🖌 #یادداشت_رسانه:
📙عصر کلبه دیجیتال و #رسالت_تمدنی_رسانه
با مختصاتی که شیوع ویروس کرونا رقم زده، در شرایطی قرار گرفته ایم که از سر اجبار و الزام هم که شده، در معرض حداکثری رسانه قرار گرفته ایم و زندگی را در کنار گوشی و تلویزیون و خانواده سپری می نماییم.
کودکان پای درس های #شبکه_پویا، نوجوانان پای #بازی_های_استراتژیک و آنلاین، جوانان هم بعضا پای درس و استرس کنکور و بعضا پای سریال های جنگی و #عاشقانه و اکشن #فیلیمو و آوانما و تلویزیون و تعداد قابل توجهی نیز پای روابط اجتماعی دوستانه عمیق تر از گذشته، روزگار کرونایی را از سر می گذرانند.
تکلیف بزرگترها نیز با دورکاری های دیجیتال و الکترونیکی و البته سریال های رسانه مشخص شده و فصل مشترک همه ما، #زندگی_دیجیتال در سایه کرونا و رعایت بهداشت می باشد.
آنچه که #الوین_تافلر در کتاب موج سوم(۴۰سال پیش) بعنوان تاملات آینده پژوهانه نگاشته و از #کلبه_الکترونیک بعنوان سبک زندگی آینده بشر سخن گفته، با شرایط فعلی و ظهور نسل جدید فناوری های دیجیتال و البته شرایط بهداشتی_زیستی حاکم بر دنیا در حال رقم خوردن است.
#چه_خواهد_شد؟
آنچه که محل تامل جدی است، مدیریت سیستم اقتصادی و آموزشی و سیاسی دنیاست که طرح دولت های الکترونیک و شهر دیجیتال و #شهروندهوشمند در این راستا بطور جدی و فراگیر در حال پیگیری در سطح بین المللی است.
دغدغه جدی در هوشمند و دیجیتالی شدن شهرها و کشورها، فردیت بیش ازحد و #اتمیزه_شدن افراطی زندگی است که به تعبیر فردیناندتونیس، #اراده_های_ارگانیک و گمین شافت ها(اجتماع و روابط میان فردی و احساسات دوسویه) کاهش یافته و #اراده_های_سنجیده و گزل شافت ها(جامعه و روابط منفعت محور و حسابگرانه) افزایش صعودی تری نسبت به امروزمان خواهند یافت.
آنچه که رخ خواهد داد، همان #مرگ_سوژه(انسان_هوشمند) این بار زیرچرخ های شهرهای هوشمندی است که از طریق مناسبات جدید بین المللی خواهد بود.سوژه هایی که بدلیل #تفرد و #سرگرمی و #مصرف_بالای_رسانه_ای، به مرگ ملایم در سطح خلاقیت و ارتباطات و حیات جمعی خواهد رسید.
دیوید رایزمن که سه نوع شخصیت #سنت_راهبر(تابع قواعدسنتی) ، #درون_راهبر(عقل محور و فعال) و #دگرراهبر(تحت تاثیر نیروهای بیرونی) را از هم تفکیک نمود، انسان دوره دگرراهبر را #توده_منفعل و #تاثیرپذیر می داند که وسایل ارتباط جمعی بطور دائم بر روی او اثر می گذارند تا وادارش کنند با جماعت همرنگ شود.
این همرنگی جماعت نتیجه #مارپیچ_سکوتی است که بدلیل نیاز و مصرف حداکثری رسانه و اعتمادحداکثری حاصل از آن و در نتیجه کنش انفعالی(سکوت) شهروندان رخ خواهد داد.
#چه_باید_کرد؟
اگر بخواهیم سراشیبی هوشمند شدن دنیا را #کنترل کنیم و متناسب با فرهنگ خودی، از ابزار و سیستم های دیجیتال بهره حداکثری ببریم بایستی #مرزهای_مجازی خود را در سطح راهبردی پررنگ کنیم و #مغزدیجیتال خود را با #راه_اندازی_شبکه_ملی_اطلاعات تحقق ببخشیم.
در مرحله عملیاتی بایستی به فکر #تقویت_سوژه_ها باشیم و #تفکرانتقادی و خلاق را بعنوان عامل احیای سوژه ها آموزش داده و حمایت نماییم.
#سوادرسانه_ای را بعنوان سپردفاعی عاملیت و #تربیت_انسان_های_درون_راهبر در مقابل ساختارهای نامهربان و ناکارآمد را فعال و فراگیر کرده و #یاغی_گری(انتقادی بودن و مهارت تحلیل گری
)در دنیای مجازی را رشد و تکثیر نماییم.
#خودآگاهی_معنوی جامعه و اندیشه بازگشت به سمت مبداهستی"خدا" و معاداندیشی را در سطح آموزشی و رسانه ای بعنوان یک رسالت جدی، عملیاتی و پیگیری نماییم.
گام های مذکور می توانند بعنوان یک آفند درسطح راهبردی و همچنین پدافندغیرعامل در سطح عملیاتی عمل نموده و زمینه ساز یک جامعه دینی و #تمدن_نوین_اسلامی نیز واقع شوند.
علیرضامحمدلو
@andisheengelabi
✍ نسبت رسانه و فرهنگ و آسیب های اجتماعی
📌 #سرقت_تجهیزات_ترافیکی نظیر گاردریل و نرده های فلزی افزایش پیدا کرده است.
🔺خبری بود که از زبان مدیر کل حمل و نقل عمومی و #ترافیک شهرداری تهران شنیده شد.
🔺اگر کامنت های ذیل این پست را مرور کنید، درصد زیادی این مساله را با سریال #یاغی که اینروزها در شبکه خانگی #فیلیمو پخش میشود مرتبط دانسته یا شبیه سازی کرده اند.
🔹اینکه آیا #رسانه بازتاب و انعکاس مسائل اجتماعی است یا مسائل اجتماعی بدلیل رسانه، شتاب بیشتری پیدا میکنند، ضرورت درک این نسبت میان رسانه و فرهنگ و جامعه را بیشتر مورد توجه قرار داده و لازم می سازد که نسبت به روایت های رسانهای توجه جدی تری داشته باشیم.
🔸چه بسا با همین ضریب تاثیر، محورهای مثبت و ارزشهای دینی و فرهنگی را نیز در #افکار_عمومی، عمق ببخشیم و با سرعت بالایی به سطح فرهنگ سازی برسانیم.
🆔 @andisheengelabi
🔎"گناه فرشته" و تصویرسازیهای مسموم و متکثر
🔸سریالی که اخیرا در شبکه نمایش خانگی فیلیمو با کارگردانی #حامد_عنقا به نقطه پایان پخش رسید و چهرههای معروفی چون شهاب حسینی، امیر آقایی و لادن مستوفی و...به عنوان بازیگر حضور داشتند، از جهت تبادر یا ارتکازات ذهنی و حیث #تصویرسازی بسیار حائز اهمیت و قابل بررسی است. جدای از اینکه بحث مافیا را بصورت دراماتیک پشت حوادث اجتماعی به تصویر میکشد اما دلالت هایی انحرافی در پی دارد که بدون اسپویل داستان، به نکاتی اشاره میکنیم؛
1⃣ تصویرسازی ضعیف و غافلگیرشده از قانون: در این سریال آن چیزی که خیلی روشن است، ناتوانی قانون و مامور دستگاه قضا از دسترسی به مجرم و کشف و انهدام شبکه مافیاست. همیشه قانون یک یا چند قدم از جرم و خلاف عقب مانده و معمولا غافلگیر میشود و جریان تبهکار تا انتهای داستان به تور قانون نمیافتد و این جز ضعف و یاس برای جامعه نخواهد افزود و #اعتماد_به_قانون و قضا را تقلیل خواهد بخشید.
2⃣ سلطه سوفیسم وکالت و تولید یاس از اثبات حقیقت: برخی از وکلا در این سریال خرید و فروش میشوند و "متین دفتری" هم از وکلای بنام سریال اذعان می کند که "شغل ما ارتکاب جرم نیست بلکه آموزش چگونگی ارتکاب جرم است بگونهای که جرم تلقی نشود". برخی دیگر هم مهره های بقیه بوده و از اثبات حقیقت و پشت صحنههای ماجرا عاجزند و پیچیدگی های جرم باعث القای نوعی #سوفیسم و ناامیدی از امکان اثبات حقیقت در ذهنیت مخاطب میگردد که حتی وکیلهای متعهد نیز خودخواسته یا ناخودآگاه به عنوان مهره دیگران به بازی گرفته شده و ترسیم واقعیت میکنند.
3⃣ خلق زندان بیخطر و ملوس و تخطئه قانون: یکی از لوکیشن های پرتکرار و ویژه این سریال، زندان و خصوصا بند زنان است که بگونهای تصویرسازی شده که همه مجرمان انسان های بیچاره یا #اهل_کتاب و موسیقی و هنر و خیاطی و دلسوز هستند. اگرچه درصدی از مجرمان چنین هستند اما این تصویر پرتکرار جز به تعمیم و سپس تخطئه قانون نخواهد انجامید.
4⃣ جولان مافیا و بازی زرگری در خلق جرم: این پرده از ماجرا نیز نشان میدهد که پشت صحنه جرایم سنگین و قتل، چیزی جز بازی مافیا نیست. طرفین شاکی و متهم در یک نقشه بزرگتری باهم گلاویز بوده و امتداد دعواهای پشت صحنه، به کنش نمایشی روی صحنه به تعبیر اروین گافمن، ختم شده است. این خلق تصویر از جرایمی همچون قتل و سپس اعدام(خصوصا بعد اغتشاشات ۱۴۰۱) نیز #لنز_رادیکال و بدبینانهای را در تحلیل حوادث اجتماعی برای مخاطب القا کرده و #قرائت_رسمی از ماجرا را به چالش میکشد.
5⃣ کلیشه سازی منفی از حجاب و پوشش: #حجاب و چادر در این سریال در دوحالت مصرف میشود؛ یا در بند زندانیها و خصوصا موقع ملاقات و یا برای طبقه ضعیف و بدبخت جامعه که همسر متهم( زندانی متهم به قتل) و فرزند خدمه #عماد_بزرگ(رییس مافیا) باشد. این تصویرسازی نیز در قیاس با پوشش کاملا متفاوت طبقه برتر اقتصادی در ناخودآگاه اجتماعی نقش خواهد بست و به یک هبیتاس و ذهنیت ساخت یافته بدل خواهد شد.
6⃣ تصویر ابزاری یا مردانه از زنان جامعه: هایدگر به خوبی از جهان پساتکنولوژی به #جهان_تصویر تعبیر کرده است. آنچیزی که بعنوان نماد زن در این سریال، از فروزان و مانیا تا فرشته و مهتاب و دخترش و... به تصویر کشیده شد، چیزی جز ابزار و مهره دیگران نبود. در باکلاس ترین وضعیت نیز ضمن حفظ شان ابزاری زن در این اثر، تردد با موتور و صرف #سیگار و تمرین بوکس در موقع عصبانیت و ادبیات تند و روابط مردانه بود که به چشم میآمد.
7⃣ توجیه مدل ارتباطی آزاد و فرازناشویی و بیثباتی خانواده: ارتباط مهتاب و نوید به بهانه وکالت و #فلش_بکهای_عاطفی که رد و بدل میشود و همچنین ارتباط حامد و فرشته با چاشنی رویاپردازی که در نهایت به فروپاشی روابط خانوادگی حامد و مهتاب انجامید اما دلیلش بخاطر بحث #وکالت_زیگزاگی برای متهم و شاکی، مصادره شد. همچنین روابط ریلکس و همیشگی و صمیمی مشفق با همسر و دختر حامد، مدل ارتباطی ویژهای را طرحریزی یا تثبیت میکرد که در عرف دینی و حتی امروزی اکثر خانواده های ایرانی پذیرفته و قابل تعریف نیست.
🔻نکته آخر اینکه عنوان #گناه_فرشته القای دوپهلو و پارادوکسیکالی را یدک میکشد که حاکی از دیدگاه خاص کارگردان و نویسنده سریال به حوادث میتواند باشد. ضمن اینکه عبارتی را که در تمام قسمت های سریال در ابتدا تحت عنوان "بی ارتباطی این ماجرا به حوادث ۱۴۰۱" سرمشق میکند، حاوی القا یا #تداعی_وارونه ای است که محل تامل است!
#فیلیمو
#نقد_فیلم
#نقد_سریال_گناه_فرشته
✍علیرضامحمدلو
🆔@asre_tabyin