#عرض_ارادت
ما گنه کار، گنه کار، گنه کار، اما
روز محشر ز تو امّید شفاعت داریم
📸امیرمحمدپیرانی
〰️⚜〰️⚜〰️⚜〰️
@astanehmehr
🔳#کلام_امیر
🔘توکل و اعتماد به خداوند
🔻وقالَ علیهالسلام:
لَا يَصْدُقُ إِيمَانُ عَبْدٍ، حَتَّى يَكُونَ بِمَا فِي يَدِ اللَّهِ، أَوْثَقَ مِنْهُ بِمَا فِي يَدِه.
⚪️و درود خدا بر او، فرمود: ايمان بندهاى درست نباشد جز آن كه اعتمادِ او به آنچه در دست خداست، بيشتر از آن باشد كه در دست اوست.
📓حکمت ۳۱۰، نهجالبلاغه، ترجمهی استاد دشتی
#توکل
◾️▪️▫️▪️◾️
کانال رسمی «آستانِ مهر» حرم مطهر #حضرت_فاطمه_معصومه_سلام_الله_علیها
@astanehmehr
#خاطرات_مامان_19
#حس_مادری
شبی به دل انگیزی و رویایی اونشب نگذرونده بودم.مگه میشد.حقیقتا خواب نبود؟؟!!
احسان از خوشحالی من خوشحال بود.عجب چله زیبایی گرفته بودم.حس بینظیری بود.بعد از اون همه سال یکهو ملکه آرزوها بودم و به بزرگترین و دست نیافتنی ترین آرزو رسیده بودم.دنیایی داشتم.
احسان گفت کجا بریم جشن بگیریم گفتم عاعا من باردارم هرچیزی نمیتونم بخورم.بابایی فقط چیزای سالم و مقوی😃
احساس میکردم سنگین شدم.انگار کوهی شیشه ای در شکم داشتم که باید همه حواسم رو بهش جمع میکردم. احساس مسئولیت و حس مادرانه و همراهی اون موجود کوچولو همزمان اومده بود سراغم.
توی دلم فقط یک جمله کوچک مدام تکرار میشد آخیشششش
مثل برق و باد همه احساسات تلخ و باورهای نادرست رو از یاد بردم.یادم رفت که در اصطلاح دکترها نازا بودم.در یک لحظه درد بزرگ من با کامیون برخورد کرده بود و دیگه نبود.
احسان از اون لبخند کمیابها می زد و نیشش تا بناگوش باز بود.هردوتامون آخیششش بودیم با اینکه احسان میگفت براش فرقی نمیکرده ولی باشه بهتره😍
احسان چقدر بهم تبریک گفته بود☺️
از توی آسانسور مرکز همه چیز برق میزد و رنگها شفاف تر شده بودند.همه چیز اچ دی شده بود.شایدم فول اچ دی
مامان به موبایلم زنگ زد.احسان گفت فعلا چیزی نگم.
مامان پشت گوشی فوری پرسید کجایین.گفتم دَدَه
گفت بیاین منو از دست این آدم عوضی نجات بدین بدون ژاکت و کلاه رفته نون خریده سرماخورده
گفتم خب براش سوپ درست کردی
گفت بره سوپ بخره بخوره بمن چه بیاین منو ببرین تا نگرفتم ازش
خوشحال بودم و حرف و دعوای مامان اینا اصلا نمیتونست ناراحتم کنه
گفتم الان میایم اونجا. توی راه بودیم که بابا زنگ زد گفت کجایین گفتم توراه خونه شما.
گفت عه آفرین بیاین این آدم عوضی رو ببرین دیگه نبینمش.صدای مامان میومد که از راه دور میگفت خیتی مالیات داره.
من خودم بهشون گفتم بیان منو ببرن.
بابا گفت من نمیدونم فقط میدونم من که ازش راضی نیستم این چجوری میخاد جواب خدارو بده
گفتم چی شده.گفت بمن میگه من صدبار بتو گفتم ژاکتت رو بپوش برو نونوایی چرا نپوشیدی.
خدا شاهده اگه من شنیده باشم.
عطسه ای کرد و ادامه داد:به ولله به پیر به پیغمبر نگفت این همه رو خیال میکنه بعد میگه من گفته ام.
مامان از دور میگفت انقد اعصاب بچه منو خورد نکن من باید بهت بگم یا خودت باید بدونی که باید کلاه بزاری ژاکت بپوشی.
بابا گفت بیاین بیاین اینو ببرین من امشب تو تنهایی خودم بمیرم بهتره تا غرغرای این خانم رو بشنوم
خلاصه.اصرار داشتم شیرینی بخریم و بریم تا باخبرمون آشتیشون بدیم اما احسان میگفت بزار یک کم بگذره بعد بهشون بگو.
توی مسیر یکهو احسان نگهداشت و رفت از گلفروشی برام یه شاخه گل سرخ خرید و توی ماشین بهم هدیه کرد.کیف کردم.خدایا چقدر خوشحال بود که اینکارو کرده بود خیلی خوشحال شدم.
دل توی دلم نبود و داشتم مدام جمله خانم دکتر رو توی گوشام میشنیدم که شما حامله ای عزیزمن...
حتما یه هدیه خوشگل میخریدم و توی سونوی بعد میبردم براش.
رسیدیم خونه مامان اینا و رفتیم که جنگ رو به صلح تبدیل کنیم احسان گفت مامان بابا یه گوش خوب میخان که حرفاشونو بشنوه لطفا اصلا قضاوت و داوری نکن بزار خودشون باهم کنار بیان.
آیفون رو زدن و رفتیم تو. توی حیاط بودیم.سکوت بود معلوم بود دعوا و کل کلشون به پایان رسیده. الحمدلله گفتیم و رفتیم تو. مامان صدا زد بیاین تو من دستم بنده.رفتیم داخل بابا نشسته بود روی صندلی و مامان داشت موهای پشت سر بابارو کوتاه میکرد.
من و احسان بهم نگاه تعجب آمیز کردیم و مامان آینه رو روبروی بابا گرفت و گفت چه قشنگ شد حمیدی دوماد شده
خدایا اینا دیگه کی بودند...😳
خلاصه سرتون رو درد نیارم از اونجایی که لحظه ای عاشق بودند و لحظه ای فارغ... دوباره با ماجرایی بیهوده سر میخ تابلوی سالن یک ساعت بعد با مامان و ساکش توی ماشین و در مسیر برگشت به خونمون توی پردیسان بودیم و بابا رو با عطسه هاش تنها گذاشتیم😞
✍مطهره پیوسته
🥳🍃🍰🍃🥳🍃🍰
@astanehmehr
▪️#مهر_و_ماه
حتماً دیدهاید که بعضی خواهرها
حال و هوای مادرانه دارند.
خواهرهایی که در نبود مادر، به خوبی جایگاه او را پر میکنند.
بانو کریمه اهل بیت، از آن خواهرهاست.
یا علی بن موسی الرضا!
میگویند هر که خواهان ثواب زیارت حضرت مادر است، خواهر شما را زیارت کند، چرا که جلال و جبروت فاطمی را، خدا به حضرت معصومه سلاماللهعلیها عنایت کرده.
و ما از حرم خواهرتان که این روزها پناه دلتنگیها برای حرم مادر است، عرض تسلیتی را روانه مشهدتان میکنیم تا عنایت بی حد و حصرتان بیش از پیش قلبهای مجروح ما را در آغوش بگیرد...
#فاطمیه #حضرت_زهرا
◼️◾️▫️◾️◼️
کانال رسمی «آستانِ مهر» حرم مطهر حضرت فاطمه معصومه سلاماللهعلیها
@astanehmehr
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 طب_مقدماتی
🍃 نحوه تهیه و مصرف سویق و در ادامه موادی که قید فرنگی دارند به چه صورت است؟
#طب_مقدماتی
#جلسه_یازدهم
#استاد_حجت_الاسلام_اخوان
🍀🌻🍂🍀🌻🍂🍀🌻🍂
کانال رسمی «آستانِ مهر» حرم مطهر حضرت فاطمه معصومه سلاماللهعلیها
@ astanehmehr
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
▪️#مهربانو
ساخت ریسهٔ مقوایی ویژهٔ #ایام_فاطمیه
🔰 مواد لازم:
خط کش
مقوا
قیچی
مداد
طناب کنفی
پانچ
#فاطمیه
◼️◾️▫️◾️◼️
کانال رسمی «آستانِ مهر» حرم مطهر حضرت فاطمه معصومه سلاماللهعلیها
@astanehmehr
🏴 📖 #دو_خط_شعر
تو را تنها رها کردیم ما در کوچهٔ غربت
تو را از ما چه سهمی هست غیر از غصه و زحمت
دعای تو همیشه تا اجابت میبرد ما را
دعای ما برایت میشود قربانی غفلت
اگر اندازهٔ لیوان آبی تشنهات بودیم
تو حالا پیش ما بودی نه پشت پردهٔ غیبت
تو از اعمال ما آگاهی و قصدت نجات ماست
عبادتهای خود را میکنی با ما اگر قسمت
شبیه مادرت دلسوزی و در میزنی هر شب
که ما را لحظهای در آوری از خانهٔ ظلمت
شبیه مادری که گرچه سیلی خورد اما ماند
که عشق است و بلاهایش به هر ترتیب و هر قیمت
بهای عشق را با جان و با فرزند خود پرداخت
چه پشت در چه در کوچه چه در مسجد به هر بابت
فقط مسمار از قلبش خبر دارد که در این راه
به خونش مُهر کرد و ماند پای کار این بیعت
✍🏻 سعیده کرمانی
#ایام_فاطمیه #مادر_غمخوار
◼️◾️▫️◾️◼️
کانال رسمی «آستانِ مهر»
@astanehmehr
🏴🕊 #شهد_عشق
با خودم می گفتم: «یا زهرا؛ من به عشق مفقودین اینجا آمده ام. اگر ما را لایق می دانید مددی کنید تا شهدا به ما نظر کنند و اگر لایق نمی دانید که برگردیم تهران».
روز بعد هم بچه ها با توسل به حضرت زهرا سلاماللهعلیها مشغول تفحص شدند. در حین کار روبروی پاسگاه بند انگشتی نظرم را جلب کرد. با احتیاط لازم اطراف آن را خالی کردیم و به بدن شهید رسیدیم.
در کنار آن شهید، شهیدی دیگر را نیز پیدا کردیم که جمجمه هایشان روبروی هم بود.
قمقمه آبی هم داشتند که برای تبرک همه از آن نوشیدیم.
وقتی که از داشتن پلاک مطمئن شدیم، با ذکر صلوات پیکرها را از روی زمین برداشتیم. متوجه شدیم که هر دو شهید پشت پیراهن شان نوشته بودند: «می روم تا انتقام سیلی زهرا بگیرم».
🎙راوی: مرتضی شادکام
#ایام_فاطمیه
◼️◾️▫️◾️◼️
«آستانِ مهر» | @astanehmehr
▪️#شبجمعه
هوای دلم بارانی است
شب است و شهر به تنش رخت شب پوشیده
و چه زمانی است اکنون که حال و هوای کائنات را به هم ریخته و کهکشان به دنبال کهکشان دگرگون ساخته است حال عالم را ...
آری اکنون شب جمعه است ...
گویا مادری پهلو شکسته باز از طاق آسمان ، قدم بر دوش ملائک از درگاه این آستان رد شده
گویا مادری نگاهش میرود و سمتی باز نوحه میخواند
آه و نالهاش جگر یک دشت را سوزانده
و حال پشت سرش قامت پسر رعنایش پیداست
یوسفش
همان که آرام و نوازشگر گوشهی چادر مادر را گرفته و مظلومانه بغض میکند و بغضش میشکند غرور کوه ها را ...
همان که به اقتدایش اولیا و انبیا پشت سرش آمده اند بهر زیارت پادشاه کربلا
میعادگاه منتظران
شب جمعه
بین الحرمین سید الشهدا
کاش در خیل زائران شب جمعهات نام مرا هم ببری
قرارگاه عاشقی
به وقت عاشقی
کنار شش گوشه ارباب
اللهم ارزقنا کربلا
📸 اسما رنجبر
🖊 فاطمه پاکدامن
#فاطمیه #حضرت_زهرا
◼️◾️▫️◾️◼️
کانال رسمی «آستانِ مهر» حرم مطهر حضرت فاطمه معصومه سلاماللهعلیها
@astanehmehr
#عرض_ارادت
ایهاالعزیز
مجروح را جراحت و بیمار را مرض
عشاق را مفارقت یار میکُشد...
〰️⚜〰️⚜〰️⚜〰️
@astanehmehr
#تلنگرانه
_میگفت:
امام زمانه ، امام جمعه نیست که فقط جمعه ها به فکرشی......!!!💔
┄┅|°⊰•.᯽⃟💐⃟᯽.•⊱°|┅
#دلنوشته
دوباره بزم عزا باز مرثیه خوانی
دوباره سفره روضه دوباره مهمانی
سلام حضرت صاحب عزا که از چشمت
جدا نخواهد شد ابر های بارانی
سلام صاحب عزای این روز کوچه ها !
سلام داغدار روی نیلی !
سلام آقای غریبم !
یوسف فاطمه سلام الله علیها کجایی آقا ؟ نکند هنوز گرفتار گرد و خاک میان کوچه ای؟ نکند هنوز جای به جایش را به دنبال گوشواره گم شده میگردی ؟ یا شاید نه ...
شاید رد نگاه پریشانت دیوار گلگون شده را میبیند ، شاید دست مباکت همراه دست کودکی بند تکان دادن چادر مادر گشته ؟ شاید ...
و چقدر این حادثه هراس انگیز است و این بوی غربت است که کوچه به کوچه شهر را در بر گرفته
ای به فدای مروارید چشمانت
آجرک الله یا بقیه الله
📝 فاطمه پاکدامن
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
🔳◽️◾️◽️🔳
کانال رسمی «آستانِ مهر» حرم مطهر حضرت فاطمه معصومه سلاماللهعلیها
@astanehmehr
☑️📚#معرفی_کتاب
⬅️ نام: شبیه مریم
✍🏻 نویسنده: اکرم صادقی
🔸رمان «شبیه مریم» دربارهٔ زندگی حضرت فضه از زمان زندگی در نوبه (شهری در آفریقا) تا زیست وی در فضای مدینة النبی میباشد.
🔹آنطور که تاریخ گواهی میدهد، این زن والامقام در مدت بیست سال از زندگی خود حتی گفتوگو و مکالمات عرفی خود را هم با آیات قرآن کریم بیان میکرد.
🔸بانو فضه را پیامبر صلیاللهعلیهوآله برای کمک در کارها به خانهٔ حضرت زهرا سلاماللهعلیها فرستادند.
📖 برشی از کتاب:
ابوالقاسم افسار اسب را در دستش جابهجا کرد و متعجبتر از قبل پرسید: «از آدمیان هستی یا از طایفه جنی؟»
پیرزن که از او رد شده بود جواب داد: « یا بَنِی آدَمَ خُذُوا زِینَتَکمْ؛ ای فرزندان آدم زیورهای خود را در مقام عبادت به خود برگیرید.»
- از کجا میآیی؟ پیرزن عصایش را داخل ماسههای روان فرو کرد و...
#فاطمیه
◼️◾️▫️◾️◼️
کانال رسمی «آستانِ مهر» حرم مطهر حضرت فاطمه معصومه سلاماللهعلیها
@astanehmehr
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#جمعههایدلتنگی
کاش میشد امسال
سال ظهورت باشه
🌤أللَّھُمَ عجِلْ لِوَلیِڪَ ألْفَرَج🌤
@astanehmehr
#زائر_کوچولو
🔸شما می توانید عکس فرزند دلبندتان را حین عرض ارادت به بانوی کرامت به آیدی زیر:
@karimeh_135
ارسال کنید.
➖➖➖➖➖➖➖
کانال رسمی «آستانِ مهر» حرم مطهر حضرت فاطمه معصومه سلاماللهعلیها
@astanehmehr
🏴 #عرض_ارادت
حتما سری است که شده فاطمه نامت بانو
و حرم ساختهای بهر مادرت بانو
آن مزاری که گم کردیم در مدینهی غربت ،
پیدایش کردهایم در قلب این شهر
سلام گم شدهی دو عالم
فاطمه جان امام رضای (علیه السلام ) ما
داغدار مادر پهلو شکسته
این بار هم به اذن شما وارد حرم میشویم و اینک عطر ناب یاس است که در مشام میپیچد و خبر از مادر میآورد...
صحن به صحن این آستان گواه است که اینجا مزار مادر سادات است
السلام علیک یا فاطمه المعصومه سلام الله علیها
🖋 فاطمه پاکدامن
📸 امیر حسامی نژاد
◻️◾️▫️◾️◻️
کانال رسمی «آستانِ مهر» حرم مطهر حضرت فاطمه معصومه سلاماللهعلیها
@astanehmehr
#تلنگرانه
ای وفادار ترین محبوب و پشتیبان قلبم ؛
یا غیاث المستغیثین.....
┄┅|°⊰•.᯽⃟💐⃟᯽.•⊱°|┅