🔹 قرآن می خواهد به انسان « #یقظه و تنبه » بخشد 🔹
و گاهى هم مى فرمايد:
🔘و كأيّن من آية فى السموات و الارض يمرون عليها و هم عنها معرضون و ما يؤمن أكثرهم بالله الا و هم مشركون 🔘
(آيه هاى ۱۰۵ و ۱۰۶ سوره يوسف)
يعنى «و چه بسيار آيات و نشانه هاست در آسمانها و در زمين كه اين مردم بر آنها مى گذرند ولى از آنها روى گردانند و بخود نمى آيند. و اکثر مردم به خدا ايمان نمى آورند مگر در حالى كه مشرك اند».
▪ چه بيانى بالاتر از اين ؟ و چه تكانى سختتر ، و چه هشدارى محكمتر از اين ؟!
💎 مقصود خداى متعال چيست؟
و اين #غفلت ، چگونه غفلتى است و ا ين خواب ، چه خوابى است كه بر اثر آن انسانها در همه جا و در همه سو ، چه در آسمانها و چه در زمين ، با آيات و نشانه هاى متوالى مواجه مى گردند ، اما نمى فهمند آنچه را كه بايد بفهمند ، و نمى يابند آنچه را كه بايد بيابند ، و نمى بينند آنچه را كه بايد ببينند ، و بالاخره بخود نمى آيند؟!
🔘 و نيز ، اين شرك كه بر اثر همان غفلت اسرار آميز مى باشد ، چگونه است؟!!
و چه شركى است كه اكثر صاحبان ايمان در عين اينكه خود را مؤمن مى دانند ، گرفتار آن و غوطه ور در آن هستند ؟!!.
مى فرمايد : شما انسانها در غفلت هستيد و سخن آيات و نشانه ها را نمى شنويد و دعوت آنها را نمى فهميد و متوجه مقصود آنها نمى گرديد و آنچه را كه ارائه مى كنند نمى بينيد.
بخود بياييد و متنبه باشيد.
✨و مى فرمايد : فكر مى كنيد ايمان آورده ايد و موحد هستيد ،
🔹ولى در اشتباه بوده و هنوز به حقيقت ايمان و #توحيد نرسيده ايد و در عالم شرك مى باشيد و اين هم نتيجه غفلت از دعوت آيات و نشانه هاست.
🔶 اگر دعوت آيات و نشانه ها را بفهميد و به آنچه دعوت مى كنند ، متوجه بوده و آنچه را كه ارائه مى نمايند ، ببينيد و همراه آنها پيش برويد ، به اصل ايمان و حقيت توحيد مى رسيد.
🔹 پس بخود آييد و متنبه باشيد.
🔹ادامه دارد ....🔹
📚 منبع : کتاب مقالات جلد دوم ، صفحه ۲۵ ، حضرت استاد آیت الله محمد شجاعی « رضوان الله علیه »
@astane_aalaedin
🌺🍃🌺🍃
#درمحضرعالم_فرزانه
🔲 سعی در جلب نظر خاصّ صاحبان ولایت مطلقه 🔲
▪️...برای نجات یافتن از وهم و خیال ، و برای حصول یقظه که در #سلوک الی الله اولین مسئله می باشد و تا آن نباشد ، سر نهادن در طریق #طلب به تحقق نخواهد رسید ، باید از به دست آوردن توجه و نظر خاصّ مقام ولایت ، و از #توسل به حضرات معصومین " صلوات الله و سلامه علیهم اجمعین " #غفلت ننمود ، کما اینکه در همه مراحل بعدی سلوک نیز اینچنین است.
🔘 چه بهتر که خوب بفهمیم و بدانیم وجود آنان بزرگترین نعمت حقّ ، و ظهور حقایق نوری آنان در هیاکل بشری از منن بزرگ اوست.
▪️ تا با شفیع قرار دادن آنان در محضر حضرت حقّ و با جلب نظر اسرار آمیزشان ، از نور یقظه و جذب خاصّ الهی بهره مند گردیم و راه نزدیکتر و صراط مستقیم را از دست ندهیم.
▫️و چه بهتر که بدانیم این توفیق نیز از خدای متعال خواهد بود و جز او فاعل و مؤثری در نظام وجود نیست.
از او بخواهیم که به ما معرفت مقام #ولایت و بهره مند شدن از آثار و برکات این مقام را عنایت بفرماید.
در آخر #زیارت جامعه می خوانیم ؛
▪️اسئلک ان تدخلنی فی جملة العارفین.....▪️
یعنی ؛ 🔘 پروردگارا ، از تو می خواهم مرا از آنان قرار دهی که به مقام حضرات معصومین و به حقّ آنان معرفت دارند ، و مرا در زمره آنها که با شفاعت معصومین مشمول رحمت خاصّهٔ تو می شوند ، داخل کنی . پروردگارا ، تویی ارحم الراحمین 🔘
چه کم بوده اند و هستند آشنایان و بهره مندان ؟!!
و چه بسیار بوده و هستند غافلان و محرومان؟!!.
▫️ ناگفته نماند که استفاده از انفاس ارباب باطن و صاحبان نَفَس در تحصیل ( #یقظه) نیز در حد خود از مسائلی است که نباید نادیده گرفت .
زیرا انفاس آنان هم در جای خود حامل انوار و نغمه های یقظه آور است. ▪️
📓 منبع ؛ کتاب مقالات جلد دوم ، صفحه ۳۸ ، حضرت استاد آیت الله محمد شجاعی " رضوان الله علیه "
@havayee_vesal
#درمحضرعالم_فرزانه
⚪️ نظر صاحبان #ولايت مطلقه حامل نور يقظه مى باشد ⚪️
⬛️ ...چه بسا در مواردى كاملا تعجب آور و تحير آور باشد و كسانى با توجه و نظر آنان بخود آمده و بيدار گشته و متنبه شده باشند كه بظاهر و طبق محاسبات معمولى چنين انتظارى نمى رفت.
و اين در حقيقت بدان جهت است كه نور الهى و جذب حق كه اصل مسئله است و از طريق آنان به ظهور مى رسد ، چنين نيست كه حد و حدودى داشته باشد، بلكه ، نور او ، نور قاهر ، و مشيت او ، مشيت غالب است.
▪️ماشاء الله كان و مالم يشأ لم يكن▪️.
نمونه هاى زيادى در اين باب نقل گرديده و ديده شده است، چه از آنهايى كه در زمان خود حضرات معصومين "صلوات الله و سلامه عليهم اجمعين " ، بوده اند، و چه از آنهايى كه در زمانهاى بعدى و در هر زمانى بوده اند و مشمول عطف و نظر خاص پروردگار شده و از ورطه اوهام و غفلت و اسارت نجات يافته و بخود آمده و سر در طريق #طلب نهاده اند، بنحوى كه چنين انتظارى نمى رفت.
« بشر حافی » كه لقب «حافى» بخود گرفت، از جمله آنهاست.
گفته اند:
او در زمان حضرت ابوالحسن موسى بن جعفر " سلام الله عليه " و در بغداد مي زيسته است.
در اول امر خود مردى غوطه ور در #دنيا و غرق در اوهام و اهل عيش و نوش بوده است.
در يكى از روزها كه او با مأنوسان خود در منزل خويش مجلس عشرت برگزار نموده و مشغول بود، در همان حال گذر آن حضرت از كنار منزل وى افتاد و صداى ساز و آواز و نى و رقص از آنجا شنيد و در همان هنگام هم كنيزى كه خدمتگزار بود از داخل منزل وى براى بيرون ريختن خاكروبه خارج شد.
امام به آن كنيز فرمودند : صاحب اين خانه آزاد است يا بنده؟
كنيز گفت: آزاد است.
امام فرمودند : راست گفتى، زيرا اگر بنده بود از مولاى خود مى ترسيد.
اين مكالمه تا حدودى موجب تأخير در برگشت همان كنيز خدمتكار گرديد و طبعاً وقتى داخل منزل شد ، بشر در حالى كه در سر سفره شراب بود پرسيد، چه چيز باعث گرديد كه دير آمدى؟ او جريان گفت و گوى خود با آن حضرت را براى وى نقل كرد.
جملاتى كه امام فرموده بود ، چنان در وجود «بشر» و در #دل او اثر گذاشت كه از همان سر سفره با سرعت و با پاى برهنه بيرون دويد و به محضر آن حضرت شتافت.
همين كه امام را مشاهده نمود ، گريه كرد و شرمنده شد و عذر خواست و به دست شريف امام #توبه نمود. از همين لحظه او بخود آمده و «يقظه» و «انتباه» يافت و راه خود را در پيش گرفت.
صحبت جمله يا جمله ها نيست بلكه ، نور #يقظه و انتباه ، و توجه و نظر كارساز امام "سلام الله عليه" كه اين نور را با خود همراه داشت او را يكسره برخلاف انتظار از آن وادى سراپا وهم و خيال و از آن ورطه #غفلت و ظلمت بيرون آورده و در عالم ديگرى قرار داد.
والا چه بسيار كسانى كه از اين جمله ها از آن حضرت و از حضرات ديگر معصومين به گوش آنان مى خورد وليكن آن نمى شود كه در خصوص «بشر» شد.
بالاخره از سويى توجه خاص است و از سوى ديگر، آمادگى.
اين استعداد و آمادگى چه بوده است و چه مى باشد؟ چيزى است كه آنچنان كه بايد، خدا مى داند، و شايد هم جهاتى به نظر بيايد.
بشر را «حافى» مى گفتند و «بشر حافى» مى ناميدند و اين چنين نيز معروف شد. كلمه «حافى» بمعنى «پا برهنه» است.
او هميشه و تا آخر عمر پا برهنه بود و اين بدان جهت بود كه با پاى برهنه در همان روز بيدارى خويش به خدمت امام شتافت و حيات خود را به دست آن حضرت يافت.
بعضى گفته اند كه از خود او سرّ پا برهنگى او را پرسيدند، در جواب گفت: «والله جعل لكم الارض بساطا» و ادب نباشد كه بر بساط بزرگان يا كفش روند
📓 منبع : کتاب مقالات صفحه ۳۵ ، حضرت استاد آیت الله محمد شجاعی " رضوان الله علیه "
@havayee_vesal
@astane_aalaedin
🌺🍃🌺🍃