eitaa logo
عصرتبیین عصررسانه
1.7هزار دنبال‌کننده
658 عکس
394 ویدیو
29 فایل
هوالمصور محفلی برای تاملات رسانه ای در حوزه های فرهنگ، جامعه و سیاست... عصر پردازش بهتر و روایت قوی تر اطلاعات ارتباط با مدیرسایت و کانال: @Sarbaze_eslam_31312 جانشین مدیر: @Fadaiyani ادرس سایت: Www.asretabyin.ir آپارات: www.aparat.com/Asre_Tabyin
مشاهده در ایتا
دانلود
🔎رفراندوم یا پوپولیسم؛ ضلع سوم جنگ شناختی ▫️جنگ شناختی در سه فاز اتفاق می‌افتد و جریان بازی را تغییر می‌دهد. توصیف وارونه، تحلیل غلط، تجویز ناصواب. وقتی پیشرفت های جامعه سانسور می‌شود، و بزرگنمایی ضعف‌ها، بازی را بدست می‌گیرند. تحلیل هم این می‌شود که کشور در وضعیت بحران اقتصادی، گسست اجتماعی و گسل دوقطبی است. نسخه و نتیجه آلوده این بازی هم که معلوم است؛ رفراندوم و بازگشت به انتخاب مردم!! ▫️این طرح پوپولیستی، هر سه حوزه فرهنگ و اقتصاد و سیاست را به کارگرفت. به عبارت ساده‌تر، اگر هفت ماه اخیر را مرور سریعی داشته باشه باشیم، در فاز اول، یک مساله فرهنگی مثل را به بهانه فوت یک خانم، برجسته می‌کنند. سپس معیشت جامعه را به همین بهانه گروگان گرفته و از تلاطم و نوسان قیمت‌ها به عنوان شتاب دهنده جریان بهره می‌برند. در فاز سوم با طرح بحث ، خانه تعمیم دهی و اکثریت سازی را پُر می‌کنند و برای جامعه می‌پیچند. ▫️در واقع اگر سه فاز ، و را بدون وقفه به اجرا می‌رساندند، یک را شاهد بودیم که از کانال فرهنگ شروع شد، با فاز اقتصادی شعله ور گردید و با گام سیاسی در صدد ستاندن نتیجه بود. حجاب و دلار و رفراندوم، پازل های یک طرح کلان بودند که از پس سه متغیر و مانع جمهوریت، اسلامیت و ولایت فقیه برنیامدند. ▫️آنچه که حائز اهمیت است، باز کردن مشت مسموم و پشت صحنه‌های سیاسی_امنیتی ماجرا با تولیدآگاهی و کاربست تبیین در سطح افکار عمومی است. این ملت، سعی می‌کنند که با طرح وارونه مسائل، ارائه و در اقتصاد و در فرهنگ جامعه، ماحصل سیاسی خود را از دل برداشت کنند و به اصطلاح حرف در دهان مردم بگذارند. ▫️پرواضح است که نسخه های فیک، توهمی و دست چندم مثل رفراندوم برای حل مسایل کلان و پیچیده کشور در شرایط کنونی، فرامتنی جز ایجاد گسل و بی‌ثباتی در جامعه نداشته و جز سنگ اندازی مضاعف و تمرکززدایی از مسیر پیشرفت کشور، عنوان دیگری ندارند. جدای از اینکه این ایده در کشور ما دوسه بار هم مورد استفاده قرار گرفته و جزءبندهای قانونی اساسی کشور با سازوکاری مشخص‌است، هیچ کشوری مستقل و مقتدری از ظرفیت یک ایده و تئوری، برای و ایجاد گسل اجتماعی استفاده نمی‌کند. ✍علیرضامحمدلو، مدرس رسانه و پژوهشگر علوم اجتماعی 🆔@asre_Tabyin
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔎جسارت به یک روحانی و فرامتنی هویت سوز 🔺‏چند ثانیه فیلم از لحظه توسط یک خودروی شخصی با انگیزه نامعلوم فعلا؟؟ اما یک خطرناکی دارد... 🔸تولید علیه بعنوان یک استراتژی برای ذبح فرهنگ از مسیر میانبر. فقط بحث دیانت و ناامن کردن فضا برای نیست. 🔸روزی ، روزی و روزهای بعد و و و... فراموش نکنیم که جزءلاینفک یک ملت، نمادهای ملی و مذهبی آن است که اگر آسیب ببیند، بنیادهای معرفتی و ارتکازات تاریخی مردم آن خاک را هم به تدریج درمی‌نوردد. 🔸خلاصه اینکه عادی سازی توهین به نمادها و پایین آوردن میزان حساسیت عمومی به این قبیل جسارت‌های جهت دار، به نفع فرهنگ و تاریخ و انسجام یک جامعه نخواهد بود. ✍علیرضامحمدلو 🆔@asre_Tabyin
🔎حجاب، یک رفتار یا یک باور و ذهنیت؟ ▫️ از هرنوعش، بیش از اینکه یک رفتار یا استایل باشد یک و ارتکاز است. عمیق یا سطحی، قوی یا ضعیف. ▫️زمان شکل گیری این ذهنیت، نوجوانی(۹ تا ۱۹ سالگی)ست و شروع آن از ، تعلیماتش در و تعمیق‌بخش آن فضای و شتاب دهنده اش، فضاهای غیررسمی دوستانه در ،کانون‌ها یا آکادمی‌هاست. پ.ن: برای بایستی بر اصلاح و رشد باورها و ذهنیت‌ها تاکید داشت و مراکز تعلیم و تعمیق و شتاب‌دهنده را رونق بخشید و برای بایستی رفتارها را تنظیم و اصلاح نمود. در شرایط موجود هردو را نیاز داریم‌‌؛ یکی بیشتر از دیگری... 🌐عصر تبیین، عصر رسانه 🆔@asre_tabyin
🔎دسته دختران؛ از تصویر "زن در میدان " تا تنقیص "زن چادری" 🔸دسته دختران، فیلم ایرانی در ژانر ، به کارگردانی منیر قیدی و بازیگری نیکی کریمی، پانته‌آ پناهی‌ها، فرشته حسینی و...روایت گروهی از زنان است که برای ایفای نقش استراتژیک در متن جنگ، دسته رزمی دختران را شکل داده‌اند. این درام اولین بار در جشنواره فیلم فجر 1400 به نمایش در آمد و در تیرماه 1402 نیز در پلتفرم های فیلیمو، نماوا و روبیکا، اکران آنلاین آن آغاز شده است. 1⃣ دسته دختران، گونه متفاوت از حضور زنان در جنگ را به تصویر می‌کشد و از روایت ویلایی‌ها(فیلم قبلی کارگردان) عبور کرده و نقش زن را از حاشیه یا پشت جبهه، در قامت یک چریک آموزش دیده به متن و معرکه جنگ می‌کشاند‌. اینکه چنین تصویر مسلح و مردانه از زن، چه خلا یا پرسش بومی اجتماعی را پاسخ می‌دهد، قابل تامل است. اینکه توانسته گسل جنسیتی را پوشش دهد یا ضریب بدهد نیز می تواند محل بحث باشد. 2⃣ این فیلم در صدد است تا اتحاد رویه در عین اختلاف سلیقه را حول محور و دفاع از وطن به تصویر بکشد. دسته دختران و زنانی که هرکدام از طبقه و تیپ فکری متفاوتی در فضای جنگ، حاضر بودند و هدف کلی آنها علی‌رغم انگیزه های متفاوت و شخصی‌شان، ذیل دفاع از کشور و کمک به خط مقدم تعریف می‌شود. تکثری که هرکدام نماینده قشری هستند. از نوجوانی که برادرش عاشق بروسلی است و دختر جوان کم‌توجه به تا دکتر مرفه و معلم راهبر و تیپ چادری. 3⃣ منتقدین اثر قائل هستند که علی‌رغم کارگردانی خوب و جلوه‌های میدانی فوق‌العاده، فیلمنامه لاغر بود و در واقع در دل اجرایی قوی را شاهد بودیم. شخصیت‌های فیلم، عمق لازم را نداشتند و قصه هرکدام شاید در حد یک پاراگراف بود که این ضعف در فیلمنانه و شخصیت پردازی، باعث کاهش تاثیرپذیری مخاطب در مقام الگوگیری می‌شود. 4⃣ در امتداد نقد قبلی، چون شخصیت‌ها قصه ویژه‌ای نداشتند و بیشتر حجم فیلم ناظر بر جلوه‌های میدانی و کارگردانی اثر بود، هیچ چهره شاخص و و پروتاگونیستی را در فیلم شاهد نبودیم. فیلم بدون قهرمان هم برای انتقال مفاهیم و معانی قطعا دچار اختلال در رسانش و ارتباط با مخاطب خصوصا جوان و نوجوان می‌شود. 5⃣ اما تقابل و همراهی دو تیپ فکری متفاوت در جنگ هم از دغدغه های عوامل این فیلم بود. کاراکتر وجیهه که چادری تمام عیاری بود و حتی وسط معرکه ها هم چادر از سرش نیفتاد و سیمین که لباس فرم نظامی بر تن و چفیه ای هم بر سر داشت و موهایی که از چفیه بیرون زده بود و بهمین خاطر نیز با عبارت بی‌حیا از طرف کاراکتر چادری، بارها مورد خطاب و عتاب قرار گرفت. در انتها نیز برای بستن زخم همراه و همرزمش که مرد جوانی هم بود، همان چفیه‌ را هم از سر تراشیده‌اش برداشت. 6⃣ اما نشانه ها و دیالوگ ها در سینما بیشتر از بقیه مسائل برای مخاطب پیام دارند. سوال اینجاست که چرا در فیلم دفاع مقدسی هم مثل خیلی از فیلم های سینمایی ایرانی، کاراکتر چادری قصه، بداخلاق و خشن و به تصویر کشیده می‌شود؟ فردی که دائم در حال تذکر است و دیگری خود را می‌رنجاند و حتی از فرمانده دسته بخاطر این ادبیات تند هم تذکر می‌شنود. اگر ذهنیت و کلیشه حجاب در ژانر دفاع مقدسی هم بدون جاذبه اخلاقی و رفتار اجتماعی شکل بگیرد، آیا این ادامه یک رویه مسموم علیه حجاب در سینما نمی‌تواند باشد؟ 7⃣ علاوه بر رفتار پر‌ُدافعه، چرا کاراکتر با حجاب در فیلم با رفتار آمرانه نچسب، ادبیات تند(واژه بی‌حیا که به سیمین می‌گفت)، هراس از نجاست سگ و نامهربانی با حیوانات حتی قناری‌های آن منزل اشرافی و مشکل حاد خانوادگی( تلاش برای جدایی از همسر عرق خور و قماربازش) و دعای توسلی که باز بی‌جاذبه و کم رمق بود و همچنین دخالت بیجا در امر فرماندهی(آنجا که به اشتباه دستور داد فشنگ‌ها را از بسته جدا کنند) روایت می‌شود؟ 8⃣ چرا این خانم چادری جسور که در حد فرمول یک هم رانندگی می‌کند، در موقعیت خطر که همه اعضای دسته برای جمع‌آوری مهمات، ریسک می‌کنند، از سر ترس و لرز جا میماند و در موقعیت خلوت و وسط تنهایی و جنگ هم، از داشبورد ماشین، عکس امام را مشاهده کرده و سیگاری بر میدارد و ترانه‌ای هم از ضبط ماشین پخش می‌کند و گویا که چهره دیگری از محجبه‌ها را به تصویر کشیده باشد؟ آیا این از زن مومنه محجبه است؟ آیا مصداق آن مصرعی است که می‌گفت: چون به خلوت می‌روند آن کار دیگر می‌کنند؟ 9⃣ در انتهای فیلم هم که این دو تیپ متفاوت با صمیمیت از همدیگر خداحافظی می‌کنند و سیمین(کاراکتر جوان) دو انگشت خود را به نشانه پیروزی بالا میبرد با همان دوست پسرش یا همرزم مردش به رفته و نقش منجی را بازی می‌کند و تحسین فرماندهان را هم جذب می‌کند، وجیهه و کاراکتر محجبه فیلم هم شانه به شانه همسرش و همراه آوارگان شهر، به حرکت می‌کنند! ✍علیرضامحمدلو 🆔 @asre_tabyin
🔎حجاب در مثلث فطرت، فرهنگ و قدرت ✍️علیرضامحمدلو ▫️امور فطری در پذیرش فردی، چاشنی معرفتی می‌طلبند و در اقامه و بقای اجتماعی نیاز به مراقبت و خط مشی‌گذاری دارند تا مبتلا به غفلت فرهنگی در غیاب توجه سیاسی نشوند. 🔹این موضوع به تعبیر جوزف نای (نویسنده آمریکایی) که از ظهور قدرت‌های نو در عصر ارتباطات و اطلاعات یاد می‌کند، به دلیل بار ارزشی و به شدت عجین به باورها و آرمان‌های معنوی و انسانی، می تواند یکی از پایه‌های انقلاب اسلامی در تقابل با اندیشه های تجاری و جریان فساد و صنعت فحشا در عرصه بین‌المللی تلقی شود. 🔹از ظرفیت فطری حجاب و در جامعه پذیری و تبدیل شدن به فرهنگ عمومی که بگذریم، فرهنگ و قانون به عنوان یک قاعده کلی بایستی به عنوان دو متغیر دیالکتیکی و در بده بستان باهم تعریف شوند تا پوسته سخت یکی با هسته نرم دیگری و بالعکس، متوازن شده و به طور هم افزا و در نسبت با همدیگر، اقناع و مراقبت در سطح افکار عمومی را به سرانجام برساند. 🔹به بیان دیگر برای ، هم بایستی تبیین و تبلیغ کرد و گره های ذهنی را گشود و هم برای دفاع از همین فرهنگی بودنش یک سری خط کشی ها را پذیرفت تا اسیر جنگ های شناختی نشود و با عملیات های رسانه ای از جاده فطرت فاصله نگیرد. 🔹فطریات امور سخت شکنی هستند ولی بدون پشتوانه و مراقبت و خط شکنی هم عرض با تبیین و تبلیغ، تبدیل به یک ذائقه سطحی شده و از دایره فرهنگ خارج می شوند. اصل و ادامه یادداشت https://irna.ir/xjNT8K▫️ ▫️https://www.asretabyin.ir/1402/08/14/1-61/ 🆔 @asre_tabyin
🔎تاملی جامعه شناختی پیرامون حجاب و عفاف و یک راهبرد ▫️برای درک موضوعات امروزی می‌بایست رویکرد ترکیبی را در پیش گرفت و از تحلیل‌های تک ضلعی به سمت تحلیل های چندضلعی و چندعاملی(multifactorial) تغییر وضعیت داد. ▫️برای ساخت و مدیریت فرهنگی جامعه بایستی حوزه و بینش‌های غیررسمی جامعه را که غالبا بطور ناخودآگاه و غیرمدرسی در رگ های افکارعمومی تزریق می‌شوند، مورد توجه و تامل جدی قرار داد. ▫️ و عفاف را اگر از نگاه فرهنگ تحلیل نماییم، امری است که بایستی مبتنی بر فضاسازی و انگاره سازی و الگوسازی در پازل مدیریت فرهنگی تبدیل به بخش‌های نوجوان و جوان و نسل جدید جامعه شود. همراهی حداکثری نتیجه تداوم و استمرار و خلاقیت و تکرار در ساخت و تعمیق انگاره‌های مثبت پیرامون یک موضوع است. ادامه یادداشت را اینجا مطالعه بفرمایید. https://www.asretabyin.ir/1402/08/19/1-62/ ✍علیرضامحمدلو 🆔 @asre_tabyin
🔎تاملی در موضوع حجاب و هارمونی فرهنگ از بنیادها تا نمادها ✍علیرضامحمدلو ▫️برخلاف دیدگاه برخی که را یک نماد صرف می‌دانند و ایستادن پای این سنگر را یک هزینه اضافی و طرح شکست خورده قلمداد می‌کنند، باید اذعان داشت که این نماد در واقع یک برونداد معرفت شناختی و اپیستمولوژیک است و ریشه عمیقی در پایه‌ها و رد پای وثیقی در چارچوب‌ها دارد. ▫️در حوزه فرهنگ اگر بخواهیم از ساحت درونی سازی به لایه برونی سازی و عینی‌سازی فراگیر برسیم بایستی سرمایه نمادین داشته باشیم و بدون نماد و اسطوره، عمر و اعتبار فرهنگ حتی در لایه‌های معرفتی عمیق هم دیری نخواهد پایید. نمادها و اسطوره‌ها و نشانه‌ها و الگوها، عامل پایایی و بقای فرهنگ و انتقال یک تمدن محسوب می‌شوند. ادامه‌ یادداشت را از طریق لینک👇مطالعه کنید. https://tn.ai/2991651 🆔 @asre_tabyin
🔎پوشش و حجاب یک ذائقه متغیر فرهنگی یا یک باور عمیق فلسفی؟ ✍علیرضامحمدلو ▫️اگر در جغرافیای مدرن، مساله پوشش را دست کم می‌گیرند یا حاشیه می‌دانند و در حد یک ذائقه و تمایل فردی تقلیل می‌دهند، ناشی از یک دستگاه فلسفی است که در ساختارهای آن جامعه رسوب کرده و تطوراتی متکثر، گسسته و چند پاره‌ای را تجربه نموده است. ▫️انتهای این تغییرات بنیادین و رسیدن به «بدن مندی فلسفی و جامعه شناختی» به جایی رسید که دیگر نقطه اتکا داشتن و مبناگرایی را به سخره گرفته و با فیگور پسامدرن، یک سرگردانی و نسبیت معرفتی را به داشتن معیار معرفت روشن، ترجیح دادند. ▫️این گم شدگی معرفتی در تهی شدن زندگی‌ها از معنا و رسیدن به نقطه بی بازگشت هویت‌های سیال و شکل گیری  و خانواده‌های اجاره‌ای و انبوه تنها (به تعبیر رایزمن) و و انقلاب جنسی در برخی کشورهای مدرن، تجلی پیدا کرده است. ▫️نمی‌توان در با سریال‌های مروج بی ادبی و خیانت و رقص و مصرف دخانیات و ارتباطات خارج از دایره عرف و شرع و پوشش نامتعارف، به و ریشه دار و ارتکازات مذهبی جامعه هجوم برد و پدیده «ذهنیت مهاجر» و «رفتار ناهنجار» در بخش‌هایی از جامعه نوجوان و جوان را هم به انتظار ننشست. ▫️اگر در بخشی از جامعه مساله دچار اعوجاج هم شده باشد، متأثر از یک سبک زندگی است که در بستر ساختارهای فرهنگی و مکانیسم‌های اقتصادی و کانون‌های رسانه‌ای به یک ایده یا پدیده اجتماعی تبدیل شده است. ایده آلی که فرهنگ و ذهنیت «در لحظه زندگی کن»، «مجاورت مصرف و منزلت»، «هویت سیال» و «پوشش نامتعارف» و «تکثر مرجعیتی» و «فروپاشی و قداست زدایی از خانواده»، «عدم قطعیت و گسستن و پیوستن‌های آنی و سریع» را به جامعه پمپاژ کرده است.  🔻لینک‌ ادامه یادداشت: http://mehrnews.com/x33KWX 🆔 @asre_tabyin
🔎درباره یک نامستند آشفته و بازنمایی سکولار ▫️مستند فارغ از فرم شتاب‌زده،از حیث بازنمایی یک‌سری مبانی، مساله ها و دلالت هایش، حاوی نکات تامل برانگیزی است که مورد بررسی قرار می‌دهیم. 1️⃣ سه تصویر سکولار از روحانیت: ۱.بازنمایی "پیش از اجتماع" از روحانیت؛ خیلی کلیشه‌ای و تکراری در سکانس اول مستند، با یک بازنمایی کاتولیکی از روحانیت، حرف آخر را اول می‌زند. بریده از جامعه که مشغول کنش ورزشی/فانتزی بوده و مبتلا به تصور شاد از خود و به اصطلاح یک است.گویا که طعنه ای به گرایش عرفانی_اخلاقی روحانیت هم داشته باشد. ۲.بازنمایی "در اجتماع" از روحانیت؛ روحانیتی که کم توجه به قواعد و شئون ارتباطات از منظر دین(تعبیر گناه کوچک راوی)، وارد کافی شاپ، پارک و گفتگوی رو در رو با مردم!(دختران نوجوان و جوان بی‌/کم‌حجاب) با فیگور مردم شناسی! می‌شود. در این مواجهه با توجه به سوال راوی که خط روایت داستان را مدیریت می‌کند و پاسخ مصاحبه شوندگان، تصویر منفی جدایی مردم از روحانیت/دیوار حائل میان حوزه و جامعه، بازنمایی می‌گردد. گفتگوها بسیار تیز و و با جهت‌گیری نفرت از روحانیت و حکومت، پیش می‌رود و از طرف راوی مستند هم همین روایت غلط فریز می‌شود. ۳.بازنمایی "بر اجتماع" از روحانیت؛ در ادامه تابوشکنی و روایت سازی مسموم، تصویری قدرت زده، توتالیتر، ضدعلم و منفور از روحانیت ارائه می‌دهد که از وقتی وارد عرصه حکمرانی شده، فساد سیاسی_اقتصادی را در پی داشته است.از دیالوگ سمی که در باب بود و عبارت "حرم من" هم بهره می‌برد و نیز پرسش بدون پاسخی که راوی در باب تغییر سمت مردم/روحانیت از قبل و بعد انقلاب طرح می‌کند، همین روایت را تقویت می‌نماید. 2️⃣ دو تحلیل کژتاب از موضوع حجاب: ۱. تعمیم غلط و سوگیرانه: با نوع قاب بندی، تیپ سوژه ها و لوکیشن‌های مصاحبه، را یک مساله از دست رفته و بی حجابی را یک موضوع فراگیر نشان می دهد که البته با واقعیت و آمارهای رسمی در تعارض جدی است. اینکه قاب دوربین را به چند پارک و کافی شاپ و فروشگاه معطوف بکنیم و برای اثبات مدعای سخیف، رطب و یابس را بهم ببافیم و در برخی پلان ها، ماجرا را امنیتی جلوه دهیم، جز چیز دیگری نمی‌توان گفت. ۲. تحلیل حاد و بسیط و خطی: وقتی قاب دوربین را موقعیتی و ذوقی ببندیم و کشور را به لب ساحل و چند موقعیت طبقه زده اشرافی و لاکچری تنزل دهیم و از طرفی، دست داشتن ۹ سفارتخانه بیگانه در اغتشاشات ۱۴۰۱ و استعاره دیوار برلین‌ و نقش سرویس‌های جاسوسی را سانسور کنیم، نتیجه طبیعی این خواهد شد که مساله حجاب را به غلط، و نفوذ جریان‌های سیاسی داخلی معرفی کنیم. 3️⃣ سه تجویز تامل برانگیز در باب امر به معروف: ۱. تقلیل/تبدیل فناوری دینی به گفت و شنود شهروندی: وقتی روحانی مستند در کافی‌شاپ و پارک و نوع نگاه راحت و مواجهه‌ ریلکس با پوشش های نامناسب و بعضا زننده برخی از شهروندان را مشاهده می‌کنیم، دلالتی جز تقلیل یا تبدیل ناشیانه یک فناوری دینی به بدون اثر اصلاحی در ساحت اجتماعی را دریافت نمی‌کنیم. ۲. یک استراتژِی شکست خورده: وقتی غالب اشکالات مطرح شده از ماجرای تا بحث عبارت "چرا نمیرید؟" و سوالات ساختارشکن دیگر بی پاسخ می‌مانند یا پاسخ ضعیف و بلاگری دریافت می‌کنند و در انتها نیز زیر عمامه‌اش میزنند، و شکست پروژه امر به معروف را در ساحت پذیرش اجتماعی به مخاطب منتقل می‌کند. بماند که با شیطنت خاصی، عبارت درب فروشگاه را بالای سر روحانی مستند بعد از فرایند حضور اجتماعی، به عنوان یک قاب استعاری هم مشاهده کردیم! ۳. خوانش غلط از مطالبه درست: اینکه و نهی از منکر را از سد ثروت و قدرت باید رهانید و در ساحت مسئولان و سرمایه‌داران هم پیگیری‌ نمود حرف درستی است، اما اینکه از فرهنگ_اقتصاد یا سیاست_اقتصاد درست کنیم و با تعجیل و بساطت تحلیلی یا خوانش غلط یکی را بر دیگری ترجیح بدهیم، تلقی درستی نیست. 4️⃣ تکنیک تقطیع در خدمت اعتباربخشی ▫️آفت هم در عصر رسانه، به یک رفتار فراگیر تبدیل شده و دامان هر متن و انسان مقدس و جدی را هم گرفته است. داده‌ها و عباراتی که در موقعیتی از جانب بزرگی مطرح شده که نه قبل و بعد و موقعیت کلام، روشن است و نه با منظومه سخن و اندیشه‌اش سنجیده می‌شود و صرفا چون دلالتی بر ادعای مورد نظر دارد، برش خورده و مصرف می‌شود. در مستند جناب هم این تکنیک اعتباربخشی گزینشی به پیرنگ روایی داستان، با دو کلیپ کوتاه از حضرت امام و رهبرانقلاب، استفاده شده و صرفا تقویت و تعمیم شبهات علیه روحانیت را دنبال می‌کند و الا با واقعیت‌ها و دیگر عبارات امامین انقلاب، نسبت شاذ و دوری دارد. ✍️علیرضامحمدلو 🆔 @asre_tabyin
🔎موضوع حجاب و سه کلیدواژه مهم ▫️موضوعی که تحت عنوان یا مدیریت حجاب در جامعه مطرح می شود فارغ از شعار و شوآف این یا آن گزینه، ذیل واژه بایستی راهبری شود: 1⃣ فرهنگ: تعیین کننده / / رهایی بخش 2⃣ اقتدار: تامین کننده/ / الهام‌ بخش 3⃣ رسانه: تکمیل کننده/ /آگاهی‌ بخش 🔻پ.ن: تذکر لسانی، کنش فرهنگی، کار تبیینی همیشه در اولویت است. مظهر اقتدار هم در تقابل با خط فساد و ریل های فسادآفرین نه نقطه های فریب خورده است. اقتدار در واقع چترحمایتی برای کنترل تنش های احتمالی و حداقلی در عملیات تذکر لسانی و کارفرهنگی_تبیینی است. 🔸سلب تنش ها در چتر قانون است نه ایجاد تنش به نام قانون. تذکر ذیل امنیت با ضلع روایت در واقع تلاش می کند تا فضای اجتماعی را نسبت به فرهنگ حجاب به نفع و سمت مثبتی حساس کند.آنچیزی که جریان پنهانی درصدد بوده تا افکارعمومی را نسبت به این مقوله بی تفاوت یا در تقابل قرار دهد. ✍علیرضامحمدلو 🆔@asre_tabyin
🔎"گناه فرشته" و تصویرسازی‌های مسموم و متکثر 🔸سریالی که اخیرا در شبکه نمایش خانگی فیلیمو با کارگردانی به نقطه پایان پخش رسید و چهره‌های معروفی چون شهاب حسینی، امیر آقایی و لادن مستوفی و...به عنوان بازیگر حضور داشتند، از جهت تبادر یا ارتکازات ذهنی و حیث بسیار حائز اهمیت و قابل بررسی است. جدای از اینکه بحث مافیا را بصورت دراماتیک پشت حوادث‌ اجتماعی به تصویر می‌کشد اما دلالت هایی انحرافی در پی دارد که بدون اسپویل داستان، به نکاتی اشاره می‌کنیم؛ 1⃣ تصویرسازی ضعیف و غافلگیرشده از قانون: در این سریال آن چیزی که خیلی روشن است، ناتوانی قانون و مامور دستگاه قضا از دسترسی به مجرم و کشف و انهدام شبکه مافیاست. همیشه قانون یک یا چند قدم از جرم و خلاف عقب مانده و معمولا غافلگیر می‌شود و جریان تبهکار تا انتهای داستان به تور قانون نمی‌افتد و این جز ضعف و یاس برای جامعه نخواهد افزود و و قضا را تقلیل خواهد بخشید. 2⃣ سلطه سوفیسم وکالت و تولید یاس از اثبات حقیقت: برخی از وکلا در این سریال خرید و فروش می‌شوند و "متین دفتری" هم از وکلای بنام سریال اذعان می کند که "شغل ما ارتکاب جرم نیست بلکه آموزش چگونگی ارتکاب جرم است بگونه‌ای که جرم تلقی نشود". برخی دیگر هم مهره های بقیه بوده و از اثبات حقیقت و پشت صحنه‌های ماجرا عاجزند و پیچیدگی های جرم باعث القای نوعی و ناامیدی از امکان اثبات حقیقت در ذهنیت مخاطب می‌گردد که حتی وکیل‌های متعهد نیز خودخواسته یا ناخودآگاه به عنوان مهره دیگران به بازی گرفته شده و ترسیم واقعیت می‌کنند. 3⃣ خلق زندان بی‌خطر و ملوس و تخطئه قانون: یکی از لوکیشن های پرتکرار و ویژه این سریال، زندان و خصوصا بند زنان است که بگونه‌ای تصویرسازی شده که همه مجرمان انسان های بیچاره یا و موسیقی و هنر و خیاطی و دلسوز هستند. اگرچه درصدی از مجرمان چنین هستند اما این تصویر پرتکرار جز به تعمیم و سپس تخطئه قانون نخواهد انجامید. 4⃣ جولان مافیا و بازی زرگری در خلق جرم: این پرده از ماجرا نیز نشان می‌دهد که پشت صحنه جرایم سنگین و قتل، چیزی جز بازی مافیا نیست. طرفین شاکی و متهم در یک نقشه بزرگتری باهم گلاویز بوده و امتداد دعواهای پشت صحنه، به کنش نمایشی روی صحنه به تعبیر اروین گافمن، ختم شده است. این خلق تصویر از جرایمی همچون قتل و سپس اعدام(خصوصا بعد اغتشاشات ۱۴۰۱) نیز و بدبینانه‌ای را در تحلیل حوادث اجتماعی برای مخاطب القا کرده و از ماجرا را به چالش می‌کشد. 5⃣ کلیشه سازی منفی از حجاب و پوشش: و چادر در این سریال در دوحالت مصرف می‌شود؛ یا در بند زندانی‌ها و خصوصا موقع ملاقات و یا برای طبقه ضعیف و بدبخت جامعه که همسر متهم( زندانی متهم به قتل) و فرزند خدمه (رییس مافیا) باشد. این تصویرسازی نیز در قیاس با پوشش کاملا متفاوت طبقه برتر اقتصادی در ناخودآگاه اجتماعی نقش خواهد بست و به یک هبیتاس و ذهنیت ساخت یافته بدل خواهد شد. 6⃣ تصویر ابزاری یا مردانه از زنان جامعه: هایدگر به خوبی از جهان پساتکنولوژی به تعبیر کرده است. آنچیزی که بعنوان نماد زن در این سریال، از فروزان و مانیا تا فرشته و مهتاب و دخترش و... به تصویر کشیده شد، چیزی جز ابزار و مهره دیگران نبود. در باکلاس ترین وضعیت نیز ضمن حفظ شان ابزاری زن در این اثر، تردد با موتور و صرف و تمرین بوکس در موقع عصبانیت و ادبیات تند و روابط مردانه بود که به چشم می‌آمد. 7⃣ توجیه مدل ارتباطی آزاد و فرازناشویی و بی‌ثباتی خانواده: ارتباط مهتاب و نوید به بهانه وکالت و که رد و بدل می‌شود و همچنین ارتباط حامد و فرشته با چاشنی رویاپردازی که در نهایت به فروپاشی روابط خانوادگی حامد و مهتاب انجامید اما دلیلش بخاطر بحث برای متهم و شاکی، مصادره شد. همچنین روابط ریلکس و همیشگی و صمیمی مشفق با همسر و دختر حامد، مدل ارتباطی ویژه‌ای را طرح‌‌ریزی یا تثبیت می‌کرد که در عرف دینی و حتی امروزی اکثر خانواده های ایرانی پذیرفته و قابل تعریف نیست. 🔻نکته آخر اینکه عنوان القای دوپهلو و پارادوکسیکالی را یدک می‌کشد که حاکی از دیدگاه خاص کارگردان و نویسنده سریال به حوادث می‌تواند باشد. ضمن اینکه عبارتی را که در تمام قسمت های سریال در ابتدا تحت عنوان "بی ارتباطی این ماجرا به حوادث ۱۴۰۱" سرمشق می‌کند، حاوی القا یا ای است که محل تامل است! ✍علیرضامحمدلو 🆔@asre_tabyin