eitaa logo
عصر حیرت
49 دنبال‌کننده
32 عکس
6 ویدیو
1 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
رویدادها، یادداشتها و گفتگوهای پیرامون کتاب در دست انتشار "عصر حیرت" (جستاری کلامی پیرامون حکمرانی فقهی و تمدن سازی دینی در عصر غیبت و سیطره مدرنیته) به قلم مهدی نصیری را در این کانال دنبال کنید: @asrehairat 👈
✔️مهدی نصیریِ عصرِ حیرت🔻 🔸رضا تاران 🔹نقد تجدد و فلسفه و عرفان مصطلح اسلامی دلمشغولی مهدی نصیری در دو دهه اخیر بوده و با رسانه ای کردن این مباحث در ترویج و توسعه نگاه کلامی نقش موثری داشته است. نصیری می گوید اخباری گری برچسبی است که کسانی برای ساده سازی مسائل مطرح می کنند. او می گوید نگاه کلامی به سبب استدلال ها و منطق عقلی و متقن درونی خود توانسته بخشی از طلاب و روحانیون را جذب خود کند. اما او در سالهای اخیر کتابی به نام «عصر حیرت» نوشته است، گرچه این کتاب در فرایند انتشار است اما در 23 بهمن ماه در کتابسرای طه واقع در قم، با جمعی از طلاب و دانشجویان به مدت سه ساعت و نیم به طرح محتوای این کتاب پرداخت. 🔸نصیری با دو مقدمه ادعای خود را طرح می کند: 🔹الف: در دوره غیبت، در فراتر از مسلمات دین و مذهب دسترسی به علم مقدور نیست و اغلب بر مبنای ظنون، نظریه پردازی و عمل می شود و به همین جهت عموم مسائل از جمله مسائل سیاسی و اجتماعی معرکه آرا است. در چنین شرایطی ادعای دسترسی به اسلام ناب در فراتر از مسلمات و مسائل اختلافی، امری پذیرفتنی نیست. البته هر عالم و مجتهدی می تواند از دیدگاهها و استنباطات خود دفاع کند و در عرصه عمل نیز پی گیر تحقق آن باشد. نصیری می گوید از نتایج این نگاه این است که باید سلایق و قرائتها و اجتهادات روشمند گوناگون همدیگر را در همه موضوعات فقهی و کلامی و سیاسی و ... به رسمیت بشناسند و با هم گفتگو و مدارا کنند. مثلا اگر چه از نظر متکلمان شیعه، حکمت متعالیه تعارض صریح و اساسی با مبانی قران و سنت دارد اما این بدان معنا نیست که فیلسوفان و عرفای شیعه را تکفیر کنیم و یا حتی نسبت سوء نیت و تخریب دین به آنها بدهیم. 🔹او می گوید آنچه من در باره بی انصافی در نقد نظری و معرفتی مرحوم بازرگان گفتم دقیقا ناظر به همین مبناست. یعنی اگر چه بنده هم ساینتیسم زدگی بازرگان را در تبیین مسائل دینی و تفسیر قران نقد و رد می کنم اما این بدان معنا نیست که بازرگان را فردی بدانم که عامدانه و از سر علم می خواسته به دین ضربه بزند و یا در آن انحراف ایجاد کند. 🔹ب. نصیری، تجدد و نسبت آن با دین و سنت را از مهمترین مسائل نظری و کلامی و فقهی یک قرن اخیر می داند و از حوزه های علمیه گله می کند که چرا حتی در حد یک جزوه صد صفحه ای در باره این رویداد مهم تاریخ معاصر در متون درسی طلاب گنجانده نشده است. نصیری معتقد است که تجدد و مدرنیته چنان تحولات تمدنی و به تعبیر او شوره زار تمدنی ایجاد کرده که دیگر امکان اجرای مطلوب بسیاری از احکام فقهی و شرعی وجود ندارد و در حالی که حوزه ها و حلقه های فقهی ما از این مهم غافلند به عبث سخن از تحول در احکام اولیه فقه برای انطباق با مقتضیات زمانه می گویند. او به عنوان مثال می گوید بانکداری یک امر مدرن است که بدون توجه به ماهیت ربوی آن چهل سال است سخن از بانکداری اسلامی گفته ایم که تقریبا هیچ حاصل راهگشایی نداشته و ای کاش این همه هزینه صرف این می شد که چطور بر سودهای هنگفت و لجام گسیخته بانکداری در ایران لگام زده شود و مانند بسیاری از کشورهای دیگر معقول تر شود. 🔹نصیری از مباحث خود این نتیجه را می گیرد که یکی به دلیل غیبت امام معصوم که امکان دسترسی به احکام واقعی خداوند را بر ما به شدت سخت می کند و دیگر به دلیل شوره زار تمدنی ای که مدرنیته ایجاد کرده نمی توان و نباید از حکومت و تمدن تراز اسلامی سخن گفت. آنچه نصیری از آن دفاع می کند این است که ما در شرایط کنونی تنها باید به اندازه وسع و توان محدودمان ادعای اسلامی بودن و اسلامی شدن حکومت و جامعه را داشته باشیم و از بلند پروازی در دینی کردن جامعه دست برداریم که نه به نفع دین است و نه به نفع جمهوری اسلامی. 🔹نصیری می گوید یکی از نتایج حرف من این است که جمهوری اسلامی موظف به اجرای احکام اسلامی به هر بهایی و تحت هر شرایطی و لو آن که نتیجه معکوس بدهد نیست. او می گوید اگر مثلا در یک بررسی کارشناسانه ثابت شود که مواجهه کنونی با مساله حجاب اثر مفیدی ندارد و بلکه فاصله گیری از حجاب را تشدید می کند، ما دلیلی شرعی و عقلی برای پی گیری این رویه نداریم. 🔹از نظر نصیری تشخیص این مسائل به عهده خرد و کارشناسی جمعی در قالب مجلس شورای اسلامی یا مجمع تشخیص مصلحت نظام و یا حتی شورای نگهیان می تواند باشد. نصیری در این نگاه خود دغدغه حفظ جمهوری اسلامی و عدم ایجاد فاصله بین نظام با طیفهای وسیعی از مردم و جوانان را دارد و معتقد است اگر آرمان گرایی ما واقع بینانه نباشد و به درهای بسته بخورد، دو جریان تقویت خواهد شد: یکی جریانی که از اساس مخالف تشکیل حکومت دینی در عصر غیبت بوده و دیگر جریان سکولار مدرن که برای دین و ایدئولوژی هیچ شان و جایگاهی در امر حکومت و سیاست قائل نیست. @namehayehawzavi https://b2n.ir/523195
عصر اندیشه ۲۲ به همراه ویژه‌نامه نوروزی منتشر شد 📌همراهان همیشگی عصر اندیشه. با شما تعهد کرده بودیم که علی رغم تمامی مشکلات و کمبودها نهایت تلاش خود را برای رعایت نظم انتشار مصروف بداریم. لذا مجدانه و خستگی ناپذیر کار کردیم تا بتوانیم شماره پایان سال را در موعد مقرر پیشکش نگاهتان کنیم. 🔸عصر اندیشه بیست و دوم در هفته آینده منتشر و توزیع خواهد شد. سه پرونده تفصیلی تدارک دیده‌ایم علاوه بر مصاحبه‌ای خواندنی با مهدی نصیری. 🔸همچنین بسته ویژه نوروزی عصر اندیشه چهارده یادداشت متنوع را در ایام خانه نشینی های کرونایی به شما پیشنهاد میکند. ⁦♦️⁩امید که بخوانید و بپسندید. @asreandisheh
📰 پیشخوان: شماره ویژه پایان سال هفته‌نامه "صدا" دوشنبه (۱۹ اسفندماه) در ۱۳۲صفحه و به قیمت ۲۰هزار تومان منتشر می‌شود. با جلدی درباره نوروز کورونایی، ۱۰پرونده و ده‌ها گزارش، یادداشت و گفت‌وگوی خواندنی... @javadrooh
🌲یادداشت روح الامین سعیدی سردبیر عصر اندیشه در اینستاگرام پیرامون دیدگاههای جدید مهدی نصیری ✍همسالان من مهدی نصیری را در دهه هفتاد و در دوران حاکمیت دولت اصلاحات و جریان لیبرال بر کشور با مجله "صبح" می شناسند. شخصیتی که آن زمان نماد جریان حزب اللهی رادیکال شناخته می شد و شدیدا علیه لیبرال ها و مدرنیته می تاخت تا این که سالها به کنج عزلت رفت و در این مدت طولانی خواند و خواند و خواند و اکنون پس از سالها مطالعه و اندیشه مستمر در علوم اسلامی و انسانی، به دیدگاه های جدید و جالب توجهی رسیده است که با دیدگاه های پیشینش بسی تفاوت دارد تا جایی که ممکن است برخی مذهبیون او را به دگردیسی فکری متهم کنند. البته من این نصیری جدید را حاصل فرایند طبیعی تطور اندیشه یک متفکر می دانم، هرچند با برخی از مدعاهای جدید نصیری مخالفم لکن آنها را بسیار ژرف و در خور تامل می دانم. در شماره ۲۲ عصر اندیشه با نصیری به گفتگو نشسته ایم. پیشنهاد می کنم خواندن این مصاحبه را از دست ندهید. عصر اندیشه به لطف خدا از اواسط هفته توزیع خواهد شد. @asrehairat
🍀 مقدمه کتاب عصر حیرت ✍️انقلاب اسلامي فارغ از هر انگيزه و مبناي فقهي و ديني براي وقوع آن، از اين جهت که رژيمي را ساقط کرد که در پي هدم کيان دين بود و حتي تاريخ هجري شمسي را که صبغه اي از اسلام داشت تحمل نکرد و تبديل به تاريخ شاهنشاهي کرد و اگر فرصت و ميدان مي يافت، الگوي آتاتورک را در ايران اجرا مي کرد، يک ضرورت عقلي و شرعي بود. در چنين شرايطي، سخن از امکان يا عدم امکان تحقق تمدن تراز دين در عصر غيبت و روزگار سيطره مدرنيته و يا حيطه اختيارات ولي فقيه و يا مشروعيت يا عدم مشروعيت تشکيل حکومت در عصر غيبت، بي وجه است؛ چرا که وجوب دفاع از کيان و موجوديت دين، امري متفق عليه بين همه فقها است. ضمنا اگر چنين رژيمي در چند قرن پيش بود و فقها و متدينان براي اسقاط آن بسيج مي شدند و با حصول نتيجه، مثلا بر مبناي تئوري ولايت فقيه در امور حسبه، دخالت مستقيم در امر حکومت نمي کردند، امري قابل فهم بود و خطر از سر دين مرتفع شده بود؛ اما در عصر جديد و تلاش نظام‌ها‌ي استعماري و تماميت خواه مدرن براي تسلط بر عالم و گسترش بي وقفه هژموني خود، ديگر به سادگي نمي توان از کناره گيري از حکومت سخن گفت و با استناد به تئوري ولايت فقيه در امور حسبه، از حفظ کيان دين و مذهب اطمينان حاصل کرد و لذا نظريه ولايت مطلق فقيه در روزگار کنوني، فارغ از ادله مستقل ديگري که به نفع آن وجود دارد، ضرورت آن ملموس مي شود. فارغ از اين موضوع، اما مي توان در اين باره که الگوي حکومتي فقهي و ديني مبتني بر ولايت مطلق فقيه در عصر غيبت و به ويژه زمانه کنوني چگونه بايد باشد تا حداکثر منافع ممکن را براي دين و کشور و مردم تامين کند، بحث‌ها‌ي فراوان کرد و ديدگاه‌ها‌ي متنوع و مختلفي را مطرح نمود. ديدگاه غالب و مشهور اين است که نظام اسلامي بايد مجدانه در پي اجراي احکام شريعت و تحقق ارزش‌ها‌ي الهي و ساخت حکومت و جامعه اي تراز دين، يعني آنچه هدف از بعثت انبياء و ارسال رسولان بوده، باشد و ظرف سال‌ها‌ی اخير، اين ديدگاه با عنوان ساخت «تمدن اسلامي» مطرح شده است. اين کتاب در پي آن است به طرح ديدگاهي ديگر و نه البته متضاد، بلکه متفاوت بپردازد. ادامه مطلب در پیوند زیر: http://asrehairat.blogfa.com/post/6 @asrehairat
✳️ گفتگوی هفته نامه صدا با مهدی نصیری پیرامون دیدگاههای وی با عنوان عصر حیرت 🔻مهدی نصیری: جمهوری اسلامی باید از سودای تحقق حداکثری دین دست بردارد و به حداقلها رضایت دهد و الا هم به دین و دینداری آسیب زده و هم باری را بر دوش خود نهاده که خدا بر دوش او ننهاده است. 🔸در اثر مطالعات مستمر و مواجهه با آدمها و اندیشه های گوناگون در دوران کیهان و صبح به مرور به دیدگاه هایی رسیدم که بعضا با نگاه مشهور تفاوت داشت. اولین زاویه ها در نگاه به مقوله غرب و تجدد و توسعه باز شد. 🔸نزاع بین متکلمان و فیلسوفان و شبهاتی که فیلسوفان مسلمان و شیعه با همه زهد و سلامت و دین خواهی بدان مبتلا شده بودند من را به ضرورت حضور و ظهور معصوم که فصل الخطاب این نزاعها باشد بیش از پیش رهنمون کرد و همین سرفصل پروژه جدید مطالعاتی من بعد از موضوع مدرنیته و فلسفه و عرفان شد و پس از پنج سال مطالعه و تحقیق و گفتگو به موضوع عصر حیرت رساند. 🔸در عصر غیبت امر هدایت و جامعه سازی دینی با یک نقصان و خلا و تنگنای جدی مواجه است. عدم دسترسی به هادی و رهبر معصوم ما را دچار اختلاف برداشتها و تعدد قرائتها در همه عرصه ها بویژه در فقه می کند و مانع از آن می شود بتوانیم به یک الگوی جامعه سازی و تمدن سازی شفاف و بدون چالش های جدی فقهی و سیاسی برسیم تا بر اساس آن در میدان عمل کار را سامان بدهیم. 🔸فقه و فقها در عصر غیبت کارکرد مهمی در این امر دارند که جامعه دینی را از سرگردانی و بن بست و حیرانی مطلق نجات دهند و راهی را به آنان بنمایند اما این مقدار کارکرد هرگر تکافوی یک جامعه سازی و نظام سازی دینی در حد رضایت بخش را نمی کند. بر همین اساس اگر در عصر غیبت، حکومتی دینی مستقر شد باید به تنگناها و ناتوانی های خود در امر جامعه سازی واقف بوده و سقف پروازی بلندی را برای خود ترسیم نکند. 🔸جمهوری اسلامی علاوه بر مصیبت غیبت امام معصوم با مانع جدی دیگری مواجه است که سیطره تمدن اومانیستی و ماتریالیستی مدرن است. مدرنیته و تجدد بستر و ساختارها و ساز و کار های تمدنی را آن چنان دستخوش تحول و دگرگونی کرده که امکان پیاده کردن و اجرای آموزه ها و احکام و الگوهای دینی را در حد مطلوب و قابل قبول سلب کرده است. 🔸تفاوت دین حداقلی مورد ‌نظر من با دین حداقلی روشنفکران در این است که روشنفکران مشکل و مانعیت را در ذات و ماهیت دین می دانند، اعم از این که زمان حضور و بسط ید امام معصوم باشد و یا در عصر غیبت؛ اما من مشکل را اولا نه در ذات دین و شریعت بلکه در شریعت و فقه عصر غیبت می بینم و ثانیا نه به دلیل بلوغ و کمال تمدنی بلکه به دلیل انحطاط تمدنی، میزان تحقق پذیری شریعت را کاهش یافته می دانم . 🔸 امکان تحقق نسبتی حداقلی از حکومت و جامعه سازی دینی را در همین شرایط غیبت و سیطره مدرنیته نه تنها منتفی نمی دانم بلکه بسیار مهم و دستاوردهای می دانم. از نظر من هم پیروزی انقلاب اسلامی و هم تاسیس و بقای جمهوری اسلامی تا به امروز یک اتفاق و دستاورد بسیار مهم بوده. 🔸 در شرایط کنونی ایران و جهان هیچ بدیل قابل اعتمادی برای جمهوری اسلامی وجود ندارد و حتی بخش عظیمی از اپوزیسیون خارج از ایران هم به همین مساله اذعان می کنند اما مساله این است که جمهوری اسلامی نیز باید از این فرصت برای اعتلای کارآمدی و مردم گرایی و برداشتن دوقطبی های زیانباری که بعضا ناشی از توهم تحقق دین حداکثری است دست بردارد و با بخش وسیعی از مردم که به اندازه و شدت مثلا ما طلبه ها و اصولگراها با گفتمان دینی و شرعی و انقلابی پیوند و سنخیت ندارند، روابطش را بهبود ببخشد و آنان را در روند حکمرانی بیش از این سهیم کند تا خدای نکرده در معرض خطر فروپاشی ملی و کشوری قرار نگیریم که در آن صورت هم دین و هم ایران و هم ملت آسیب های خارج از تصوری خواهند دید. 🔸به نظرم تنها نقشه راه جدیدی که می توان برای ادامه حیات با نشاط و مردمی جمهوری اسلامی ترسیم و اجرا کرد مبتنی بر دو پایه اساسی است: یکی مبارزه بی امان و بی ملاحظه و البته سنجیده و قانونی و غیر سیاسی با مفاسد اقتصادی و رانت خواری و پی گیری عدالت در حد توان با مدیریت های علمی و تخصصی و نه رفتارها و شعارهای پوپولیستی؛ و دوم برداشتن دوقطبی های مهلک موجود تحت عناوینی چون انقلابی و غیر انقلابی، حزب اللهی و غیر حزب اللهی، اسلامی و ملی و با حجاب و بی حجاب با طراحی مدلی از حکمرانی با تساهل و احترامگزار به آزادی های فردی و اجتماعی و سیاسی و اندیشه ای در چارچوب قوانینی سنجیده و پرهیز از به بهشت بردن مردم با تحکم و زور. طراحی چنین مدلی با استناد به مبانی سنتی و اصیل دینی ممکن و قویا در برابر مدعیان انقلابی گری و دین ورزی متصلب و دوقطبی ساز قابل دفاع است. متن کامل گفتگو در پیوند زیر: http://asrehairat.blogfa.com/post/13 @asrehairat
🔻نگاهی به امکان و امتناع تحقق «دولت اسلامی» در بستر مدرنیته ✍حمیدرضا تمدن تاریخ انتشار: سه‌شنبه ۱۳۹۸/۱۲/۲۷ ✔️یکی از کتبی که می‌توان آن را از بحث برانگیزترین آثار سال‌های اخیر در جهان اسلام و خصوصاً جهان عرب به شمار آورد، کتاب «The Impossible State» اثر اندیشمند مسیحی فلسطینی، پروفسور وائل حلاق است که تقریباً از سه دهه پیش تا کنون، همواره بر «شریعت اسلامی» تمرکز داشته و آثاری را نیز در این زمینه به رشته تحریر درآورده است. این کتاب در سال ۲۰۱۴ م توسط «المرکز العربی للأبحاث ودراسة السیاسات» به چاپ رسید و همچون سایر نگاشته‌های حلاق بلافاصله به زبان‌های دیگر ترجمه شده و مورد توجه قرار گرفت. در ایران نیز این کتاب به فارسی ترجمه شد و به چاپ رسید اما چندان مورد توجه قرار نگرفت. اهمیت این کتاب و نظرات وائل حلاق، موجب شد تا با او مکاتباتی انجام دهم و پرسش‌هایی که در ذهنم بی پاسخ مانده بود را با او در میان بگذارم. در این مجال، خلاصه‌ای از این کتاب و اندیشه‌های مهم حلاق را که تا کنون به صورت منظم به آنها پرداخته نشده به صورت خلاصه مطرح می‌کنم... http://www.dinonline.com/content/16003/ 🆔 @dinonline
AUD-20200324-WA0051.
8.79M
👈عدم قابلیت فقه عصر غیبت برای تمدن سازی تراز دین ✅آیا واقعاً فقه قابلیت ارائه برنامه ای مشخص برای کلیه شئون زندگی انسان (اقتصاد، جامعه شناسی، روانشناسی و...) را دارد؟! بخشی از درس خارج فقه حجت الاسلام و المسلمین سید صادق علم الهدی @asrehairat
عصر حیرت
✳️ گفتگوی هفته نامه صدا با مهدی نصیری پیرامون دیدگاههای وی با عنوان عصر حیرت 🔻مهدی نصیری: جمهوری ا
🔹 "عصر حیرت" یا "عصر حسرت!" @solati_mehran ✍ مهران صولتی ☘ مهدی نصیری؛ مدیر مسئول روزنامه کیهان و هفته نامه صبح در دهه ۷۰ مدتی است که دچار تحول و بازاندیشی در اندیشه های پیشین خود شده و مدافع نظریه دین حداقلی شده است. نصیری البته در سطح نظری همچنان مدافع نظریه دین حداکثری است ولی معتقد است که در روزگار حاکمیت جمهوری اسلامی نمی توان این ایده را محقق کرد. او در مصاحبه اش با سال نامه نوروزی هفته نامه صدا به تفصیل در مورد نظریه اش با عنوان عصر حیرت سخن گفته و کوشیده است تا با رویکردی واقع گرایانه از جمهوری اسلامی دعوت کند تا از بلندپروازی های خود درباره تحقق تمدن اسلامی دست شسته و دنیایی بهتر را برای مردم ایران به ارمغان آورد. دنیای بهتری که می تواند دینداری مطلوب تری را برای مردم به همراه آورد. نصیری به صراحت اذعان می کند که در بازاندیشی مواضع گذشته خود اکنون به ضرورت حاکمیتی مبتنی بر رواداری در ایران دست یافته و معتقد است که آینده متعلق به حکومتی است که بتواند مشارکت موثر شهروندان خود در تصمیم گیری ها را فراهم نماید. نصیری حتی در اظهار نظری بدیع بیان می کند که جمهوری اسلامی باید از برخی ادعاهای خود دست کشیده و حتی برخی امور ناسازگار با دین را به بهای آباد کردن دنیا و دین ایرانیان بپذیرد! مصاحبه نصیری به ویژه برای کسانی که سیر تحولات معرفتی دهه ۷۰ را از سر گذرانده اند خواندنی و دلپذیر جلوه می کند ولی می‌ تواند به ما یادآوری کند که اکنون در عصر حسرت در نسبت با آن ایام به سر می بریم! دهه ای که می توانست با تداوم تلاش های تئوریک عبدالکریم سروش و آغاز دیالوگی ثمربخش میان روشنفکران دینی و سکولار بر سر موضوعاتی مانند رابطه دین با دموکراسی، حقوق بشر و پلورالیسم و ... عصر نوینی را در ایران رقم زند. در آن سال ها مهدی نصیری با تصدی مسئولیت در نشریات کیهان و صبح کوشید تا یک تنه حضور روشنفکرانی مانند سروش را در جامعه ناامن سازد. زدن اتهام جاسوسی، انتقال جهت دار محتوای سخنرانی ها، حمایت از هجوم انصار حزب ا... به محافل فرهنگی همچون کتابفروشی مرغ آمین، پایین کشیدن فیلم های روی پرده و اقداماتی از این دست هم در راستای مقابله با تهاجم فرهنگی صورت می گرفت. تجربه موفق مجله کیان در برقراری یک گفت و گوی سازنده میان روشنفکران با یکدیگر همان چیزی بود که در سال های بعد دیگر تکرار نشد و این نبود مگر به دلیل جهد فراوان نصیری و اخلافش در سیاسی کردن فعالیت نخبگان فکری این مرز و بوم. بنابراین به نظر می رسد نصیری در کنار گام نهادن در مسیر خانه تکانی فکری که بخشی از آن در ابتدای یادداشت آمد، نیازمند روشنی بخشیدن به نقش موثر خود در تحریف حقیقت و تقدیس خشونت در نیمه اول دهه هفتاد نیز هست تا دیگران بتوانند تجدید نظر او در مواضع گذشته اش را صادقانه تلقی کنند! @solati_mehran
عصر حیرت
🔹 "عصر حیرت" یا "عصر حسرت!" @solati_mehran ✍ مهران صولتی ☘ مهدی نصیری؛ مدیر مسئول روزنامه کیهان و
◀️ تنها جاهلان، ادعای عصمت و تشبه به پیامبران و امامان ـ علیهم السلام ـ را دارند/ توضیحی پیرامون یادداشت مهران صولتی ✍️ یادداشت آقای مهران صولتی را در نقد مواضع اخیرم در گفتگو با نشریه صدا ملاحظه کردید (https://t.me/nasiri42/960) ضمن تشکر از ورود ایشان به این موضوع، در باره مکتوبشان نکات زیر گفتنی است: 1️⃣ بنده (تا جایی که حافظه ام یاری می کند) هیچ گاه در دوران کیهان و صبح و پیش و پس از آن، همراه و همدل با برخوردهای خشونت آمیز از نوع حمله و تخریب مراکز فرهنگی و هنری و مطبوعاتی نبودم و بلکه مخالف بودم و این نوع واکنشها را مضر به جریان فکری و فرهنگی نقد روشنفکران چپ و راست و یا روشنفکران دینی می دانستم. 2️⃣حتی یک بار همین برادران مهاجم، به خاطر چاپ تصویری در مجله زن روز به موسسه کیهان (در سال 68 یا 69 ) حمله کردند و شیشه های موسسه را شکستند و کمترین اعتنایی هم به بنده و روزنامه کیهان نکردند و اگر من هم در اتاقم نبودم و دم دستشان قرار می گرفتم شاید بی نصیب از حملات نمی ماندم! جالب این بود که در همان وقت برخی از روزنامه های اصلاح طلب و روشنفکران، با هشتک! «خیاط در کوزه افتاد» و «شتر خشونت در خانه کیهان خوابید» از حادثه استقبال و بسی بابت آن شادی کردند! 3️⃣در ایام کیهان و صبح نه تنها با حمله فیزیکی به مراکز فرهنگی موافق نبودم بلکه حتی با تجمعات و تظاهرات دوستان تند و خشن و فاقد تحلیل انقلابی و حزب اللهی، در موضوع حجاب نیز موافق نبودم و باری به خاطر بی اعتنایی به تجمع چند ده هزار نفری علیه بدحجابی در میدان ولی عصر (سال 69) مورد توبیخ و شماتت آقای خاتمی نماینده ولی فقیه در موسسه کیهان قرار گرفتم که از عدم انعکاس خبری برجسته این رویداد تعبیر به لیبرال منشی کرده بود. (https://t.me/nasiri42/524) 4️⃣ در موارد معدودی که نشریه ای یا فیلمی اقدام به توهین و هتک مقدسات و ارزشها می کرد و از مدار اندیشه ورزی خارج و قوانین را صریحا نقض می کرد، طبیعتا بنده ضمن نقد جدی این موارد، خواهان و پی گیر برخورد قانونی و قضایی نیز با متخلفان بودم و امروز نیز در مواردی این چنین، مدافع برخورد قانونی هستم، چه آن که توهین و هتک مقدسات و ... را مانع و رادع آزاد اندیشی در بستری بی تنش و مفید می دانم. 5️⃣ در دوران کیهان و صبح منتقد جدی و پی گیر روشنفکران چپ و راست و متمایل به غرب و نیز طیفی از روشنفکران دینی با محوریت دکتر سروش بودم. این انتقادات در قالب اخبار، مقالات و گفتگوها و باری نیز انتشار یک ویژه نامه در صبح در نقد سروش دنبال می شد و حتی در دورانی دو نشریه از موسسه کیهان بر سر دیدگاههای آقای سروش نزاع قلمی داشتند. کیهان فرهنگی مروج اندیشه ها و آراء سروش و روزنامه کیهان با مدیریت من منتقد این آراء بود و در عین حال در یک موسسه و در ذیل یک سرپرستی بودیم. اکنون نیز منتقد جدی مبانی روشنفکری مدرن و دینی هستم و البته برخی از این روشنفکران از جمله آقای سروش دچار دگرگونی های شگرف و شگفت و غریبی شده اند که باید در جای خود مورد نقد و تحلیل قرار گیرد اما انکار نمی کنم که با توجه به دیدگاه عصر حیرت بعضا در لون و لحن و نحوه نقادی ام نه تنها نسبت به روشنفکران بلکه همه کسانی که مانند من فکر نمی کنند، تغییراتی حاصل شده است که به مرور به تشریح آنها خواهم پرداخت. 6️⃣ به هیچ وجه منکر وجود خطا و اشتباه در سالهای گذشته عمرم و ایام کیهان و صبح و بعد از آن نیستم. چنین ادعایی تنها از یک انسان غیر معصوم مخبط و دچار جهل مرکب بر می آید. همه ما به اندازه نادانی ها و ناآگاهی هایمان در معرض افراط و تفریط هستیم و پیوسته نیازمند محاسبه خود و کسب آگاهی ها و تجارب بیشتر و مهمتر از همه اتکال به دستگیری و خطاپوشی خداوند متعال. 7️⃣ همچنین منکر ظهور تغییراتی در نگاهم به مسائل فرهنگی و سیاسی و اجتماعی نیستم که در یک سیر طولانی حداقل بیست ساله و به تدریج حاصل شده و از حدود پانزده سال پیش به این سو به نشر دیدگاههای جدید و خلاف مشهورم در باره مدرنیته و فلسفه و عرفان اسلامی و اخیرا مبحث کلامی و فقهی عصر حیرت ـ که همگی به زعم خودم در یک خط منطقی قرار دارند ـ انجامیده و اکنون در حال توضیح و گفتگو در باره این موضوع هستم. این دیدگاه سئوالات و مجادلات عدیده ای را بر انگیخته است که ان شاء الله اگر عمری باقی بود و از ایام کرونایی به سلامت عبور کنم، به پاسخ آنها خواهم پرداخت. ◀️ با در خواست صحت و سلامت برای همه بندگان و خلق خداوند در شرق و غرب عالم بویژه برای هموطنان و محبان و موالیان اهل بیت علیهم السلام در ایام و اعیاد شعبان المعظم. . و السلام. @nasiri1342‌
❇️ مقام رهبری: بشر امروز بیش از هر زمان دیگر احساس نیاز به عصمت و یک امامت معصوم و یک دست نجات بخش می کند. 🔻گزیده ای از سخنان دیروز (۲۱ فروردین ۹۹) حضرت آیت الله خامنه ای: 🔸شاید در تاریخ بشر کمتر دوره ای اتّفاق افتاده باشد که آحاد بشری، جامعه‌ی بشری در همه جای عالَم، به قدر امروز احساس نیاز به یک منجی داشته باشند - چه نخبگان که آگاهانه این نیاز را احساس می کنند، چه بسیاری از مردم که احساس نیاز می کنند ولی در ناخودآگاهِ خودشان- احساس نیاز به یک منجی، احساس نیاز به مهدی، احساس نیاز به یک دست قدرت الهی، احساس نیاز به یک امامت معصوم، احساس نیاز به عصمت، به هدایت الهی؛ در کمتر دورهای از تاریخ، انسان این همه احساس نیاز به این حقیقت والا سراغ دارد. 🔸امروز بعد از آنکه بشریّت مکاتب گوناگون و نحله‌های فکریِ گوناگون و مسلک های گوناگون را تجربه کرده -از کمونیسم تا دموکراسی غربی تا لیبرال دموکراسیِ رایج در دنیا؛ با این همه ادّعایی که اینها دارند،-احساس آسایش نمی کند؛ بشر با این همه پیشرفت های علمیِ حیرت‌آور که به کلّی وضع زندگی را در جهان تغییر داده، احساس خوشبختی نمی کند؛ بشریّت دچار فقر است، دچار بیماری است، دچار فحشا و گناه است، دچار بی‌عدالتی است، دچار نابرابری است، دچار شکاف طبقاتی بسیار وسیع است؛ بشر دچار سوءاستفاده‌ی قدرتها از علم است؛ قدرتها از علم سوءاستفاده می کنند، از کشفیّات طبیعت سوءاستفاده می کنند، از توانایی‌های استخراج‌شده‌ی از طبیعت سوءاستفاده می کنند؛ بشر با اینها مواجه است؛ اینها موجب شده است که انسانها در همه جای دنیا احساس خستگی کنند؛ احساس نیاز به یک دست نجات‌بخش کنند. 🔸البتّه خرد انسانی، نعمت بزرگی است؛ تجربه، نعمت بزرگی است؛ [اینها] نعمت های خدا است و می تواند بسیاری از مشکلات حیات را حل کند، لکن برخی از گره ها هست که با اینها باز نمی شود. فرض کنید همین مسئله ی عدالت؛ عدالت به وسیله ی علمِ پیشرفته ای امروز و فنّاوریِ پیشرفته ی امروز قابل حل شدن نیست؛ گره اش بازشدنی نیست. امروز بی‌عدالتی در دنیا از علم تغذیه می کند؛ یعنی علمِ پیشرفته در خدمت بی‌عدالتی است، در خدمت جنگ‌افروزی است، در خدمت تصرّف سرزمین‌های دیگران است، در خدمت سلطه‌ی بر ملّتها است؛ پس علم این گره‌ها را دیگر نمی تواند باز بکند؛ اینها احتیاج دارد به یک قدرت معنوی، قدرت الهی، دست پُرقدرتِ امام معصوم که او بتواند این کارها را انجام بدهد؛ 🔸 آحاد بشر -چه آنهایی که نخبه هستند و حوادث را می توانند تشخیص بدهند، چه توده‌ی مردم در سطح دنیا، در کشورهای مختلف که بعضی‌ها گرفتارِ زندگی‌اند، غافلند- همه این احساس نیاز را دارند، منتها بعضی آگاهانه، بعضی غیر آگاهانه. و البتّه در همه‌ی ادیان هم این وعده داده شده است؛ در همه‌ی ادیان وعده‌ی یک فرج و یک حرکت عظیم الهی در پایان و انتهای تاریخ -که البتّه این هم پایان تاریخ نیست؛ دنیای واقعی و زندگی واقعی بشر از زمان حضرت ولیّ‌عصر شروع می شود، لکن در انتهای این وضع زندگی ای که امروز ما داریم- [آمده،] همه وعده‌ی آنچنان عاقبتی را داده اند. 🔸پس این نیاز هست، لکن برای اینکه این نیاز جهت پیدا کند و مفید فایده باشد، در اسلام از ما خواسته شده است که انتظار داشته باشیم. انتظار، فراتر از نیازمندی است، فراتر از احساس نیاز است. گفته اند منتظر باشید؛ انتظار یعنی امید، انتظار یعنی اعتقاد به اینکه یک آینده‌ی قطعی ای وجود دارد؛ صِرف نیاز نیست؛ انتظار، سازنده است، لذا در روایات ما، معارف ما، انتظار فرج جایگاه بسیار مهمّی دارد ...در انتظار فرج امید هست، تحرّک هست، اقدام وجود دارد ... 🔸انتظار، به معنای نشستن و دست روی دست گذاشتن و چشم به در دوختن هم نیست؛ انتظار به معنای آماده شدن است، به معنای اقدام کردن است؛ به معنای این است که انسان احساس کند عاقبتی وجود دارد که میشود به آن دست یافت که برای رسیدن به آن عاقبت بایستی تلاش کند. 🔸ما که انتظار فرج داریم، انتظار ظهور حضرت بقیّةالله (ارواحنا فداه) را داریم، باید در این راه تلاش کنیم؛ باید تلاش کنیم در راه ایجاد جامعهی مهدوی؛ هم خودسازی کنیم، هم به قدر توانمان، به قدر امکانمان، دگرسازی کنیم و بتوانیم محیط پیرامونی خود را به هر اندازه‌ای که در وسع و قدرت ما است، به جامعه‌ی مهدوی نزدیک کنیم که جامعه‌ی مهدوی، جامعه‌ی قسط است، جامعه‌ی معنویّت است، جامعه‌ی معرفت است، جامعه‌ی‌ برادری و اخوّت است، جامعه‌ی علم است، جامعه‌ی عزّت است. @asrehairat
¤ عصر حيرت 《مهدى نصيری》 .pdf
2.85M
🍀 متن کتاب "عصر حیرت" به قلم مهدی نصیری 🔺رویدادهای پیرامون کتاب را در كانال زیر در تلگرام دنبال کتید: @asrehairat
عصر حیرت
🍀 متن کتاب "عصر حیرت" به قلم مهدی نصیری 🔺رویدادهای پیرامون کتاب را در كانال زیر در تلگرام دنبال کتی
◀️ ادعای اساسی کتاب عصر حیرت این است که غیبت امام معصوم (ع) به ویژه وقتی که با تمدن فراگیر و مُسَیْطر جدید همراه می‌شود، مانع تحقق دولت و جامعه و تمدن تراز دین است و حتی در صورت استقرار یک حکومت دینی با محوریت ولایت فقیه، امکان تحقق چنان تمدنی در حد مطلوب وجود ندارد و تنها نسبت محدودی از آن مقدور است. این ادعا به هیچ وجه نافی وظیفه اصلاح‌گری در عصر غیبت و تلاش برای به دست گرفتن قدرت سیاسی در صورت امکان نیست؛ اما مسئله این است که امر اصلاح و تلاش برای تحقق احکام و آرمان‌های دینی در روزگار عدم دسترسی به امام معصوم، به ویژه در شرایط سیطرۀ تمدن ماتریالیستی و اومانیستی مدرن، با موانعی مواجه است که دایرۀ مقدور و ممکن آن را محدود می‌کند و عدم توجه به این محدودیت می‌تواند نتایج زیان‌باری، هم برای دین و هم نظام دینی، داشته باشد. (از مقدمه کتاب) @asrehairat
☘ مي توان در اين باره که الگوي حکومتي فقهي و ديني مبتني بر ولايت مطلق فقيه در عصر غيبت و به ويژه زمانه کنوني چگونه بايد باشد تا حداکثر منافع ممکن را براي دين و کشور و مردم تامين کند، بحث‌ها‌ي فراوان کرد و ديدگاه‌ها‌ي متنوع و مختلفي را مطرح نمود. ديدگاه غالب و مشهور اين است که نظام اسلامي بايد مجدانه در پي اجراي احکام شريعت و تحقق ارزش‌ها‌ي الهي و ساخت حکومت و جامعه اي تراز دين، يعني آنچه هدف از بعثت انبياء و ارسال رسولان بوده، باشد و ظرف سال‌ها‌ی اخير، اين ديدگاه با عنوان ساخت «تمدن اسلامي» مطرح شده است. اين کتاب در پي آن است به طرح ديدگاهي ديگر و نه البته متضاد، بلکه تا حدودي متفاوت بپردازد. نقطه آغاز و عزيمت اين ديدگاه اين است که اين انديشه و ذهنيت را که براي تحقق يک حکومت و جامعه و تمدن تراز دين، تفاوت چنداني بين وضعيت حضور انبياء و حجج معصوم الهي عليهم السلام و عدم حضور آنان وجود ندارد و غيبت امام معصوم مانعي جدي و اساسي در ايجاد و ساخت جامعه و حکومت تراز دين نيست و در عصر غيبت، در صورت قبضه قدرت سياسي از سوي فقها، آنان از عهده اين مهم در حدي مطلوب و قابل قبول بر خواهند آمد، به پرسش و نقد بگيرد. از کتاب عصر حیرت @asrehairat
🗣واکاوی ابهامات عصر حیرت در گفت‌وگوی انتقادی با مهدی نصیری 🔹انجمن اندیشه و قلم در گفت‌وگویی انتقادی با مهدی نصیری، مشي فكري و سياسي او و نظرات تازه‌اش درباب مدرنیته، حکومت فقهی، عصر غیبت و.. را به نقد و بررسی می‌گذارد. 🔹مهدی نصیری مدیرمسوول روزنامه کیهان و هفته نامه صبح که کارنامه مطبوعاتی مشخصی دارد، این روزها حرف‌های جدیدی می‌زند که بسیاری معتقدند با مواضع سابق او تفاوت کرده است؛ دیدگاه‌هایی که او در کتابی با نام عصر حیرت آنها را گردآورده است. ❇️ادعای اساسی او که در کتابی با عنوان «عصر حیرت» این است که غیبت امام معصوم (ع) به ویژه وقتی که با تمدن فراگیر جدید همراه می‌شود، مانع تحقق دولت و جامعه و تمدن تراز دین است و حتی در صورت استقرار یک حکومت دینی با محوریت ولایت فقیه، امکان تحقق چنان تمدنی در حد مطلوب وجود ندارد و تنها نسبت محدودی از آن مقدور است. ❇️او بدون نفی وظیفه اصلاح‌گری و تلاش برای به دست گرفتن قدرت سیاسی در عصر غیبت، معتقد است امر اصلاح و تلاش برای تحقق احکام و آرمان‌های دینی در روزگار عدم دسترسی به امام معصوم، به ویژه در شرایط سیطرۀ تمدن مدرن، با موانعی مواجه است که دایرۀ مقدور و ممکن آن را محدود می‌کند و عدم توجه به این محدودیت می‌تواند نتایج زیان‌باری، هم برای دین و هم نظام دینی، داشته باشد. 🔻واکاوی این دیدگاه‌ها و بررسی ابهامات آن، موضوع گفت‌وگوی انتقادی صدرا صدوقی، روزنامه نگار حوزه اندیشه با مهدی نصیری است که دوشنبه ۱ اردیبهشت ۹۹ ساعت ۲۰:۳۰ به صورت زنده از اینستاگرام انجمن اندیشه و قلم پخش می‌شود. 📩علاقمندان می‌توانند سوالات و نقدهای خود را برای طرح در این گفت وگو از طریق صفحه اینستاگرام و کانال انجمن اندیشه و قلم ارسال کنند. 📡@andisheqalam
☘ اين کتاب در صدد وارسي و نقد ديدگاه «امکان تحقق تمدن تراز دين در عصر غيبت و روزگار سيطره مدرنيته» است و بر اين باور است که اکنون ديگر نمي توان به سهولت و بساطت سال‌ها‌ي قبل و آغاز انقلاب، سخن از تحقق آرمان‌ها‌ و ارزش‌ها‌ و ساخت جامعه اي با محوريت موازين و احکام ديني به نحو مطلوب و رضايت بخش گفت؛ اگر چه امکان تحقق نسبي آن را هم نمي توان و نبايد نفي کرد که البته ميزان توفيق آن، بستگي به عوامل مختلف از جمله نقشه راهي سنجيده و درست و چگونگي عملکرد مسئولان و دستگاه‌ها‌ي حکومتي دارد. مقصود از تعبير جامعه و تمدن «تراز دين» در اين کتاب، جامعه و تمدن مهدوي عليه السلام نيست ـ که کسي خوشبختانه پس از پيروزي انقلاب مدعي تحقق آن نبوده است ـ بلکه مقصود، تحقق احکام و ارزش‌ها‌ی ديني ـ آن گونه که از قرآن و سنت و اسنادي متعالي چون نهج البلاغه و يا آنچه اساتيد دانشمند و فرهيخته، برادران حکيمي در موسوعه گرانسنگ «الحيات» تحقيق و تدوين کرده اند، فهميده مي شود ـ در حدي مثلا هفتاد ـ هشتاد درصدي می‌باشد . اکنون سؤال اين است که آيا مي توان در عصر غيبت و روزگار سيطره مدرنيته، جامعه اي تراز آموزه‌ها‌ي کتاب و سنت و فقه موجود با محوريت قرائت و فتاواي فقيهاني انقلابي چون امام خميني (ره) ساخت که در ابعاد فردي و جمعي (اعم از اعتقادي، فرهنگي، سياسي، اقتصادي، اجتماعي و ...) تحت حاکميت و نفوذ احکام و آرمان‌ها‌ی ديني و فقهي در حدي قابل قبول و رضايت بخش باشد يا خير؟ از کتاب عصر حیرت @asrehairat
آقای نصیری زنّار ببندید! (مهدی کرمی‌پور) تصویربالا ترجمه فارسی متن نوشته شده توسط یک تئوری‌پرداز پیشین طالبان که به کشور بازگشته و به عنوان عضوهیأت علمى دانشگاه مشغول فعالیت شده نیست. نویسنده هیچ ارتباطی با مکاتب سلفی نداشته بلکه به عنوان یک استاد دانشگاه، یک پژوهشگر و یک روشنفکردینی و اهل‌فکر شناخته می‌شود! فرزادجهانبین باشمشیر آخته به استقبال یک نظریه کلامی-فلسفی شتافته و با زدن برچسب سیاسی و تعابیر عوامانه مانند خودی/غیرخودی درصدد ممانعت از طرح یک نظریه علمی درمیان اصحاب اندیشه است این درحالی است که کتابهای مهدی‌نصیری اساسا مخاطب خاص دارد که نوعا قشرحوزوی یا دانشگاهی‌ مذهبگرا هستند اگر کرسی‌های‌آزاداندیشی اینقدر ضیق است که مهدی‌نصیری را هم برنمی‌تابد پس نامش را بگذارید "کرسی‌های‌آزادخوانی" کرسی‌هایی که درآن متون مصوبی دراختیارتان قرار می‌گیرد و شما آزادید باسبک‌ دلخواه از روی متن "مداحی" کنید (البته نه هرسبکی) مهدی نصیری اخیرا نسخهPDF کتاب جدیدش(عصرحیرت) را رایگان منتشر کرده : 👇 t.me/asrehairat/191 وضع ما در : پژوهشگر نقاد مجاز است بنویسد بشرط حمل تابلوی "دشمن" !! ادامه دارد.. @MKaramipour
☘️ ما در این کتاب با استناد به ادله قرآني و روايي توضيح خواهيم داد که شرط ارائه و اقامه مطلوب و مقبول دين در عرصه‌ها‌ي فردي و جمعي، حضور مبسوط اليد حجت معصوم الهي است و بدون وجود چنين شرطي، آنچه در نهايت قابل تحقق است ـ حتي در شرايط برپايي حکومت ديني با محوريت ولايت فقيه جامع الشرايط ـ نسبتي محدود و حداقلي از دين و احکام و ارزش‌ها‌ی ديني است که بسته به ميزان فعاليت و تلاش مومنان و نحوه حکمراني فقيه حاکم، موفقيت آن کم و يا زياد مي شود. ضمن اين که در روزگار کنوني، مانعي ديگر به نام مدرنيته و تمدن جديد غرب وجود دارد که اين نسبت و توان را در قياس با دوران ماقبل مدرن، به شدت محدود مي کند. البته در يکي از فصول پاياني کتاب توضيح خواهم داد که محدوديت مومنان در عصر غيبت و روزگار کنوني براي تحقق احکام و آرمان‌ها‌ی ديني، نه به معناي مکلف نبودن به تلاش براي تحقق چنين امکاني است و نه به معناي کم فايده و بي ارزش بودن آن؛ بلکه اساسا باب اصلاح گري و تکليف براي بهتر کردن وضعيت، در هر شرايطي مفتوح بوده و قعود و بي عملي و عدم مسئوليت در برابر مفاسد و مظالم، بر خلاف آموزه‌های قرآني و روايي و عقلانيت است. هایی از کتاب عصر حیرت @asrehairat
☘ مقصود از تمدن تراز دین که دست یافتنی نیست، تمدن مهدوی علیه‌السلام که بر اساس روایات، ابعادی بسیار شگفت از علم و معرفت و عدالت و معنویت در آن وجود دارد، نمی باشد و کسی هم مدعی ایجاد تمدنی دینی در این سطح در عصر غیبت نیست؛ بلکه مقصود تمدنی مبتنی بر آموزه‌ها‌ی دینی مستنبط از قرآن و سنت است که در علوم اسلامی موجود مانند کلام و فقه و اخلاق و تفسیر و حدیث و ... منعکس می باشد. تمدنی که هم در بعد نظری و هم در بعد عملی و سبک زندگی، متفاوت از تمدن‌ها‌ی غیر اسلامی و سکولار و ماتریالیستی باشد و کسانی که در متن چنین تمدنی تنفس و زندگی می کنند، از رضایت خاطری در حد مطلوب ـ که تمنای مزایای دیگر تمدن¬ها و جوامع غیر دینی را نداشته باشند ـ برخوردارند و حضور موازین الهی و دینی را در ساحت‌ها‌ی فردی و جمعی به روشنی حس می کنند؛ یا به عبارت دیگر، تمدنی که در آن معرفت صحیح و معنویت و عدالت و فقدان فقر و فساد، امری غالب است، هر چند ممکن است درصدی هم ظلم و گناه و فساد در آن یافت شود. در قبل و پس از پیروزی انقلاب اسلامی، اغلب در باره جامعه سازی اسلامی به گونه ای سخن رفته و وعده داده شده است که مردم در انتظار ساخت جامعه ای اسلامی در حدی که توضیح داده شد، بوده و هستند و بسیاری از عدم تحقق آن پس از چهل سال، دچار سرخوردگی و انفعال شده اند. در حالی که این سؤال مطرح است که آیا اساسا امکان تحقق چنین جامعه و تمدنی ـ حتی در سطح جامعه ایران ـ وجود داشته و جمهوری اسلامی مکلف به آن بوده است؟ و آیا همه نقایص موجود، معلول سوء سیاست‌ها‌ و سوء مدیریت‌ها‌ است و یا آن که بخش قابل توجهی از آن مربوط به مانعی است که رفع آنها از عهده مسئولان و اسلام شناسان موجود ساخته نیست و آن مانع، عبارت از غیبت امام معصوم است که همراه با قرآن، شارع و هادی و مفسر و مجری دین است و فقدان او موجد خلل و تنگناهایی عظیم در جامعه بشری شده و تا از پرده غیبت خارج نشود و حاکمیت مبسوط الید نیابد، خیمه شریعت و هدایت، آن گونه که باید بر پا نمی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شودو متدینان تنها در حدی محدود می توانند اقدام به اصلاح امور نمایند و بیش از آن تکلیفی بر عهده آنان نیست و البته عدم درک این محدودیت و سودای اصلاحی بیش از قدر مقدور و حد میسور داشتن، منشأ خسارت¬ها و ناکامی‌ها‌ی فراوان و گاه ویرانگری خواهد شد. هایی از کتاب عصر حیرت @asrehairat
🔸نقش انحصاری و غیرقابل جایگزین حجت معصوم در امر هدایت و جامعه سازی دینی ☘ آنچه از آیات قرآن و احادیث صادره از اهل بیت علیهم‌السلام فهمیده می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شوداین است که نقش حجج معصوم الهی در هدایت انسان ها و جوامع، انحصاری و بی بدیل بوده و غیبت یا عدم بسط ید آنها در شرایط حضور، موجب حیرت و سرگردانی و مصیبت مادی و معنوی خواهد شد. به عبارت دیگر، حجت معصوم خداوند، عمود خیمه هدایت و رکن اساسی اصلاح گری و جامعه سازی دینی در هر عصر و نسلی است که غیبت (و یا دست بستگی اش) موجب انکسار خیمه هدایت و اصلاح گری می شود. آیات عدیده ای از قرآن که از بعثت انبیا و ارسال رسولان سخن گفته اند، همگی بیانگر جایگاه انحصاری پیامبران و رسولان الهی در امر هدایت و تعلیم و تزکیه و اقامه عدل و قسط و مبارزه با طاغوت ها و نظام های جائر است و اساسا انبیا و حجج معصوم، واسطه بین خدا و خلق برای هدایت افراد و جوامع بوده اند. و از این رو در هر قوم و امتی، پیامبری مبعوث شده است و اگر آنان نبودند، امر هدایت و حجت بر مردم تمام نمی شد: آیات: 1. رُسُلًا مُبَشِّرِينَ وَ مُنْذِرِينَ لِئَلَّا يَكُونَ لِلنَّاسِ عَلَى اللَّهِ حُجَّةٌ بَعْدَ الرُّسُلِ «پيامبرانى كه بشارتگر و هشداردهنده بودند تا براى مردم پس از [فرستادن] پيامبران در مقابل خدا [بهانه و] حجتى نباشد.» علامه حلی با استناد به این آیه، در اثبات ضرورت عصمت امام به عنوان جانشین پیامبر صلّى‌اللَّه‌عليه‌و‌آله‌ می نویسد: «خداوند در قرآن می فرماید: لِئَلَّا يَكُونَ لِلنَّاسِ عَلَى اللَّهِ حُجَّةٌ بَعْدَ الرُّسُلِ. مقصود آیه این است که برای حتی یک تن از مردم، هیچ حجتی ـ حجت در آیه نکره در سیاق نفی است و افاده عموم می کند ـ بر خداوند در ترک طاعت و انجام معصیت نباشد و این در حق کسانی که بعد از عصر رسول هستند محقق نمی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شود مگر آن که ناقل شریعت، عصمت داشته باشد و قائم مقام رسول در همه امور جز امر نبوت باشد و این جز با امام معصوم دست یافتنی نیست.» @asrehairat
عصر حیرت
🔸نقش انحصاری و غیرقابل جایگزین حجت معصوم در امر هدایت و جامعه سازی دینی ☘ آنچه از آیات قرآن و اح
☘ و َقَالُوا لَوْلَا يَأْتِينَا بِآيَةٍ مِنْ رَبِّهِ أَوَلَمْ تَأْتِهِمْ بَيِّنَةُ مَا فِي الصُّحُفِ الْأُولَى وَ لَوْ أَنَّا أَهْلَكْنَاهُمْ بِعَذَابٍ مِنْ قَبْلِهِ لَقَالُوا رَبَّنَا لَوْلَا أَرْسَلْتَ إِلَيْنَا رَسُولًا فَنَتَّبِعَ آيَاتِكَ مِنْ قَبْلِ أَنْ نَذِلَّ وَنَخْزَى (طه/ ۱۲۳ و ۱۲۴) «گفتند: «چرا (پیامبر) معجزه و نشانه‌ای از سوی پروردگارش برای ما نمی‌آورد؟! (بگو:) آیا خبرهای روشنی که در کتاب های (آسمانی) نخستین بوده، برای آنها نیامد؟! و اگر ما آنان را قبل از [آمدن قرآن] به عذابى هلاك مي‌کرديم، قطعا مى گفتند: پروردگارا، چرا پيامبرى به سوى ما نفرستادى تا پيش از آنكه خوار و رسوا شويم از آيات تو پيروى كنيم؟» خداوند در بخش اول این آیه در مقام احتجاج و عدم پذیرش عذر مشرکان و کافران مي‌گوید: مگر ما برای شما کتاب های آسمانی نفرستاده بودیم؟ اما بلافاصله در آیه بعد به آمدن رسولان نیز همراه با کتب آسمانی تصریح می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شود و این بدین معنا است که در منطق قرآن، اتمام حجت به نحو مطلوب و کامل و قاطع عذر، منوط به حضور رسول (یا امام معصوم) همراه با کتاب مي‌باشد. وَكَيْفَ تَكْفُرُونَ وَأَنْتُمْ تُتْلَى عَلَيْكُمْ آيَاتُ اللَّهِ و َفِيكُمْ رَسُولُهُ و َمَنْ يَعْتَصِمْ بِاللَّهِ فَقَدْ هُدِيَ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ (آل عمران/ ۱۰۱) «و چگونه کفر مي‌ورزید در حالی که آیات خدا بر شما خوانده مي‌شود، و پیامبر او در میان شماست؟! و هر کس به خدا تمسّک جوید، قطعاً به راه راست هدایت شده است.» آیه صریحا مي‌گوید: چطور کافر مي‌شوید در حالی که قرآن دارید و رسول خدا در بین شماست.؟ همچنین آیه متضمن این معنا است که وجود آیات الهی و قرآن در میان مردم بدون حضور رسول (و یا وصیّ معصوم او) که مفسر و مبین و مجری قرآن است، برای هدایت و اتمام حجت و رفع استضعاف و اجتناب از کفرورزی کافی نیست و در عصر غیبت که امام معصوم در دسترس نیست، سطح هدایت‌گری پایین مي‌آید. هایی از کتاب عصر حیرت @asrehairat