی که هشتگ به یک زبان نو در عصر اطلاعات و جامعه شبکه ای تبدیل شده، این فقره اگر در خدمت نظام حاکم باشد، زبان انسجام و تولید و تخلیه انتقادات و پیشنهادات است، اما اگر علیه نظام حاکم باشد، و تولید گسل و تهدید با ایجاد کمپین های اپوزیسیونی به شمار خواهد رفت. فارغ از این ماجرا، هشتگ سازی توان فرقه سازی و جامعه را هم فراهم می‌کند. 3⃣هشتگ سازی، سیاست و دمکراسی کنترل شده: ادعای دولت های مدرن امروزی، سیاست ورزی دمکراتیک است. نقش و مشارکت مردم در پیشبرد ارزان و سریع اهداف دولتی و حاکمیتی پررنگ شده است. فضای سایبر را هم بدلیل حضور پررنگ مردمی‌اش، ذیل توسعه دمکراسی تعریف می‌کنند. اما نکته اینجاست که هشتگ سازی با ژست دمکراتیک، معادلات بازی را تغییر می‌دهد و یک را رقم ‌می‌زند. وقتی بیش از یک سوم اکانت های توییتر جعلی باشد بطوری که صدای CNN و دویچه وله آلمانی و...هم درمی‌آید، یعنی هشتگ سازی با لشگر رباتیک، صرفا یک و صدای مردم است نه یک ! 4⃣هشتگ سازی و مارپیچ سکوت: وقتی با اکانت های جعلی به یک موضوع ضریب داده و صورت می‌گیرد، اتفاق پیچیده ای بنام (وحشت از مخالفت با فضای مجازی) رقم می خورد. دلیل این رویداد رسانه‌ای آنجاست که بصورت کاملا رباتیک، ۵۰۰ میلیون هشتگ با نام مهسا امینی در راستای اکثریت سازی و ساخته می‌شود که حتی شبکه سعودی‌نشنال هم مسئولیت ساختگی آن را متوجه توییتر می‌کند. در صدد تحقق مارپیچ سکوت، تحمیل عقیده و سرکوب هرگونه مخالفت با گفتمان هشتگی است. 5⃣هشتگ سازی و فلسفه: موضوع و مساله مرکزی فلسفه از ارسطو تا به امروز، واقعیت و هستی شناسی است. ژان بودریار اندیشمند فرانسوی، تکنولوژی را عاملی برای تغییر مناسبات هستی شناختی تعریف می‌کند. فراواقعیتی که بودریار از آن سخن گفت، مصداق امروزی اش را در همین هشتگ سازی می‌توان‌ یافت. موقعیتی که واقعیت، نه بازنمایی که می‌شود. او وقتی واقعیت جنگ خلیج فارس را دستپخت CNN بدون شلیک حتی یک گلوله می‌داند، در قبال حادواقعیتی که توییتر با مدد و محقق می‌کند، چه خواهد گفت!؟ 6⃣هشتگ سازی و خطای استراتژیک: فراموش نکنیم که راهبردها در پی حل مسائل و واقعیت های میدانی با نگاه به آینده نوشته می‌شوند. وقتی که واقعیت توسط هشتگ سازی، و خلق شد، طبیعتا برای اتاق های فکر و تصمیم سازان و دولتمردان کشورها، و اختلال راهبردی رخ خواهد داد. تصویرسازی و داده‌کاوی وقتی مهندسی می‌شود، پردازش و عقلانیت استراتژیک را هم دچار خطا و گمراهی خواهد کرد. تصمیمات غلط برای آینده‌ مطلوب به دلیل داده ها و تصاویر غلطی است که از وضعیت موجود، رصد می‌شود. 7⃣ژئوپلیتیک هشتگ سازی: وقتی رسانه با توسل به هشتگ سازی، تصویری فیک و ناامن از وضعیت جامعه به صحنه ملی و بین‌المللی منعکس می‌کند، ریسک سرمایه‌گذاری را بالابرده و را از بازارهای کشور به دنبال خواهد داشت. از طرفی همراهی و اجماع جامعه جهانی برای و تهدید علیه کشور را نیز می‌تواند در پی داشته باشد. شرکای استراتژیک منطقه ای و جهانی هم چه بسا همکاری‌های سیاسی و اقتصادی و نظامی را به حالت تعلیق درآورند و برخی محورهای ایدئولوژیک نیز دچار و ناامیدی خواهند شد. 8⃣هشتگ سازی و ابتذال فرهنگ: نبض جامعه دیروز ما، فرهنگ بود و فرهنگ هم مقوله ای معرفت پایه به شمار می‌رفت. مکانیزم رشد و تعالی اش، کتاب و منبر و دیالوگ و انتقال معرفت و تثبیت عقلانیت بود. نبض جامعه شبکه ای و پلتفرمی امروز، است. افکار عمومی یک پله نازل از فرهنگ است و شاید فرهنگ در موقعیت و ، تعریف نامناسبی نباشد. افکار عمومی هم برخلاف فرهنگ که معرفت پایه بود، است. هشتگ‌ها بصورت ویروسی، افکارعمومی را مسموم می‌کنند و با افزایش هیجانات، عقلانیت را کاهش داده و فرهنگ را به و سرگردانی نزدیک‌تر می‌کنند. ✍علیرضامحمدلو، مدرس رسانه و پژوهشگر علوم اجتماعی 🆔@asre_tabyin
🔎واژه "افکار عمومی" در بیانات رهبرانقلاب و یک دِرَنگ راهبردی_عملیاتی ▫️رهبر انقلاب در بخشی از صحبت هایشان در دیدار مسئولان نظام و میهمانان کنفرانس وحدت اسلامی فرمودند:...وقتی خواص در یک راهی وارد شدند، را به آن سمت حرکت می‌دهند. وقتی افکار عمومی در یک کشوری شکل گرفت، سیاست‌های اداره‌ کشور هم به‌طور قهری به آن سمت حرکت می‌کند. 🔹هرچند که این خطاب، ناظر به کشورها و ملت های منطقه بود، اما نسبت اضلاع مثلث ۱.خواص جامعه، ۲.افکارعمومی و ۳.تغییر سیاست های یک کشور را می توان از باب الغاء خصوصیت و یک مورد تامل جدی قرار داد. در این مجال پیرامون واژه افکار عمومی تاملی کوتاه خواهیم داشت. 🔹در اندیشه کلاسیک، واژه و مفهومی که بر عمومیت و فراگیری یک اندیشه یا رفتار و نماد دلالت داشت را می‌نامیدند. اما در عصرجدید و با ظهور تکتولوژی و رسانه با بنام افکارعمومی مواجه هستیم. تفاوت ایندو چیست و کجاست؟ ▫️وقتی جوزف نای در به سه مدل سخت و نیمه سخت و اشاره می‌کند، رگه هایی از این پدیده را پرده برداری می‌نماید. اما در داخل کشور، توجهات از سطح مباحث فرهنگی جابجا نمی‌شود و یک مواجهه کلاسیک و روتین با مساله صورت می‌گیرد که چه بسا باعث آرایش ضعیف، کُند و غلط در موضوع پدافندغیرعامل در بلندمدت می‌شود. اما تفاوت های فرهنگ با افکار عمومی چیست؟ 1⃣ فرهنگ، معرفت پایه بوده، درحالیکه افکارعمومی، اطلاعات محور و تعریف شده است. 2⃣ فرهنگ، بنیادین، عمیق و با پایداری نسبتا بالاست ولی افکار عمومی موقعیتی، سطحی و بشدت است. 3⃣ فرهنگ به تدریج شکل می‌گیرد و درونی سازی می‌شود، افکارعمومی چه بسا یک روزه و با رقم می‌خورد. 4⃣ اهداف فرهنگ، باورسازی برای سبک زندگی است ولی هدف در افکارعمومی، برای کنشگری یا تقویت مارپیچ سکوت است. 5⃣ ابزار فرهنگ، کار فرهنگی و مطالعاتی است ولی ابزار در موضوع افکار عمومی، کنش رسانه‌ ای، و فعالیت ژورنالیستی_مطبوعاتی است. 6⃣ فرهنگ، خواص و مرجعیت‌ فکری متمرکز دارد(شاید یک مطهری در سرچشمه کافی بود) ولی افکار عمومی دچار و شهروند_خبرنگار است و افسران جنگ نرم میطلبد. 7⃣ فرهنگ با تقویت عقاید و اخلاق و احکام، قوام می‌یابد ولی افکارعمومی با و آشنایی با جنگ شناختی واکسینه می‌شود. 8⃣ برای تعمیق فرهنگ بایستی تاریخ را دوره کرد و برای مصونیت افکارعمومی باید و درست را جا انداحت. 💢بزرگان عرصه سیاست و فرهنگ و اجتماع و بطورکلی خواص جامعه؛ لطفا افکارعمومی و مختصاتش را جدی‌ بگیرید و را در جنگ رسانه ای امروز، تدارک و طراحی نمایید. وااسفا که فرهنگ را مدت‌هاست رها کردیم و نتیجه اش را در بی‌ثباتی گاه و بیگاه افکارعمومی درو می‌کنیم. ✍علیرضامحمدلو، مدرس رسانه و پژوهشگر علوم اجتماعی 🆔@asre_tabyin
🔎سه لایه جنگ شناختی و تحلیل تغییرات اجتماعی 🔹شاید این سوال برای شما هم پیش آمده باشد که تغییرات اجتماعی چگونه اتفاق می‌افتد. چگونه ذهنیت مردم جامعه عوض می‌شود و با تغییر نسلی، یک نگاه و و از واقعیت ها و تاریخ و جغرافیا پیدا می‌کنند. باید اذعان نمود که در ساحت های مختلف به عوامل مختلف بستگی دارد و به اصطلاح، چندعاملی و(multifactorial) است. اما اگر از زاویه دید و جنگ های سایبری بخواهیم نگاهی به تغییرات نرم اجتماعی داشته باشیم، چنین فرایند سه گانه‌ای را می توان متصور بود: 1️⃣ لایه اطلاعات(information): این سطح از جنگ شناختی با تکیه بر بمباران خبری، شایعات و فضاسازی و با هدف (public opinion) شکل می‌گیرد. در واقع دامنه و پهنای داده ها افزایش پیدا می‌کند و عمق داده‌ها در سطح پایینی قرار می‌گیرد و با تلاش در ، وضعیت شناختی جامعه هدف را مختل یا وارونه می کند و در حالت ناپایدار و هیجانی قرار می‌دهد.(نفوذ در جریان مطبوعات و شبکه های اجتماعی و خبری) 2️⃣ لایه ذهنیت‌ها(common sense): این سطح از جنگ شناختی، مربوط به اطلاعات سطحی جامعه نیست. بلکه متوجه اطلاعات پایدار و به اصطلاح و عقل عرفی جامعه می‌شود. در جامعه شناسی از این سطح با عنوان شعور مشترک(common sense) یاد می‌شود. در روانشناسی نیز مفهوم با این واژه قرابت دارد که به داده‌ها و اطلاعات درونی‌سازی شده و رسوب‌یافته در ذهن اطلاق می‌شود. جنگ شناختی در این سطح با هدف فرهنگ سازی و و الگوی های شناختی جامعه هدف سر و کار دارد.(نفوذ در جریان فرهنگ و هویت و فیلم سازی و سبک زندگی) 3️⃣ لایه معرفت‌ها(knowledge): ایستگاه مبنایی جنگ شناختی، الگوهای بنیادین و معرفت‌شناسی جامعه هدف است. مثلا و اندیشکده ها و دانشگاه‌های یک جامعه را بلخاظ پارادایمی، از عقل‌گرایی به تجربه گرایی و از هستی‌شناسی به زبان‌شناسی تنزل می‌دهند. یا از طریق تکنولوژی و تلویزیون و رسانه و با غلبه تصویر به تعبیر مارشال مک لوهان، را بر جامعه مسلط می‌کنند.(نفوذ در جریان تولید باور و علم و دانش) 🔸اهداف لایه‌های شناختی ▫️در لایه اول، مامور جنگ شناختی به دنبال است و در لایه دوم جنگ شناختی در پی است و لایه سوم نیز با هدف یا و خلق واقعیت طراحی و تدوین و راهبری می‌شود. 🔸ابزار لایه‌های شناختی ▫️لایه اول، است و با مطبوعات و شبکه های اجتماعی، دستکاری و مهندسی می‌شود. لایه دوم بوده و بتدریج از طریق فیلم و سریال و سبک زندگی، ذهنیت جامعه هدف و ناخودآگاه اجتماعی و به تعبیری دیگر (common sense)، تغییر پیدا می‌کند. ▫️لایه سوم نیز بوده و بتدریج در ساحت تخصصی، از عقل گرایی و محوریت وحی‌ به سمت تجربه گرایی و شبه علم‌ها و نامعرفت‌ها تغییر وضعیت می‌دهد. در سطح عمومی نیز معرفت شبکه‌ای و داده‌بنیاد و و پرتکرار و تعمیم یافته مجازی، اعتبار پیدا می کند و جایگزین معرفت و باورهای مستدل و معقول(باور صادق موجه) می‌شود. ✍️علیرضامحمدلو 🆔 @asre_tabyin
هدایت شده از عصرتبیین عصررسانه
🔎سه لایه جنگ شناختی و تحلیل تغییرات اجتماعی 🔹شاید این سوال برای شما هم پیش آمده باشد که تغییرات اجتماعی چگونه اتفاق می‌افتد. چگونه ذهنیت مردم جامعه عوض می‌شود و با تغییر نسلی، یک نگاه و و از واقعیت ها و تاریخ و جغرافیا پیدا می‌کنند. باید اذعان نمود که در ساحت های مختلف به عوامل مختلف بستگی دارد و به اصطلاح، چندعاملی و(multifactorial) است. اما اگر از زاویه دید و جنگ های سایبری بخواهیم نگاهی به تغییرات نرم اجتماعی داشته باشیم، چنین فرایند سه گانه‌ای را می توان متصور بود: 1️⃣ لایه اطلاعات(information): این سطح از جنگ شناختی با تکیه بر بمباران خبری، شایعات و فضاسازی و با هدف (public opinion) شکل می‌گیرد. در واقع دامنه و پهنای داده ها افزایش پیدا می‌کند و عمق داده‌ها در سطح پایینی قرار می‌گیرد و با تلاش در ، وضعیت شناختی جامعه هدف را مختل یا وارونه می کند و در حالت ناپایدار و هیجانی قرار می‌دهد.(نفوذ در جریان مطبوعات و شبکه های اجتماعی و خبری) 2️⃣ لایه ذهنیت‌ها(common sense): این سطح از جنگ شناختی، مربوط به اطلاعات سطحی جامعه نیست. بلکه متوجه اطلاعات پایدار و به اصطلاح و عقل عرفی جامعه می‌شود. در جامعه شناسی از این سطح با عنوان شعور مشترک(common sense) یاد می‌شود. در روانشناسی نیز مفهوم با این واژه قرابت دارد که به داده‌ها و اطلاعات درونی‌سازی شده و رسوب‌یافته در ذهن اطلاق می‌شود. جنگ شناختی در این سطح با هدف فرهنگ سازی و و الگوی های شناختی جامعه هدف سر و کار دارد.(نفوذ در جریان فرهنگ و هویت و فیلم سازی و سبک زندگی) 3️⃣ لایه معرفت‌ها(knowledge): ایستگاه مبنایی جنگ شناختی، الگوهای بنیادین و معرفت‌شناسی جامعه هدف است. مثلا و اندیشکده ها و دانشگاه‌های یک جامعه را بلخاظ پارادایمی، از عقل‌گرایی به تجربه گرایی و از هستی‌شناسی به زبان‌شناسی تنزل می‌دهند. یا از طریق تکنولوژی و تلویزیون و رسانه و با غلبه تصویر به تعبیر مارشال مک لوهان، را بر جامعه مسلط می‌کنند.(نفوذ در جریان تولید باور و علم و دانش) 🔸اهداف لایه‌های شناختی ▫️در لایه اول، مامور جنگ شناختی به دنبال است و در لایه دوم جنگ شناختی در پی است و لایه سوم نیز با هدف یا و خلق واقعیت طراحی و تدوین و راهبری می‌شود. 🔸ابزار لایه‌های شناختی ▫️لایه اول، است و با مطبوعات و شبکه های اجتماعی، دستکاری و مهندسی می‌شود. لایه دوم بوده و بتدریج از طریق فیلم و سریال و سبک زندگی، ذهنیت جامعه هدف و ناخودآگاه اجتماعی و به تعبیری دیگر (common sense)، تغییر پیدا می‌کند. ▫️لایه سوم نیز بوده و بتدریج در ساحت تخصصی، از عقل گرایی و محوریت وحی‌ به سمت تجربه گرایی و شبه علم‌ها و نامعرفت‌ها تغییر وضعیت می‌دهد. در سطح عمومی نیز معرفت شبکه‌ای و داده‌بنیاد و و پرتکرار و تعمیم یافته مجازی، اعتبار پیدا می کند و جایگزین معرفت و باورهای مستدل و معقول(باور صادق موجه) می‌شود. ✍️علیرضامحمدلو 🆔 @asre_tabyin